دفاع تمام قد بهنام تشکر از هفت سنگ؛
" هفت سنگ " یک اقتباس موفق بود
برخی از دوستان نقد دارند که سریال هفت سنگ شباهتهایی دارد به یک سریال خارجی، راستش من اصلا مشکلی در این زمینه ندارم.
بهنام تشکر اقتصاد خوانده است. او قبلا فوتبالیست بوده اما به گفته خودش همیشه دوست داشته در عرصه بازیگری فعال باشد با این حال او هرگز فرصت نکرد در دانشکده هنر قبول شود…
تشکر درباره حواشی به وجود آمده درباره سریال " هفت سنگ و بحثکپی نعل به نعل آن از یک سریال خارجی؛ به خبرنگار ایلنا میگوید: برخی از دوستان نقد دارند که سریال هفت سنگ شباهتهایی دارد به یک سریال خارجی، راستش من اصلا مشکلی در این زمینه ندارم.
او نام این روش را نه کپی که اقتباس گذاشته و اعتقاد دارد: اقتباس در تمام دنیا اتفاق میافتد و اتفاقا در کشور ما هم اتفاق میافتد و این کاملا به سلیقه تماشاگر برمیگردد. برخی این شیوه را دوست دارند و برخی نمیتوانند با آن سریال یا فیلم سینمایی اقتباسی ارتباط برقرار کنند.
او ادامه میدهد: سریال هفت سنگ تواست با بسیاری از مخاطبان ارتباط برقرار کند و اکثرا از بازخوردها پیداست که اگر صبوری به خرج میدادیم؛ میتوانستیم نکات مثبت بیشتری را از این سریال برداشت کنیم.
تشکر راجع به پیامهای اخلاقی سریال که در پایان هر قسمت به شکل روایت تصویری مررور میشد هم میگوید: همه ما به اندازه خودمان میدانیم اما نکته اینجاست که گاهی نیازمند یک تلنگر هستیم و این تلنگر تماشاگر را هرگز پس نمیزند بلکه به او یک چیزهایی را که قطعا خودش میداند؛ یادآوری میکند. در سریال هفت سنگ هم مردم از پیامهای اخلاقی آن استقبال کردند و خود ما هم از آن درس گرفتیم.
او درباره شیوه ارتباط با دختر کوچک بازیگر این سریال گفت: روژین بسیار دختر باهوشی است و به غایت با همه همکاری میکرد بنابراین همه گروه او را دوست داشتند و ارتباط بسیار خوبی با او برقرار کردند. خود من هم بسیار با این کودک ارتباط خوبی داشتم. روژین هم با من ارتباط خوبی داشت گاهی هم در بغل من میخوابید.
او درباره راهکارهایی که برای هفت سنگ اندیشیده تا زوج تشکر و فرناز رهنما درست مانند همین زوج در ساختمان پزشکان به تکرار نیفتند؛ میگوید: جنس سریال ساختمان پزشکان با هفت سنگ متفاوت است. این زوج هم مانند زوج قبلی نیستند. از ابتدا برای ما واضح بود که این دو نقش کاملا متفاوت است و تنها باید در شوخیهای کلامی حواسمان را جمع میکردیم تا به سمت سریال قبلی نلغزیم که به دلیل وجود یک فیلمنامهی مستحکم این اتفاق هم حتی برای لحظاتی نیفتاد.
تشکر درباره اینکه چرا از ابتدا در حوزه بازیگری تحصیل نکرده هم میگوید: من در ابتدا دانشکده هنر شرکت کردم و متاسفانه پذیرفته نشدم به همین خاطر اقتصاد خواندم. بازیگر باید عاشق کارش باشد و کسانی که علاقمند هستد واقعا صبر زیادی دارند و با عشق مقاومت میکنند تا اینکه جای واقعی خود را به دست آورند این صبوری در همه آدمهای علاقمند به بازیگری وجود ندارد. عشق لازمهی ماندن در این شغل است.
او ادامه میدهد: من جز بازیگری کاری بلد نیستم و در این عرصه هم در حال آموختن هستم. دوست دارم همیشه تشنه آموختن باشم و از بزرگان حرفهام بیاموزم.
تشکر از اولین حضورش در تئاتر کمدی در ساری یاد کرده و میگوید: تئاتر در فضای جدی را میپسندم ولی فرصت حضور در دنیای نمایش مورد علاقهام هنوز میسر نبود. همین شد که با نمایشنامه «میرزا فرفره» حضور پیدا کردم و پس از آن کار دیگری به نام «غلام دروغگو» که فکر میکنم آن نیز از نوشتههای داوود فتحعلی بیگی بود؛ جدیترین نقش را بازی کردم. بعد از آن به گروه نمایش دیگری پیوستم که کار تئاتر را کمدی دنبال نمیکردند و طالب اجرای نمایشهای جدی بودند.
تشکر درباره نقشهای اکشن و ترس بازیگران از پذیرفتن این نقشها چنین اعتقاد دارد: خیلیها تصور میکنند که نقشهای اکشن فقط برازندهی بعضی از بازیگران است. بازیگر نباید بگذارد چنین فضایی در توصیف بازیاش ایجاد شود زیرا تاریخ مصرفش را تعیین میکند و روزهای خاتمهی محبوبیتاش نزدیک میشود. بازیگر باید توانایی این را داشته باشد که هم بازیگری کمدی باشد و هم جدی و این تهیهکنندهها و کارگردانان هستند که با بیاعتمادی خود به بازیگر این فضا را ایجاد میکنند. مثلاً آقای فتحعلی اویسی را تا مدتها در نقشهای اکشن میدیدیم ولی ناگهان میبینیم که در سریالی آنهم در نقش یک داستان کاراکتر کمدی میگیرد و خوب نیز با مخاطب ارتباط برقرار میکند.
تشکر درباره تفاوتهای بازی در تئاتر و سینما میگوید: سالها در تئاتر بودم و حتی همسایهام نمیدانست چکاره هستم ولی صبح روزی که اولین قسمت سریال ساختمان پزشکان که از تلویزیون پخش شد؛ وقتی از در خانه خارج شدم انگشت اشارهی مردم بسیاری بسویم دراز بود که: این همان بازیگر سریال دیشب است. این یعنی یک دفعه شناخته میشوی بدون اینکه مانعی برای این شناخت داشته باشی. تا این حد تلویزیون قوی است. مردم به تلویزیون توجه دارند و به خاطر همین توجه است که وقتی برنامههای خوبی در تلویزیون ساخته نمیشود نگاه از آن برمیگردانند، به خاطر اینکه تلویزیون یک عنصر بهشدت سرگرمکننده است و مردم در ناخودآگاهشان به محض رسیدن به خانه؛ آن را روشن میکنند.