فیلم بلک نویز برای تماشاگران ایرانی نمایش داده شد؛
بهروز افخمی: صبر غربیها در انتقاد به فرهنگشان از ما کمتر است
فیلمسازان زیادی امروز در کشورهای آمریکایی زندگی میکنند که نتوانستند فیلم بسازند و آنها که فیلم ساختند بیشتر ادای فیلمهای آمریکایی را درمیآورند / با بلک نویز در آمریکا به خوبی رفتار نشد زیرا فکر میکردند فیلم برداشت سمبلیک از جامعه کاناداست که دچار فراموشی شده.
نشست نمایش و نقد و بررسی فیلم صدای سیاه BLACK NOISE شب گذشته(۲۶ خرداد) با حضور بهروز افخمی درحالی برگزار شد که او اعلام کرد؛ ساخت فیلم در کانادا شانس زیادی میخواهد چون سختگیری کاناداییها درباره فیلمهایی که پیرامون آنها ساخته میشود؛ از ما بیشتر است.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ بهروز افخمی در جلسه نمایش فیلمش در سینماتک خانه هنرمندان؛ با اشاره به روند ساخت این فیلم گفت: داستانی که فیلم بلک نویز از روی آن ساخته شد را بسیار دوست داشتم و ابتدا میخواستم آن را در ایران بسازم و عزتالله انتظامی نقش اول را بازی کند اما بعد دیدم نمیتوانتم آن را در ایران بسازم زیرا مخاطب ایرانی به شدت در مقابل رفتار بازیگران فیلم موضعگیری خواهد کرد.
افخمی ادامه داد: فیلمنامهی فیلم را به عزتالله انتظامی دادم که خوشش آمد و پذیرفت در آن بازی کند. بعداز آن هم مهدی فخیمزاده قبول کرد در فیلم بازی کند اما خودم منصرف شدم زیرا تماشاگر ایرانی قطعا در قبال رفتار فرزندانی که در فیلم میخواهند پدر بیمارشان را به بیمارستان روانی ببرند؛ موضع منفی خواهند گرفت.
وی با اشاره به اینکه داستان فیلمش درباره آلزایمر است؛ گفت: آلزایمر یکی از بزرگترین بیماریهای قرن شناخته شده که به زوال عقل نیز مشهور است زیرا عقل را فلج میکند و فرد دیگر نمیتواند زندگی کند.
افخمی افزود: در این فیلم سعی کردم عینا به داستان وفادار باشم و تمام زوایایی که در داستان پیرامون شخصیت اصلی و همچنین بیماری آلزایمر ذکر شده را حفظ و روایت کنم.
کارگردان فیلم بلک نویز همچینن افزود: تنها تفاوت فیلم با داستان در این است که محلی که ما فیلم را ساختیم؛ بیمارستان بیماران روانی نیست بلکه خانه سالمندان است زیرا مکانهایی که بیماران آلزایمری را در آنها نگهداری میکنند آنقدر فضای وحشتناک و خشونتآمیزی دارد که حتی به ما اجازه ندادند بدون دوربین هم وارد آنجا شویم.
وی ادامه داد: فیلمنامه این فیلم سختترین فیلمنامهای بود که تا امروز نوشته بودم زیرا دوربین نباید هرگز از بازیگر نقش اول فیلم که دچار بیماری آلزایمر بود؛ دور شود.
افخمی با تشکر از مژده دقیقی گفت: مژده دقیقی داستانهای کوتاه زیادی را میخواند و معتبرترین آنها را انتخاب میکند. داستان این فیلم نیز در مجموعه داستانی به نام اینجا همه آدمها اینجوریاند منتشر شده بود که بسیار مرا جذب کرد.
وی ادمه داد: بعداز خواندن داستان به دنبال آن بودم که حقوق داستان را برای تبدیل شدن به فیلم بخرم اما متاسفانه هیچ نشانی از نویسنده وجود نداشت. ده سال بعداز آنکه داستان را خواندم متوجه شدم که جرمی کین نویسنده اصلی داستان در ۳۶ سالگی درگذشته است و من با انجام کارهای حقوقی و با پرداخت ۵ هزار دلار حقوق داستان را خریدم. آن زمان بود که متوجه شدم نویسنده داستان خود در دورهای پرستار بیمارستان بیماران روانی بوده است.
افخمی با اشاره به اینکه در ساخت این فیلم بسیار شانس آورده است؛ گفت: فیلم توسط همسر یکی از شاگردانم که علاقمند به فیلمسازی بود با هزینه ۱۵۰ هزار دلار ساخته شد. بعد ما برای ساخت فیلم نیاز به یک آسایشگاه داشتیم که توانستیم با خوششانسی در همان آسایشگاهی که مادربزرگ تهیه کننده فوت کرده بود؛ کار را فیلمبرداری کنیم.
افخمی با اشاره به اینکه قبل از این فیلم قصد داشته آثار دیگری بسازد؛ گفت: پیش از این فیلم در کانادا میخواستم فیلم دلسگ را براساس داستانی از بولکاکف بسازم. بودجه اولیه فیلم نیز به میزان یک و نیم میلیون دلار فراهم شد و قرار بود داستان فیلم در سال ۲۰۲۵ میلادی بگذرد و فیلم یک فیلم علمی - تخیلی باشد اما بعداز ساخت آن منصرف شدم زیرا با همسرم(مرجان شیرمحمدی) به این نتیجه رسیدیم که این فیلم مخاطب نخواهد داشت.
کارگردان فیلم گاوخونی با تاکید بر اینکه فعالیت سینماگران ایرانی در آمریکا و کانادا بسیار سخت است، گفت: فیلمسازان زیادی امروز در کشورهای آمریکایی زندگی میکنند که نتوانستند فیلم بسازند و برخی از آنها نیز که فیلم ساختند در فیلمهای خود بیشتر به تقلید از فیلمهای آمریکایی پرداختند و ادای فیلمهای آمریکایی را درمیآورند.
وی ادامه داد: در کانادا موسساتی که روی فیلمها سرمایهگذاری میکنند بیشتر روی فیلمهایی سرمایهگذاری و از آنها حمایت میکنند که نشان دهد مردم جهان سوم به کانادا آمدهاند و دولت کانادا و مردمش به آنها لطف کرده است و اگر فیلمی غیر از این باشد نه تنها مورد توجه قرار نمیگیرد بلکه بایکوت هم نیز میشود.
افخمی با اشاره به اینکه شخصیت اول فیلم یک فرد کانادایی است که دچار آلزایمر شده؛ گفت: با فیلم بلک نویز نیز به خوبی رفتار نشد و در آمریکا نیز به نوعی بایکوت شد زیرا فکر میکردند این فیلم یک برداشت سمبلیک از جامعه کاناداست که دچار فراموشی شده است.
وی ادامه داد: صبر کاناداییها و غربیها در انتقاد از فرهنگ خودشان توسط دیگران بسیار کمتر از ماست. به همین دلیل زیاد نمیتوان درباره فرهنگ آنها فیلم ساخت.
افخمی در پاسخ به این سوال که با مشکلات موجود چگونه شما در کانادا فیلم ساختید؛ گفت: ازجمله شانسهایی که من آوردم این بود که در تورنتو ایرانیهای زیادی زندگی میکردند به گونهای که من دو کلاس ۳۵ نفره برای آموزش فیلمسازی در دو نقطه شهر برگزار میکردم و تهیهکننده فیلم خود را نیز از بین همین شاگردان پیدا کردم.
افخمی با اشاره به فضای رعبآور فیلم بلک نویز نیز گفت: خود بیماری آلزایمر بسیار ناشناخته، وحشتناک و رعبآور است. از طرف دیگر من علاقه زیادی به داستانهای فیلمهای پولانسکی همچون مستاجر و بچه رزماری داشتم. نگاه به آن فیلمها و علاقهمندیام به ساخت فیلمی درباره آلزایمر باعثشد تا فیلم بلک نویز به این شکل ساخته شود.