خبرگزاری کار ایران

/یادداشت علی ربیعی/

بازتاب‌های یک حکم

بازتاب‌های یک حکم
کد خبر : ۹۴۱۳۹۵

دستیار اجتماعی رئیس جمهور در یادداشتی در واکنش به احکام اعدامی که این چند روز در جامعه بازتاب داشته است، نوشت: بازتاب‌های این حکم طیف بسیار متنوعی از گرایش‌ها را از سوی فعالان سیاسی و مدنی و جوانان و گروه‌های اجتماعی دربرمی‌گرفت که با نوعی نگاه همدلانه هشتگی را داغ کردند.

به گزارش ایلنا، علی ربیعی در یادداشتی نسبت به احکام اعدامی که این چند روز در جامعه واکنش‌هایی را در پی داشت نوشت:

در روزهای گذشته همزمان با اعلام حکم اولیه سه نفر از جوانان مرتبط با نـــاآرامـــی‌هــای آبان ۹۸، شـــــاهد شکل‌گیری موجی در شبکه‌های اجتماعی با هشتگ اعدام_نکنید، بودیم. من البته هیچ اطلاعی از ماهیت پرونده این سه نفر نداشته و دانش حقوقی نیز ندارم، اما با تبیین اجتماعی - امنیتی موضوع چند نکته به ذهنم متبادر می‌شود. 

بازتاب‌های این حکم که طیف بسیار متنوعی از گرایش‌ها را از سوی فعالان سیاسی و مدنی و جوانان و گروه‌های اجتماعی دربرمی‌گرفت که با نوعی نگاه همدلانه هشتگی را داغ کردند.

مطابق معمول در کنار یک خواست طبیعی افکار عمومی - که به اعتقاد من باید به آن احترام نهاد زیرا هر اقدامی که از سوی دولت به مفهوم اعم صورت می‌گیرد، باید با نگاهی به مصلحت و منفعت مردم، ثبات و آینده ایران و جامعه باشد - این بار هم در یک برنامه موج‌سوارانه رئیس جمهور امریکا با وقاحتی باورنکردنی در توئیتی به زبان فارسی خواستار توقف اعدام این متهمان شد.

من معتقدم که غرب و به‌خصوص امریکا همیشه به زیان دموکراسی در ایران عمل کرده و به قصد موج سواری و بهم زدن اوضاع فرآیند گفت‌وگو و نتیجه‌گیری در ایران را با بن‌بست مواجه می کنند.  اینان نه تنها هیچ دلسوزی برای جان سه جوان ایرانی ندارند، بلکه همانگونه که شواهد نشان می‌دهد کشته شدن کودکان و آوارگی میلیون‌ها نفر نیز برای آنها دارای هیچ اهمیتی نیست.

ترامپ ظاهراً فراموش کرده که همین چند ماه پیش و پس از قتل وحشیانه جورج فلوید، صدای میلیون‌ها نفر را که خواستار پایان دادن به دهه‌ها تبعیض‌نژادی علیه رنگین‌پوستان در امریکا بودند، نشنیده گرفت و هنوز هم مفتخرانه از برپا ماندن تمثال قهرمانان برده‌داری در گوشه و کنار امریکا حمایت می‌کند.

این نباید باعث شود که واکاوی جامعه‌شناختی و بیرون کشیدن حقیقت از میان انبوهی از زواید دروغین را کنار بگذاریم. این حساسیت فکری که میراثی از مردم‌سالاری در انقلاب اسلامی است، ما را دعوت به شنیدن و اندیشیدن پیرامون هر آن پژواکی می‌کند که مظنون به انعکاس دادن دیدگاه حتی جزئی از ملت ماست.

طی روزهای اخیر یک گسست آشکار میان تفسیرها این ماجرای حکم اعدام  به چشم می‌خورد. برخی از متن‌هایی که آن بالا در قاب کوچک توئیت نوشته شده بود با آن چیزی که در پایین متن به شکل هشتگ درآمده هیچ شباهتی نداشت. به عنوان مثال وقتی توئیتی با عنوان «ایران را سراسر آبان می کنیم» در فضای مجازی منتشر می‌شود  به راحتی می‌توان دریافت که چنین گزاره در خفا، در اعماق کانون‌های بدخواه ایران  و«توئیت به مزد» طراحی شده برای ایجاد گسست در همان هشتگ.همجوارسازی منافقانه آن گزاره و این هشتگ به طور روشن در خدمت القای یک خط  وشکل دادن یک واکنش است:به عبارت روشن‌تر برخی از آن توئیت‌هایی که هشتگ را درپای خود داشت، لزوماً به معنای «اعدام نکنید» نبود، دقیقاً برعکس؛هدفی جز تسریع والقای شتابزدگی در صدور و اجرای حکم تعقیب نمی‌کرد. هوشمندی ما در این است که در این دام نیفتیم. هدف اینان کوبیدن بر طبل خشونت در جامعه ایران است و نه دفاع از جان سه جوان. دسته سوم، دولت‌های بدخواه ایران بودند که مثل همیشه فرصت مداخله پیدا کرده و از جوشش احساسات طبیعی مردم برای پیشبرد اهداف سیاسی خود بهره می‌برند. دو دسته اخیر همان زواید و حاشیه‌هایی هستند که باید دور ریخته شوند، اما هنر سیاسی انقلاب ما در این است که اجازه ندهیم دغدغه و صدای گروه اول در این هیاهو شنیده نشود. آنها به هر تعدادی که باشند، جزئی از ملت و مردم ما هستند و به همان اندازه اهمیت دارند.

خوشبختانه قانون اساسی در کنار قوانین کیفری ما این عدالت را تضمین می‌کند، صرفنظر از بهره‌جویی‌ها و مداخله‌های خارجی، تلاش مدنی شهروندان برای شنیده شدن و پاسخ حاکمان برای شنیدن صدای بی‌پیرایه مردم، از برکات انقلاب است که فرصت تجدید عهد با آرمان‌های انقلاب ما را فراهم می‌کند. این یکی از مهمترین دارایی ماست که ارزش پاسداری و مباهات دارد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز