پیرهادی در گفتوگو با ایلنا:
نمایندگان دوره بعد با برگزاری جلساتی درباره ترکیب مجلس یازدهم رایزنی کنند/ با دولت سر دعوا نداریم/ سال ۹۹، دست بالاتر را در منطقه خواهیم داشت
یک منتخب مجلس یازدهم، گفت: مجلس نه میخواهد ماشین امضای دولت باشد و با همه طرحهای آن موافقت کند و نه با دولت سر دعوا دارد.
با پایان سال ۹۸ اکنون بسیاری از نگاهها به مجلس یازدهم دوخته شده است، مجلسی که در سایه وقایع مختلفی از جمله بحرانهای اقتصادی و اجتماعی در کنار رد صلاحیت تعداد قابل توجهی از نمایندگان فعلی و چهرههای سیاسی با چهرهای نو و ترکیبی متفاوت از دورهی پیشین شکل گرفت.
با توجه به اینکه برندگان انتخابات وعدهی نظارت جدی بر دولت و به نوعی به کار واداشتن آن را دادهاند، حال بسیاری از ناظران سیاسی و مردم در انتظار آغاز به کار مجلس یازدهم هستند، تا نتیجهی تشکیل چنین مجلسی را در عمل مشاهده کنند
در همین رابطه گفتوگویی با محسن پیرهادی نماینده منتخب مردم تهران در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی داشتیم، پیرهادی دبیرکلی جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی و مدیریت روزنامه رسالت را برعهده دارد، وی در چهارمین دورهی شورا شهر تهران نمایندگی مردم تهران را برعهده داشت و از چهرههای نزدیک به محمدباقر قالیباف است.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
وقوع بحران هایی مانند گرانیهای سال ۹۶، افزایش قیمت بنزین در آبان ۹۸ و یا حوادثی مانند سیل و زلزله در سالی که گذشت، ذهنیتی از ناکارآمدی مسئولان(منتخبان) در مردم ایجاد کرد، به نظر شما ضعف مدیران در مدیریت یا پیشگیری از بحرانها میتواند عاملی برای دلسردی و ناامیدی مردم از سازوکار انتخابات باشد؟
طبیعی است که ضعف دولت و مجلس، منجر به نارضایتی مردم و کاهش سطح مشارکت عمومی، پایین آمدن نشاط سیاسی و عدم همراهی بخشهایی از جامعه با تصمیمات کشوری باشد. این حرف هم سیاسی و جناحی نیست و فرقی نمیکند که عملکرد ضعیف در دوره کدام دولت اتفاق افتاده باشد. اولویت اول مردم شفافیت، صداقت و کار است و در نقطه مقابل، خدشه به این موارد باعث دلخوری آنها خواهد شد. من شخصا با تزریق شوک به جامعه و مدیریت شوک مانند آنچه در مسئله بنزین اتفاق افتاد موافق نیستم، اما معتقدم حتی همین تصمیم بد هم میتوانست با هزینه و تبعات کمتری پیاده شود، به شرطی که مردم احساس کنند دولتمردان و تصمیمگیران، با آنها مسئولانه برخورد میکنند. اگر مسئولان عالی اجرایی در صحنه باشند، با مردم سخن بگویند، آمادگیهای لازم را از پیش ایجاد کنند و تمام پیشبینیهای لازم را بر اساس نظرات کارشناسی در طرح اولیه اعمال کنند، قطعا بسیاری از این هزینهها و تبعات منفی کاهش پیدا خواهد کرد، نه آن که مردم شاهد باشند که در همان هفته اولیه گرانی بنزین، طرح اصلاح قیمت چند بار توسط خود دولت اصلاحیه میخورد. در چنین شرایطی مردم هم با آرامش بیشتری با تصمیم دولت مواجه خواهند شد و دشمن هم فرصت ماهیگیری از این آب گلآلود را پیدا نخواهد کرد. اما شرط اساسی همان است که دولت آب را زلال نگه دارد و گلآلود نکند.
آیا میتوانیم به بهانه این که منتخب مردم در انتخابات با سلیقه ما همراه نباشد، فارغ از اینکه منتخب مردم از کدام جناح سیاسی است و اینکه نتیجه این انتخاب رقم خوردن برخی خسارتها در مدیریت کشور باشد، مردم را به دلیل انتخابی که داشتهاند سرزنش کنیم؟ و آیا این سرزنشها منجر به دلسردی مردم نسبت به انتخابات و صندوق رای نمیشود؟
این اتفاق در هر دو جریان رخ میدهد که گاهی برخی فعالان یک طیف سیاسی، مردم را به خاطر انتخابشان سرزنش میکنند، البته من نمونههای آن را در میان اصلاحطلبان رادیکال بیشتر میشناسم، اما در هر صورت چنین رفتاری را قبول ندارم و خودم هم هرگز مرتکب آن نشدهام. یک نمونه بگویم، من تکیه زدن آقای روحانی بر صندلی ریاست جمهوری را به هیچ وجه به صلاح کشور نمیدانستم، اما ایشان انتخاب شد و طبیعتا مردم مقصر نیستند. دولت وعدههایی داده که بسیاری از آنها برای مردم جذاب بوده است. مثلا برای مردمی که از وضعیت اقتصاد و کسب و کارشان گله دارند، این حرف جذابی است که در ۱۰۰ روز، بسیاری از گرههای اقتصادی را باز میکنم و یا آن که چنان رونق اقتصادی ایجاد میکنم که مردم به یارانه نیاز نداشته باشند. اما متاسفانه هیچ یک از این شعارها محقق که نشد هیچ، چندین برابر هم پسرفت کردیم و تقصیر متوجه مسئولان است. جالب است که بعدها با وجود آن که همه وعدههای رئیسجمهور را دیده بودند، ایشان مجبور شد برخی از آنها را تکذیب و یا به نحوی تفسیر کند که کمتر از او مطالبه شود که نمونههای آن را حتما در رسانهها دیدهاید.
مجلس یازدهم یک مجلس اصولگرا است اما این جریان هم مانند جریان رقیب خود طیفها و گروههای مختلفی در درون خود دارد، به نظر شما چند فراکسیون در مجلس آینده و با چه جهت گیریهایی خواهیم داشت؟ همچنین ترکیب هیات رییسه مجلس آینده به چه صورت خواهد بود؟
با توجه به شیوع ویروس کرونا، اغلب جلسات تعطیل شده و به تعویق افتاده است. شما شاهدید که حتی نمایندگان فعلی مجلس، کار را تعطیل کردهاند. در چنین شرایطی قطعا این انتظار وجود دارد که نمایندگان دوره بعد از حالا جلساتی برگزار کنند و در مورد ترکیب مجلس به گفتوگو بپردازند. به صورت کلی میتوان گفت ترکیب فراکسیونها در اولویت اول نیست، اگر قاطبه مجلس به حل مسائل مردم متعهد باشند، چه دو فراکسیون و چه بیست فراکسیون برای مردم تفاوت چندانی ندارد و تصور میکنم اگر از عموم مردم و حتی فعالان سیاسی سوال شود مجالس نهم و دهم چه فراکسیونهایی داشتهاند، عموما بیاطلاع باشند. در ارتباط با ترکیب هیئت رئیسه هم باید گفت که تا اینجا مورد اتفاقترین چهره برای ریاست قالیباف است و چند چهره برای نایب رئیسی مطرح هستند که باید دید در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد.
به نظر شما وحدت کنونی در جریان اصولگرایی تا کجا ادامه خواهد یافت و آیا این وحدت میتواند زمینهای برای همگرایی طیفهای مختلف این جریان برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ باشد؟
هنوز حتی ترکیب نهایی مجلس آینده مشخص نشده و در یازده حوزه، انتخابات به دور دوم رفته است. در چنین شرایطی سخن گفتن از انتخابات ۱۴۰۰ زود است، تنها میتوانم امیدوار باشم در آن سال دولتی شکل بگیرد که بتواند بسیاری از کمکاریها و خسارات را جبران کند.
مواجهه مجلس یازدهم با دولت روحانی چگونه خواهد بود؟ برخی انتظار برخوردی تقابلی و فرسایشی دارند و برخی گمانهزنیها از مدارا و همکاری با دولت با توجه به شرایط فعلی و مشکلات کشور حکایت دارد، شما چه پیش بینی در خصوص این مساله دارید؟
مجلس نه میخواهد ماشین امضای دولت باشد و با همه طرحهای آن موافقت کند و نه با دولت سر دعوا دارد. مجلس باید بتواند دولت را وادار به کار کند تا شاید بتوان در همین دولت برخی کاستیها را جبران کرد. اولویت اول هم اقتصاد و معیشت است.
در شرایط کنونی بخشی از مشکلاتی که کشور با آن مواجه است، نتیجه خروج آمریکا از برجام و تحریمهای یکجانبه است، اما چه میزان از مشکلات موجود در کشور را میتوان نتیجه عملکرد دولت و مجلس فعلی دانست؟
برجام در زمان دولت پیشین آمریکا هم باعث حل مشکلات اقتصادی ما نشده بود. اقتصاد کشور اشکالات بنیادینی دارد که فشار بیشتر روی آن، تنها باعث بازنمایی این اشکالها است و در دوره حاضر این اتفاق رخ داده است. بیان دیگر این مطلب همان تعبیر مقام معظم رهبری است که مگس روی زخم مینشیند و باید زخمها را درمان کرد. دولت بابت اعتماد به آمریکا و نمایش موضع ضعف در بسیاری از موارد همچون جشن گرفتن برای برجام، ابراز خوشحالی بیش از حد برای برجام در جلسات رسمی، جشن گرفتن برای ورود یک هواپیمای ایرباس و عدم واکنش بههنگام در برابر نقض برجام حتما مسئول است، اما تقصیر بزرگتر آنجا است که در این سالها از اصلاح اقتصاد غافل شد و امروز مدیریت تحریم میتواند به کشور هزینه تحمیل کند و فشارش روی دوش مردم است. حمایت جدی از تولید، تسهیل فضای کسب و کار، تمرکز بر دیپلماسی اقتصادی، عدم غفلت از بازارهای جهانی و به ویژه منطقه غرب آسیا، اصلاح نظام بانکی و کاهش پلکانی و با برنامه وابستگی بودجه به نفت، از مواردی است که تجمیع آنها میتوانست منجر به افزایش مقاومت اقتصادی کشور شود که متاسفانه در بسیاری از حوزهها کمکاری صورت گرفته است. مجلس هم میتوانست ابتکار عمل را به دست گیرد که اگر نگوییم مجلس فعلی در این حوزهها از دولت هم بیانگیزهتر است، قطعا با انگیزه و با ارادهتر نیست.
به نظر میرسد وقوع حوادث و بحرانهای متعدد در سال ۹۸ موجب ایجاد یأس و دلسردی گستردهای در میان گروههای مختلف جامعه شده است، به نظر شما در سال ۹۹ شاهد چه وضعیتی خواهیم بود؟ آیا بحرانهای موجود تشدید خواهند شد یا به سمت کنترل و کاهش شدت آن ها خواهیم رفت؟
در سال ۹۹ چند مسئله مهم در داخل و خارج کشور اتفاق خواهد افتاد؛ اول آن که مجلس جدید با ترکیبی کاملا متفاوت کار خود را آغاز خواهد کرد. این مجلس باید بتواند با برخورد منطقی و جدی، اما با تاکید بر آرامش کشور، مسئولان دولتی را وادار کند در سال پایانی کار خود، تا حد امکان به وعده های زمین مانده عمل کنند و از سوی دیگر، مجلس باید در برابر تصمیمات غلط دولتی بایستد. مسئله دیگر، پیامی است که تشکیل چنین مجلسی برای دنیا خواهد داشت که با شروع به کار آن، نمود بیشتری خواهد یافت.
موضوع دوم سال آخر کار دولت است که باید با تکیه بر نقاط قوت دولت، در برابر ضعفها و بی انگیزگیهای سال پایانی ایستاد و البته غیر از مجلس، بخشی از این ماموریت ملی، متوجه رسانهها است. مساله سوم انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است. من نمیخواهم همه مسائل را به انتخابات آمریکا گره بزنم و اساسا چنین تحلیلی هم ندارم، اما تغییر یا عدم تغییر در هیئت حاکمه آمریکا در منطقه و جهان تاثیرگذار خواهد بود. تصور من این است که حداقل در شش ماه آینده؛ تنش ها میان ایران و آمریکا افزایش نخواهد یافت، چرا که دولت ترامپ هم نگران تبعات افزایش تنشها و تاثیر آن بر انتخابات داخلی آمریکا است.
در فضای بینالمللی هم که دیگر خوشبینترین کارشناسان هم به برجام و راههای جایگزین مالی آن هیچ اعتماد و اعتقادی ندارند. روابط ما با اروپا تفاوت چندانی نخواهد کرد، اما بسیاری از تحلیلها نشان میدهد روند تحولات به سمتی میرود که ایران در سال ۹۹، بیش از پیش دست بالاتر را در منطقه خواهد داشت که این قطعا از برکات خون شهید حاج قاسم سلیمانی و شهدای مقاومت است. به شخصه امیدوارم در سال ۹۹ بهترین تقدیر الهی برای ملت ایران رقم بخورد ان شاءالله.