خبرگزاری کار ایران

ابوالفتح در گفت‌وگو با ایلنا:

واشنگتن به اهداف اولیه خود در اعمال «سیاست فشار حداکثری» دست نیافته است/ آمریکا در قبال کمک به مبارزه با کرونا مابه ازا می‌خواهد

واشنگتن به اهداف اولیه خود در اعمال «سیاست فشار حداکثری» دست نیافته است/ آمریکا در قبال کمک به مبارزه با کرونا مابه ازا می‌خواهد
کد خبر : ۸۸۶۸۳۱

یک کارشناس مسائل آمریکا در خصوص پیشنهاد اعطای کمک از سوی ایالات متحده به ایران برای مبارزه با کرونا گفت: ایالات متحده آمریکا زیر فشار افکار عمومی می‌خواهد از خود حسن نیت نشان دهد و دست دوستی به سمت ایران دراز کند و نشان دهد در سختی‌ها در کنار مردم ایران است که این ظاهر قضیه است. در دیپلماسی عمومی، دولت آمریکا به این قضیه خیلی نیاز دارد اما واقعیت این است که آمریکایی‌ها مابه ازای کمک‌های مربوط به موضوع سلامت یا کمک‌های بشر دوستانه مثل دارو را گرو برداشته و به نوعی مابه ازا تقاضا کرده‌اند.

امیرعلی ابوالفتح در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا با ارزیابی سیاست فشار حداکثری ایالات متحده بر کشورمان در سال ۱۳۹۸، در پاسخ به این سوال که آیا واشنگتن به اهدافی که پس از اعمال این سیاست در سر داشته دست پیدا کرده است یا خیر، گفت: باید ببینیم هدف فشار حداکثری چه بود؛ هدف دولت ترامپ برای خروج از توافق هسته‌ای و اجرای اعمال سیاست‌های فشار حداکثری این بود که ایران مذاکرات مجدد را در حوزه هسته‌ای در قالب برجام و حوزه‌های غیر هسته‌ای بپذیرد.

وی ادامه داد: جواب این سوال را می‌توان این گونه داد که اگر ایران در این مدت مذاکرات جدیدی با آمریکا چه در حوزه هسته‌ای و چه در حوزه غیرهسته‌ای شروع کرده بود، ایالات متحده می‌توانست مدعی شود که فشار حداکثری جواب داده ولی وقتی ایران هیچ مذاکره‌ای انجام نداده و نه تنها مذاکره نکرده، بلکه فعالیت‌های هسته‌ای خود را به لحاظ کمی و کیفی ارتقاء داده و توان موشکی خود را به تنهایی به سطح بیشتری افزایش داده و نفوذ منطقه‌ای ایران رو به گسترش بوده، بنابراین می‌توانیم بگوییم فشار حداکثری تا کنون جواب نداده و آمریکا به اهداف مورد نظرش نرسیده است. این که در آینده چه اتفاقی بیافتد را خبر ندارم ولی در حال حاضر می‌توان گفت سیاست فشار حداکثری شکست خورده چون به هدفی که مدنظر آمریکایی‌ها بود نرسیده و نتوانسته ایران را وادار کند که به خواسته آمریکا تن دهد. از این جهت می‌شود گفت مسلما فشار حداکثری تا الآن شکست خورده است.

این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی همچنین در خصوص تصمیم و اقدام آمریکا در ترور فرمانده سپاه قدس ایران در سال گذشته و نگاهی که معتقد است اطلاعاتی که از ایران و منطقه در اختیار رئیس‌جمهور ایالات متحده قرار می‌گیرد غلط بوده و در نتیجه او را به سمت تصمیم‌گیری نادرست سوق می‌دهد، گفت: تصمیم آقای ترامپ ناشی از مجموعه‌ای از عوامل بود که تعدادی اهداف داخلی داشت تا داخل ایالات متحده نشان بدهد که ترامپ یک فرد قدرتمندی است و عزم جدی دارد در مقایسه با آنچه که آنها به عنوان گروه‌های تروریستی یا اشخاص تروریسم یاد می‌کنند. بخش دیگر این بود که تصور آمریکایی‌ها بر این مبنا بود که اگر یک ضربه قاطع به رأس سلسله مراتب فرماندهی در ایران و بالاترین مقام نظامی در حوزه عملیات برون مرزی یعنی سردار سلیمانی بزنند، نظام تصمیم‌گیری و نوع کنشگری ایران را تغییر می‌دهد به گونه‌ای که آمریکایی‌ها به خواسته مورد نظر خود برسند.

وی افزود: ضمن اینکه تصور می‌کردند با این اقدام فعالیت‌های منطقه‌ای ایران رو به افول گذاشته می‌شود. می‌توان گفت این دو هدف مشخص رخ نداد؛ نه نظام تصمیم‌گیری ایران دچار خدشه شد و نه این که فعالیت‌های منطقه‌ای ایران رو به ضعف گذاشت. در حالی که پیش‌بینی نمی‌شد که ایران در برابر بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان دست به اقدام تهاجمی بزند و یکی از پایگاه‌های نظامی آمریکا مورد حمله قرار گیرد تا جایی که حدود صد نفر از نظامیان آمریکایی دچار آسیب و جراحت ناشی از اقدام نظامی ایران شدند.

وی ادامه داد: این نشان می‌دهد که یک نوع تصور یا برداشت غلط نسبت به واکنش ایران و تحولات داخلی ایران وجود داشت. اتفاقاتی که در دو سه هفته اخیر رخ داده همچون حمله‌ای که به پایگاه نظامی آمریکا در التاجی بغداد صورت گرفت نشان داد که حذف سردار سلیمانی به منزله افزایش امنیت سربازان آمریکایی در عراق نیست؛ نه تنها امنیت را برای سربازان آمریکایی در منطقه ایجاد نکرده است، بلکه مطالبات گسترده‌ای نسبت به خروج نظامیان آمریکایی از عراق به وجود آورده است. به همین دلیل است که در داخل آمریکا غیر از مقامات دولت و کسانی که عهده‌دار تصدی‌های مقامات دولتی هستند و سمت‌های دولتی دارند، اغلب سیاستمداران شامل کنگره، رسانه‌ها و اندیشکده‌ها در مورد خطای محاسباتی دونالد ترامپ نسبت به اقدامی که منجر به ترور سردار سلیمانی صحبت می‌کنند و نگران هستند که این رویکرد در نهایت ایالات متحده را وارد یک جنگ بزرگ دیگر در منطقه خاورمیانه بکند و جامعه آمریکا اصلا آمادگی پذیرش آن را ندارد.

ابوالفتح همچنین در تحلیل پیشنهاد کمک ایالات متحده به ایران در راه مبارزه با شیوع اپیدمی ویروس کرونا در حالی که وزارت امور خارجه کشورمان اعلام کرده این کشور عملا حتی راه استفاده ایران از کانال مالی ایران و سوئیس را نیز  مسدود کرده است، گفت: هدف داخلی موضوع این است که ایالات متحده آمریکا زیر فشار افکار عمومی می‌خواهد از خود حسن نیت نشان دهد و دست دوستی به سمت ایران دراز کند و نشان دهد در سختی‌ها در کنار مردم ایران است که این ظاهر قضیه است. در دیپلماسی عمومی، دولت آمریکا به این قضیه خیلی نیاز دارد اما واقعیت این است که آمریکایی‌ها مابه ازای کمک‌های مربوط به موضوع سلامت یا کمک‌های بشر دوستانه مثل دارو را گرو برداشته و به نوعی مابه ازا تقاضا کرده‌اند.

وی ادامه داد: این جمله خود مایک پومپئو است که در ازای کمک‌های بشر دوستانه‌ای که ایالات متحده آمریکا آماده است برای ایران در موضوع کرونا انجام دهد خواهان اجرای یک سری اقدامات از سوی ایران است و آن هم آزادی زندانیان دو تابعیتی آمریکایی در زندان‌های ایران است. وی نه تنها برای کمک‌های آمریکا به ایران شرط گذاشته، بلکه از متحدین آمریکا نیز می‌خواهد در ازای کمک‌های بشردوستانه به ایران خواهان آزادی زندانیان دو تابعیتی خودشان باشند. از این جهت نشان می‌دهد موضوع کرونا موضوعی نیست که آمریکایی‌ها واقعا آماده باشند تا کمک‌های بشردوستانه خود را در اختیار ایران قرار دهند و در ازای این موضوع خواهان اقداماتی از طرف ایران هستند.

وی افزود: اگر بخواهیم مقایسه کنیم در زمانی که زلزله بم رخ داد حداقل در آن زمان دولت جمهوری‌خواه جورج بوش شرطی تعیین نکرد و به همین دلیل کمک‌های بشر دوستانه آمریکا هر چند در حد محدود برای ایران ارسال شد. الآن برای این کمک‌ها شرط تعیین می‌کنند و حاضر نیستند میزانی از تحریم‌های بانکی را تعدیل کنند که دسترسی ایران به منابع مالی خودش تامین شود. از این جهت می‌توان گفت بیشتر یک نمایش است تا یک اقدام مبتنی بر حسن نیت و به همین دلیل است که ایران این پیشنهاد را نپذیرفته چون بحث دریافت کمک‌های بشر دوستانه از آمریکا نیست و اگر این بود ایران از این کمک‌ها استقبال می‌کرد همان طور که در زمان زلزله بم این اتفاق افتاد. 

این کارشناس مسائل آمریکا با اشاره به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در آبانماه سال جاری در خصوص تاثیرات متقابل ایران و این انتخابات بر یکدیگر گفت: میزان تاثیرگذاری ایران بر انتخابات آمریکا خیلی زیاد نیست و تنها در جایی می‌تواند تاثیرگذار باشد که تنش در روابط ایران و آمریکا منجر به ورود دو کشور به یک جنگ شود که این جنگ برای جامعه آمریکا هزینه‌های مالی و انسانی داشته باشد؛ در غیر این صورت مباحث سیاست خارجی و موضوع رابطه با ایران و آمریکا خیلی موضوعی نیست که برای شهروندان عادی امریکا حائز اهمیت باشد. این مباحث بیشتر مباحث نخبه‌گرایی است و برای سیاستمداران و فعالین حوزه اقتصاد و سیاست جذاب است نه برای مردم امریکا؛ بنابراین ایران خیلی نمی‌تواند بر انتخابات آمریکا تاثیرگذار باشد.

وی افزود: اما انتخابات آمریکا می‌تواند بر وضعیت ایران موثر باشد چراکه در حال حاضر اصلی‌ترین موضوع برای ایران موضوع برجام است که انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده باعث می‌شود که دولت کنونی آمریکا چهار سال دیگر بر مسند قدرت باشد و روابط تهران و واشنگتن می‌تواند به شکل دیگری رقم بخورد و یا این که حزب جمهوری خواه و دونالد ترامپ شکست بخورند حزب دموکرات به قدرت برسد که آن هم به شکل دیگری می‌تواند بر مناسبات ایران و آمریکا تاثیرگذار باشد. از این جهت انتخابات آمریکا برای ایران به خصوص در دوره‌ای که آمریکا از برجام خارج شده و تحولات اقتصادی ایران به مسائل برجام گره خورده حائز اهمیت است. از این جهت که چه اتفاقی در نوامبر ۲۰۲۰ می افتد دارای اهمیت است و می تواند در داخل کشور بازتاب‌هایی داشته باشد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز