خبرگزاری کار ایران

تاجیک در گفت‌وگو با ایلنا:

برای مقابله با کرونا نباید دوباره سراغ اختراع چرخ می‌رفتیم/ در همراه ساختن احساسات جهانی با خود، ناتوانیم/ FATF ملعبه دست این و آن شد

برای مقابله با کرونا نباید دوباره سراغ اختراع چرخ می‌رفتیم/ در همراه ساختن احساسات جهانی با خود، ناتوانیم/ FATF ملعبه دست این و آن شد
کد خبر : ۸۸۶۱۳۳

یک کارشناس مسائل سیاست خارجی گفت: مسأله FATF نه تنها سیاسی، بلکه بدتر از آن جناحی شد و از روال کار کارشناسی خارج و ملعبه دست این و آن شد. بنابراین ضربه اساسی را مدیریت کلان کشور خورد؛ یعنی یک وضعیت بلاتکلیفی، خبرسازی و رفت و آمد در مجمع تشخیص مصلت نظام و در نهایت برخورد انفعالی و عدم اقناع افکار عمومی در مجموع این وضعیت نشان داد که یک بلاتصمیمی و بلاتکلیفی در چنین امر مهمی یک شرایط بد را برای مدیریت کلان کشور به ارمغان آورده و نشان داد عدم کارآیی از سطح دولت به سطح بالای تصمیم ساز و تصمیم گیر کشور و نهادهای حاکمیتی رسوخ کرده است.

نصرت‌الله تاجیک در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، با مروری بر فراز و نشیب‌های سیاست خارجی کشور در سال گذشته در پاسخ به این سوال که ایران در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، یکسال پس از خروج یکجانبه ایالات متحده آمریکا از توافق هسته‌ای و در واکنش به آنچه تهران عدم پایبندی اروپا به تعهداتش در برجام و همچنین ۱۱ تعهد پس از خروج واشنگتن از برجام نامید اعلام کرد که در چهارچوب بند ۳۶ برجام به مرور تعهدات خود را کاهش داده و در هر مرحله نیز ۶۰ روز به طرف‌های دیگر این توافق زمان خواهد داد تا در صورت عمل به تعهداتشان، ایران هم به کلیه تعهدات خود بازگردد. امروز و با اعمال پنچ گام از سوی ایران؛ این تصمیم را چگونه ارزیابی می‌کنید، گفت: واقعیت امر این است که هم ایران و هم جهان در مقابل حرکت ترامپ غافلگیر شدند! درست است که ترامپ حدود یکسالی بود که به دنبال قول به رای دهندگانش در نظر داشت از برجام خارج شود و حتی به توصیه نزدیکترین متحدین اروپائی خود هم وقعی نگذاشت! خوب است توجه کنیم برجام در بستر استراتژی اوباما برای کار و به تفاهم رسیدن با ایران از یک سو و تصمیم حاکمیتی ایران برای تعامل سازنده با جامعه بین‌المللی از سوی دیگر شکل گرفته بود؛ بنابراین هیچ تحلیلگر و سیاستمداری باورش نمی‌شد که ترامپ می‌خواهد این گونه بازی را به هم بزند.

وی افزود: با این وضعیت ما چاره‌ای نداشتیم جز این که با تمهیداتی و زمینه‌سازی‌های لازم و ترجیحا با استفاده از ظرفیت‌های خود برجام یک مقدار جدیت خود را نشان دهیم. راهبرد اصلی این بود که اولا ما از برجام خارج نشویم و ثانیا ترامپ در انزوای ناشی از خروج برجام مانده و موفق به جذب هم‌پیمانان ما در برجام نشود. لذا چیزی در حدود یک سال و خرده‌ای که از خروج آمریکا از برجام گذشت و تحریم‌ها برگشت و بر اقتصاد کشور فشار می‌آورد جمهوری اسلامی ناچار شد که کاهش تعهدات را در هجده اردیبهشت سال ۱۳۹۸ کلید بزند. به عقیده من الگوی رفتاری الگوی خوبی بود؛ یعنی ما یک مرحله کاهش بدهیم و منتظر شویم ببینیم طرف مقابل چگونه می‌خواهد عمل کند.

تاجیک ادامه داد: ما یک باره نیامدیم که بگوییم مثلا می‌خواهیم از NPT خارج شویم یا عملا خارج شویم یا حرف‌های دیگر بزنیم و یا کارهای دیگر کنیم. به عقیده من در مجموع الگوی رفتاریمان الگوی خوبی بود و نشان داد می‌خواهیم در قاعده بازی کنیم و آماده مصالحه هستیم و در حقیقت خواهان آنیم که سازه برجام برپا بماند و نمی‌خواهیم سازه فرو بپاشد. این الگوی رفتاری در راستای همان راهبرد دوگانه بود که نمی‌خواستیم هم‌پیمانانمان را در برجام از دست داده و سعی کردیم راهبرد در انزوا نگه داشتن ترامپ در خروجش از برجام را ادامه دهیم. به نظر من نقطه ضعف قضیه در این بود که بین توانایی، طراحی و خواستمان توازن برقرار نبود؛ یعنی این که ما دقیقا چه می‌خواستیم و آیا توان انجام آن کار را داریم و طراحی مطلوبی بکنیم تا به خواسته‌مان برسیم و به همین خاطر عدم توازن بین این سه مولفه باعث شد در پنج مرحله این قضیه ادامه یابد و در هر مرحله یا دستاورد کمی داشته باشیم و یا نتوانستیم طرف اروپائی را که مورد خطاب اصلی بود به میزان مورد نیاز حساس و به حرکت وادار کنیم. البته کمی هم به بی‌حسی اروپا در مقابل آمریکا چه با تئوری تقسیم کار و چه سلطه دلار بر اقتصاد جهان و از جمله اروپا بر می‌گشت. 

«طرح صلح هرمز» فارغ از محتوایش، از نظر شکلی پخته و کارشناسی نشده بود

این دیپلمات بازنشسته کشورمان همچنین در پاسخ به این سوال که رئیس‌جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد از طرحی با عنوان «پویش صلح هرمز» سخن گفتند؛ این طرح که با هدف ایجاد همکاری‌های منطقه‌ای طراحی شده است برای سران کشورهای حاشیه خلیج فارس ارسال شد که حداقل تاکنون نتوانسته توفیقی در ایجاد همکاری مدنظر تهران کسب کند؛ آیا این پویش در زمان درستی مطرح شد و علت عدم موفقیت آن چیست، گفت: به عقیده من « ابتکار عمل صلح هرمز» فارغ از محتوایش از نظر شکلی پخته و کارشناسی نشده بود؛ یعنی نه کار مطالعاتی، نه کار دانشگاهی و نه کار دیپلماتیک شده بود و یک سلسله از این نقاط ضعف باعث شد که طرح جدی گرفته نشود.

وی افزود: علاوه بر این ما در رابطه با مسائل خلیخ فارس مشکلمان طرح و ابتکار عمل نیست. مشکل ما در خلیج فارس مشکل عمل است؛ یعنی یک بستر یا یک گفتمان قالب بین شمال و جنوب خلیج فارس وجود ندارد. ما یک زمانی گفتمان قالب داشتیم که مثلا" ارتباطات اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، تجارت و رفت و آمد انسان‌ها بود. الآن همه این گفتمان‌ها از بین رفته است. اولا به گفتمان امنیتی منحصر شده و ثانیا این گفتمان فاقد عملیاتی است که بتواند ما و جنوب خلیج فارس را به هم نزدیک کند. لذا این طرح به‌علت ایراداتی همچون مشخص نبودن جزئیاتش، عدم کار مطالعاتی و آکادمیک و فقدان فعالیت دیپلماتیک و لابی‌گری برای همراه کردن چند کشور قبل از طرح آن و عکس‌العملی بودن آن در برابر تحولات منطقه و طرح ائتلاف آمریکا، نمی‌توانست بجز ایجاد یک فضای تبلیغاتی تاثیر دیگری داشته باشد. 

بعید است کسی الان در فکر حل مشکلات ایران و آمریکا باشد

تاجیک در پاسخ به این سوال که در طول سالی که پشت سر گذاشتیم شاهد بودیم که با افزایش سطح تنش در منطقه، برخی کشورها سعی کردند تا با میانجی‌گری میان تهران و واشنگتن از تنش موجود بکاهند؛ در این میان شاید بتوان تلاش «آبه شینزو»، نخست وزیر ژاپن را از جمله مهمترین این اقدامات نامید که البته به نتیجه نرسید؛ ارزیابی شما از اقدامات از این دست چیست و آیا با توجه به شرایط موجود باز هم می‌توان به تلاش بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در این حوزه امیدوار بود، گفت: میانجی و میانجی‌گر باید شرایط ویژه‌ای داشته باشند که از جمله مهم‌ترین آنها قدرت تاثیرگذاری بر دو طرف یا حداقل یک طرف است. اگر کشوری قدرت تاثیرگذاری نداشته باشد، نمی‌تواند نقش میانجی‌گر را ایفا کند و فقط پیام را تبادل می‌کند همچون عمان؛ میانجی‌گر یعنی یک کشور یا شخص حقیقی و حقوقی که مثلا اگر کشوری تمکین نمی‌کند بتواند از ابزار قدرت نفوذ و تاثیرش استفاده کند و دائم میز مذاکره را باز و مرتب نگه دارد تا همواره امتیازی برای رد و بدل شدن وجود داشته باشد.

وی ادامه داد: در مورد ژاپن این نقیصه وجود داشت چون ژاپن از هم‌پیمانان آمریکا و از اقمار این کشور است و از نظر نفوذ تاثیری بر آمریکا ندارد؛ مخصوصا در موقعیتی هم نیست و یا ضرورتی نمی‌بیند و منفعتی ندارد به خاطر ایران رابطه خود با آمریکا را به مخاطره بیاندازد یا تحت تاثیر قرار دهد. زیرا آبه همانگونه که قبل از سفر گفته بود کشورش مایل است «نقش بزرگتری در حل بن‌بست هسته‌ای بین ایران و آمریکا  و کاهش تنش در منطقه» ایفا نماید. وی تلاش داشت و حتی این جاه‌طلبی را داشت، اگرچه در سیاست‌های عمومی‌ ژاپن ورود به این مباحث نیست، ولی از آن جهت که به انرژی خلیج فارس وابسته است و نمی‌خواهد که تنش‌های حاصل از روابط ایران و آمریکا بر این جریان آزاد انرژی اثر بگذارد و دستیابی ژاپن به انرژی ارزان از بین برود، علاقه‌مند است این تنش‌ها مدیریت شده و یا کاهش یابد. اما سفر وی به تهران را خود ترامپ از حیز انتفاع انداخت و بی فایده‌اش کرد، وگرنه تفاهماتی شده بود که در لحظات آخر ترامپ با آن تفاهمات مخالفت کرد.

این کارشناس مسائل بین‌المللی یادآور شد: در زمینه مذاکره ایران و آمریکا در شرایط کنونی با سلسله اقداماتی که ترامپ کرده و مخصوصا حمله به فرماندهان نظامی ایرانی و عراقی در عراق و شهادت آنها ظرفیت دیپلماتیک از بین رفته و یا خیلی ضعیف و نحیف شده و با توجه به اوضاع کرونایی جهان و تاثیرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و بحران‌های تبعی آن و از جمله فاجعه انسانی که در حال شکل‌گیری است اولویت‌های بین المللی و سیاست خارجی کشورها عوض شده و بعید است کسی الان در فکر حل مشکلات ایران و آمریکا باشد.

ترور سردار سلیمانی ادامه حضور نیروهای آمریکا در منطقه را سخت‌تر و پر ریسک‌تر کرده است

تاجیک در پاسخ به این سوال که از دیگر تحولات مهم رخ داده در سال ۹۸ می‌توان به ترور فرمانده سپاه قدس ایران، سردار قاسم سلیمانی اشاره کرد؛ اقدامی که شاید حتی با توجه به سابقه تصمیم‌های پیشین رئیس‌جمهور آمریکا کمی غیرمنتظره بوده و البته واکنش‌های وسیعی را به همراه داشت و مجددا منطقه را آماده بروز انفجار کرد؛ این اقدام ایالات متحده و واکنش‌های بعد آن را با اشاره به نامه‌ای که از سوی این کشور بعد از این اقدام برای تهران ارسال شد چگونه ارزیابی می‌کنید، آیا ترکش‌های این عمل همچنان در فضای خاورمیانه وجود خواهد داشت، نیز گفت: به نظر من مهم‌ترین چیزی که اتفاق افتاد عبور ترامپ از یک خط قرمزی بود که جز ارضاء شخصی هیچ دستاوردی که ترامپ را در مقابل ایران در موضع بالا قرار دهد و تاثیر سازنده‌ای در روابط ایران و آمریکا داشته باشد به همراه نداشت بلکه موقعیت را متزلزل‌تر کرد.

وی افزود: با این اقدام یعنی ترور نظامیان ایرانی و عراقی در کشور ثالث عراق ترامپ همه چیز را زیر پا گذاشت. در حالی که روابط دو کشور بعد از آزاد کردن دو تن از زندانیان دو طرف داشت به سمت آب شدن یخ‌ها حرکت می‌کرد. بعد از تبادل یک فرد آمریکایی چینی الاصل از زندان ایران و دکتر سلیمانی در آمریکا امیدی به وجود آمده بود که دیپلماسی شروع به کار کند ولی متاسفانه با انداختن ریل روابط دو کشور توسط سوزن‌بانی ناشی به نام ترامپ دو مرتبه روابط دو کشور رو به تخریب گذاشت.

تاجیک یادآور شد: این اقدام ترامپ که ممکن است تنش‌های بین ایران و آمریکا به نقطه بدون بازگشت برسد گریبان‌گیر سیاست‌های آمریکا در منطقه می‌شود. این اتفاق  ادامه حضور نیروهای آمریکا در منطقه را سخت‌تر و پر ریسک‌تر کرده است و دیپلمات‌ها و نیروهای نظامی آمریکا در منطقه را آسیب پذیر و همچنین پیشبرد اهداف و سیاست‌هایش در منطقه را دچار مشکل کرده است. زیرا از این به بعد هر گونه درگیری نیروهای مردمی عراقی با نیروهای آمریکایی پای ایران را نیز به میان آورده و به پیچیدگی بیشتر روابط منطقه‌ای و بین‌المللی و توسعه و گسترش خشونت می‌انجامد. اگر چه به دلیل یکی از ضعف‌های بارز سیاست خارجی کشور ما نتوانستیم یک اجماع جهانی علیه این اقدام ترامپ ایجاد کنیم.

تیم کارشناس مسائل سیاست خارجی تاکید کرد:  یکی از مشاکل اصلی سیاست خارجی کشور عدم پیوند طبیعی سیاسی، اجتماعی اقتصادی با جهان است! این نقیصه باعث می‌شود هم نتوانیم به راحتی از منافع و اهداف سیاست خارجی‌مان دفاع کنیم و هم اقدامات یکجانبه ما حتی اگر به نفع جامعه جهانی باشد مثلا مبارزه با داعش مورد تقدیر و یا اقدام خطرناک شهادت سردار سلیمانی مورد تقبیح جهانی قرار نمی‌گیرد و ما نمی‌توانیم از سرمایه گذاری یا مظلومیت‌مان برای منفعل کردن طرف مقابل و اخذ مابه ازا استفاده ببریم. اینکه آمریکا خصمانه تعدادی نظامی ایرانی و عراقی را در بغداد ترور می‌کند و ما نتوانستیم در این دنیای بلبشو محکومیت قاطع بین‌المللی علیه ترامپ بگیریم نشاندهنده آسیب‌پذیرترین نقاط سیاست خارجی است و اینکه هم پیمانان قوی و همراه نداریم، تعاملات خارجی خود را در چهارچوب‌های ملزومات بین المللی تعریف نکرده و هنجارهای بین‌المللی هم با ما همراه نیست و دست او باز است.

FATF نه تنها سیاسی، بلکه ملعبه دست این و آن شد

این کارشناس مسائل بین‌الملل همچنین در پاسخ به این سوال که مساله تصویب لوایح FATF را می‌توان به عنوان یکی از چالش‌های فنی مهم جمهوری اسلامی ایران در سال ۹۸  نام برد که البته در فضای کشور به چالشی سیاسی بدل شد و در نهایت نیز با فراز و فرودهای فراوان، تهران در آخرین اجلاس گروه ویژه اقدام مالی به لیست سیاه بازگشت؛ اساسا سیاسی شدن این مساله فنی چقدر به روند بررسی آن در داخل کشور ضربه زد و تبعات بازگشت ایران به لیست سیاه چه تاثیری بر اقتصاد و حتی سیاست ایران خواهد داشت، گفت: مسأله FATF نه تنها سیاسی، بلکه بدتر از آن جناحی شد و از روال کار کارشناسی خارج گردید و ملعبه دست این و آن شد. بنابراین ضربه اساسی را مدیریت کلان کشور خورد؛ یعنی یک وضعیت بلاتکلیفی، خبرسازی و رفت و آمد در مجمع تشخیص مصلت نظام و در نهایت برخورد انفعالی و عدم اقناع افکار عمومی! در مجموع این وضعیت نشان داد که یک بلاتصمیمی و بلاتکلیفی در چنین امر مهمی یک شرایط بد را برای مدیریت کلان کشور به ارمغان آورده و نشان داد عدم کارایی از سطح دولت به سطح بالای تصمیم‌ساز و تصمیم گیر کشور و نهادهای حاکمیتی رسوخ کرده است.

وی خاطرنشان کرد: علاوه بر تبعات مالی که این قضیه خواهد داشت، یعنی تصمیم گروه اقدام ویژه مالی که ایران را جزء کشورهای غیر همکار یا اصطلاحا در لیست سیاه قرار دادند باعث شد هم تعاملات اقتصادی و بینالمللی ما مخصوصا تجارت خارجی و چگونگی نحوه خریدهای خارجی و نقل و انتقال پول نه تنها برای انتقال کالا حتی برای تامین نیازهای شخصی افراد مانند بیماران و دانشجویان لطمه بخورد و موجی از مشکلات و طبعا نارضایتی ایجاد شود و هم باعث زائل شدن اعتماد عمومی به کارکرد نهاد حاکمیتی و دولت شود. این در حالی بود که مردم تشنه این بودند که دست اندرکاران مخالف تصویب دو لایحه باقیمانده بدون آنکه خود را در پشت کلمات پنهان کنند با صراحت دلایل منطقی خود را با آنها در میان بگذارند! لذا از منظر افزایش سطح رضایت‌مندی مردم نیاز داریم به سمتی حرکت کنیم که استانداردهای زندگی آن‌ها را در تمامی بخش‌ها اعم از سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مخصوصا اقتصادی ارتقاء دهیم تا آن‌ها احساس نکنند که سطح زندگی‌شان نسبت به مردم سایر نقاط دنیا در سطح پایین‌تری قرار دارد.

تاجیک افزود: یعنی کشور به قوانین روزآمد و کارا نیاز دارد که سطح رضایتمندی شهروندان را نه تنها تثبیت و افزایش دهد بلکه تجمیع رضایتمندی عمومی، حکومت و کشور را بیمه نماید. لذا باید با قوانین داخلی به سمتی حرکت می‌کردیم که استانداردهای قابل دفاعی داشته باشیم، هم از نظر بالابردن رفاه مردم و هم از آن جایی که ما کشوری هستیم که نمی‌توانیم از منظر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به صورت منزوی زندگی کنیم، این میزان خود را آسیب پذیر نمی‌کردیم. متاسفانه در دورانی که مورد تحریم قرار گرفتیم، سیستم بانکی تعاملش با جهان از لحاظ بین‌المللی ضعیف مانده و نه شهروندانی که به هر دلیلی با خارج ارتباط مالی و نقل و انتقال پول دارند و نه در بده بستان‌های مالی بین‌المللی می‌توانند از این سیستم مالی بانکی کشور به خوبی استفاده کنند. الان هم که مشکل زیادتر و مزید بر علت شده که حتی همان بانک‌ها هم حاضر نیستند با بانک‌های ایرانی کار کنند!

وی گفت: بدبختانه با مجموعه سیاست‌های اقتصادی‌مان به گونه‌ای عمل کردیم که آسیب‌پذیر شدیم و اقتصاد سیاسی ما در این سال‌ها دچار مشکل اساسی شده و به جای این که کشور از طریق شکوفا شدن اقتصاد با فعالیت سازمان‌های مردم نهاد و بخش خصوصی که مالیات‌شان را پرداخت کنند اداره شود، قسمت اعظمی از اداره کشور از محل فروش نفت و در آمدهای نفتی صورت می‌گیرد که خود این درآمدها نیز به راحتی قابل وصول و انتقال و یا بهره‌برداری نیست و با هزینه‌های سربار گزافی رو در رو است. اینها نشان از سوءمدیریت در سطح دولتی که فاقد اقتدار و کارآیی لازم است و همچنین نهادهای حاکمیتی که به همان بلا مبتلا شده، دارد.

در همراه ساختن احساسات جهانی با خود ناتوان هستیم

تاجیک در پاسخ به این سوال که در روزهای پایانی سال و در حالی که کشور علاوه بر درگیری با بحران ویروس کرونا به دلیل وجود تحریم‌های پزشکی و بانکی در شرایطی غیرهمسطح با سایر کشورهای درگیر با این ویروس قرار گرفت، گزارشی از سوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در دوره پس از رئیس فقید این نهاد منتشر شد که از سوی برخی تحلیلگران آغاز روند ایجاد فشار از سوی این نهاد بر تهران بوده و با این هدف منتشر شده که نهایتا دست تروئیکای اروپایی را برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل باز کند؛ تحلیل کلی حضرتعالی از گزارش جدید آژانس چیست؟ آیا دوره فشار بر ایران آغاز شده است، نیز گفت: از نظر من موضوع کرونا و گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی اتمی دو مقوله متفاوت هستند. ویروس کرونا یک اپیدمی جهانی است و ما در اصل قضیه چندان مقصر نیستیم ولی در این قسمت که از روزهای اول که نشانه‌های بیماری پدیدار شد شفاف برخورد نکردیم و اقدام قاطع و کارسازی انجام ندادیم، دولت هنوز نتوانسته است جواب قانع کننده‌ای داشته باشد و افکار عمومی را اقناع نماید! به نظر من علاوه بر حجم بالای مرگ غم‌انگیز شهروندان که باعث ترویج یک جو روانی عدم امنیت در میان مردم است، خسارت‌های مالی، اقتصادی و سیاسی و مهم‌تر از آنها افزایش بی‌اعتمادی به مسئولان مخصوصا بعد از حوادث آبانماه و سقوط هواپیمای اوکراینی می‌تواند به کاهش انسجام ملی منجر شود که در مجموع می‌تواند چهره بین‌المللی ایران را هم به نوعی مخدوش کند.

وی گفت: توجه داشته باشیم که حوادث آبان ماه و شلیک موشک به هواپیمای اوکراینی هزینه سنگین مادی و معنوی از منظر داخلی و بین‌المللی برای کشور فراهم کرد و لذا در چنین وضعیتی نتوانستیم در اقدام ترامپ در به شهادت رساندن نظامیان ایران و عراق احساسات بین‌المللی را با خود همراه کنیم و این خود یک خسارت بود. در این جریان اگر چه یک بسیج داخلی علیه این اقدام جنایتکارانه ترامپ شکل گرفت اما از منظر خارجی متاسفانه نتوانستیم احساسات عمومی را تهییج و اجماع جهانی به نفع خودمان درست کنیم. یعنی همانگونه که در بالا گفتم به دلایل مشکلات ساختاری که در سیاست خارجی داریم نتوانستیم ایجاد هیجان کنیم و احساسات عمومی را برانگیزیم و بسیج کنیم و بتوانیم اجماع و یارگیری کنیم و سپس آن را به عنوان قدرت نرم علیه ترامپ بکار بگیریم. در موضوع کرونا هم همین طور است.

تاجیک تاکید کرد: عدم کارکردمان مخصوصا نتوانستن در یارگیری و اجماع جهانی در موضوعات مختلف طوری می‌شود که عربستان بیان می‌کند ایران به دلیل این که پاسپورت شهروندان سعودی را مهر نمی‌زند ما از رفت و آمدشان به ایران خبر نداریم و بنابراین نمی‌توانیم کنترل کنیم و لذا باعث شده این ویروس در عربستان و منطقه شیوع پیدا کند. در حقیقت این قطره قطره است که جمع می‌گردد و دریا می‌شود و یک احساس منفی علیه کشور شکل می‌گیرد که نمی‌توانیم به راحتی با جامعه جهانی کار کنیم و از تبعاتش استفاده کنیم. البته تلاش برای  همکاری با تار و پود نسج جهانی لزوما به معنای پذیرش تمامی هنجارهای بین‌المللی و یا تسلیم و دست بالا بردن و مرعوب شدن، نیست بلکه تلاش برای فهم معادلات بین‌المللی و حل آنهاست تا به عنوان یک عامل یا بازیگر مسئولیت‌پذیر نقش‌آفرینی کنیم. بازیگری که فقط به دنبال بهم زدن بازی نیست، بلکه به دنبال کسب منافعش است.

در مقابله با ویروس کرونا نباید دوباره به سراغ اختراع چرخ از اول می‌رفتیم

وی افزود: توجه به این نکته مهم است که اعتماد عمومی داخلی و اعتماد بین‌المللی یک ذخیره پایان نیافتنی نیست. به نظر من در این قضیه کرونا علاوه بر مدیریت بحران و اینکه آیا واقعا میزانی از کارآمدی را داریم که این اعتماد عمومی جلب شود و مردم با اقدامات و پیشنهادات دولت برای کنترل این اپیدمی همراه شوند و یا نه هر طرف راه خود را می‌رود! یعنی آیا متخصصین و سیاستمداران ما می‌توانند این قضیه را مدیریت کنند یا نه؟ بطور مثال اینکه مسئولین ما به خاطر عادی جلوه دادن اوضاع با حرف‌هایی تلاش می‌کنند این شرایط نسبتا بحرانی را کمی آرام جلوه دهند و باعث آرامش عمومی شوند اما سمت دیگر قضیه را نبینند. این موضع‌گیری که از شنبه همه چیز عادی می‌شود باعث شد مردم قضیه را جدی نگیرند و وقتی تعطیل می‌کنند همه به سفر می‌روند. خود این مانند یک بمب متحرک منفجره عمل می‌کند و داریم می بینیم وضعیت روز به روز بدتر می شود. درست است مباحث و نظرات کارشناسی می‌تواند متفاوت باشد و هر کارشناسی نظر خود را می‌دهد ولی یک مدیر که مسئولیت قبول کرده باید تصمیم نهایی را بگیرد. وقتی مدلی مثل چین در قرنطینه استان ووهان موفق عمل کرده و سازمان بهداشت جهانی تایید می‌کند نباید ما دوباره به سراغ اختراع چرخ از اول می‌رفتیم. عقل می‌گوید در هر صورت اگر بتوانیم یک بیماری را در نطفه نگهداریم هزینه بعدی کمتر خواهد بود. الآن با این گسترش شدید ویروس باید هزینه بیشتری بکنیم.

دولت با یک سلسله روش‌های نرم‌افزاری می‌توانست تبعات شیوع کرونا را مدیریت کند

وی ادامه داد: در ماجرای شیوع ویروس کرونا و نحوه کنترل آن و نیز مدیریت امنیت روانی جامعه جدای از نحوه مدیریت و توانایی‌های وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و کل کادر درمانی و پرستاری کشور باید توجه کنیم که یک موضوع بهداشتی به یک مقوله امنیتی تبدیل نشود. اما به نظر من چیزی که با سیاست خارجی و روابط بین‌المللی پیوند می خورد موضوع اعتماد بین‌المللی است که وقتی سازمان بهداشت جهانی می‌آید و نمایندگانش تایید می‌کنند دارای توانایی‌هایی هستیم. حتی اگر آنها تایید نکنند خودمان نسبت به توانایی‌های کادر درمانی، پرستاری و تجهیزاتی خودمان واقفیم و مطمئنیم اینها در سطح نسبتا خوبی است اما این مربوط به یک شرایط عادی است و شرایط بحرانی وقتی اتفاقی می‌افتد و سیل یا زلزله‌ای رخ می‌دهد و یا چنین ویروس خانمان سوزی در کشور می‌آید به مدیریت قاطع‌تر، قوی‌تر و متمرکزتر در کنار بسیج منابع در داخل کشور و نیز استفاده از ظرفیت‌های خارجی و بین‌المللی نیاز دارد که وزارت بهداشت می‌تواند یکی از مولفه‌های این کار باشد.

تاجیک تاکید کرد: ما فقط نمی‌توانیم به مردم بگوییم در خانه بمانند؛ این کار لازم و خوب است ولی کافی نیست و برای مردم تبعاتی دارد و دولت باید این تبعات را ببیند ولی متاسفانه مسئولان منسجم برخورد نمی‌کنند و می‌گویند مردم بیرون نیایند و از سوی دیگر ادارات را تعطیل نمی‌کنند. دولت با یک سلسله روش‌های نرم افزاری می توانست خیلی راحت این قضیه را مدیریت کند. در کشور تعداد زیادی نیروهای جوان و آی تی کار و تحصیل کرده داریم و باید از نیروی این افراد استفاده می‌شد و به جای این که ادارات باز باشند با این که متاسفانه نظام بروکراتیک کشور در حالت عادی هم کارآیی لازم نداره و تخم دو زرده نمی‌گذارد و همین کار نیم بندی که می‌کند می‌توانست بر بستر اینترنت و دورکاری انجام شود. درست است که در حالت عادی هم حتی برای یک کار کوچک ارباب رجوع باید حضوری مراجعه کند اما الان حالت عادی نیست و وضعیت اورژانسی و فوق العاده در کشور حکمفرماست. 

ترامپ برای تغییر رژیم به دنبال این است که فشار بر مردم زیاد شود

وی تاکید کرد: در زمینه چگونگی پیوند بیشتر با جامعه جهانی برای حل مشکلات مردم و کشور باید این تهدید کرونایی را به فرصت تبدیل کرد و ظرفیت‌های جدید برای تعاملات خارجی فراهم کرد. مخصوصا تعاملاتی که صرفا سیاسی نبوده بلکه تخصصی است و می‌تواند هم یک کانال ارتباطی باز کند و هم از کمک‌های بین‌المللی برای حل مشکلات این بخش استفاده کرد. ویروس کرونا اولویت‌های مسائل بین‌المللی و منطقه‌ای را تغییر داده و تضاد یکجانبه‌گرایی و چند جانبه‌گرایی را به نفع اولی حل کرده و تمام کشورها تلاش دارند منابع مادی و معنوی خود را به مسائل داخلی و چگونگی حل این بحران تخصیص دهند و نهایتا دومی فقط شاید در قالب چگونگی بهره‌برداری از منابع بین‌المللی و نه لزوما کشورها و حتی قدرتمندترینشان از جمله آمریکا ظاهر می‌شود!

تاجیک گفت: اگر چه ایران نمی‌خواهد کرونا فرصتی برای ماهیگیری ترامپ شود اما پیشنهاد کمک آمریکا به ایران در این زمینه علاوه بر کاهش مشکلات کنونی کرونایی، حداقل از ایجاد تنش‌های بیشتر بین دو کشور جلوگیری می‌کند و سطح تنش را محدود می‌سازد. البته توجه داریم که در کل ترامپ به دنبال این است که بر ما فشار بیاورد. نباید انتظار داشته باشیم آمریکایی‌ها برایمان فرش قرمز پهن کنند و فکر کنیم الآن که کشور و جهان در این سطح با کرونا درگیر شده‌اند وی بگوید بیایید روابطمان را خوب کنیم. ترامپ برای تغییر رژیم به دنبال این است که فشار بر مردم زیاد شود و مردم علیه حکومت شورش کنند و این خواست حقیقی، و نهایی وی است. اما با توجه به مشکلاتی که داریم باید راهبردی فکر کنیم و دور اندیش باشیم تا زهر او را بگیریم تا ببینیم انتخابات آمریکا چه می‌شود؟! لذا این یک فرصت است که در بحران جهانی کرونا مدل رفتاریمان را در رابطه با صحنه بین المللی و جهانی و عناصر تاثیرگذار آن و از جمله آمریکا عوض کنیم. تا زمانی که قبول نکنیم می‌خواهیم یک تعامل سازنده با روابط بین الملل داشته باشیم دچار افت و خیز خواهیم شد. با توجه به اوضاعی کرونایی جهان و تاثیرات سیاسی اجتماعی و اقتصادی و نیز بحران‌های تبعی آن و از جمله فاجعه انسانی که در حال شکل‌گیری است اولویت‌های بین‌المللی و سیاست خارجی کشورها عوض و همه درونگرا می‌شوند! در چنین شرایطی ما نیز بادی تنش‌های خارجی‌مان را کم و صفر کنیم.

باید از بحران جهانی کرونا به نفع خود استفاده کنیم

این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی گفت: اما می‌رسیم به بیانیه اخیر سازمان بین المللی انرژی اتمی؛ این سازمان تا پانزده شانزده گزارش و قبل از کاهش تعهدات تایید کرده بود که ما به تعهداتمان وفاداریم و پس از آن شروع شد. البته این یک کار تخصصی است و در تخصص من نیست که الآن بدانم در روند کاهش تعهدات برجامی آیا واقعا خط قرمز را رد کردیم یا نه؟ اما چه حرکت‌های آژانس بین المللی را ایجاد فشار بدانیم چه آن را یک توجیه برای بی عملی اروپا و نهادهای بین المللی که باید از برجام حفاظت کنند، بدانیم واقعیت امر این است که اکنون آمریکا قدرت مسلط است. از اروپا نمی‌خواهیم به خاطر ما تمام قد در مقابل آمریکا بایستد ولی باید بدانیم ظرفیت اروپا برای کار چقدر است. ما با همین وضعیت در برجام رفتیم. برجام اولین مدل رفتاری ما بود که به دنیا نشان دادیم می‌خواهیم با مصالحه و در چارچوب هنجارهای بین‌المللی با جهان کار کنیم. متاسفانه روش، رویکرد و نحوه کار ترامپ به گونه ای است که همه صحنه بازی را بهم زد.

وی گفت: به نظرم این سه کشور اروپایی به دنبال بهم زدن برجام نیستند؛ کما اینکه در ابتدا که این کشورها وارد مکانیزم ماشه شدند پیش بینی بنده این بود که همان طور که ما می‌خواهیم جدیت خود را نشان دهیم آنها هم می‌خواهند جدیت خود را نشان دهند و قصد این که برجام را به هم بزنند و به شورای امنیت ببرند و بخواهند تحریم‌ها را برگردانند ندارند. هم از نظر تحلیلی و هم از نظر عملیاتی به این امر معتقدم زیرا چیزی به دست نمیآورند. هم اکنون ترامپ تحریم‌ها را برگردانده و زیر همین تحریم‌ها هم مشکل داریم. بنابراین آنها به دنبال این نیستند که آب باریکه رابطه‌ای که با ایران دارند را قطع نمایند. ولی اگر بحران جهانی کرونا هر بدی داشته باشد این خوبی را دارد که اگر ما از این فرصت استفاده کنیم و مشکل اصلی سیاست خارجی کشور را که عدم پیوند طبیعی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با جهان است را رفع کنیم تا می‌توانیم از مزایای بین المللی شدن برای رفاه و توسعه مردم و کشورمان استفاده کنیم.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز