محسن رضایی:
برای خروج اقتصادمان از وضعیت کنونی باید آن را از افکار لیبرالی و تکنوکراتی نجات دهیم
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: اصلیترین گروهی که در ایران به نفع آمریکا دوستیسازی را دنبال میکند، لیبرالها و تکنوکراتها هستند، آنها برخلاف آن که ادعای ملیگرایی دارند برای ایران هم هویتی قائل نیستند، ملیگرایی یعنی ایران مستقل و مقتدر و توانمند باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در سخنانی در جمع مدیران بسیج رسانه کشور با تسلیت به مناسبت ایام شهادت فاطمه زهرا(س)، گفت: کشور در شرایط مهمی به سر میبرد و ما در حال عبور و گذر از یک وضعیت راهبردی قبلی به یک وضعیت راهبردی جدید هستیم. تعبیر من از این وضعیت راهبردی جدید جبهه سوم حق و باطل است. وضعیت راهبردی نخست میان جبهه حق و باطل در سال ۵۶ و۵۷ بود که جریان انقلاب پیروز شد، جبهه دوم رویارویی میان حق و باطل در زمان جنگ بود که بار دیگر مردم ایران با تمام ظرفیت انقلابی خود به میدان آمد و جبهه حق پیروز میدان بود و در نتیجه این پیروزی ایجاد جنگ و درگیری میان جبهه باطل بود که آمریکا و عراق با هم وارد جنگ شدند، این یکی از دستاوردهای قطعنامه ۵۹۸ بود.
رضایی در ادامه با اشاره به سیاستهای در پیش گرفته شده طی سالهای بعد از جنگ، تصریح کرد: در سالهای بعد از جنگ سیاستی در کشور آغاز شد که اگرچه در سالهای بعد آقای خاتمی برای نخستین بار از آن به عنوان «تنشزدایی» نام برد اما این سیاستها از زمان آقای هاشمی آغاز شد، در دولت آقای خاتمی ادامه پیدا کرد، حتی در چهار سال دوم آقای احمدینژاد هم کشور به این سمت رفت و در دولت آقای روحانی هم تا دو سال این شیوه ادامه داشت، تا اینکه با رفتاریهای جدیدی که دولت آمریکا در پیش گرفت کشور وارد شرایطی جدیدی شد که میتوان آن را جبهه سوم نبرد حق و باطل نامید.
وی در ادامه با مطرح کردن دو سوال در خصوص رابطه ایران و آمریکا، ادامه داد: در خصوص رابطه ایران و آمریکا دو سوال مهم مطرح است، نخست اینکه «چرا آمریکا دست از دشمنی با ملت ایران بر نمیدارد؟» هفتاد سال است آمریکاییها وارد مسائل ایران شدند و جای انگلستان را گرفتند، در تمام این هفتاد سال آمریکا با ما دشمنی کرده است و سوال دوم اینکه «چرا غرب زدههای داخلی دست از آمریکا نمیکشند؟»
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص سابقه تاریخی رابطه ایران و آمریکا اظهار داشت: سابقه دوستی و دشمنی آمریکاییها با ملت ایران به زمان مصدق برمیگردد، در ابتدا مصدق که موفق شده بود انگلستان را از کشور اخراج کند به سراغ آمریکاییها رفت، اگرچه در ابتدا از او استقبال کردند اما بعد با کودتا پاسخ مصدق را دادند، همین اتفاق یکی از مصادیق بارز دشمنی آمریکا با مردم ایران است. البته پس از آن هم این رفتارها ادامه پیدا کرد، از کشتار دانشجویان در سفر نیکسون و سکوت آمریکا در برابر شکنجه، تبعید و کشتار انقلابیون تا حمایت از صدام برای حمله به ایران و تحریمهای اقتصادی چهل ساله نشان میدهد آمریکاییها دست از دشمنی علیه ملت ایران برنداشته است.
وی در ادامه گفت: آمریکاییها بعد از انقلاب در ماجرای استرداد گروگانهای آمریکایی در سفارت، در مسأله آزادسازی گروگانهای آمریکایی در لبنان که با توصیه ایران صورت گرفت، در برجام و در این اتفاق اخیر که فرزند دلیر ملت ایران را در کشور دیگر شهید کردند، بارها و بارها این دشمنی را از خود بروز دادهاند.
رضایی در ادامه سخنان خود با اشاره به سوال دومی که در خصوص رابطه میان ایران و آمریکا مطرح کرد، گفت: سوال دوم درخصوص غربزدهها است که چرا دست از آمریکا برنمیدارند؟ چرا علیرغم دشمنیها و بدعهدی پر تکرار آمریکاییها، همچنان عدهای در کشور این دوستیسازی کاذب از آمریکا را تبلیغ میکنند؟ در زمان اوباما، او دو نامه به رهبر معظم انقلاب نوشت و محتوای این نامهها تقریباً به این صورت بود که ما با شما مشکلی نداریم و بیایید منطقه را باهم اداره کنیم، که من از دفتر رهبر معظم انقلاب تقاضا میکنم با توجه به شرایط کنونی آن دو نامه منتشر شود، اما چند ماه بعد در ماجرای ۸۸ دوباره رفتار خود را عوض کردند. با در نظر گرفتن همه رفتارهای قبلی آمریکا چرا باید باز هم به آمریکا اعتماد کنیم؟ آیا این دوستیسازی کاذب و فریبنده موجب تاخیر در کارها و عقب ماندن در برخی عرصهها نشده است؟ قطعاً هرجا منتظر سراب دوستی با آمریکا ماندیم تواناییهای ما متوقف و کارها بر زمین مانده است.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه به دو سیاست متناقض که در جامعه ایران و آمریکا در حال اجرا است، اشاره و تصریح کرد: در جامعه آمریکا با حربههای مختلف از ملت ایران دشمنسازی و در جامعه ایران نسبت به دولت آمریکا دوستیسازی میکنند. در آمریکا مردم ایران را به لحاظ تاریخی تروریست، جنگطلب و بیفرهنگ معرفی میکنند و برعکس در ایران نسبت به دولت آمریکا دوستیسازی کرده و امید کاذب ایجاد میکنند.
وی در ادامه افزود: اصلیترین گروهی که در ایران به نفع آمریکا دوستیسازی را دنبال میکند، لیبرالها و تکنوکراتها هستند، آنها برخلاف آن که ادعای ملیگرایی دارند برای ایران هم هویتی قائل نیستند، ملیگرایی یعنی ایران مستقل و مقتدر و توانمند باشد.
رضایی در ادامه به ریزشهای انقلاب اسلامی اشاره کرد و ابراز داشت: دوستیسازیها به قدری جدی است که گروههای زیادی از جبهه انقلاب جدا شدند و به آن سمت رفتند، در حالیکه اگر میخواهیم اقتصادمان را از وضعیت کنونی خارج کنیم، باید آن را از افکار لیبرالی و تکنوکراتی نجات دهیم، این تفکر که ملت را منتظر آمریکا نگه میدارند حتی با شعار «امید» اشتباه است، امید واقعی مبارزه است و باید امید واقعی را از امید کاذب جدا کنیم. در مسیر انقلاب هرجا حرکت کردیم پیروزیهای بزرگ به دست آوردیم و هرجا منتظر ماندیم، فرصتها را از دست داده و عقب ماندیم.
وی در ادامه سخنان خود به لزوم تغییر آرایش و گفتمان نیروهای انقلاب اشاره و خاطرنشان کرد: شروع شکلگیری جبهه جدید حق علیه باطل از مسائل بینالمللی و برجام بود که به سادگی زیر توافقی که امضا کرده بودند، زدند و حتی اخیراً اروپاییها میگویند میخواهند پرونده ایران را ذیل فصل هفت ببرند، یعنی مبارزه بینالمللی بین ما و آمریکا شروع شده است. بخش دیگر این جنگ تحریمهای اقتصادی است، که میخواستند با FATF حتی راه و امکان دور زدن تحریمها را بر روی ما ببندند و مسأله دیگر درگیریهای نقطهای نظامی است که علمیاتهایی با فاصله در پاسخ انجام میشود این یک جنگ تمام عیار نظامی نیست اما درگیری در همه عرصهها وجود دارد، لذا باید بدانیم که جنگ شروع شده و نیروهای انقلاب باید آرایش جدید بگیرند و گفتمان باید تغییر کند.
رضایی در پایان به لزوم تجدید وحدت اشاره کرد و اظهار داشت: وحدت باید تجدید شود، ما دو رویداد بسیار مهم ۲۲بهمن و انتخابات مجلس را در پیش داریم که باید تجلی وحدت و همدلی درونی ما باشد.