فراستخواه در مراسم روز دانشجو:
هیجان جامعه باید به هوش هیجانی تبدیل شود/ برای حل مشکلات کشور باید به نخبگان معمولی جامعه بازگردیم
دانشیار موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با بیان اینکه دانشجویان معرف کل جامعه و نمایندگی مردم ایران با همه طبقه بندی های اجتماعی هستند، گفت: دانشجو مدام در حال یادگیری است و مدام کنش فعال دارد و دیگر ایدولویگ نیست و یک کنشگر متمرکز است. دانشجو نمیخواهد فقط جایگاه را نقد کند بلکه قدرت و عادات آن را نقد میکند از طرفی دانشجو توان بالایی در سازمان یافتگی دارد، بنابراین دانشجو میتواند در حرکت های دموکراسی خواهانه فعال باشند.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، بهدعوت انجمن اسلامی دانشجویان پیشروی دانشگاه تربیت مدرس محمود صادقی حقوقدان و نماینده مجلس دهم و مقصود فراستخواه، جامعه شناس با حضور در سالن جابر بن حیان دانشگاه تربیت مدرس به سخنرانی پرداختند.
در ابتدا مقصود فراستخواه پیرامون موضوع "نسبت دانشگاه با جامعه" به سخنرانی پرداخت.
وی گفت: موضوع برنامه دانشگاه و جامعه است. من از دانشگاه شروع میکنم طی سه دهه گذشته صفات جمعیتی ایران دگرگون شده است. مطالعات سه دهه گذشته من این نتیجه را میدهد که جامعه به طرز عجیب و با شتاب در حال تغییر است. منتها این تغییرات خودشان نامتجانس هستند و از سوی دیگر شکل اداره کشور که در حال دگرگونی است به لحاظ استفاده جمعیت جامعه با تغییرات اصلاً مناسب نیست. یعنی تغییرات جامعه ایران حتی مدیریت هم نمیشوند و حاکمان به تغییرات موجود توجه سیستماتیک ندارند.
این استاد دانشگاه با اشاره به تعداد دانشجویان کشور گفت: به معنای هابرماسی این یک زیست جهان است اما سیستم میخواهد این زیست جهان را مستعمره خودش کند سیستم ساختارها و سیاستها با این جهان و زندگی متحول و پرتنش هم داستان نیست.
وی بیان کرد: مردم ارتباطات و اطلاعاتشان بیشتر شده و هر روز احساس ناعدالتی و بیقدرتی بیشتری میکنند و از طرفی هر روز نیز برابری قدرت خریدشان هم کاهش پیدا میکند و این باعث میشود فرصت به تهدید تبدیل شود.
فراستخواه با اشاره به میزان سواد مردم در پیش از انقلاب و میزان افزایش دسترسی به اینترنت در دو دهه گذشته گفت: با این تحول روبرو بودهایم اما ضریب جینی ۳۰ و چند درصد است و این نامتقارن است. شاهد نمایش مصرف هستیم و جامعه دچار جامعه مصرفی شده است در حالی که تهیدستان جامعه در تلههای فقر گرفتار شدهاند؛ ۳۰ میلیون حاشیه این نمایش مصرفی را میبینند و آن را احساس میکنند.
وی با اشاره به شاخص مصرفی ایرانیان در بهار ۹۸ گفت: ایرانیان ۲ ساعت و ۱۲ دقیقه از زمان خودشان را به طور میانگین به رسانهها از جمله تلگرام مشغول میکنند. این رسانه ممنوع است و بیش از نیمی از جمعیت ایران از آن استفاده میکند. آهنگ مردم با سیستم ناهمگون است. ۱۴ میلیون باسواد(سواد پایه) داریم که در تهران از ۹۰ درصد گذشته است، در این جامعه ۸_۱۰ میلیون بیسواد وجود دارد؛ این جامعه ناهمگن است.
این استاد جامعهشناسی ادامه داد: ۳و نیم میلیون کودک باز مانده از تحصیل داریم و از سویی ۳۰ و چند درصد فاصله طبقاتی داریم. مردم میخواهند سبک خود را داشته باشند اما گاهی برای نمایش یک تئاتر یک سال دعوا میکنیم.
وی با اشاره به ساخت پاساژها و مالها گفت: حتی توسعه ما هم نامتقارن است. ما در تاکسی، خانه و حتی این جلسه نق میزنیم، اما فعالیت سازمان یافته اجتماعی نداریم و تنها یک درصد به صورت پاره وقت در ان جی او ها فعالیت میکنیم.
این جامعه شناس گفت: جامعهای قطبی شده و ناهمگرا داریم و تغییرات عقلانی نمیشوند تا مدلهای ذهنی حاکمان تغییر نکند.
فراستخواه گفت: جامعه ایران به یک توده و جرم بحرانی تبدیل شده است، به گفته جامعه شناسان یعنی این جامعه خواصی پیدا کرده اما نمیتواند آن را مدیریت کند و توانمند سازی کند. ما حتی در کشور حکومتمندی به معنی کنترل و مدیریت جمعیت هم نداریم.
وی افزود: همه اینها باعث میشود که به کشوری عصبی تبدیل شویم و پنجمین کشوری هستیم که بر اساس مقاله نشریه گالوپ مردمی با رویکرد منفی نسبت به محیط اطراف داشته باشیم.
این جامعه شناس درباره تجمع و اعتراض گفت: این دو واژه نشانهشناسی میخواهد و این نشان میدهد که ما به سمت آخرین راه حلهای رادیکال پرتاپ میشویم، تجمع خشن زمانی رخ میدهد که اجتماع و توسعه اجتماع مدار وجود نداشته باشد که حاصل آن باعث میشود کارد به استخوان برسد و تجمع ایجاد شود که طبیعی است. وقتی مشارکت و اشتراک در مالکیت ثروتها و منابع عمومی و پیشرفت نداشته باشد نتیجه میشود اعتراض.
دانشیار موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی اظهار داشت: وقتی ظرفیتهای جامعه به نقطه چگالی رسیده است فرصتهایی مثل افزایش میزان سواد جامعه باعث ایجاد توده بحرانی میشود، و ممکن است جامعه دست به خودکشی اجتماعی بزند.
وی تصریح کرد: صدای من به مسئولان نمیرسد، اما آنچیزی که جامعه کم دارد این است که جامعه باید فعال شود و مشارکتی و عامل شود. باید هیجان جامعه به هوش هیجانی تبدیل شود.
این جامعه شناس ادامه داد: کنش جامعه ایرانی کم است و عاملیت کمی دارند
وی گفت: ایکاش ما تاریخ کمی داشتیم، چون عاملیت جامعه کم است این وزن تاریخی اجازه حرکت به ما نمیدهد، کشورهایی با تاریخ های ۳۰۰ ساله به جلو میروند و با دنیا پیشرفت میکنند اما ما علیرغم علاقهای که به فرهنگ و تاریخیمان داریم عاملیت نداریم.
وی تصریح کرد: اگر حمزه اصفهانی و ابن مقفع و خاندان و وزرای ایرانی نبودند ما ایرانی نداشتیم و اصلا معلوم نبود استیلای حکومت اعراب چه میکرد؛ اگر ادیبان ایرانی مثل فردوسی نبودند الان زبان ما چه میشد؟! همه اینها کنشهایی هستند که ایران را نگه داشتند. اما هرگاه غلامان بر جامعه حاکم شدند ما دچار انفعال اجتماعی شدیم.
فراستخواه با بیان اینکه اما چه کسی باید اینکار را بکند، گفت: الیت حاکمیتی به فکر خودش است و الیت اصلاحطلبی حکومتی و اصلاحات ضعیف از عهده پویایی این جامعه بر نمیآیند چرا که اصلاحات ضعیف پاسخگو نیست. الیتی به اسم کنشگران مرزی نام نهادهام که فعالیتهای اجتماعی دارند، و تحقیقات نشان میدهند آنها هم نمیتوانند و همواره شکست خوردهاند و نمونه های آن هم امیر کبیر است اپوزیسیون خارجی هم مانند رضا پهلوی و مریم رجوی نمیتوانند به کمک جامعه ایران بیایند و باز اندیشی در آنها وجود ندارد. تنها یک راه وجود دارد و آن بازگشت جامعه به نخبگان معمولی است، یعنی گونهای از نخبگان که میتوان به آن گفت نخبه معمولی و دانشجو را میتوان در این دسته قرار داد.
وی با بیان اینکه دانشجویان معرف کل جامعه و نمایندگی مردم ایران با همه طبقه بندی های اجتماعی هستند، گفت: دانشجو مدام در حال یادگیری است و مدام کنش فعال دارد و دیگر ایدولویگ نیست و یک کنشگر متمرکز است. دانشجو نمیخواهد فقط جایگاه را نقد کند بلکه قدرت و عادات آن را نقد میکند از طرفی دانشجو توان بالایی در سازمان یافتگی دارد، بنابراین دانشجو میتواند در حرکت های دموکراسی خواهانه فعال باشند.