شفیعی در گفتوگو با ایلنا:
سیاست یک بار به نعل و یک بار به میخ اقتضای جایگاه اتحادیه اروپا است/ اروپا و آمریکا گوشت هم را خورده اما استخوان هم را دور نمیریزند
یک استاد روابط بینالملل گفت: اگر ما میبینیم که اروپاییها در فتارشان راجع به برنامه هستهای ایران یک بار به میخ و یک بار به نعل میزنند، اقتضای جایگاه اتحادیه اروپا است؛ یعنی اروپا نمیتواند به عنوان یک اتحادیه «تعیینکننده» در مسائل بینالمللی باشد بلکه این اتحادیه تنها میتواند بر مسائل بین المللی «تاثیرگذار» باشد.
نوذر شفیعی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایلنا، در پاسخ به این سوال که هفته گذشته شاهد اعلام برداشته شدن معافیت تحریمهای آمریکا در خصوص نیروگاه فردو از سوی مایک پمپئو، وزیر امور خارجه این کشور بودیم و این در حالی است که کشورهای اروپایی عضو برجام نه تنها هیچ واکنشی به این اقدام نشان ندادند بلکه به نوعی از آن استقبال کردند؛ آیا این موضوع را میتوان نشان آغاز همراهی بیقید و شرط اروپا با ایالات متحد دانست، گفت: چند نکته در خصوص مواضع و اقدامات اروپا قابل تامل است؛ نکته اول این است که سیاست خارجی هر کشور یا هر اتحادیهای تابع جایگاهی است که آن کشور یا آن اتحادیه در عرصه منطقهای یا بینالمللی دارد. بنده در مجموع سیاست خارجی اتحادیه اروپا را در خصوص نه تنها مساله هستهای ایران بلکه در خصوص تمام موضوعات مهم در عرصه بینالملل، دو گام به جلو و یک گام به عقب تعریف میکنم.
وی ادامه داد: به این معنی که اروپا تمایل دارد که در عرصه بینالمللی نقش آفرینی کند اما این نقش آفرینی محدود است؛ این محدودیت نیز به خصوص به دلیل حصارها و موانعی است که آمریکا برایش به وجود میآورد. بنابراین اگر ما میبینیم که اروپاییها در رفتارشان راجع به برنامه هستهای ایران یک بار به میخ و یک بار به نعل میزنند، اقتضای جایگاه اتحادیه اروپا است؛ یعنی اروپا نمیتواند به عنوان یک اتحادیه «تعیینکننده» در مسائل بینالمللی باشد بلکه این اتحادیه تنها میتواند بر مسائل بین المللی «تاثیرگذار» باشد.
شفیعی افزود: بنابراین در بحث مساله هستهای ایران، این اروپا نیست که تعیینکننده است؛ اروپا میتواند روی ایران یا روی برخی کشورها اندکی تاثیر بگذارد و واقعیت این است که کشور تعیینکننده آمریکا است و هرچه زمان میگذرد اروپا نسبت به برجام که یک زمانی فعال مایشاء بودند الان موضع انفعالی گرفتهاند.
این استاد روابط بینالملل گفت: نکته دوم نیز این است که بخشی از همراهی اروپا با آمریکا متاثر از مطالبی است که مطرح کردم؛ بخشی نیز ناشی از وجود یک هویت مشترک است یعنی اروپا و آمریکا بخشی از هویت غرب هستند و شاید بتوان گفت گوشت هم را خورده اما استخوان هم را دور نمیریزند. اینها در مسائل مهم سیاسی- استراتژیک در کنار هم هستند. بنابراین ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم اروپا راهی را انتخاب کند که به زیان منافع ایالات متحده باشد.
وی ادامه داد: ممکن است این دو مجموعه در تاکتیکها اختلاف داشته باشند اما در استراتژی هر دو یک مسیر را طی میکنند؛ برای مثال هم اروپا و هم آمریکا در اینکه ایران یک کشور هستهای نشود اتفاق نظر دارند اما اینکه چگونه مانع شویم اروپا میگوید از طریق مذاکره و آمریکا راه را در فشار حداکثری میبیند. همینطور شما دیدید که راجع به اتفاقات اخیری که در ایران حادث شد که هم شامل اعتراض و هم رفتاری براندازانه بود و همه کشورها نیز به اقدامات براندازانه واکنش نشان میدهند؛ اروپا در دخالت در امور داخلی ایران و اظهار نظر در این رابطه با آمریکا همراهی کرد. ما این را به عنوان رفتاری خصمانه قلمداد کرده و نشانهای از هماهنگی این دو با هم علیه جمهوری اسلامی ایران میدانیم.
وی افزود: نتیجه این بحث این است که سیاستمداران و دستگاههای تصمیمگیر ما براساس این نشانهها باید متوجه باشند که با چه پدیدههایی مواجه هستند و رفتاری را از خود بروز ندهند که ساده لوحانه تلقی شود. باید رفتارهایی را در مقابل این کشورها نشان داد که زیرکانه باشد.