خبرگزاری کار ایران

کوروش احمدی در گفت‌وگو با ایلنا:

دولت‌های پیشین آمریکا از نام جعلی «خلیج عربی» استفاده نمی‌کردند/ بولتون برای خوشایند نتانیاهو مجبور به استفاده از کلمات بی‌ربط شد

دولت‌های پیشین آمریکا از نام جعلی «خلیج عربی» استفاده نمی‌کردند/ بولتون برای خوشایند نتانیاهو مجبور به استفاده از کلمات بی‌ربط شد
کد خبر : ۷۷۷۸۰۸

تحلیلگر مسائل سیاست خارجی گفت: دایره نام‌های جغرافیایی آمریکا (Geographical Name Board) که ارگان رسمی دولت است و تصمیم او در مورد اسامی جغرافیایی برای دوایر دولتی رسماً لازم الاتباع است، همواره بر لزوم استفاده از «خلیج فارس» تاکید داشته و برخی درخواست‌ها برای تجدیدنظر در این مورد را رد کرده است.

«کوروش احمدی» دیپلمات سابق و تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی در تشریح اهدف و ابعاد سفر جان بولتون به سرزمین‌های اشغالی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: سفر مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری آمریکا به اسرائیل ابعاد و لایه‌های پنهان و آشکار متفاوتی دارد اما یکی از مسائلی که بار دیگر توجه تحلیلگران و رسانه‌های کشورمان را به خود جلب کرد، استفاده از نام جعلی خلیج عربی توسط بولتون بود؛ البته این اولین بار نیست که مقامات دولت کنونی آمریکا از نام این جعلی استفاده می‌کنند. به عنوان مثال ترامپ شخصاً در ۱۳ اکتبر ۲۰۱۷ یعنی زمانی که باصطلاح استراتژی جدید خود در مورد ایران را اعلام می‌کرد، از همین نام جعلی استفاده کرد. این در حالیست که دولت‌های پیشین آمریکا از این نام جعلی استفاده نمی‌کردند. البته به استثنای مقامات ناوگان پنجم آمریکا که در چند کشور جنوب خلیج فارس مستقر هستند و برخی مسئولان وزارت دفاع آمریکا که مدعی‌اند که ناچار به تبعیت از قوانین محلی در این مورد هستند.

وی ادامه داد: اصولاً آمریکا یکی از کشورهایی بوده که مثلاً برخلاف انگلیس هم در سطح مقامات و هم در سطح رسانه‌ها و ... عمدتاً به نام تاریخی خلیج فارس پایبند بوده است. دایره نام‌های جغرافیایی آمریکا (Geographical Name Board) که ارگان رسمی دولت است و تصمیم او در مورد اسامی جغرافیایی برای دوایر دولتی رسماً لازم الاتباع است، همواره بر لزوم استفاده از «خلیج فارس» تاکید داشته و برخی درخواست‌ها برای تجدیدنظر در این مورد را رد کرده است.

احمدی گفت: استفاده ترامپ و اینک بولتون از نام جعلی را باید یکی از عوارض جانبی نزاع مستمر بین ایران و آمریکا و نزدیک شدن فزاینده واشنگتن به کشورهای عربی طی چهار دهه گذشته و در نتیجه رعایت خواسته‌های آنها بشمار آورد.

وی ادامه داد: طی این مدت متاسفانه استفاده از نامه جعلی در رسانه‌های بین‌المللی به شدت روند رو به رشد داشته و مادام که شرایط سیاسی اینگونه است، با کمال تاسف کار خیلی زیادی برای معکوس کردن این روند نمی‌توان انجام داد. لذا، این اقدام بولتون در اسرائیل را نباید الزاماً به مساله ساقط شدن پهباد یا مرتبط به آن دانست.

این کارشناس مسائل آمریکا با بیان اینکه مانور رسانه‌ای تیم ترامپ علیه تهران از ابتدای ورود به کاخ‌سفید زننده بوده، گفت: لحن بولتون علیه ایران همیشه تند بوده است. او همیشه تندترین تعبیرها را در مورد تهران (از بمباران ایران تا تغییر رژِیم) و امثال اینها به کار برده است. بویژه در جریان سفر اخیر به اسرائیل که البته برنامه‌ای از قبل تدارک دیده شده بود و مستقیماً ربطی به سقوط پهباد آمریکایی نداشت، نمی‌توانیم انتظاری غیر از این از بولتون داشته باشیم. طبیعی بود که او در حضور نتانیاهو و برای خوشایند او خصوصاً بعد از ضربه ناشی از سقوط پهباد چنین سخنان بی ربطی را بر زبان براند.

وی افزود: البته این را هم باید در نظر داشت که بویژه بعد از بی عملی ترامپ و خودداری او از حمله به ایران بعد از سقوط پهباد، بولتون در شرایطی قرار داشت که ظاهراً می‌بایست به اسرائیل و عربستان و ... دلداری داده و بر تعهد آمریکا در دشمنی با ایران تاکید مضاعفی کند. لذا تنها ویژگی زمان سفر او به اسرائیل که می‌تواند بر لحن او تاثیر گذاشته باشد، مولفه‌های مذکور است.

احمدی در پاسخ به این سوال که چرا در فضای کنونی بولتون، پمپئو و برایان هوک به ترتیب به اسرائیل، عربستان و عمان سفر کرده‌اند، گفت: فکر می‌کنم این سفرها بعد از حملات مشکوک به نفت کش‌ها برنامه‌ریزی شده و بعد از قضیه ساقط شدن پهباد جدیت بیشتری یافته باشند. از اشارات پمپئو و هوک و نیز بولتون چنین بر می‌آید که دولت آمریکا  عمدتاً در پی طرح‌هایی برای مقابله با حمله به نفت کش‌هاست.

وی افزود: پمپئو از ایجاد یک نیروی بین‌المللی برای حفاظت از نفت کش‌ها سخن گفته است. او همچنین گفته است که در سفر به عربستان و امارات در مورد استراتژی واحد ضد ایرانی با این دو کشور و ایجاد یک ائتلاف جهانی صحبت خواهد کرد. هوک همچنین قرار است این هفته با مقامات آلمان، فرانسه و انگلیس ملاقات کند که احتمالاً در تعقیب اهداف مشابهی خواهد بود.

احمدی ادامه داد: یک احتمال دیگر را که می‌توان مطرح کرد این است که مقامات آمریکایی در پی تهیه مقدماتی برای نهایی کردن طرحی در جریان نشست گروه ۲۰ در ژاپن باشند. توئیت اخیر ترامپ و مصاحبه یکشنبه‌اش با ان.بی.سی در مورد ادعای بی‌نیازی به نفت خلیج‌فارس و اینکه چین و اروپا باید برای امنیت گذرگاه نفت خودشان فعال شوند، نیز در این رابطه می‌تواند مهم باشد.

وی تصریح کرد: این نحوه برخورد می‌تواند اهرم فشاری برای جلب همکاری چین و اروپا و برخی از دیگر کشورهای آسیایی که به نفت خلیج فارس نیاز دارند، باشد و نیز مقدمه فشار به آنها برای تامین مالی طرح مذکور. در مجموع، من این تحرکات را بیشتر در ارتباط با حمله به نفت کش‌ها می‌دانم تا هر چیز دیگر. ضمناً آمریکا در این مورد امیدوار است بتواند از تجربه‌های قبلی مثل ائتلاف مبارزه با دزدی دریایی و نیروی منع دریایی که برای جلوگیری از نقض تحریمهای عراق در دهه ۱۹۹۰ تشکیل شده بود، استفاده کند.

وی اظهار داشت: در این مسیر باید دانست که بی‌شک هدف دولت ترامپ پیگیری فشار حداکثری علیه ایران در عرصه‌های مختلف از جمله عرصه دیپلماتیک است. باید در مورد سیاست‌هایی فکر کنیم که بتواند به ما در جهت خنثی کردن این فشارهای دیپلماتیک کمک کند و در ضمن امیدوار باشیم کشورهایی که مخاطب آمریکا هستند، توان مقاومت در برابر زیاده خواهی‌ها و فشارهای آمریکا را داشته باشند. 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز