خبرگزاری کار ایران

فرمانده گردان یونس در گفت‌وگو با ایلنا:

کربلای ۴ تکلیف جنگ را مشخص کرد/۱۵۰ نفر از گردان یونس شهید یا اسیر شدند/ دشمن از عملیات آگاه بود/ عمده تلفات در جزایر ماهی و ام‌الرصاص رخ داد

کربلای ۴ تکلیف جنگ را مشخص کرد/۱۵۰ نفر از گردان یونس شهید یا اسیر شدند/ دشمن از عملیات آگاه بود/ عمده تلفات در جزایر ماهی و ام‌الرصاص رخ داد
کد خبر : ۷۰۹۳۸۱

فرمانده گردان حضرت یونس (ع) لشکر ۱۴ امام حسین (ع) اصفهان تاکید کرد: کربلای ۴ تکلیف جنگ را مشخص کرد چراکه توان عملیاتی و نظامی ما و دشمن و همچنین توانایی لجستیکی هر دو طرف براساس آن روشن شد

محمدعلی شفیعی، فرمانده گردان حضرت یونس (ع) لشکر ۱۴ امام حسین (ع) اصفهان در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی ایلنا، درباره عملیات کربلای ۴ گفت: انجام عملیات کربلای ۴ حدود چهار ماه قبل از آغاز به ما ابلاغ شده بود. به همین خاطر ابتدا باید کارهای اطلاعاتی انجام می‌شد و ما باید نخست به دنبال شناسایی زمین می‌رفتیم. فاز اول عملیات این عملیات دارای عمق هفت و نیم کیلومتری بود و ما باید از میان دو جزیره ام‌الرصاص و ماهی عبور می‌کردیم. دو جزیره بوارین و ماهی هم در سمت راست جزیره ام‌الرصاص قرار داشتند. بر این اساس، بچه‌های اطلاعات به شناسایی مکان عملیات پرداختند و بر اساس آن، نیروهای مورد نیاز جذب و آموزش لازم را فراگیرند. 

۵۰۰ غواص در عملیات کربلای چهار حضور داشتند

وی با بیان اینکه پنج گروهان غواص و یک گروه پشتیبانی که مجموعاً ۵۷۰ نفر می‌شدند در عملیات کربلای ۴، گردان غواض خط‌شکن بودند، اظهار داشت: از ۵۷۰ نفر، ۵۰۰ نفر آنها غواصان گردان حضرت یونس که در پنج گروهان باید عملیات را انجام می‌دادند. این پنج گروهان غواص هم باید در دو محور، عملیات‌های خود را انجام می‌دادند. محور اول جزایر ام‌الرصاص بود و محور دوم هم جزیره بلجانیه بود که در عمق خاک عراق و در پشت جزایر ام‌الرصاص و ماهی قرار داشت، کنار پتروشیمی بصره چسبیده بود.

فرمانده گردان حضرت یونس لشکر ۱۴ امام حسین (ع) اصفهان ادامه داد: بعد از شناسایی اولیه که مبتنی تجهیزات دشمن، موانع و پدافند آنها و همچننین شرایط جغرافیایی و اب بود، نیروها جذب و به مدت سه ماه آموزش دیدند چراکه تا قبل از عملیات والفجر ۸، ما نیروی غواص چندانی نداشتیم و گردان حضرت یونس هم به همین خاطر تشکیل شد و وظیفه اصلی این غواصان در عملیات کربلای ۴ نیز خط‌شکنی بود. از طرف دیگر، دشمن بعثی در ام‌الرصاص، چهار، پنج خط پدافندی ایجاد کرده بود که در خط دوم و سوم آن، از ضدهوایی با قطر ۱۴.۵ میلیمتر استفاده می‌کرد که از آنها برای زدن و منهدم ساختن بالگرد استفاده می‌شود.

دشمن از انجام عملیات کربلای چهار آگاه بود

شفیعی در پاسخ به این سوال که آیا عملیات کربلای ۴ قبل از آغاز شدن لو رفته بود؟ تصریح کرد: من نمی‌توانم نگویم دشمن متوجه ما نشده بود. هواپیماهای آواکس امریکایی اطلاعات نقل و انتقالات ما را از طریق عکس‌های هوایی در اختیار ارتش عراق قرار می‌گرفت آنهم برای عملیاتی که حدود ۱۰۰ گردان قرار بود در آن نقش‌آفرینی کند بنابراین یقینا دشمن از حضور ما در منطقه و احتمال انجام عملیات مطلع بود.

وی با تاکید بر اینکه دشمن تقریبا از انجام عملیات آگاه بود، خاطرنشان کرد: عصر روز قبل از عملیات یعنی چند ساعت قبل از انجام عملیات کربلای ۴، جلسه‌ای به فرماندهی شهید خرازی در مقر فرماندهی تشکیل و ما درخصوص چگونگی انجام عملیات صحبت کردیم. ۵۰۰ غواص می‌خواست حدود ساعت ۹.۳۰، ۱۰ شب وارد آب شده و عملیات را انجام دهند اما عصر همان روز، هواپیماهای عراقی در کنار نهر عرایض بمباران انجام دادند. نهر عرایض، نهری است شاخه‌ای از رود اروند است و قرار بود قایق‌های ما در موج دوم عملیات کربلای ۴، از طریق آن به ما در بلجانیه برسند. ما پس از این بمباران مطمئن شدیم که عراقی‌ها می‌دانند که قرار است ما امشب عملیات‌مان را انجام دهیم.

کربلای ۴ تکلیف جنگ را مشخص کرد

فرمانده گردان حضرت یونس افزود: همچنین در هنگامی که قرار بود عملیات آغاز شود، عراقی‌ها منور زدند و تیربارها شروع به‌کار کرد ولی ما بچه‌های غواص را به گونه‌ای آموزش داده بودیم که تنها هفت، هشت نفر روی آب بودند و مابقی غواصان در زیر آب با استفاده از لوله اشنوکر، مشغول به غواصی بودند.

شفیعی با ببان اینکه کربلای ۴ تکلیف جنگ را مشخص کرد چراکه توان عملیاتی و نظامی ما و دشمن و همچنین توانایی لجستیکی هر دو طرف براساس آن روشن شد، ابراز داشت: عراق جدا از امکاناتی که چندین برابر امکانات ما بود، زمین را هم مسلح به موانع کرده بود یعنی مین و سیم خاردار در زمین و آب کاشته بود و پس از خط ارتفاع طرح‌ریزی کرده بود که این موانع ایجاد شده ذر ساحل اروند کار ما برای غواصی و انجام عملیات سخت و در برخی از مواقع غیرممکن می‌کرد.

کربلای ۴ عملیات فریب نبود

وی اضافه کرد: من فکر می‌کنم یکی از مسایلی که موجب شد برادر محسن فرمانده سپاه به امام نامه بنویسد و بگوید برای ادامه جنگ چه می‌خواهیم، همین کربلای ۴ بود.

این پبشکسوت دفاع مقدس در پاسخ به این سوال که آیا عملیات کربلای ۴ عملیات فریب بود؟ بیان کرد: خیر؛ زیرا برای عملیات فریب گردان‌های پشتیبانی‌کننده وارد نمی‌شوند و عملیات در یک موج انجام می‌شود ولی در عملیات کربلای ۴، طراحی را تا بصره پش‌بینی کرده بودیم و قرار بود گردان‌های دیگر، موج‌های دوم و سوم را انجام دهند.

منظور محسن رضایی این است که دشمن از عملیات کربلای چهار برای عملیات بعدی فریب خورد

شفیعی به توییت اخیر محسن رضایی اشاره کرد و یادآور شد: شاید منظور آقا محسن این باشد که دشمن از این عملیات برای عملیات بعدی فریب خورد. بعد از عملیات کربلای ۴ جلسه برای بررسی آن تشکیل شد که شهیدان خرازی و کاظمی به همراه محسن رضایی در آن حضور داشتند. در حالی که من دو تیر خورده بودم، شهید خرازی اصرار کرد من گزارش عملیات را بدهم. آقا محسن هم بسیار بی‌حال و خسته بود و سرمی در دست داشت. من هرچه می‌گفتم ایشان زیر لب می‌گفت لا اله الا الله. شهید سرلشکر بابایی هم در آن جلسه با لباس بسیجی ساعت یک وارد شدند و گزارش شناسایی منطقه را داد و پس از گزارش ایشان، در همان جلسه قرار شد عملیات کربلای ۵ بلافاصله انجام شود. دشمن پس از عملیات کربلای ۴ فکر می‌کرد ایران پس از این شکست قصد عملیات دیگری ندارد و خطوط و سنگرهای خود را رها کرده بود.

وی در پاسخ به این سوال که تعداد شهدا و اسرای ایران در عملیات کربلای ۴ هم عنوان کرد: پنج گروهان غواص عملیات کربلای ۴ را انجام دادند که حدود ۵۰۰ نفر بودند. دو گروهان اول به سمت جزیره ام‌الرصاص رفتند و سه گروهان دیگر به سمت جزیره بلجانیه که من هم همراه آنها بودم. ساعت ۹.۳۰، ۱۰ شب عملیات انجام شد که همراه با جزر و مد بود. مد هم به سمت سواحل عراق بود و کار را برای ما راحت‌تر می‌کرد. گروهان‌های سوم، چهارم و پنجم قرار بود مابین جزایر ماهی و ام‌الرصاص که حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ متر بود، حرکت کنند تا به جزیره بلجانیه برسند. در این فاصله، سربازانی که در جزیره ام‌الرصاص بودند ما را با دست نشان می‌دادند و تیراندازی را شروع کردند اما ما نیم‌ساعته به بلجانیه رسیدیم و آنها فکر این مساله را هم نمی‌کردند و حتی ما نیروهایی که خواب بودند را زدیم.

عمده تلفات کربلای چهار در هنگام برگشت به جزایر ماهی و ام‌الرصاص رخ داد

فرمانده گردان حضرت یونس ادامه داد: ما در مسیر رسیدن به بلجانیه تعدادی شهید دادیم ولی بلجانیه را گرفتیم و حدود ۳۰، ۴۰ تانک عراق را هم منهدم کردیم. من به محض رسیدن به بلجانیه هم منور زدم. من همانجا دیدم عراقی‌ها از بصره در حال اعزام نیرو به جزایر ام‌الرصاص و ماهی هستند. 

شفیعی با بیان اینکه قرار بود دو گردان به ما در بلجانیه برسد ولی تنها دو قایق به ما رسید که جمعا شامل ۱۶ نفر می‌شدند، گفت: ما در بلجانیه تا صبح جنگیدیم. مهمات‌مان تمام شده بود و حتی از مهمات عراقی‌ها هم استفاده کردیم. من سه نوبت به فرماندهی صحبت کردم. در دو نوبت نخست، شهید خرازی بر ادامه مقاومت و رسیدن نیروها تاکید می‌کرد اما هیچ کمکی به ما نرسید. در نوبت سوم که صبح بود، جانشین لشکر به ما گفت به پشت جزیره ام لبابی عقب‌نشینی کنید اما عراقی‌ها با اعزام نیرو به جزایر بوارین، ماهی و ام‌الرصاص حلقه را بر ما تنگ‌تر کرده بود و عمده تلفات ما در اینجا اتفاق افتاد. 

عراقی‌ها نیت و قصدی برای زنده به گور کردن بچه‌ها را نداشتند 

وی درباره بستن دست اسرا توسط بعثی‌ها هم اظهار داشت: اسرا این عملیات بعد از آزادی به من گفتند عراقی‌ها آنهایی که جراحت زیادی داشتند، دست‌هایشان را از جلو می‌بستند ولی آنهایی که سالم بودند یا آنهایی که جراحت کمی داشتند، دست‌هایشان از پشت بسته شد. این اسرا می‌گفتند بعثی‌ها بعد از دو به اسرا لگد می‌زدند. هرکس داد و بیداد نمی‌کرد، فکر می‌کردند تلف شده و او را برمی‌داشتند و در چاله می‌انداختند مگرنه نیت و قصدی برای زنده به گور کردن بچه‌ها وجود نداشت. 

فرمانده گردان حضرت یونس افزود: از ۵۰۰ غواص، ۳۵۰ نفر برگشتند و حدود ۱۵۰ نفر شهید یا اسیر شدند.

شفیعی در پاسخ به این سوال که چرا با وجود علم به لو رفتن عملیات، انجام عملیات کنسل نشد؟ تصریح کرد: این کار برعهده فرماندهان عالی‌رتبه و مراجع بالاتر بود مگرنه تکلیف ما از اول مشخص بود و آن، انجام عملیات بود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز