مالجو:
نسبت فسادپذیری افراد به فسادگریزی در دهههای اخیر افزایش یافته است/ با وجود اخلاقیات فردگرایانه، امکان مهار فساد وجود ندارد
یک پژوهشگر اقتصادی گفت: به نظر میآید در دهههای اخیر بویژه پس از جنگ تحمیلی نسبت فسادپذیری افراد به فسادگریزی افزایش یافته است و به نوعی گرایش به فسادگریزی کمتر شده است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی ایلنا، محمد مالجو در همایش «مبارزه با فساد در ایران، نظاممند یا موردی؟» که در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: در مورد فساد بیشتر بر طرف عرضه فساد مانند فقدان نظارت، ضعف جامعه مدنی، عدم گردش نخبگان تاکید میشود. اما بحث من روی طرف تقاضای فساد است به عبارت دیگر اگر فرصتهای فسادآلود در دسترس افرا باشند، افراد تا چه اندازه فسادپذیر یا فساد گریز هستند؟
وی ادامه داد: به نظر میآید در دهههای اخیر بویژه پس از جنگ تحمیلی نسبت فسادپذیری افراد به فسادگریزی افزایش یافته است و به نوعی گرایش به فسادگریزی کمتر شده است.
مالجو تصریح کرد: به نظر میرسد دلیل این موضوع این است که در سالهای اخیر دلمشغولی افراد دگرگون شده است. در بازه زمانی انقلاب اسلامی تا پایان جنگ تحقیق اهداف جمعی و آرمانهای عمومی سهم بیشتری در سبد رفتاری افراد داشته است که بعد از پایان جنگ آن دلمشغولی از وزن کمتری برخوردار است و به نوعی اهداف جمعی و مصالح عمومی جای خود را به پیگیری و تحقق اهداف شخصی داده است. البته این به معنی آن نیست که اهداف جمعی دیگر دنبال نمیشود بلکه وزن این اهداف کاهش پیدا کرده است.
وی متذکر شد: در این دگرگونی دلمشغولیها بیشتر به منافع فردی توجه میشود و به دنبال کنشهای مانند کسب وکار، کارآفرینی، ارتقای شغلی،... میرود که منتهی به منافع شخصی میشود و در مقابل آن اهداف جمعی مانند تشکلها و سندیکاها قرار دارد.
مالجو در بیان دلیل این دگرگونی گفت: در بیان دلیل این موضوع میتوان سه حوزه سیاسی، روانشناسی اجتماعی نخبگان مسلط و بالاخره اخلاقیات را عنوان کرد. در حوزه سیاسی متاسفانه در دهههای اخیر امکان تشکلیابی انسداد شده است و اگر افراد در تحقق خواستههای جمعی ناامید شوند، به سمت منافع فردی خواهند رفت و یکی از پایانههای محتمل آن فساد اقتصادی است.
وی ادامه داد: در حوزهی روانشناسی اجتماعی نخبگان مسلط در دهه اخیر به دلیل عدم دستیابی به اهداف و شکست آرمانها، شاهد هستیم که بازخورد آن در سرخوردگی این نخبگان نمود دارد که باعث بازنگری در مسیر میشود. سومین حوزه نیز اخلاقیات است، بطوریکه ما شاهد هستیم که اشاعه سیستماتیک و نظاممند اخلاقیات فردگرایانه دنبال میشود که این بار برای تودهها مطرح است و یکی از پایانههای محتمل آن فساد سیستماتیک است. بنابراین تا زمانی که اخلاقیات فردگرایانه از بین نرود امکان مهار فساد وجود ندارد.