سرلشکر حسنی سعدی:
ارتش انقلاب را حفظ کرد/ غرضی بیشترین صدمه را به ارتش وارد کرد/ کودتای نقاب برای تضعیف ارتش بود
جانشین فرماندهی ستاد مرکزی خاتم الانبیا گفت: باید سریالی تهیه شود که دانشجویان افسری در خرمشهر و آبادان چه حماسهای آفریدند.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، امیر سرلشکر حسین حسنی سعدی صبح امروز در نشست تخصصی نقش ارتش در روزهای آغازین جنگ گفت: ساعت چهار بعدازظهر دوم مهر سال ۵۹ تیپ دانشگاه افسری وارد فرودگاه اهواز شوند. این حضور بنا به دستور شهید نامجو بود و ظرف ۴۸ ساعت این فرمان اجرایی شد. باید سریالی تهیه شود که دانشجویان افسری در خرمشهر و آبادان چه حماسهای آفریدند.
وی به پیروزی انقلاب اشاره کرد و درخصوص تاثیر انقلاب بر ارتش اظهار داشت: وقتی انقلاب پیروز شد، شورای ارتش تصمیم به همبستگی با انقلاب خود را اعلام کرد و شورای انقلاب دستور به بازگشت نیروهای ارتشی به داخل پادگان را دادند. این در زمانی بود که کلانتریها و پادگانها خلع شده بودند و ارتش از هم پاشیده بود.
این مقام عالی نظامی ادامه داد: با پیروزی انقلاب بلبشوی عجیبی ایجاد شده بود. پادگانها خالی شده بود. مردم به پادگانها آمده بودند و هرچه بود را خالی کرده بودند. هر کس با مقام مافوقش مشکل داشت، برخورد میکرد.
حسنی سعدی با بیان اینکه بسیاری از مقامات عالی ارتش شاهنشاهی فرار کرده و برخی دستگیر شدند، اظهار داشت: تعدادی اعدام، تعدادی زندانی و تعدادی هم خود را بازنشسته کردند. مهندس بازرگان در این شرایط سپهبد قرنی را که سالها از ارتش دور بود، فرمانده کل ارتش کرد؛ آن هم ارتشی که فروپاشیده بود. شهید قرنی سرلشکر ظهیرنژاد را که با رتبه سروانی در سال ۵۴ بازنشسته شده بود، برخلاف میل باطنی و با اصرار زیاد فرمانده لشکر ۶۴ منصوب کرد.
وی با بیان فکری برای برخورد با دشمنان و ضدانقلاب در زمان انقلاب نشده بود، تصریح کرد: ۹ روز پس از انقلاب، پادگان مهاباد توسط ضدانقلاب خلع سلاح شد و سربازان آنجا را کشته و به سمت کردستان رفته بود. هدفشان هم ضایع کردن انقلاب بود. فرمانده پادگان سنندج را هم زندانی کردند و گفتند ارتش نباید وارد خیابان شوند. ضد انقلاب شورش کرده بود.
جانشین فرماندهی ستاد مرکزی خاتم الانبیا افزود: ۱۵ اسفند امام دستور بازگشت به پادگانها را داد ولی همه با لباس شخصی آمده بودند و کسی جرات نداشت با لباس نظامی و مقام و درجه به پادگان بیاید. در این شرایط هیچ نظمی در ارتش وجود نداشت. در این زمان تعدادی از فرماندهان ارتش مانند تیمسار سلیمی، تیمسار رحیمی و... در ۲۷ فروردین نزد امام رفتتد و گفتند ارتش از انقلاب دفاع میکند و شما برای حمایت از انقلاب و ارتش، خود را فرمانده کل قوا اعلام کنید که براین اساس، امام روز ۲۹ فروردین از ارتش حمایت کردند که موجب قوت ارتش شد.
حسنی سعدی با اشاره به دستورات شورای انقلاب درباره ارتش خاطرنشان کرد: شورای انقلاب سربازی را از دو سال به یکسال تبدیل کردند. نقل و انتقال آزاد شد و اینها موجب خالی شدن پادگانها شد. از طرفی قراردادها را لغو کردند. تعدادی اف ۱۶ وارد کشور شده بود ولی قراردادش را لغو کردند. میخواستند جنگندههای اف ۱۴ را بفروشند. در این شرایط ضدانقلاب در گنبد، کردستان، خوزستان و سیستان و بلوچستان شورش کرده بود و تنها مدافع ارتش بود.
وی با بیان اینکه اغلب افراد باقیمانده در ارتش زیر سرهنگ دوم بودند، ابراز داشت: در فرصت ۲۰ ماهه پیروزی انقلاب تا آغاز جنگ ۶۱۲ شهید و هزار و ۱۵۰ جانباز در کردستان از نزاجا شهید داده شد. از نهاجا و نداجا هم شهدایی داده شد. این ۲۰ ماهه بسیار مهم است. اگر ضد انقلاب در این ۲۰ ماهه موفق میشد جنگی رخ نمیداد و آغاز جنگ نشان از عدم موفقیت ضد انقلاب است.
فرمانده نزاجا در دوران دفاع مقدس به اختلافات ایران و عراق در قبل از انقلاب درباره اروندرود اشاره و بیان کرد: ما از سال ۴۸ شبانه روز با عراق درگیر بودیم و البته عراق در همه مسائل شکست خورده بود.
حسنی سعدی با بیان اینکه با انحلال ساواک اطلاعات ارتش هم متخل شده بود، یادآور شد: با انحلال سازمان اطلاعات ارتش، مرزها برای عراقیها باز شده بود و آنها راحت رفت و آمد داشتند و از جزییات حرکات ما اطلاع داشتند و ما هم از عراق بیاطلاع شدیم. در این شرایط صدام تصمیم به الغای قرارداد ۱۹۷۵ گرفت. این در حالی بود که وقتی قرارداد ۱۹۷۵ امضا شد افسران ارتش عراق خوشحال بودند ولی صدام توسط کشورهای عربی مورد سرزنش قرار گرفته بود.
وی اضافه کرد: وقتی انقلاب پیروز شد، عراق در دو جبهه فعالیت میکرد. یکی، با تجهیز ضد انقلاب و حمایت آنها در خوزستان و کردستان و دیگری تجهیز ارتش عراق. از طرفی صدام در خرداد و مرداد و نیمه دوم ۵۹ به اردن و دوبار عربستان به صورت مخفیانه سفر کرد و با سران کشورهای عربی و امریکا برای حمله به ایران دیدار کرده بود. او در ۲۷ شهریور قرارداد ۱۹۷۵ را پاره و گفت حقمان را پس میگیریم و چند روز بعد دستور حمله داد.
مشاور فرمانده کل قوا با اشاره به اینکه نقش هوانیروز و نیروی هوایی در آن زمان ۲۰ ماهه فراموش نشدنی است، عنوان کرد: در زمان حمله، تیپها و لشکرهای مختلف ارتش در کردستان، بانه و سردشت درگیر بودند. بیش از دو سوم نیروی زمینی در کردستان و خوزستان مشغول فعالیت بودند. از طرفی، ضدانقلاب در این زمان بشدت علیه ارتش و تضعیف آن فعالیت میکردند و کودتای نقاب را مطرح کردند در حالی که خود ارتش از ابتدا مطلع شد و برخورد کرد. والله هدف از کودتای نقاب تضعیف ارتش بود. میگفتند لشکر ۹۲ میخواهد کودتا کند. چرا باید کودتا کند؟ تا خوزستان را پایتخت نکند؟
حسنی سعدی با بیان اینکه باید آن ۲۰ ماهه بازگو و آنچه بر ارتش گذشت بررسی شود، گفت: عراق ۳۱ شهریور حمله را آغاز کرد. بعضیها میگویند چرا ارتش در صفر مرزی عراق را متوقف نکرد ولی ببینید چه بر ارتش گذشت. ارتش انقلاب را حفظ کرد اما واقعا در آن ایام ببینید ارتش چه بود؟ همین لشکر ۹۲ زرهی که متهم به کودتای نقاب بود و بسیاری از افسرانش اعدام و اخراج شدند - در حالی که عراق از اسم لشکر ۹۲ می ترسید - چه ها نکرد و چه فداکاری هایی که نکرد. همین غرضی که استاندار وقت خوزستان بود، چهها با لشکر ۹۲ نکرد. این فرد بیشترین صدمه را به ارتش وارد کرد. خود ظهیرنژاد که فرمانده نزاجا بود، در خط مقدم بود و فرماندهی میکرد. در سوسنگرد و مناطق دیگر ارتش عراق متوقف شد ولی ارتش عراق دست بردار از خرمشهر و آبادان نبود تا اروندرود را از آن خود کند.
وی ادامه داد: تیپ دانشجویان افسری که ۲ مهر به خوزستان رفتند، چه فداکاریهایی که نکرد. روز ۲۷ مهر قرارگاه اروند تسکبل شد. روز ۲۵ مهر ارتش عراق خرمشهر و آبادان را بشدت بمباران کرده بود و ۸۰ درصد شهر را تخریب کرده بود. گردان تکاوران نیروی دریایی ارتش، گردان دژ، گردان ۶۵ زرهی و... در خرمشهر و آبادان چه فداکاری هایی که نکردند.
جانشین فرماندهی ستاد مرکزی خاتم الانبیا با بیان اینکه خدا برای نجات آبادان کمک کرد، گفت: لشکر ۷۷ به فرماندهی امیر مهتری و دیگر گردانهای ارتش و ژاندارمری و بسیج مردمی و سپاه خیلی فداکاری کردند. من فکر میکردم اگر عراق خرمشهر و آبادان را اشغال کرده بود، حتما از سایر جبههها عقبنشینی میکرد و همه توانش را صرف آبادان و خرمشهر میکرد.
حسنی سعدی با بیان اینکه ارتش، ارتش عراق را در جنگ ابتدا متوقف و بعد تثبیت و سپس آماده بیرون راندن آنها کرد، اظهار داشت: در کنار ما سپاه به کمک آمد به گونهای که در سال دوم توان رزمی ایران به اندازه عراق شد و فتوحات ما در سال دوم براساس اقدامات سال اول جنگ بود. خدا ظهیرنژاد را رحمت کند که نقش ویژهای در ساماندهی ارتش داشت.
وی با بیان اینکه زمینه فعالیت در هشت سال جنگ در آن فرصت ۲۰ ماهه پیروزی انقلاب تا آغاز جنگ فراهم شد، تصریح کرد: حتما ضروری است که توان، ساختار و جایگاه ارتش قبل از پیروزی انقلاب، آن برهه ۲۰ ماهه و هشت سال جنگ برای دافوس تشریح شود. فیلمهای زیادی برای جنگ ساخته شده است ولی من هیچ کدام را قبول ندارم. باید یک ارتشی در تدوین و ساخت آن باشد و نظارت کند نه آنکه ده نمکی یک فیلم میسازد. برای جنگ جهانی دوم فیلم های زیادی ساخته شده و آنها محاطب دارد.
فرمانده اسبق نزاجا افزود: خانوادههای زیادی راهی کاروانهای نور میشوند و به خاطر شهادت و کارهای فرزندان این سرزمین گریه میکنند ولی اگر میدانستند بچههای این سرزمین چه حماسههایی آفریدند، گریه نمیکردند و شاد میشدند و احساس غرور میکردند.
همچنین در این نشست، با حضور امیر سرلشکر حسین شیخحسنی از امیر سرتیپ دوم محمد جوادی و امیر سرتیپ دوم مهدی رادرفر، دو تن از فرمانده و امیران بازنشسته ارتش جمهوری اسلامی ایران تقدیر شد.