کارنامه گروه تجزیهطلب «الاحوازیه»/ عامل حادثه تروریستی در رژه اهواز که بود؟
حادثه صبح امروز در اهواز و نقش آفرینی گروه های جدایی طلب جنوب ایران در این اقدام تروریستی بار دیگر کارنامه این جریانات را بیرون کشیده است.
به گزارش ایلنا، موج عربی دخالت در امور خوزستان و تحریک اعراب این نواحی به جدا شدن از ایران، از سال ۱۹۶۱(۱۳۴۰ﻫ.ش) در پس اوجگیری حرکتهای ناسیونالیستی و استقلالطلبانه جهان سوم بهخصوص با توجه به نهضتی که جمال عبدالناصر در مصر رهبری آن را بر عهده داشت، شکل گرفت.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از مناطق حساس و استراتژیک ایران که عمده منافع نفتی کشور در آن قرار گرفته بود، دستخوش آشوب گروههای قدرتطلب وابسته به کشورهای وهابی حوزه خلیج فارس شد.
در اوایل اسفندماه ۱۳۵۷، یعنی حدود دو هفته پس از پیروزی انقلاب، کمیته انقلاب اسلامی خرمشهر از عناصر ناهمگونی همچون شیوخ و سران وابسته عشایر و نیروهای مذهبی شهر تشکیل شد که شیخ شبیر خاقانی مرجع تقلید گروهی از عشایر عربزبان منطقه و امام جماعت مسجد صادق خرمشهر بر آن نظارت می کردند. اما چند روزی از تشکیل این کمیته نگذشته بود که عدهای از شیوخ منطقه و عوامل آنها با اشغال ساختمان کنسولگری امریکا، کمیته مستقلی را به نام کمیته عربها یا ستاد رزمندگان خلق عرب، تشکیل دادند.
رژیم عراق که پس از حاکمیت حزب بعث، آشکارا از خود تمایل تجاوز به منطقه بسیار با ارزش نظامی، سیاسی و اقتصادی خوزستان را نشان میداد، از این گروهها بهعنوان یک سرویس اطلاعاتی که به تحرکات سیاسیتبلیغاتی و یا به اقدامات خرابکارانه نیز دست میزد، استفاده میکرد.
در طول ۳۲ سال گذشته در همه بحرانهایی که در مناطق مختلف عرب نشین ایران بوقوع پیوسته، رد پای این گروه به چشم میخورد. در انفجار و عملیاتهای تروریستی سالهای اخیر در اهواز، نقش «گروه الحوازیه» یا همان «جبهه خلق عرب»، کاملا آشکار است. این تجزیه طلبان که خود را تحت عنوان "الاحوازی" معرفی میکنند، اعتقاد دارند که از سال ۱۹۲۵ میلادی، فارس ها منطقه الاحواز را اشغال کرده و باید به این اشغال پایان بدهند.
این گروه جدایی طلب، شهرهای خوزستان را با نامهای عربی خطاب قرار میدهند. برای مثال شهر آبادن را "عبادان"، خرمشهر را "محمره" و شهر شادگان را "فلیحه" می نامند.
چهارشنبه سیاه خرمشهر به درگیریهای خونین روز چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۵۸ اشاره دارد که میان نیروهای سپاه پاسداران، کماندوهای نیروی دریای و کانون فرهنگی - نظامی خرمشهر (به فرماندهی محمد جهانآرا) از یک سو و نیروهای سازمان سیاسی خلق عرب مسلمان ایران، جبهه التحریر (شعبه حزب بعث در خوزستان) و گروه مجاهدین عرب مسلمان (به فرماندهی شاکر شکوری) از سوی دیگر درگرفت.
در ۱۳۵۸ شمسی، سازمان سیاسی خلق عرب (قومیتگرای تجزیهطلب)، به ستاد کانون حمله مسلحانه کرد و هجده تن از اعضای کانون، از جمله جهانآرا، گروگان گرفته شدند که با وساطت مقامات محلی آزاد شدند اما گروه قومیتگرا با تسلط یافتن بر خرمشهر، شهر را به آشوب کشاند و جنگ مسلحانه را آغاز کرد که تا دو ماه ادامه یافت
سردار غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا درباره تاریخچه سازمان خلق عرب یا همان الاحوازیه میگوید: جریان سیاسی خلق عرب در قبل و بعد از انقلاب، دو جنس متفاوت دارد. قبل از انقلاب، جریان سیاسی خلق عرب بیشتر به رژیم بعث عراق وابسته بود و عمده ارتباطش از طریق استخبارات عراق بود. بعد از انقلاب، میشود گفت بیشتر وابسته به انگلیس و امریکا بودند و در بعضی زمینه ها هم البته وابستگی شان به رژیم بعث عراق باقی بود.
او در گفت وگویی که چند سال پیش در یکی از رسانه ها منتشر شده است گفته: این تعبیر غلطی است که بعد از انقلاب، به این جریان سیاسی می گویند خلق عرب. در حالی که باید بگوییم گروه ضد انقلاب خلق عرب. چون خلق عرب انسان های شریفی بودند که برای پیروزی انقلاب و دفاع از آن شهید دادند؛ در جنگ هم در برابر ارتش متجاوز بعث عراق ایستادند و مقاومت کردند و جانانه از سرزمین خوزستان دفاع کردند. اینها خلق عرب بودند نه آن گروه وابسته ای که ضد انقلاب مردم ایران و خلق عرب بود.
سردار رشید در ادامه تبارشناسی این گروه تجزیه طلب گفت: این گروه وابسته و ضد انقلاب عرب خوزستان درست بعد از پیروزی انقلاب یعنی در سال ۱۳۵۸ کم کم علم دفاع از خلق عرب را بلند کردند و دور یک شخصیت روحانی به نام آیت الله شبیر خاقانی جمع شدند. ایشان متأسفانه از افراد ساده اندیش بودند و از ساده اندیشی ایشان سوء استفاده کردند. نگاهی می کردیم و می دیدیم عموم این برجستگانی که دور ایشان جمع شدند و رهبران گروه به اصطلاح خلق عرب هستند، یا زندانیان وابسته به ساواک بودند و یا شیوخی که سابقه همکاری با ساواک داشتند. اینها با کنسولگری عراق در خرمشهر مرتبط بودند و میرفتند پول و سلاح می گرفتند و نیروهای کاملاً وابستهای بودند. تعجب ما از این بود که این افراد با آن سوابق وابستگی به ساواک چطور الان ادعای انقلابیگری میکنند؟
وی گفته: بعد از جنگ متأسفانه آمدند و از مشکلاتی که در همه استان به ویژه استانهای جنگ زده در عرصه های اجتماعی – اقتصادی و مخصوصاً در معیشت مردم وجود دارد، سوء استفاده کردند و مجدداً این گروه ها را تشکیل دادند. در درون کشورهایی مثل هلند، انگلستان و امریکا هم مذاکراتی کردند و حمایت هایی به دست آوردند. در حقیقت چون بعد از سقوط رژیم بعث عراق جایگاهی در حکومت مردمی عراق نداشتند، عمدتاً از همین سه کشور غربی تغذیه می شوند و متکی به حمایت این رژیمهای استکباری هستند که جزو دشمنان مردم ایران هستند.