ظریف در نشست «طلوع حقیقت»:
نامه رهبری به جوانان غربی از سر چارهجویی است، نه از موضع اتهامزنی
وزیر خارجه کشورمان گفت: سوال رهبری درنامهشان این است که چرا کسانی که در غرب به دنیا آمده و تحصیل کردند، در سوریه و عراق گردن کودکان را میزنند و همین افراد این همه سبوعیت و بربریت از خود نشان میدهند و غرب چه پاسخی به این تولیدات دارد؟ این سوال اساسی است نه از موضع اتهامزنی بلکه از سر چارهجویی.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، محمدجواد ظریف صبح امروز در نشست طلوع حقیقت که در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد، گفت: ما امروز زمانی را در روابط بینالملل میگذارنیم که شروع آن بعد از رحلت امام بود ولی پیشبینی آن در زمان امام و در نامه ایشان به گورباچف صورت گرفت. از ابتدای دهه ۹۰ شاهد دورانی بودیم که رهبری به آن پیچ تاریخی گفتند و بسیاری از متفکران در حوزه روابط بینالملل به آن دوران گذار میگویند.
وی ادامه داد: اخیرا غربیها هم پذیرفتند که این دوران خاصیت ویژهای دارد و آن، این است که به سمت جهان پساغربی حرکت میکنیم این به معنای آن نیست که غرب اهمیت ندارد ولی به معنای این است که برای اولین بار در تاریخ روابط بینالملل تحولات نه در غرب و نه توسط غرب شکل میگیرد و این یک تحول راهبرد در شناخت روابط بینالملل دارد.
رئیس دستگاه دیپلماسی با بیان اینکه درک این موضوع یک فهم بسیار راهبردی برای نگاه به آینده است، اظهار داشت: نکتهای که در این دوران گذار قابل توجه است، متنوع و متکثر شدن منابع قدرت است یعنی در این دوران منابع قدرت از منابع مادی فراتر رفته است. این به معنای بیاهمیتی منابع مادی نیست. لازم است داعش توسط مدافعین حرم و سرداران ما شکست بخورد ولی مهم است ابعاد معنایی قدرت مورد توجه قرار بگیرد یعنی فراموش نکنیم تصویرسازی، چهرهسازی و چارجوببندی دیدگاهها میتواند تاثیرگذار در شکل دادن قدرت و تعیین مسیر تحولات بینالمللی و تعیین جایگاه یک کشور در روابط بینالمللی باشد و برای همین پیامسازی از اسلام و ایران به شکل اسلامهراسی، شیعههراسی و ایرانهراسی بعد از فروپاشی شوروی به عنوان واقعیت جدی توسط غربیها دنبال شد.
ظریف افزود: در همان ابتدای دهه ۹۰ میلادی ادبیاتی که در غرب تولید شد در این مورد که دشمن قبلی که به اصطلاح به آن خط قرمز میگفتند با خطر جدید که به آن خطر سبز میگویند، باید جایگزین شود. رهبری نیز در پیام دومشان گفتند که غرب نیازمند دشمن دیگری دارد تا براساس آن سیاستهای غلط و خطاهای راهبردیاش را توجیه کند. این دشمن برای ۵۰ سال کمونیسم بود ولی از دهه ۹۰ تلاش کردند خط سبز را با خطر قرمز جایگزین کنند. داعش و صدام دلیل اسلامهراسی نیستند، کتاب هانتیگتون را نگاه کنید. این تفکر که دشمن جدیدی جایگزین دشمن قبلی شود، قبل از این مظاهر ظاهری وحشیگری ایجاد شود، وجود داشت چون نیاز دشمن جدید بود.
وی با بیان اینکه این واقعیتی است که در یکی از مهمترین مراحل تاریخی ظهور و بروز این دشمن انگاری از اسلام که در واقع با تبلیغ در مورد پدیده شرمآور قرون وسطایی داعش بود، رهبری نیز آن نامهها را در همان زمان فرستادند، تصریح کرد: یکی از حرفهایی که رئیسجمهور امریکا در توییترش استفاده میکند و حتی صدای مقامات انگلیسی درآورد، عنوان تروریسم اسلامی است که میخواهند چارچوبسازی کنند.
وزیر خارجه کشورمان تاکید کرد: قدرت معنایی با ایجاد تصویر صحیح و برداشت درست و توجه به این واقعیت که ما در موضع دفاع نیستیم، شکل میگیرد. آنهایی که این خطر را ایجاد کردند در پشت پرده سرساختهشان پنهان شدند و یک تصویر نابسامان ایجاد میکنند. سوال رهبری درنامهشان این است که چرا کسانی که در غرب به دنیا آمده و تحصیل کردند، در سوریه و عراق گردن کودکان را میزنند و همین افراد این همه سبوعیت و بربریت از خود نشان میدهند و غرب چه پاسخی به این تولیدات دارد؟ این سوال اساسی است نه از موضع اتهامزنی بلکه از سر چارهجویی. رهبری به جوانان میگوید من شما را مخاطب قرار دادهام چون شما میتوانید این درد را دوا کنید. اگر نتوانید با یک نگرش جدید که جوانان میتوانند حامی آن باشند به سوی آینده متفاوت حرکت کنیم با دنیای متفاوتی که برای همه ما خطرآفرین است مواجه خواهیم شد. با این نامه قدرت گفتمانی و تصویرسازی بسیار مشخص میشود و لازم است ما هم به عنوان پیرو رهبری ایشان آیندهنگری ایشان در اهمیت گفتمانسازی را به دیده احترام و گفتمانی نگاه کنیم.