زیباکلام:
هاشمی نهال اعتدال و میانهروی را از شعار به باور تبدیل کرد/ رحلت آیتالله هاشمی آرای روحانی را افزایش داد
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: بزرگترین دستاورد هاشمی به عنوان یک فرد سیاسی و دینی این بود که نهال اعتدال و میانهروی را از یک شعار تبدیل به باور کرد.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، صادق زیباکلام در مراسم چهلمین روز درگذشت آیتالله هاشمی که در دانشگاه تهران با عنوان سردار صبر، صلح و اعتدال برگزار شد، ضمن پاسخ به انتقادها در مورد ایشان گفت: امروز میخواهم در جایگاه وکیل مدافع و دادستان وارد شوم و اساسا مرحوم هاشمی در یک تقسیمبندی کلی در جریان میانهروی قرار دارد و در زمان انقلاب و قبل و بعد هم ایشان مشی میانهروی داشتند.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران افزود: اکنون به عنوان یک دادستان مطرح میکنم که این چه اعتدال و میانهروی بود که اعدامهای دهه ۶۰ و اوایل انقلاب و ترورها رخ داد و آن برخورد با میانهروی همسویی ندارد و در مقطع دیگر زمانی است که ایشان رئیس جمهور بودند و در نهایت طی این هشت سال قتلهای زنجیرهای و جریان اتوبوس کانون نویسندگان که قرار بود به ته دره برود اتفاق افتاد و چگونه میتوانیم توجیه که هاشمی میانه رو بود
او افزود: این مسائل سوالاتی را برای دهه شصتیها به وجود آورده است که باید گفت آیت الله هاشمی هیچ وقت تمایل به رادیکالیزم نداشت و اولین شاهد آن هم قبل از انقلاب است که مرکز ثقل آن سازمان مجاهدین بود و رهبری سازمان اعلام کرد که مارکسیست شدی و طوفانی را در بین مبارزان انقلابی در زندان به راه انداخت و برخی کسانی که امروز به نام موتلفه می شناسیم معتقد بودند که رابطه آنها با مجاهدین تمام شده و باید برای همیشه کنار بروند و کسانی که مارکسیست نشدند باید تکلیف خود را روشن کنند و در اینجا یکی از دلایل برای معتدل بودن آقای هاشمی این است که فرمولی که پیش برد این بود که حداقل نگذاریم لطمهای به نهضت وارد شده و بیش از این ما را در برابر یکدیگر قرار دهد.
زیباکلام ضمن انتقاداتی که به موضوع مک فارلین مطرح میشود، گفت:داستان مک فارلین محصول فکری آیتالله هاشمی بود بر این اساس که درخواست داشتیم تا گروگانهایی را که در لبنان بودند آزاد شود و همچنین مقداری اسلحه دریافت کنیم.
او افزود: ایشان در اواسط دهه ۶۰ میخواست کار را جلو ببرد و فقط مساله چند گروگان اروپایی و آمریکایی که در لیست حزبالله بودند مطرح بود و هدف نهایی آیت الله هاشمی در آن جریان این بود که به سمت تنشزدایی با آمریکا برود و چه بسا برقراری رابطه با آمریکا داشته باشد و باید توضیح دهم که امام در جریان فکر و طرح هاشمی بودند و موافقت کردند اما وقتی این داستان توسط اعضای تندرو برملا شد، به انتقادهای خود ادامه دادند برای همین مجلس خواستار استضاح آقای ولایتی شد که چرا با آمریکا مذاکره کرده است و هشت نفر نامه استیضاح ولایتی را امضا کردند.
زیباکلام با اشاره به دوران ریاست جمهوری آیتالله هاشمی و بحث سازندگی بیان کرد: بخشی از برنامههای سازندگی اقتصادی بود اما برنامه مهم اقتصادی که در دوران ایشان رخ داد این بود که اقتصاد رانتی را به اقتصاد آزاد و آدام اسمیتی تبدیل کرد که در بسیاری از کشورها این الگو جواب داده بود و هاشمی به دنبال این بود که اقتصاد باز در ایران رواج یابد اما به زعم من نتوانست آن را اجرا کند و تنها بخشی از برنامههای اقتصادی تا حدودی محقق شد.
او در ادامه بیان کرد: شاهد بعدی اعتدال و میانهروی آیتالله هاشمی تلاشی بود که در سیاست خارجی انجام داد و به جد در تلاش بود تا در این زمینه اقداماتی صورت گیرد که بعدها در دولت آقای خاتمی به نام سیاست تنشزدایی معروف شد و در دولت خود هم به دنبال تنشزدایی با آمریکا و اروپا بود اما در این مقطع هم موفقیت چندانی کسب نکرد و با آمریکا که به در بسته خورد و در دوران هشت ساله روابط با اروپا هم بنا به شرایط چندان مطلوب نبود.
این استاد دانشگاه تهران با اشاره به سیاست تنشزدایی آیت الله هاشمی در منطقه گفت: اما آیت الله هاشمی در تنش زدایی با کشورهای حوزه خلیج فارس موفق شد و با عربستان و حاشیه خلیج فارس روابط مطلوبی برقرار کرد.
زیباکلام با بیان اینکه شکاف و تضاد بین نیروهای راست سنتی و اصولگرایان امروزی با آیتالله هاشمی به وجود آمد، گفت: شکاف و تضاد مثل ایستادگی ایشان بر روی اعتدال و میانهروی از اواخر دوران اول ریاستجمهوری با جریانی که اصولگرا میشناسیم ادامه یافت و در دوم خرداد ۷۶ میزان اختلاف به قدری زیاد شد که نمیشد گفت که همه باهم برابر و برادر هستیم و این روند ادامه یافت و در دولت هاشمی شکاف عمیق شد که در سال آخر ریاست جمهوری خاتمی یعنی سال ۸۴ این شکاف بین هاشمی و اصولگرایان کاملا آشکار بود و یاران سابق همه از احمدینژاد حمایت کردند و آقای هاشمی ماند و حمایت شکسته و بسته اصلاح طلبان. در دوران احمدی نژاد این اختلافات به قدری زیاد شد که استانداری که به استقبال هاشمی رفته بود را برکنار کردند و بعد از ۲۲ خرداد ۸۸ شکاف و اختلافات به دشمنی با هاشمی تبدیل شد.
زیباکلام با مطرح کردن این موضوع که اینکه من اصرار دارم که هاشمی فردی معتدل است نمیخواهم رفتارهای او را بپوشانم بلکه دادخواستی که دارم این است که در دهه ۶۰ شخصیتی پیدا نمیشد که با عدم آزادی مطبوعات، ترورها و اعدامهای دهه اول مخالفت کند، گفت: سال ۱۳۵۸ اولین اعدامها در پشت بام مدرسه رفاه آغاز شد و ادامه یافت. میتوانیم این اتهامها را به هاشمی وارد کنیم که با توجه به اینکه نفوذی که داشتید چه شد که اتفاقی نیفتاد و مقابلهای با این رفتاها نکردید به جز مهندس بازرگان که از نظر اعتقادی و فلسفی به این مسائل معترض بود چه کس دیگری به آن اعدامها اعتراض کرد.
او بیان کرد: ایدئولوژی در ۲ مقطع سپر میاندازد که یکی در برابر علم و دیگری در برابر تاریخ است کاری به غلط و درست بودن اعدامها و مصادرهها ندارم اما حرفم این است که چه کسی به این مسائل اعتراض کرد هیچ کس و میگویم از گذشتهتان فرار نکنید آن اعدامها صورت گرفت و ۹۸ درصد به جمهوری اسلامی آری گفتند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: آنچه در دوران ریاست جمهوری هاشمی صورت گرفت برخی مورد انتقاد بود که از جمله میتوان به قتلهای زنجیرهای اشاره کرد اما باید گفت تمام بررسیهایی که در خصوص قتلهای زنجیرهای که شروعش در دوره هاشمی و بقیه آن در دوران خاتمی بود ثابت نشد که هاشمی از آنها اطلاع داشته است. لذا میگویند هاشمی علم و اطلاع داشت که قرار است این اتفاقها بیفتد اما تمام تحقیقاتی که در دوران آقای خاتمی انجام دادند فقط حکم میشود به جریان خودسر در وزارت اطلاعات و سعید امامی و هیچ جایی آورده نشده که بگویند خود رئیس جمهور اطلاع داشته و یا دستوری در این زمینه صادر کرده که ترور صورت گیرد. البته هاشمی در آن زمان رئیس جمهور بود و حداقل میتوانست از وزارت اطلاعات تحقیق کند که چرا این اتفاقات در حال رخ دادن است.
او با بیان اینکه به عنوان کسی که از آقای هاشمی دفاع میکردم و خاطرخواه هاشمی رفسنجانی بودم این مطالب را میگویم، گفت: کسانی که میگویند باید هاشمی برای قتلهای زنجیرهای یقه چاک میکرد، بگویند مجلس شورای اسلامی در آن زمان چه اقدامی انجام داد حتی یک نطق پیش از دستور هم برای آن وجود ندارد. دادستان مدعیالعموم هیچ کاری انجام نداد و البته خود قبول دارم که هاشمی به عنوان رئیسجمهور باید جدیتر برخورد میکرد اما چه کسی در آن زمان به قتل زنجیرهای واکنش نشان داد.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه منتقدان میگویند هاشمی برای توسعه سیاسی، آزادی مطبوعات و آزادی زندانیان سیاسی چه کاری انجام داده بود، افزود: دو حالت میتوانیم برای هاشمی در دوران ریاست جمهوریاش در نظر بگیریم یکی اینکه اساسا به این موضوعات اعتقاد ندارد و مخالف است و هیچ میلی هم به توسعه سیاسی نداشت که البته آقای هاشمی هیچ میلی به توسعه سیاسی نداشت و سنگ آزادی مطبوعات و زندانیان سیاسی را بر سینه نمیزد اما به مسئولان هم تکلیف نمیکرد که محدودیت ایجاد کنند و یا کسی را بگیرند.
زیباکلام تاکید کرد: اما هاشمی به سازندگی علاقه و باور داشت و در اینجا میتوان گفت بها ندادن و از بین بردن متفاوت است و هاشمی اینگونه نبود.
او گفت: بر عکس آنکه در جامعه در مورد هاشمی گفته میشود من به عنوان کسی که بیشترین و تلخترین انتقادها را از هاشمی کردم، وقتی که به دیدار ایشان رفتم یک بار بیان کردم که آقای هاشمی شما در سال ۵۸ قدرت زیادی داشتید و زمانی که در نماز جمعه تهران مرگ بر بازرگان گفتند که اگر هیچ کس نداند شما میدانید که مهندس بازرگان یکی از وطنپرستترین و متدینترین افراد بود اما تنها واکنشی که نشان دادید با کمی مکث گفتید ایشان سزاوار مرگ نیست و چرخ برگشت و در همان نماز در سال ۸۸ مرگ بر هاشمی گفتند. شاید اگر در سال ۵۸ شما میایستادید در مقابل شعار مرگ بر بازرگان در سال ۸۸ مرگ بر هاشمی شنیده نمیشد.
زیباکلام با بیان اینکه بر خلاف اظهاراتی مبنی بر وجود بحران برای اصلاحات و اعتدال گفت: در مراسم اربعین آیتالله هاشمی دیدم که دهه شصتی و هفتادیهایی که باید از او فاصله داشتند چگونه حضور یافتند و بزرگترین دستاورد هاشمی به عنوان یک فرد سیاسی و دینی این بود که نهال اعتدال و میانهروی را از یک شعار تبدیل به باور کرد.
او بیان کرد: هاشمی در سال ۹۲ از مردم خواست به روحانی که ۲ میلیون بیشتر رای نمیآورد رای دهند که روحانی ۱۹ میلیون رای آورد و قبل از فوت آیت الله هاشمی در مصاحبهای گفتم که رای روحانی در ۹۶ ریزش دارد اما اکنون بعد از فوت ایشان معتقدم که با فوت هاشمی سبد رای روحانی بالا رفت و آن چیزی که در زمان تشییع پیکر آیت الله هاشمی جلوی دانشگاه تهران دیدم متوجه شدم ایشان چه جایگاهی را به وجود آورده است.