تولد جریان تازه اصولگرایی/ رادیکالهای جوان، در راه انتخابات
در دورهای که اصلاحطلبان لیستهای چندگانه خود را منتشر میکردند و اختلاف در شورای اول منجر به انحلال آن شده بود، این محمود احمدینژاد بود که لیست آبادگران را نوشت و در اوج بلاتکلیفی مردم در مقابل تعدد لیست اصلاحطلبان پیروز انتخابات تهران شد.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، شباهتهای سال ۱۳۹۵ به سال ۱۳۸۱ بسیار است. در ظاهر امر اصلاحطلبان در عرصه حضور دارند و اصولگرایان زمین را خالی کردهاند اما شاید این آرامشی قبل از طوفان است و نسل و اسم جدیدی از جناح محافظهکار در حال ظهور است.
سال ۱۳۸۱ محافظهکاران ایران که پیش از آن به نام جبهه پیروان خط امام و رهبری با هم موتلف میشدند و از فهرست جامعتین حمایت میکردند انگیزهای برای کار سیاسی نداشتند. همان زمان انتخابات شورای شهر تهران در پیش بود و صدها نفر از چهرههای برجسته اصلاحطلب میخواستند در عرصه انتخابات نقشآفرینی کنند. تصمیم محافظهکاران در آن مقطع آن بود که هزینهای برای انتخابات شورای شهر تهران پرداخت نشود. همین شد که کار انتخابات اصولگرایان به یکی از تشکلهای جوانتر که انگیزه بیشتری هم داشت سپرده شد و به این ترتیب در دورهای که اصلاحطلبان لیستهای چندگانه خود را منتشر میکردند و اختلاف در شورای اول منجر به انحلال آن شده بود، این محمود احمدینژاد بود که لیست آبادگران را نوشت و در اوج بلاتکلیفی مردم در مقابل تعدد لیست اصلاحطلبان پیروز انتخابات تهران شد. احمدینژاد بلافاصله به شهرداری تهران رفت تا در دورههای بعد ایثارگران و آبادگران همان اصولگرایانی بشوند که دو دهه در نهادهای انتخاباتی ایران حضور پررنگ یافتند.
انتخابات در دهه بعدی
آن سالها تشکلهای جدید اصولگرا با چهرههای جوان و جدید که از میان محافظهکاران سربرآورده بودند؛ شکل میگرفتند چهرههایی که دو سه سالی بعد متحدترین ستادهای انتخاباتی شهردار ناشناخته پایتخت را تشکیل میدادند.
تحرکات انتخاباتی جبهه پایداری و اصولگرایان سنتی
کمتر از هفت ماه تا برگزاری انتخابات سال ۹۶ باقیمانده اما هنوز گزینه اصلی اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری معرفی نشده است. تکلیف ستادها و حتی نامزدهای اصلی هم معرفی نشده است. یک روز قالیباف، یک روز جلیلی، یک روز ضرغامی و یک روز توکلی و نادران. برنامه فعلا این است که کسی پس زده نشود؛ باهنر روزی که احمدینژاد کمر برای رقابت با روحانی بسته بود ، از بررسی کاندیداتوری او سخن میگفت. زمانی از نیاز آنها به مصباح یزدی و حامیان احمدینژاد و وقتی دیگر از آنکه به رای زندانیان هم نیاز دارند؛ روز دیگر هم از بررسی ۳۰ گزینه اولیه، آنهم در شرایطی که نام روحانی هم آن میان بود.
هرچند اصولگرایان سنتی از یک سو و جبهه پایداری از سوی دیگر که پس از نتایج انتخابات ۹۲ و ۹۴ بیش از هر زمان دیگری در اندیشه حضور جدیتر در انتخابات بعدی هستند، به عنوان دو جریان تاثیرگذار اصولگرا تحرکاتی را آغاز کردهاند. موتلفه چندی قبل به جمعی از جوانان خود مسئولیتهای بالاتری در حزب واگذار کرد تا شاید چهره این جریان سیاسی از یک حزب پیر ناکارآمد تغییر کند.
از سویی دیگر با اینکه پیش بینی میشد با پایان یافتن زمان مسئولیت اعضای جبهه پایداری در دولت و مجلس، اعضای آن وقت بیشتری را در این مجموعه بگذرانند اما تعداد قابل توجهی از اعضای سابق شورای مرکزی آن در دوره جدید حاضر به فعالیت نشدند.
باهنر هم با این تاکید که اجماع سخت است، به یاران اصولگرایش اینگونه پیشنهاد داد که «در تهران و شهرستانها بحث انتخابات شوراهای شهر را کلید بزنید، این طرف ما هم تلاش می کنیم درخصوص انتخابات شوراها در تهران به وحدت برسیم.» با اینحال اما هنوز سازوکار این جریان برای ائتلاف حداکثری معرفی نشده و این فقدان در آستانه انتخابات شورای شهر آینده علامتهای سوال زیادی را به وجود آورده است.
در این میان جمعیت ایثارگران صرف نظر از فعالیتهای گاه و بیگاه الیاس نادران برای ریاست جمهوری هنوز فعالیتهای خود را به صورت رسمی شروع نکرده است و به خاطر سبد رای نسبتا کمی که دارد دوست دارد رهبر جریان ائتلافی باشد تا به عنوان یک حزب مستقل فعالیت کند.
در نهایت جریان بهار و جبهه یکتا نیز بعد از انصراف محمود احمدینژاد از حضور در انتخابات به نظر میرسد گزینه جدیدی ندارند و احتمالا به خاطر پروندههای مالی بعضی نزدیکان احمدینژاد فرصت کمتری برای عرضه اندام در عرصه سیاسی داشته باشند.
حامیان قالیباف و تلاش برای حفظ وضع موجود
در تهران، قالیباف و حامیان او سعی دارند وضعیت موجود در شهرداری را حفظ کنند، به طوری که نود درصد اعضای جمعیت پیشرفت و عدالت از مدیران ارشد شهرداری تهران هستند. مشکل اینجاست که حامیان شهردار، با مخالفتهای کم و زیاد روبرو هستند. چه آنکه جبهه پایداری سیاستهای مالی شهرداری را نمیپسندد. اصولگرایان سنتی هم سیاستهای فرهنگی آن را دوست ندارند. اما با این حال هنوز آستینی بالا زده نشده است و به نظر میرسد ریزش صندلیهای اصولگرایان در پارلمان، رونق را از فعالیت سیاسی در تهران نیز برده است.
جای خالی ائتلاف در مجلس
در مجلس نیز اصولگرایان هنوز فراکسیونی تشکیل ندادهاند. ائتلاف حامیان لاریجانی که توانست او را به صدر مجلس بنشاند هم بعد از پایان کار، فعالیت خود را کاهش داده است اما این ائتلاف نیز نماد تفکر اصولگرایی نیست. ترکیبی که یک سوی آن جلالی و بهروز نعمتی و البته لاریجانی قرار دارند که حامی برجام محسوب میشوند و سوی دیگر آن کریمی قدوسی و حاجیدلیگانی قرار دارند که با شعار علیه برجام وارد مجلس شدند و این یکی از چند تناقض فراکسیونی است که هنوز تشکیل نشده است و اساسنامهای ندارد.
رادیکالهای جوان، سخنرانان جدید
از سوی دیگر چهرههای جوان و ناشناختهتر اصولگرا چندی است شهر به شهر میگردند و سخنرانی میکنند و از طرفداران خود میخواهند برای دعوت سخنران با هسته مرکزی در تهران هماهنگ باشند.
در این دوران بیتشکل بودن باید دید آیا جریان جدیدی از میان طیف کثیرالاسم اصولگرایان، محافظهکاران، جناح راست، آبادگران، اقتدارگرایان، حامیان ارزشها و.... متولد میشود؟