جابر انصاری:
وزارت امور خارجه بدون گفتوگو کاری نمیتواند انجام بدهد
سخنگوی وزارت امور خارجه، توجه به جنبه تربیتی و آموزشی در زمینه گفتوگو را از ویژگیهای مسابقات مناظره دانشجویان دانست.
به گزارش ایلنا، حسین جابر انصاری در مورد مناظره و گفتوگو اظهار کرد: فکر میکنم موضوع گفتوگو را میشود از سه زاویه نگاه کرد؛ زاویه سیاسی به این معنا که سیاست کشور توجه به گفتوگو داشته باشد و بسیاری از افراد ممکن است در جامعه بگویند این مسئله یک موضوع سیاسی است و مربوط به ساختارهای قدرت، سیاستهای دولتها و ارادۀ سیاسی است. این جزئی از واقعیت را بازتاب میدهد و درست هم هست. به همین دلیل در دورانها و دولتهای مختلف این وضعیت در جامعه ما با فراز و نشیب مواجه است. یعنی تأثیرگذاری عنصر سیاسی موضوعی است که جزئی از آن مربوط به ساختارهای قدرت است. جزئی از آن فرهنگ سیاسی و نوع نگرشهای مسئولان کشور است و قالبهایی که با موضوع روبهرو میشوند وقوع رویکردهای جریانها، شخصیتها، گروهها و نهادهای قدرت است اینها هست ولی همه نیست بلکه یک جزء از موضوع میباشد.
وی بخش دیگر گفتوگو را نگاه فرهنگی به معنای ریشههای فرهنگی و اندیشهای و فکری تاریخی مرتبط با جامعۀ ایران و ملت ایران دانست و گفت: همه ما که امروز در جامعه نفس میکشیم هر کدام به نحوی تأثیر داریم و این هم جزئی از موضوع است و نباید مورد غفلت واقع شود. در واقع همه چیز نباید به سیاست فرو کاسته شود. چون تصویر دقیق و کاملی ارائه نمیدهد. جزئی از این مسائل مربوط به شاخصههای تاریخی و فرهنگی جامعۀ ایرانی و تجربیات تاریخی است.
وی ادامه داد: بنده جز سومی را هم مطرح میکنم که بسیاری اوقات مغفول میماند. چیزی که در طرح شما به دقت مورد توجه قرار گرفته بُعد تربیتی، آموزشی و ممارستی این موضوع است. در واقع گفتوگو هم یک مسئله سیاسی است، هم ریشههای فرهنگی مناسب و مستعد خودش را نیاز دارد و هم نیاز به تجربه و ممارست و آموختن دارد.
سخنگوی وزارت امور خارجه افزود: وقتی در جامعه آسیبشناسی میکنیم، همه متمرکز میشویم روی عنصر اول و تمام کاستیهای خودمان را مرتبط با آن میدانیم. این درست است که جنبهای به دلیل اهمیت و تأثیرگذاری ساختارهای کلان سیاسی و شخصیتهای سیاسی مد نظر قرار دارند امّا همه واقعیت را بازتاب نمیدهد. بسیاری از اوقات ممکن است ما نتوانیم ساختارهای سیاسی یا نگرشهای کلان سیاسی را الزاماً یا به سرعت تغییر بدهیم. این یک عملیات زمانبر است.
وی با تأکید بر ضلع سوم اظهار کرد: فقط این نیست که بلاغ سیاسی صادر کنیم یعنی یکی ابلاغ کند که گفتوگو خوب است یا یکی بگوید که من معتقدم که باید بشود و یا تسهیلات فراهم بکند. این کافی نیست .یکی از عللی که ما با حرکتهای فراز و نشیبی در تاریخ معاصرمان از مشروطه تا به امروز مواجه هستیم دقیقا همین است که ما به عنوان امر ممارستی، تجربهای و آموختنی به این موضوعات کمتر فکر کردیم. بیشتر در قالب سیاسی به موضوع نگاه میکنیم. تا یک دریچهای باز میشود میخواهیم همه کارهایمان را تمام کنیم و در واقع یک شبه ره صد ساله را برویم و همه چیز را به هم بزنیم چون وقتی فقط از مدخل سیاست به موضوع نگاه میشود خیلی مسائل پیش میآید که تأمل برایش وجود ندارد و این، همه معادلات را به هم میزند لذا ما در تاریخ معاصر میبینیم که یک قدم به جلو میرویم و بعداً دو قدم به عقب بر میگردیم. چون بازی همدیگر را به هم میزنیم.
وی افزود: این زاویهای که در طرح شماست و به موضوع آموختن و تجربه تاکید میکنید، به نظرم زاویۀ بسیار حائز اهمیتی است ما همه باید یاد بگیریم، حتی مشکلی که ما در جامعه مان داریم این است که کسانی که شعار گفتوگو میدهند گاه یا بسیاری از اوقات خود اهل گفتوگو نیستند. تجربۀ درست گفتوگو کردن را ندارند و یا نیاموختهاند در واقع شعاری میدهند ولی ملزومات و مقتضیات آن شعار را خودشان هم به آن، نه این که در ذهن باور نداشته باشند ولی در عینیت واقعیت خودشان نمیتوانندبه آن ملتزم باشند. چرا؟ چون یاد نگرفتهایم یعنی موضوع را به شکل کتابی و کافهای و روشنفکری پسندیدیم نه به شکل ممارستی. این کاری که شما کردید به نظر من مهمترین بُعد اهمیت آن این است که به موضوع کاربردیتر و به عنوان امر تجربی و آموختنی نگاه میکنید که همه ما نیاز داریم به این آموختن.
جابرانصاری با اشاره به نقش وزارت امور خارجه و رابطه آن با گفتوگو اظهار کرد: به هرحال وزارت خارجه و سیاست خارجی از ابعاد و موضوعاتی است که نمیتواند بدون ابتناء بر گفتوگو پیش برود و خیلی جاهای دیگر ممکن است گفته بشودکه ما کارمان را انجام میدهیم و کاری با گفتوگوها نداریم ولی اصلاً وزارت امور خارجه بدون گفتوگو کردن هیچ کاری نمیتواند انجام بدهد؛ لذا جزء اساسی و بنیادین کار وزارت امور خارجه که با ذات و هویت این ساختار ارتباط دارد مفهوم گفتوگوست. کار وزارت امور خارجه تعامل با دنیای خارج و گفتوگو کردن است البته به این معنا نیست که وزارت امور خارجه فقط از گفتوگو استفاده میکند تمام ظرفیتهای قدرت ملی و اقتدار ملی توسط وزارت امور خارجه مورد استفاده قرار میگیرد امّا مکانیزمی که بروز پیدا میکند از روش گفتوگو است و این اجتنابناپذیر است. یعنی ما در این گفتوگوها با کسانی نشستیم که دشمنترین دشمنان ما بودند و در تعریف ما همچنان همینگونه است چیزی در تعریف عوض نشده امّا وقتی وزارت امور خارجه مأمور کار کردن میشود ابزار و روشی که استفاده میکند گفتوگو کردن است یعنی ابزار اساسی وزارت امور خارجه برای پیگیری اهداف ملی و سیاستهای ملی کشور گفتوگو است؛ لذا مفهوم گفتوگو در واقع نان شب و روز وزارت امور خارجه است، روش و اسلوب اساسی کار وزارت امور خارجه است البته در این روش طبیعتاً از همه ظرفیتهای اقتدار و قدرت ملی استفاده میشود، ما در خلاء مذاکره نمیکنیم در دنیای واقعیتها همه کشورها که وقتی مذاکره میکنند و گفتوگو میکنند از قدرت خودشان استفاده میکنند ولی با مکانیزم گفتوگویی به عنوان یکی از مکانیزمهای اساسی. میشود از این روش و از این تجربۀ وزارت امور خارجه در سطوح داخلی و ملی هم طبیعتاً استفاده کرد، هم در سطح ممارستی و تجربی و هم در سطح فرهنگسازی که در ضلع دوم آن مثلث است. این ظرفیت را شاید بشود استثمار کرد و به کار گرفت گرچه ما داریم کار خودمان را انجام میدهیم، کار ما این نیست، کار ما متوجه خارج کشور است و متوجه داخل نمیشود اما اینکه مؤسساتی مانند جهاد دانشگاهی از این موضوع استفاده بکنند هم به عنوان فرهنگسازی و هم در جنبه هایی در موضوع تجربی، ممارستی و آموختنی آن، این یک امر طبیعی است.
وی در پایان با اشاره به موضوعات مورد بحث در مسابقات گفت: در موضوعاتی که به گفتوگو میگذارید می توان از برخی عناوین مهم که هم در فرهنگسازی وهم تجربۀ آموختن برای دانشجویان بسیار حائز اهمیت است مورد توجه قرار بگیرد. یکی از مشکلات ما در بُعد فرهنگسازی و آموختن این است که خودمان را در قالب تجربۀ معاصر ایران و تجربۀ ما با قدرتهای خارجی به طور مشخص در دورۀ اخیر و معاصر با انگلستان و روسیه به عنوان دو قدرت استعماری که دخالت در امور ایران داشتند در آن دوره و بعد هم آمریکا و تجربۀ تلخ با آنها به یک نحوی بسته بودند و کمتر توجه تعاملی با دنیا داشتند را درون همه ما چه جامعه، چه نخبگان غیر رسمی و نخبگان رسمی ما تزریق کردند.
وی افزود: یافتن آن نقطه اعتدال مهم است یعنی حفظ استقلال به دلیل تجربۀ تلخ سدههای اخیر به ویژه دوران معاصر اولویت ملی ملت ایران و نخبگان ایران است اما در کنار آن یافتن راه تعامل با دنیا و در واقع نقطه تعادل مابین این دو خواسته شاید در کنار همتها و اولویتهای ما بتواند تعریف بشود. از این زاویه اگر بتوانید در موضوعاتی که به بحث میگذارید این سنخ موضوعات هم که مرتبط با سیاست خارجه میشود مورد توجه قرار بگیرد و به نظرم قابل طرح میباشد.