خبرگزاری کار ایران

سبحانی:

یک حکومت موفق باید ارزیابی دقیقی از خود، رقیب و دشمن داشته باشد/ خطای محاسباتی از خود دشمن خطرناک‌تر است

یک حکومت موفق باید ارزیابی دقیقی از خود، رقیب و دشمن داشته باشد/ خطای محاسباتی از خود دشمن خطرناک‌تر است
کد خبر : ۱۵۷۱۱۵۶

دیپلمات با سابقه وزرات امور خارجه گفت: باید به این سوال فکر کرد که آیا مسائل منطقه را باید جداگانه بررسی کنیم یا نه. یک حکومت موفق باید ارزیابی دقیقی از خود، رقیب و دشمن داشته باشد و نقشه راهش بر اساس این ارزیابی‌ها مشخص باشد. در غیر این صورت، دچار خطای محاسبه خواهد شد که این خطرناک‌تر از خود دشمن است.

محمدعلی سبحانی‌ سفیر پیشین ایران در قطر، اردن و لبنان در نشستی تحلیلی در رابطه با تحولات اخیر سوریه و نقش ایران در تغییرات به وجود آمده در خاورمیانه، گفت: واقعیت این است که انقلاب ایران توانست حرکتی بزرگ در سطح منطقه ایجاد کند. از جمله در موضوع فلسطین که سوژه اصلی ملت‌ها بود. این امید در لبنان و فلسطین اتفاقاتی را رقم زد. گروه‌هایی که تشکیل شدند، به این معنا نبودند که به شکل کنونی باشند. من یادم می‌آید سال ۱۳۶۱ بعد از فتح خرمشهر، من کارمند وزارت خارجه بودم و معاون اداره سیاسی. از من خواسته شد که به لبنان بروم. وقتی می‌خواستند نیرو بفرستند، حکمی هم به ما دادند که نماینده وزارت خارجه در آنجا باشم. در واقع، جنگ به مفهوم واقعی تمام شده بود و امکان جایگزینی نیرو برای ادامه جنگ نیاز به زمان داشت.

وی ادامه داد: به‌خاطر اینکه جنگ، تمام زیرساخت‌های حکومت حافظ اسد را نابود کرده بود، اسرائیل عملاً ادامه‌ی کار را به خروج یازده‌هزار نیروی مسلح فلسطینی به رهبری یاسر عرفات از لبنان موکول کرده بود. این نیروها به تونس رفتند و در این میان، دو سوم از خاک لبنان تحت کنترل گروه‌های مختلف قرار گرفت. در واقع، مرز اسرائیل به‌ویژه در جنگ ۱۹۷۱ نیز دستخوش تغییراتی شد. در آن زمان، قدرت عرفات از ملک حسین در اردن بیشتر بود و او با تانک‌هایش در بیابان‌ها حرکت می‌کرد. اسرائیل و اردن نیز درگیر جنگ بودند. 

سبحانی عنوان کرد: عرفات پس از خروج از اردن به لبنان آمد و برای یازده سال در لبنان باقی ماند و از آنجا به تونس رفت. این تحولات همزمان با ورود امام خمینی به ایران بود به یاد می‌آورم که امام خمینی فرمان دادند که تمامی نیروها را برگردانند و تنها چند نفر برای آموزش باقی بگذارند تا خودشان از کشورشان دفاع کنند. حزب‌الله در این فضا شکل گرفت و شورای حزب‌الله تأسیس شد. این شورا هماهنگی‌های لازم را انجام داد و مدت‌ها قبل از تأسیس رسمی حزب‌الله، آنها مبارزات خود را آغاز کردند و در این فرآیند، تعدادی از نیروهای اسرائیلی نیز از لبنان خارج شدند. من در زمان جنگ ۲۰۰۶ سفیر بودم و حس خوبی از شرایط لبنان داشتم. اسرائیل در آن مقطع به‌دلیل فشارهایی که وجود داشت، از لبنان عقب‌نشینی کرد. اما هیچ توافق رسمی‌ای صورت نگرفت و تنها قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل پذیرفته شد.

این دیپلمات با سابقه با بیان اینکه از آن زمان به بعد، حزب‌الله به تدریج در ساختار سیاسی لبنان جایگاهی پیدا کرد و با نمایندگان و وزرای خود در مجلس و دولت فعال شد، گفت: رفتار حزب‌الله بر اساس خواسته‌های ملی و حمایت از سرزمین لبنان شکل گرفت. حزب‌الله همچنین به فلسطین نگاه حمایتی دارد و تفکری در این زمینه دنبال می‌کند. جنگ‌ها در فلسطین همواره با تغییرات همراه بوده و تا سال ۲۰۱۴ دو رویداد مهم رخ داد. یکی از این رویدادها، انتفاضه بود که به گفت‌وگوهای صلح منجر شد و عرفات را به کرانه باختری بازگرداند. بر اساس این گفت‌وگوها، کمیته‌هایی تشکیل شد تا مسائل مرزها، مهاجرین، شهرک‌ها و هویت‌ها را با اسرائیل به نتیجه برسانند، اما اسرائیل هرگز این توافقات را نپذیرفت. در این شرایط، انتخابات در فلسطین برگزار شد و حماس به اکثریت رسید. اینکه امکان کنار زدن دولت خودگردان وجود نداشت، حقیقتی است. درست است که حماس در انتخابات اکثریت را به‌دست آورد، اما مصلحتی که همه قبول داشتند این بود که حماس به غزه برود و آنجا دولتی تشکیل دهد. دولت خودگردان به رهبری محمود عباس هم به مبارزات خود ادامه داد، اما هیچ‌گاه نتوانست به همان اندازه که حماس مورد حمایت قرار می‌گرفت، توانایی و تحمل لازم را داشته باشد.

وی افزود: حوادث اکتبر و شیوه‌های مختلف مقاومت نشان‌دهنده شرایط پیچیده‌ای است که فلسطینی‌ها با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. مردم فلسطین با مشکلات و چالش‌های فراوانی روبرو هستند و این حق آنهاست که در برابر اشغالگری ایستادگی کنند. عملیات ۷ اکتبر تأثیر عمیقی بر معادلات منطقه‌ای گذاشت. اسرائیل و آمریکا نمی‌توانستند چنین اقدامی را تحمل کنند و این تغییرات معادله را به‌طور کلی دگرگون کرد. وقتی حماس آن حمله گسترده را انجام داد، معادله یک روز قبل به‌کلی عوض شد و احساس شکست در بین شهروندان اسرائیلی به‌طور جدی ایجاد شد.

سبحانی با اشاره به این موضوع که اسرائیل به دنبال تغییر معادله است و این بر کسی پوشیده نیست، عنوان کرد: آن‌ها سعی کرده‌اند با عملیات‌های محدود و آتش‌بس‌های موقت، معادله را به وضعیت پیشین برگردانند. به‌ویژه در جنگ ۳۳ روزه، اسرائیل تلاش داشت که به نسبت تعداد کشته‌ها، معادله را به نفع خود تغییر دهد. حال، با توجه به حوادث اخیر، ممکن است به توافقاتی نزدیک شویم تا وضعیت معادله‌ای که مطرح کردم، تعیین تکلیف شود. این اتفاقات به لبنان نیز ارتباط دارد و من قضاوت نمی‌کنم.

این تحلیل‌گر مسائل خاورمیانه بیان کرد: اگر می‌خواستم تنها درباره لبنان صحبت کنم، نکات زیادی برای بیان وجود دارد. در زمان جنگ لبنان من بر این باور بودم که تحت هیچ شرایطی نباید با اسرائیل وارد جنگ شد؛ این از آموزه‌های امام است. آقای دکتر ولایتی در جلسه‌ای در وزارت خارجه فرمودند که امام، زمانی که نیروها بر اساس این مبنا به میدان رفتند، سوال کرده بودند: «شما چه می‌دانید دارید چه کار می‌کنید؟» این جمله به امام نسبت داده می‌شود و من آن را از آقای ولایتی نقل می‌کنم. این منطق صحیحی است؛ اگر قرار است در جنگی این چنین آسیب ببینید، نباید وارد آن شوید.  من از این مباحث فراتر می‌روم؛ من به دنبال پیروزی هستم و نه شکست. به هر حال، این اتفاق در لبنان لطمه بزرگی وارد کرد. باید بسیار مراقب حزب‌الله می‌بودیم؛ نفوذی هنوز هم وجود دارد.

سبحانی یادآور شد: اگر فرض کنیم که من یکی از افراد تصمیم‌گیر در اتاق تصمیم‌گیری بودم، در ذهنم می‌گذشت که این خبرها چگونه منتشر شده‌اند. چگونه ممکن است سید حسن نصرالله که من از نزدیک می‌دانم چقدر مراقبت‌های عجیب و غریبی در موردش وجود داشت، چنین وضعیتی برایش پیش آمده باشد؟ چطور ممکن است که او شش بار برای یک تصمیم‌گیری افراد را می‌فرستد و برمی‌گردد، در حالی که من شاید صد بار این موضوع را تکرار کرده‌ام؟ آموزشی که از سید حسن دریافت کردم این بود که امکان ندارد فرد مناسبی برای انجام یک کار پیدا نشود.

وی افزود: این‌که اینجا چگونه پیش آمده، ساختمان چگونه ساخته شده و نیروها به چه نحوی آماده شده‌اند، همواره برای او اهمیت داشت، اما کافی نبود. همیشه باید با دقت و صبر عمل کرد.  برای حفظ حزب‌الله هر دستی را باید بپذیریم. اگر ما هر دستی را نپذیریم، این وضعیت ادامه خواهد یافت و به آتش‌بس نخواهیم رسید. همان‌طور که مشاهده کردید، اسرائیلی‌ها بسیار به تأخیر انداختند و آن را هم زیر پا می‌گذارند.

این دیپلمات سابق وزرات امور خارجه در خصوص سریال وقایع خاورمیانه در یکسال اخیر، بیان کرد: اگر بخواهیم ارتباط این سریال را در نظر بگیریم، تصوری از مراحل بعدی آن ندارم.فلسطینی‌ها خودشان می‌خواهند به دشمنانشان ضربه بزنند، اما به‌طور محکم و کارآمد. 

وی در تشریح شرایط روز سوریه، گفت: در حال حاضر، وضعیت در سوریه به گونه‌ای است که گروه‌های اسلام‌گرا در آنجا در حال حکومت هستند و رفتارشان به طور کامل متفاوت است. من در همان شب اول یا دوم که فشارها افزایش یافته بود، اولین سوال را مطرح کردم و کل حرفم این بود که من قضاوتی درباره آنها نمی‌کنم و خودشان بهتر می‌دانند. اما سوالی دارم که بارها در جلسات مختلف مطرح کرده‌ام: آیا برای خروج از این وضعیت، فکری کرده‌اید یا نه؟ اگر برای یک نیروی سیاسی یا نظامی، برنامه‌ای برای خروج وجود نداشته باشد، طوفان آغاز می‌شود اما پس از آن هیچ‌گونه ارزیابی و برنامه‌ای برای ادامه وجود ندارد و این بسیار دشوار است. 

سبحانی با طرح این پرسش که چه اتفاقی افتاد که ما امروز نمیتوانیم در لبنان عملیاتی داشته باشیم، گفت: در مورد سوریه، اگرچه ممکن است ورود من به این بحث ناقص به نظر برسد، اما خواستم تحلیلم را از این وضعیت ارائه دهم. اکنون به این سوال می‌پردازم که چه اتفاقی افتاده است که امکان هرگونه عملیات در لبنان وجود ندارد. برخی می‌گویند که عملیات در حال انجام است و برخی دیگر بر این باورند که کم است، اما من در این زمینه ورود نمی‌کنم. زیرا زمانی که به بعلبک رفتم، متوجه شدم که وضعیت به گونه‌ای نیست که بتوان به راحتی عمل کرد.

وی ادامه داد: در حال حاضر، در بحث سوریه، باید ارتباط این مسائل را با یکدیگر بررسی کنیم و به عنوان هشدار و مشورت به نظام بپردازیم. اگر کسی بخواهد تصمیمی بگیرد، باید بداند که اقداماتی که انجام می‌دهد باید رقیبش را آسیب‌پذیر کند. در حال حاضر، در سوریه نمی‌توان با تجهیزات و نیروهای کافی عملیات انجام داد. دبیرکل جدید حزب‌الله، آقای شیخ نعیم قاسم، اخیراً سخنرانی منطقی و خوبی داشت که بر نیازهای مردم لبنان و ضرورت مقاومت تأکید کرد. مقاومت در هر شرایطی باید ادامه یابد و به هیچ وجه نمی‌توان به ضعف آن فکر کرد.

این تحلیل‌گر مسائل منطقه عنوان کرد: باید به این سوال فکر کرد که آیا مسائل منطقه را باید جداگانه بررسی کنیم یا نه. یک حکومت موفق باید ارزیابی دقیقی از خود، رقیب و دشمن داشته باشد و نقشه راهش بر اساس این ارزیابی‌ها مشخص باشد. در غیر این صورت، دچار خطای محاسبه خواهد شد که این خطرناک‌تر از خود دشمن است. این خطای محاسبه، در برابر غیرمنتظره‌ها شما را قرار می‌دهد و به همین دلیل است که در سوریه شاهد چنین وضعیتی بودیم. در سال‌های گذشته، اتفاقات مهمی نظیر جنگ سی‌و‌سه روزه و جنگ بیست‌ودو روزه در غزه رخ داد که همگی از اهمیت بالایی برخوردار بودند. 

سبحانی با اشاره به تحولات سوریه، به ویژه در مورد گروه‌های اسلام‌گرا، گفت: تنها در سوریه شاهد حضور فعال اخوان‌المسلمین بودیم. در دیگر کشورها، نظیر مصر، جوانی به نام احمد ماهر، با راه‌اندازی یک حرکت فیسبوکی، جمعیت را به میدان تحریر کشاند و حکومت حسنی مبارک را سرنگون کرد. این جوانان بدون سازمان‌دهی مشخصی، موفق به ایجاد تغییر شدند؛ موضوعی که خود به عنوان یک تجربه مهم ارزیابی می‌شود. اخوان المسلمین که از قدرت تشکیلاتی قابل توجهی برخوردار بود، حدود پنجاه درصد از مساجد را در اختیار داشت و ده‌ها موسسه دانشگاهی و آموزشی تحت کنترل آنان بود. این گروه، با سوار شدن بر موج اعتراضات، در سال ۲۰۱۱ توانستند نقش موثری ایفا کنند. به نظر من، این تحولات در چارچوب تغییرات بزرگ‌تری قرار دارد که پس از سقوط شوروی در سال ۱۹۹۱ آغاز شد.

این دیپلمات با سابقه وزرات امور خارجه، تصریح کرد: سقوط شوروی، موجی از تحرکات سیاسی را در کشورهای اروپای شرقی و جمهوری‌های تازه استقلال‌یافته به همراه داشت. این تحولات به آسیای مرکزی و همچنین آمریکای لاتین و آفریقا سرایت کرد. در آفریقا، شخصیت‌هایی چون نلسون ماندلا توانستند با برگزاری انتخابات، تحولات عظیمی را رقم بزنند. تحولات بهار عربی نیز به نوعی به این جریان‌ها مرتبط است. در سوریه، یک نوجوان در شهر درعا با نمایش تئاتری، حاکم را به عنوان فردی ظالم معرفی کرد و این امر موجب بروز تظاهراتی شد که به سرعت در سراسر کشور گسترش یافت. اما متاسفانه، واکنش حکومت به این تظاهرات، استفاده از خشونت و سرکوب بود. با توجه به تجارب گذشته، به نظر می‌رسد که ما در ارزیابی وضعیت سوریه دچار اشتباهات راهبردی شدیم. در این شرایط، لازم است که سیاست‌گذاران به دقت ارزیابی‌های لازم را انجام دهند تا از خطاهای محاسباتی جلوگیری شود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز