خبرگزاری کار ایران

خسروشاهین در گفت‌وگو با ایلنا:

توافق ایران و آمریکا بر سر فروش نفت، بخشی از پروسه محدودسازی تنش ایالات متحده است

توافق ایران و آمریکا بر سر فروش نفت، بخشی از پروسه محدودسازی تنش ایالات متحده است
کد خبر : ۱۳۹۲۶۲۱

با نزدیک شدن به ۱۸ اکتبر، زمان به زیان احیای برجام حرکت می‌کند

تحلیلگر مسائل بین‌الملل گفت: وقتی ما به زمان انتقال و دوره انتقالی برجام یعنی ۱۸ اکتبر نزدیک می‌شویم؛ یک فصل جدید یا چهارمین زمان کلیدی برنامه جامع اقدام مشترک آغاز می‌شود و بر پایه این زمان‌بندی، طرفین تعهداتی را پذیرفتند که باید براساس آن زمان‌بندی در ۱۸ اکتبر انجام دهند، اگر این توافقات عملیاتی نشود، اتفاقی که پیش خواهد آمد این است، حتی اگر مذاکرات هسته‌ای برای توافق آغاز شود، ایران مطالبات افزون‌تری از طرف مقابل خواهد داشت. یعنی مذاکرات بعد از ۱۸ اکتبر صرفا بر سر لغو یا رفع تحریم‌های قبل از ۱۸ اکتبر نیست. لغو یا تعلیق تحریم‌هایی که برپایه قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام قرار بود در ۱۸ اکتبر انجام شود به لیست تحریم‌های قبلی اضافه خواهد شد و همین مسأله می‌تواند منجر به پیچیده‌تر شدن مذاکرات و همچنین آینده و چشم‌انداز برجام شود

هادی خسروشاهین تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به این سوال که بعد از توافق ایران با آمریکا بر سر تبادل زندانیان دوتابعیتی و آزادی پول‌های بلوکه شده، بلومبرگ در گزارشی ادعا کرد که توافق جدید ایران و آمریکا بر سر فروش نفت است تحلیل شما درباره این اتفاق چیست، گفت: آمریکایی‌ها قبل از ورود به مذاکرات محرمانه مسقط در ماه می، یک تصویر و برداشتی از شرایط منطقه داشتند که برپایه همان تصورات، در حوزه دیپلماسی با ایران به اقدامات اضطراری دست زدند. تصویری که مقامات آمریکایی داشتند این بود که با توجه به پیشرفت‌های غیرقابل برگشت در برنامه هسته‌ای ایران، برنامه غنی‌سازی ۶۰ درصد و حتی بیشتر از آن در برنامه ایران دیده می‌شود. از طرف دیگر با بحران‌هایی که در حوزه منطقه‌ای و بی‌ثباتی‌هایی که در حوزه ترتیبات امنیتی منطقه مشاهده شد، گروه بین‌المللی بحران در ماه می گزارشی درباره فهرست یا لیست محرک‌هایی در منطقه خاورمیانه که ۵ منطقه بحرانی و حاد را نشان می‌دهد که احتمال دارد در مورد آن یک اتفاق یا تصادف اتفاقی منجر به یک درگیری بزرگ شود، منتشر کرد.

وی در ادامه گفت: برپایه آن، آقای برت مک‌گورک در دستگاه امنیت ملی کاخ سفید آمریکا طرحی را تحت‌ عنوان تحت محدودسازی تنش پیش برد که در کمترین زمان ممکن آمریکایی‌ها بتوانند تنش‌ها را با تهران مهار و کنترل کرده و به نوعی از وقوع بحرانی که قابل مدیریت نخواهد بود جلوگیری کنند. به همین دلیل در پروسه‌ محدودسازی تنش، المان‌هایی را مورد توجه قرار دادند که بخشی از آن به مبادله زندانیان و بخش دیگری از آن به توافق هسته‌ای با ایران یا بهتر است بگوییم محدود کردن تنش‌ها در حوزه برنامه هسته‌ای ایران برمی‌گشت. در بخش دیگر از آن پروژه به موضوع ترتیبات امنیتی منطقه می‌توان اشاره کرد. پلن آمریکایی‌ها این بود که برای محقق کردن این اقدامات باید امتیازاتی را در جهت محدودسازی تنش به طرف ایرانی پرداخت یا واگذار کنند که بخشی از این امتیازات به اموال بلوکه‌شده ایران مربوط می‌شود که ارزش‌گذاری‌ آن حدود ۲۰ میلیارد دلار بود که در جاهای مختلف این اموال پراکنده شده بود و بخش دیگر به صادرات نفتی ایران برمی‌گشت که البته از زمانی که آقای بایدن در کاخ سفید حضور پیدا کرد، به نظر می‌رسد که وزارت خزانه‌داری آمریکا و اوفک تصمیم گرفتند که بخش مربوط به تحریم‌های انرژی ایران را به ویژه در حوزه صادرات نفت کمی با تسامح بیشتر اجرا و اعمال کنند.

این کارشناس مسائل بین‌الملل تصریح کرد: اما در قالب جدید به نظر می‌آید که آمریکایی‌ها تمایل خودشان را نشان دادند که این سهم‌گیری را در حوزه صادرات نفت ایران افزایش دهند. بنابراین به نظر می‌رسد در این توافق غیررسمی که بین ایران و آمریکا انجام شد، یک بخشی از امتیازاتی که آمریکایی‌ها دادند مربوط به اموال بلوکه‌شده ایران است که در ازای همکاری ایران با آژانس، بخش‌های مهمی از اموال بلوکه‌شده ما در عراق آزاد می‌شود و بهتر است بگوییم بر پایه آن اموال، بدهی‌های ایران به سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی پرداخت می‌شود. در ازای تبادل زندانیان و کاهش سرعت غنی‌سازی ۶۰ درصد نیز آمریکایی‌ها تصمیم می‌گیرند اموال بلوکه‌ شده ایران در کره‌جنوبی یا سایر نقاط جهان که  ممکن است بخشی‌ از آن در ژاپن یا هند هم باشد، در دستور کار آزادی آن قرار بگیرد. 

خسروشاهین در پاسخ به این سوال آقای گروسی هم در ادعای اخیر خود اعلام کردند که ایران سلاح هسته‌ای ندارد و ظرفیت هسته‌ای خود را نیز کاهش داده است. آیا این موضوع را می‌توان در راستای توافق نانوشته یا غیررسمی بین ایران و آمریکا قلمداد کرد، گفت: همان‌طور که گفته شد، بخشی از توافق غیررسمی میان ایران و آمریکا به همکاری‌ها بین ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برمی‌گردد. یعنی در ازای چنین همکاری‌های محدود، موردی و موضعی ایالات متحده آمریکا پذیرفته است که در ازای همکاری ایران با آژانس از صدور قطعنامه‌ها در شورای حکام خودداری کرده و دوم پاداش چنین اقداماتی از سوی ایران را در حوزه آزادسازی اموال بلوکه‌شده و همچنین تسهیل بیشتر صادرات نفتی نشان بدهد. بخش مهمی از پروسه محدودسازی تنش به این مقوله برمی‌گردد.

وی در پاسخ به این سوال که سناریوی پیش رو و گام بعدی که ممکن است برای توافق ایران و آمریکا برداشته شود چیست، گفت: در حال حاضر موضوعی که وجود دارد این است که دولت بایدن یا مشاوران امنیت ملی او تصور می‌کنند، ممکن است در حرکت دولت به سمت احیای توافق هسته‌ای، با توجه به اینکه دولت آمریکا وارد فصل انتخاباتی می‌شود هزینه‌های زیادی را به وجود بیاورند. به ویژه آنکه به نظر می‌رسد نشانه‌هایی مبنی بر پیگیری پروسه استیضاح آقای بایدن از سوی جمهوری‌خواهان نیز وجود دارد. بنابراین شاید آمریکایی‌ها با اعلام یکسری توافقات غیررسمی یا علنی کردن آن به نوعی فضای سیاسی در درون ایالات‌متحده آمریکا را مورد سنجش قرار می‌دهند که ببینند در قبال تبادل زندانیان یا تعامل با ایران حزب دموکرات مقابل چهره‌های مخالف در درون حزب خود مثل آقای منندز، رئیس کمیته روابط خارجی سنا، چه واکنش‌ها و فیدبک‌هایی از آن طرف می‌گیرند.

این کارشناس مسائل سیاست خارجی افزود: اما نظر دیگری در این میان وجود دارد که اگر آمریکایی‌ها بخواهند توافق غیررسمی را تا حداقل نوامبر ۲۰۲۴ یعنی زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ادامه دهند، ممکن است ما شاهد فرآیندهای برگشت‌پذیر در روابط بین تهران و واشنگتن باشیم. یعنی ممکن است به دلیل ویژگی‌ها یا مختصات وضعیت منطقه و همچنین برنامه هسته‌ای ایران دوباره تنش‌ها در نبود یک توافق رسمی و گسترده‌تر برگردد. بنابراین به نظر می‌آید که اتحادیه اروپا و برخی از کشورهای اروپایی به طور مثال شاید فرانسوی‌ها طرح توافق را در نظر داشته باشند و آن را دنبال کنند. اما نکته مهم این است که هرچقدر که ما به سمت جلو حرکت می‌کنیم، زمان به زیان احیای برجام حرکت می‌کند.

وی تصریح کرد: به ویژه وقتی ما به زمان انتقال و دوره انتقالی برجام یعنی ۱۸ اکتبر نزدیک می‌شویم؛ چون یک فصل جدید یا چهارمین زمان کلیدی برنامه جامع اقدام مشترک آغاز می‌شود و بر پایه این زمان‌بندی، طرفین تعهداتی را پذیرفتند که باید براساس آن زمان‌بندی در ۱۸ اکتبر انجام دهند، اگر این توافقات عملیاتی نشود، اتفاقی که پیش خواهد آمد این است، حتی اگر مذاکرات هسته‌ای برای توافق آغاز شود، ایران مطالبات افزون‌تری از طرف مقابل خواهد داشت. یعنی مذاکرات بعد از ۱۸ اکتبر صرفا بر سر لغو یا رفع تحریم‌های قبل از ۱۸ اکتبر نیست. لغو یا تعلیق تحریم‌هایی که برپایه قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام قرار بود در ۱۸ اکتبر انجام شود به لیست تحریم‌های قبلی اضافه خواهد شد و همین مسأله می‌تواند منجر به پیچیده‌تر شدن مذاکرات و همچنین آینده و چشم‌انداز برجام شود. ضمن اینکه روز انتقالی منوط به دومین گزارش مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، تحت عنوان گزارش نتیجه‌گیری گسترده‌تر است که اولین گزارش را مدیرکل وقت آژانس بین المللی انرژی اتمی قبل از اجرای برجام در ۲۰۱۶ صادر کرد و دومین آن را باید قبل از ۱۸ اکتبر یعنی توافق نتیجه‌گیری جامع‌تر منتشر کند که در این توافق باید اذعان شود که ایران به همه تعهدات پادمانی و فراپادمانی‌اش براساس برنامه جامع اقدام مشترک پایبند است. به هرحال از طرف مقابل تحریم‌ها پابرجا باقی‌مانده است و این یکی از چالش‌های بزرگ برای بحث چشم‌انداز مذاکرات هسته‌ای خواهد بود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز