چمران در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه:
شهید دکتر چمران یک جهادگر به معنای واقعی بود
رئیس شورای شهر تهران گفت: یکی از جهادگران بنام شهید دکتر چمران و یک جهادگر به معنای واقعی بود؛ جهادگر در جهاد سازندگی، جهاد در علم و جهاد در میدان دفاع.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مهدی چمران در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه تهران ضمن گرامیداشت روز جهاد سازندگی گفت: یکی از جهادگران بنام شهید دکتر چمران و یک جهادگر به معنای واقعی بود؛ جهادگر در جهاد سازندگی، جهاد در علم و جهاد در میدان دفاع. جهاد در مسیر علم در گام دومی که حضرت آقا بیان نمودند جایگاه بالایی دارد.
وی ادامه داد: حضرت آقا فرمودند چطور می شود که یک زمانی دنیا برای کسب علم زبان فارسی یاد بگیرند. مثالی از شهید دکتر مصطفی چمران میزنم؛ سه نامه را برای شما میخوانم که بازگو کننده کارهای اوست. در آمریکا او در دانشگاه برکلی کالفرنیا درس حوانده و دکترا گرفته است و به یکی از اساتید فیزیک پلاسما تبدیل می شود. عدهای او را جزو دو نفر اول روی زمین میدانند.
وی افزود: در آمریکا او مینویسد که من مسئولیت تام دارم که در مقابل شدائد و بلایا بایستم و رنجها را بپذیرم چون شمع بسوزم و راه را برای دیگران روشن کنم. ای خدای من، من باید از نظر علم از همه برتر باشم که مبادا دشمنان مرا از این راه طعنه زنند - چرا که او به عنوان دانشجوی مسلمان مطرح بود- باید به آنهایی که علم را بهانه کرده و به دیگران فخر می فروشند ثابت کنم که خاک پای من هم نخواهند شد. باید متکبران را به زانو درآورم و بعد خودم خاضع ترین فرد روی زمین باشم یعنی این موارد را برای غرور خودش مطرح نمیکند.
رئیس بنیاد شهید چمران گفت: دکتر چمران بعد ۱۴ سال وارد لبنان می شود؛ لبنانی که حزب الله نداشت و پاریس خاورمیانه و عشرتکده عربهای خلیج فارس بود که من و دکتر چمران یک رستوران که مشروبات الکلی نداشته باشد پیدا نمیکردیم. در لبنان آن روز و بیروت آن روز وارد می شود و با شیعیان سخن میگوید.
وی ادامه داد: او شیعیان را مورد خطاب قرار می دهد که ای شیعیان حسین، من برای شما بشارتی عظیم به ارمغان آوردهام؛ بشارتی که حلال همه مشکلات است، بشارتی که حبر تاریخ را در برابر اراده آهنین ما تسلیم میکند، بشارتی که راه اصلی ما را به سوی آسمانها میگشاید، بشارتی که خورشید وار طوفان ظلمت را محو و نابود میکند، بشارتی که طاغوتها را سرنگون مینماید، بشارتی که فرشتگان بهشت سرود پیروزی سر میدهند، بشارتی که معراج ما به آسمانهاست و این بشارت بشارت خیر، بشارت پیروزی، بشارت وصل به معشوق و این بشارت شهادت است.
وی با تاکید بر اینکه در آن موقع، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و لبنان آن روز صحبت از شهادت کردن آغاز همه مقاومت اسلامی بود، با ادامه قرائت دستنوشته شهید چمران گفت: دوستانم من پیشاپیش پرچم شهادت را به دوش میکشم و هرکس که به راه حسین(ع) معتقد است میتواند من را دنبال کند، من تصمیم گرفتم که در مقابل اسرائیل بایستم و حتی با مشت در برابر تانک و توپ او بجنگم. من تصمیم گرفتم که با ایثار خون خود راه نجات شیعیان را بر صفحه تاریخ ترسیم کنم. من آمدهام که به اسرائیل بفهمانم که برای همیشه در تاریخ روسیاهش خواهیم کرد. من در بیراهی کوهها، در ته کوچهها و در دامن صحراها و در هر کجا امکان بیابم با ضرب گلوله با اسرائیل خواهم جنگید و آنقدر خواهم جنگید تا به افتخار شهادت نائل آیم. من راه خود را یافتهام.
چمران گفت: این در لبنان است و در ایران وی در بدو ورود در نامهای مینویسد که خدایا به شکرانه این پیروزی بزرگ خوش دارم که هدیهای تقدیم تو کنم اما چیزی جز جان ندارم. من از شدت سرور می سوزم و خدا را چگونه شکر کنم می خواهم همه چیز خود را بدهم و خود را قربانی کنم. مالی ندارم، ملکی ندارم، درویشم، بی چیزم و فقط قلبی سوزان دارم که آن را هم تقدیم کردم و جانم ناچیزتر از آن است که برای آن منتی بگذارم. جانم که چیزی نیست، خدایا من آمده ام که خود را قربانی راه تو کنم و تمام حیات و هستی خود را به شکرانه این پیروزی بزرگ تقدیم کنم. میخواهم هیچ چیز نداشته باشم و فقط برای خدا باشد و از هر شائبه خودخواهی و خوبینی به دور باشم.
وی ادامه داد: او در ۳۱ خردادماه با ترکش خمپاره ۶۰ دشمن در دهلاویه به شهادت رسید در حالی که هیچ چیز نداشت. یک تفنگ کلاشینکف که حافظ اسد به او هدیه داده بود امروز در موزه نظامی است. لباسهای اندک او را همسرش به کارکنان نخست وزیری هبه کرد. لباس خونینش را رزمندگان تکهتکه کردند و فقط جیبش را به من تحویل دادند. اگر دروغ نگفته باشم چند هزار جلد کتاب هم از او باقی مانده است که هنوز نگه داشته ایم و ۳۵ هزار تومان در حساب بانکی او بود که ۷ ماه در جبهه و حقوقش را دریافت نکرده بود و در حساب بانک ملی باقی ماند که برای عبرت نمایندگان عزیز و مردم ایران و خود بنده همچنان در این حساب باقی مانده است.