فرجیراد در گفتوگو با ایلنا:
نگاه به شرق را اصلاح کرده و به بازار کشورهای در حال رشد توجه کنیم/ شرق مدنظر ما باید منافع ملیمان را هم تأمین کند
یک کارشناس ارشد مسائل ژئوپلیتیک در تحلیل سیاست نگاه به شرق جمهوری اسلامی ایران، دو موضوع نگاه به شرق قدرتی و اقتصادی را مورد ارزیابی قرار داد.
عبدالرضا فرجیراد در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در تحلیل سیاست نگاه به شرق جمهوری اسلامی ایران و در پاسخ به این سوال که به چه علت هرگاه موضوع نگاه به شرق مطرح میشود تنها نام کشورهایی مانند روسیه و چین مطرح میشود، گفت: وقتی میگوییم نگاه به شرق، دو مقوله را در نظر میگیریم؛ یکی شرق قدرتمندی که در مقابل غرب ایستاده و دیگری شرقی که شامل چین و باقی کشورهای رشد سریع میشود که به علت اقتصاد قوی و بخشی از اقتصاد دنیا به این منطقه منتقل میشود، دنیا به این منطقه شرق میگوید؛ پس آن شرق اولیه در واقع شرقی قدرتی است و بحث اقتصاد خیلی در آن مطرح نیست، البته نه اینکه نباشد ولی اساس آن بر قدرت و قرارگیری در مقابل غرب است.
وی ادامه داد: دومین مقوله چیزی است که بیشتر در دنیا به نام شرق و شرق دور مطرح است و معنایش این است که اقتصاد در این مناطق از ژاپن تا اندونزی و استرلیا و همچنین شبهقارة هند رو به رشد است، بازارهای مالی در این مناطق فعال هستند، تکنولوژی در حال پیشرفت است و این کشورها با هم همکاریهایی دارند و دنیا به این منطقه توجه دارد. اتفاقاً بسیاری از کشورهای متحد غرب هم در این منطقه هستند، کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی، تا حدودی اندونزی، فیلیپین، تایلند، استرالیا، نیوزلند و مالزی شاید بتوان گفت ۸۰ تا ۹۰ درصد اینها یا نزدیک به غرب هستند یا متحد غرب. بنابراین آنچه امروز در ایران راجع به آن صحبت میشود و بعضاً هم مورد انتقاد است و برخی که به نظر من اقلیت هم هستند به آن تمایل دارند، مقصودش بحث اولیه و قدرتی است.
وی افزود: بحث قرار گرفتن ایران در قالب سیاستهایی است که آن سیاستها با سیاستهای ایالاتمتحده، غرب، ناتو و... مخالف است. بنابراین شما در رابطه با طالبان و سقوط دولت در افغانستان میبینید که سیاست ما با سیاست چین، روسیه، آسیای مرکزی و... همراه بود یا در موارد دیگری مانند اوکراین یا در مسائل نزدیک به شانگهای و... اینها مواردی است که ما شاهد آن هستیم و میبینیم.
این دیپلمات پیشین گفت: بنابراین، موضوع مورد چالش در کشور ما این است که دستهای موافق و دستهای مخالف هستند که البته به نظر من تعداد مخالفان بیشتر است. با این حال چیزی که به عنوان مورد دوم ذکر کردم بحثی جهانی است که ما هم از آن بحث جهانی استنتاج کردهایم و آن بحث را بعضاً مطرح میکنیم. بیشتر اقتصاد رشدکنندة شرق است که همه از جمله کشورهای عربی خلیج فارس هم به آن توجه دارند؛ احساس میکنند باید با آنجا کار کنند تا منافعشان اعم از منافع اقتصادی، ملی و... در آنجا تأمین شود. همین چین که در خلیجفارس فعالیت میکند یا نفتی که همةه خلیجفارسیهای دارای انرژی به شرق، کره، ژاپن و چین میفرستند؛ اینها دنبال چه هستند؟ به این خاطر است که بدانند بازارهای آینده متعلق به این منطقه است، اما متحد چه کسی هستند؟ متحد غرب.
فرجی راد در پاسخ به این سوال که آیا اصلا این نگاه وجود دارد که در مباحث اقتصادی هم به شرق نگاه کنیم و اینکه چه مؤلفههایی نیاز است که ایران هم بتواند از این موضع نفع اقتصادی ببرد، گفت: تا قبل از دولت آقای احمدینژاد، مباحثی را در رسانه و میان نخبگان پی میگرفتند که همین نگاه بود. حتی به خاطر دارم میگفتند باید بازاریابی کنیم و بازارِ کالاهای ایرانی مانند پسته و فرش را گسترش دهیم زیرا نباید تمرکز تنها روی اروپا و آمریکا باشد، این حرفها متعلق به زمانی است که هنوز تحریمهای برجامی حتی برجام اولی شروع نشده بود. در ایران این بحث آغاز شده بود که مثل بقیه دنیا باید به بازارهای در حال رشد توجه کنیم، اما از دوره آقای احمدینژاد به بعد نگاه به شرق همان نگاه قدرتی یعنی مورد اولی که ذکر کردم، شد که الان میتوان گفت به اوج خود رسیده است.
وی افزود: یعنی شما بعضاً جناحهایی داخل ایران را میبینید که میگویند ما با اینها علیه غرب متحد شویم که چیز پنهانی هم نیست. یا در رابطه با اوکراین میبینید که اگر روسیه دست برتر را داشته باشد ابراز خوشحالی میشود. بنابراین این نگاه از ابتدا که شروع شد نگاهی معقول و متوازن بود، یعنی مانند بقیه کشورها دنبال این بودند که از این بازار استفاده کنند؛ کالاهایی بیاید و کالاهای ایران از این بازار پرجمعیت هم منتفع شود.
وی ادامه داد: میدانید که در شرق دور از نظر جمعیتی هم به خاطر اینکه آب و هوا خوب است، کشت برنج فراوان است و محصولات غذایی بسیاری دارد، لذا جمعیت بالایی هم دارد. از ژاپن گرفته تا فیلیپین، کره و... کشورهای شرقی پرجمعیت هستند. حال یک مقدار این طرفتر پاکستان، بنگلادش، هندوستان و... هم به همین صورت هستند. همین بنگلادشی که حدود ۱۰، ۱۵ سال پیش به سخره میگرفتیم و وقتی کاری را انجام میدادیم که خلاف میلمان بود طعنه میزدیم که این کار را میکنیم که تبدیل به بنگلادش بشویم؟! اما حالا خیلیها آرزویشان این است که بنگلادش بشوند. باور میکنید که بنگلادش بالاترین رشد اقتصادی در دنیا را دارد و رشدش بالای ۱۱ درصد است و تحولی در این کشور به وجود آمده است.
این تحلیلگر سیاست خارجی گفت: بنابراین به نظرم ما باید این نگاه را اصلاح کرده و به نگاه اولیهمان برگردیم؛ به بازار شرق توجه کنیم و صادراتمان را به این بازار افزون کنیم و از طرف دیگر هم از تکنولوژی اینها که راحتتر به دست میآید استفاده کنیم و از نظر قدرتی تعادلی ایجاد کنیم. یعنی نباید اروپا را از دست بدهیم. در همین بحران اوکراین ببینید که ما کشور صادرکننده انرژی اقتصادی هستیم و اقتصادمان وابسته به انرژی است. اما خود دولتیها میگویند ۴۰ میلیون زیر خط فقر رفتهایم.
وی ادامه داد: چه بخواهیم و چه نخواهیم انرژی به مثابه نفت و گاز محور اقتصاد ماست. بله روزگار ما گذشته است، اما چطور گذشته است؟ با تولید فقر و دلاری که از هزار تومان به ۳۸۰۰، ۴۲۰۰،... و ۳۰ هزار تومان رسیده است. اینها نشان میدهد که وقتی صادرات انرژی نباشد به قول قدیمیها کُمِیت این مملکت لنگ است. همانطور که روسیه هم همین وضعیت را دارد؛ بیش از ۵۰ درصد درآمدش از صادرات نفت و گاز است و به همین خاطر هم پایش در گل مانده است. تحریم شده است و شرایط به خوبی پیش نمیرود.
وی افزود: البته در حال حاضر به خاطر اینکه صادرات نفت و گازش برای اروپا حیاتی است، آنها ملاحظه میکنند. اما دنیا به کشورهای صاحب انرژی مانند ایران، ونزوئلا، الجزایر، قطر، عربستان و... توجه میکند. راه افتادهاند و التماس میکنند، چرا عربستان دهها نفر را طی ۲، ۳ روز اخیر اعدام کرد؟ آیا قبلاً جرأت چنین کاری را داشت؟ خیر. به دلیل اینکه آقای بایدن به دلیل افزایش قیمت نفت و بنزین به التماس افتاده است.
این استاد دانشگاه گفت: حتی به ایران و عربستان امتیاز میدهد. شما فکر میکنید راستیآزماییهایی که در مذاکرات وین پذیرفتند به چه دلیل بود؟ راستیآزمایی نکتهای ورای برجام است که البته خوب است که مذاکرهکنندگان ایرانی این امتیاز را گرفتهاند، اما دقیقاً به خاطر موضوعی است که ذکر کردم؛ ایران تولیدش بالا رفته و صادراتش به یک میلیون و بالاتر رسیده است، اما به چه دلیل است؟ تا حدودی رها کردند که نفت به بازار بیاید. اینها که قصد سرنگونی ونزوئلا را داشتند، چطور رفتند و به آنها التماس کردند؟!
وی افزود: بنابراین اتفاقی که در اوکراین افتاد نشان میدهد که کشور ما چقدر مهم است و چقدر قشنگ میتواند بازی کند. شرق قدرتی به چه معناست؟ شرق اقتصادی و غرب اقتصادی و سیاست متوازن اهمیت دارد. چرا ما الان از نفت ۱۲۰ و ۱۳۰ دلار استفاده نمیکنیم؟ الان ۲۰ میلیارد دلار نفت ایران روی آب است، هرچند پایین میآید. سعودیها اعدام کردند، اما کسی صدایش در نیامد. اگر چند ماه پیش که نفت ۴۰، ۵۰ سعودیها اعدام میکردند، کنگرة آمریکا و کاخ سفید خودشان را میکُشتند. چقدر به محمد بنسلمان بیمحلی کردند، اما الان این همه آدم را اعدام کرده و هیچکس هم صدایش در نیامد. به خاطر اینکه الان فهمیده زمان التماس آنها فرا رسیده و اگر ۵۰ نفر دیگر را هم اعدام کند، هیچکس اعتراضی نمیکند. زیرا قدرتشان در آمریکا و اروپا به خطر افتاده است، به خاطر افزایش قیمت بنزین و تورم ۷ درصدی که ایجاد شده انتخابات بعدی را میبازند. چه کسی در چند دهة اخیر شنیده بود که در آمریکا تورم ۷، ۸ درصدی رخ بدهد؟ در غرب مدام تورم نیم درصد، ۲۵ صدم درصد و نهایتاً یک درصد بوده است و کرونا نتوانست تورم را تا این حد بالا ببرد.
وی ادامه داد: بنابراین اتفاقاً اتفاقاتی که در این روزها میافتد همه درس عبرت در رابطه با موضوعی است که شما تحت عنوان شرق انتخاب کردهاید. البته مقصود شرق قدرتی نیست که به معنای چین و روسیه است، اتفاقاً حوادث روزها و هفتههای اخیر نشان داد که شرق قدرتی هم تماماً پوچ بود. شانگهای به چه علت ایجاد شد؟ شانگهای یک پیمان امنیتی است برای این است که وقتی روسیه به خطر میافتد، چین نجاتش بدهد و وقتی چین به خطر میافتد روسیه آن را نجات بدهد، بقیه هم که سر کار بودند. آیا چنین اتفاقی رخ داد؟ هر روز چینیها مصاحبه میکنند که ما وارد این بازی تحریمی نمیشویم که آمریکاییها و غربیها شرکتهایمان را تحریم کنند. آیا این شانگهای الان پوچ است یا پُر؟ مگر روسیه به خطر نیفتاده است؟ مگر چین قدرت اقتصادی نیست؟ مگر چین نصف اقتصادِ روسیه را در این تحریمِ چندین ساله پس از شبهجزیرههای کلیمه به عهده نگرفته است؟ مقصودم واردات آن است. پس چرا به داد روسیه نمیرسد؟ پس پیمان شانگهای را دور بیندازید که دروغی بیش نبود.
فرجیراد گفت: بنابراین نه چین و روسیه که بِیس این پیمان بودند فایده دارد و نه اینکه ما صرفاً از نظر قدرتی به آنها بچسبیم. الان شرقی که مدنظر ماست باید شرقی باشد که منافع ملیمان را تأمین کند. ایران جایگاه ژئوپلتیکِ جغرافیایِ ویژه دارد. این جایگاه همیشه در طول تاریخ محفوظ بوده است، الان هم از نظر جغرافیا و هم از نظر عوامل ژئوپلتیک مانند انرژی، ژئوپلتیک تمدنی و تعداد همسایههای بیشار محفوظ است. اینها تماماً مسائل مهمی است که ما در تصمیمگیریها به آن توجه نداریم و علت هم این است که از آنهایی که یک مقدار میدانند و تجربه دارند، استفاده نمیشود. کسی هم هدف بدیل نگر ندارد.