شیرزاد در گفتوگو با ایلنا:
اصولگرایان قبول کنند، غیر از خودشان سلیقههای دیگری هم در جامعه وجود دارد/ امروز رسیدن به تعامل ملی بیش از همیشه ضرورت دارد
یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: آقایانی که پست و مقام گرفتند، مدعی برطرف کردن نیاز مردم و خدمت به آنان هستند. اما خدمت از زبان آنان خدمتی است که خودشان فکر میکنند. باید جایی را هم مطابق آنچه که مردم میخواهند البته تا حدی که مقدورات، قوانین و نظم اجتماعی اجازه میدهد، باز کنند تا به آنها خدمت کنند.
احمد شیرزاد نماینده پیشین مجلس در دوره ششم در گفتگو با خبرنگار ایلنا درباره اینکه چقدر ضرورت دارد در سال جدید به تعامل ملی و تفاهم برسیم و از این طریق امور جاری کشور را بهتر پیش ببریم، گفت: سوالی که دارید را اگر از هر ایرانی بپرسید میگوید خیلی ضرورت دارد. اما جنبههای مختلف آن مهم است. این امر را در هر زمان که بگوییم همیشه ضرورت داشته و امروز هم بیش از همیشه ضرورت دارد.
وی افزود: وقتی در یک جامعه مدنی نیروها در یک مسیر هدایت شوند، آن زمان است که یک جامعه قدرتمند خواهد بود. وگرنه تعداد جمعیت نمیتواند باعث قدرت یک کشور شود. اتحاد و انسجام میتواند در یک کشور منجر به توان ملی شده و در دفع خطراتی که از خارج بر ملت تحمیل میشود، در پیشبرد اهداف ملی و توسعه کشور موثر باشد. اما شرایط خاصی که پیش آمده، دولت سیزدهم و مجلس یازدهم سر کار هستند و فرآیندهایی وجود دارد که آن فرآیندها توام با نادیده گرفتن بخش قابل توجهی از توان ملی بوده است.
وی تصریح کرد: من مشکلی با این موضوع ندارم که یک زمان اصولگرایان برنده انتخابات شوند و در انتخابات دیگر اصلاحطلبان پیروز شوند، هرکس که بخواهد وارد رقابت انتخاباتی شود باید حواس خود را جمع کند که دیگری هم حضور دارد.
شیرزاد افزود: متاسفانه طی این سالها، اصولیترین چالشی که با اصولگرایان داشتیم، این بوده که قبول کنند، غیر از خودشان دیگرانی هم هستند و برای آنان جا بازکنند. حتی اگر آن انتخابات کاملا دموکراتیک برگزار شده و آنان برنده انتخابات نیستند. آنان در جامعه حضور دارند و بخشی از افکار جامعه را نمایندگی میکنند حتی اگر اصلاحطلب هم نباشند. در جامعه، منشهای مختلف فکری و سلایق مختلف فرهنگی وجود دارد و باید همه این موارد را به رسمیت شناخت. فکر میکنم هنوز این چالش عظیم را داریم و نمیدانیم سرانجام این قصه به کجا خواهد رسید.
این فعال سیاسی با ذکر مثالی در ادامه صحبتهای خود گفت: الان جریانی در شورای شهر به ویژه در تهران آمده که در نهایت آقای زاکانی به عنوان شهردار انتخاب شدند. من مشکلی با شخص او ندارم اما آقای زاکانی نماینده یک طرز تفکر هستند و نمیتواند مدعی باشد نمایندگی جمیع شهروندان تهرانی را میکند. این سوال در اینجا مطرح میشود که آیا با امکانات عظیم فرهنگی که در شهرداری تهران وجود دارد، تمامی افکار و جریانهای فکری لحاظ میشوند یا فقط یک سلیقه فرهنگی در آن حضور دارد.
وی افزود: این وضعیت را در وزارت ارشاد، صدا و سیما، دانشگاهها، آموزش و پرورش و نهادهای مختلفی که در عرصه فرهنگی فعالیت میکنند هم داریم. آیا واقعا آموزش و پرورش به شکلی اداره میشود که افکار عمومی مردم را نمایندگی میکند یا اینکه فقط یک سلیقه خاص در آنجا حکمفرماست. من مشکلی با سازوکارهای قانونی به قدرت رسیدن یک سلیقه ندارم. نکته اینجاست، حالا شما به هر شکلی حاکم شدید. اگر بپذیرید دیگرانی هم هستند که به اشکال گوناگون فکر میکنند، شما میتوانید مدیریت واقعگرایانه داشته باشید. اما اگر فکر کنید، من به قدرت رسیدم و من هستم که منم، آن زمان دیگر واویلاست.
شیرزاد درباره اینکه راهکار حل این مشکلات چیست، گفت: راهکار حل این مشکل در درازمدت باید به شکلی باشد که همه جوامع به این نتیجه برسند که کشور به شکل اشتراکی اداره شده و تمام جامعه در اداره آن دخیل هستند، حتی اگر مسیر سختی را با وجود آنکه به نتیجه کاملی نرسیده باشند، طی کرده باشند.
وی افزود: نمیگویم در ابتدای راه هستیم، ما در میانه راه حضور داریم اما باید این مسیر را طی کرد و این راه احتیاج به مداومت، پیگیری، امید و بذل توان از طرف همه نیروها دارد و مهمترین مسئله اینکه نیاز به عقلانیت و انصافی دارد که در مسئولان پدید بیاید. ممکن است بعضیها فکر کنند، مسئولان به خودی خود هدایت و اصلاح نمیشوند. اما خیلی کشورها هم بودند که به هر شکلی مسئولانشان تکان خورده و مسیر بسیار طولانی را طی کردند، بنابراین میشود این امید و خواهش را داشت.
شیرزاد تصریح کرد: به طور مثال، زمانی در کشور مالزی با حضور ماهاتیر محمد، این کشور ده سال به جلو رفت. جامعهای که به خودی خود با تحولات اجتماعی خود نمیتوانست آن نرخ رشد را داشته باشد. همین اتفاق در برخی از کشورهای عربی پیرامون ما هم رخ داده است. اگر مسیر رشد کشورهایی مثل کویت و امارات را نگاه کنید، با توجه به اینکه مشکلات بسیار زیادی دارند اما رشد اقتصادی را دارند که در مدت خیلی خیلی کوتاه به دست آمده و بخشی از آن حاصل عقلانیتی است که در سران میان کشورها وجود داشته است.
وی افزود: نمونه دیگر آن، کشور ترکیه است. زمانی که تورگات اوزال پا به صحنه سیاسی ترکیه گذاشت، ترکیه دیگری شکل گرفت و نسل بعدی از ثمره آن تحولات دارند ارتزاق میکنند. بنابراین این موضوع دو طرفه است. طرف اول فشارهای اجتماعی و تحولاتی است که از پایین میافتد اتفاق که این مسیر در جامعه ایران سرعت خوبی داشته و کار خود را انجام میدهد و دیدگاههای مختلف را به هر شکلی به حاکمان یادآوری میکند. از طرف دیگر میتوانیم درخواست کرده، انتظار داشته باشیم و بخواهیم که مسئولان هم با عقلانیت دیگری به مسائل نگاه کنند.
احمد شیرزاد گفت: طرح صیانت که موافقان آن در مجلس بعد از رایگیری برای آمدن آن به صحن باز هم سر و صدا میکنند یک پیام بیشتر نداشت و آن هم اینکه، موافقان این طرح، میخواهند جامعه یعنی چند میلیون نفری که از طریق کانالهای ارتباطی و شبکه اجتماعی ارتزاق میکنند و حیات فرهنگی آن به اینترنت وابسته است، را نادیده بگیرند.
وی افزود: ما امروز مردان و زنان سالخوردهای را داریم که اگر راههای ارتباطی مجازی نباشد، از افسردگی تلف میشوند چراکه تنها راه ارتباطی آنها با اطرافیان و فرزندان خود این مسیر است. اینترنت زندگی خیلی از مردم را عوض کرده است. منکر ظابطهمند و حسابشده کردن آن نیستم و حتما باید این اتفاق بیافتد. اما به دلیل آشفتگی که وجود دارد، بخشهای زیادی از منافع اقتصادی را به خاطر سلطه شبکههای اطلاعرسانی خارجی از دست میدهیم. اما راه اصلاح باید به شکلی باشد که برای مردم تنگنا ایجاد نشده و بتوانند زندگی خود را داشته باشند.
نماینده پیشین مردم در مجلس ششم گفت: ما باید به زبانهای مختلف و با همراهی اصحاب رسانه که نقش مهمی دارند به این آقایان بقبولانیم و متقاعد کنیم که شما در این کشور تنها نبوده و دیگرانی هم حضور دارند که غیر از شما فکر میکنند، سلایق و ارزشهای شما را قبول ندارند و شما نمیتوانید با زور قانونگذاری کرده و دیگران را وادار کنید که مثل شما فکر کنند.
شیرزاد درباره اینکه کدام بخشهایی از حاکمیت باید نقش تعامل و تفاهم را ایفا کنند، گفت: بخشهای مختلفی به ویژه نهاد دولت و مجلس که خیلی مهم هستند باید این نقش را ایفا کنند. چون این دو با زندگی روزمره اقتصادی، فرهنگی و اجتمای مردم در تماس بوده و روی زندگی آنان تاثیر میگذارند. اما نهادهای دیگری مثل قوه قضاییه و نهادهای امنیتی هم موثر بوده و باید یک اصل اساسی را مدنظر قرار دهند که ما هر که هستیم، باید ببینیم مردم چه کسانی هستند و برای آنان کار کنیم.
وی تصریح کرد: برخی آقایان مدعی خدمتگزاری هستند اما تلقی آنان از خدمت این است که هرچه ما فکر میکنیم به نفع مردم است. متاسفانه خیلی از این آقایان قبول نمیکنند که مردم برای خود در اینکه منافعشان در چیست، قدرت تشخیص دارند. همه آقایانی که پست و مقام گرفتند، مدعی برطرف کردن نیاز مردم و خدمت به آنان هستند. اما خدمت از زبان آنان خدمتی است که خودشان فکر میکنند. اما باید جایی را هم مطابق آنچه که مردم میخواهند البته تا حدی که مقدورات، قوانین و نظم اجتماعی اجازه میدهد، باز کنند تا به آنها خدمت کنند.