ابوالفتح در گفتوگو با ایلنا:
خروج ترامپ از برجام، دیوار بیاعتمادی میان تهران و واشنگتن را قطور کرد/ مسئولان پاسخ دهند که آیا اقتصاد ایران تاب تحمل ادامه تحریمها را دارد
کارشناس ارشد مسائل آمریکا گفت: خواست ایران در گرفتن تضمین از آمریکا برای عدم خروج مجدد از توافق هستهای به حق است چرا که ایران و آمریکا که در این ۴۲ سال هیچ اعتمادی به هم نداشتند و با اقدام ترامپ در خروج یکجانبه از برجام و حتی پیمان مودت که در حکومت قبلی ایران به تصویب مجالس دو کشور نیز رسیده بود، قطر این دیوار بیاعتمادی بیشتر شد. امروز ایران باید اطمینان پیدا کند که این مساله دیگر تکرار نخواهد شد.
امیرعلی ابوالفتح در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در خصوص ادعای وال استریت ژورنال مبنی بر درخواست ایران برای منوط شدن خروج اعضا از برجام به اجازه و تائید سازمان ملل متحد، در پاسخ به این سوال که با توجه به آشنایی ایران با ساختار سیاسی ایالات متحده و البته با توجه به این مساله که تهران همواره خواستار اخذ تضمین از واشنگتن بوده تا در صورت بازگشت این کشور به برجام مجددا اتفاق دوران ترامپ در خروج یکجانبه از توافق رخ ندهد، آیا این احتمال وجود دارد که چنین درخواستی از سوی ایران مطرح شده باشد، گفت: تا این لحظه هیچیک از اعضای تیم مذاکرهکننده ایرانی یا منابع داخلی اظهارنظری در خصوص این ادعا انجام ندادهاند و من به شخصه اطمینان ندارم ادعای وال استریت ژورنال صحت داشته باشد. اینکه ایران به دنبال تضمین است بارها از سوی مقامات ایران مطرح شده اما اینکه این تضمین چگونه باشد را طرف ایرانی روشن نکرده است.
وی ادامه داد: نکته دوم این است که این خواست ایران به حق است و ایران و آمریکا که در این ۴۲ سال هیچ اعتمادی به هم نداشتند و با اقدام ترامپ در خروج یکجانبه از برجام و حتی پیمان مودت که در حکومت قبلی ایران به تصویب مجالس دو کشور نیز رسیده بود، این دیوار بیاعتمادی بیشتر شد. امروز ایران باید اطمینان پیدا کند که این مساله دیگر تکرار نخواهد شد و در حال حاضر تنها نحوه حصول این اطمینان و تضمین مورد بحث است.
وی افزود: آن چیزی که وال استریت ژورنال نوشته این گونه است که اگر آمریکا بخواهد از برجام خارج شود، این مساله باید به تائید سازمان ملل برسد اما در این خبر عنوان نشده که کدام نهاد در سازمان ملل مسئول تصمیمگیری خواهد بود و نحوه رایگیری چگونه است. اگر آمریکا این را بپذیرد تا حدودی میتواند اطمینانبخش باشد اما مساله این است که اساسا آمریکا چنین موضوعی را نخواهد پذیرفت و البته با قوانین داخلی این کشور هم مغایرت دارد چرا که آمریکا هیچگاه سیاست خارجی خود را به تصمیم یک کشور یا جمعی از کشورها یا سازمانی بینالمللی گره نمیزند. همچنین هیچ دولتی در آمریکا نمیتواند برای دولت بعد از خود محدودیت ایجاد کند و هر دولتی براساس مصلحتسنجیهای خودش تصمیم میگیرد.
این کارشناس ارشد مسائل آمریکا گفت: در نتیجه این پیشنهاد به این دلیل که با قوانین داخلی آمریکا مغایرت دارد، قطعا از سوی آنها رد خواهد شد و بایدن اساسا اجازه ندارد حضور ایالات متحده در این توافق را منوط به تصمیم سازمان ملل متحد کند. از این جهت بنده حتی تردید دارم که چنین پیشنهادی از سوی ایران مطرح شده باشد و اگر ارائه شده باشد نیز پذیرشش را محال میدانم مگر اینکه رئیسجمهور آمریکا بخواهد دست به یک انتحار سیاسی بزند.
ابوالفتح در پاسخ به این سوال که با توجه به اظهارات سخنگو و مدیرکل حقوقی وزارت امور خارجه مبنی بر اینکه مذاکرات به دلیل عدم اجرای تعهدات طرف آمریکایی پس از دور ششم به حالت تعلیق درآمد و در حال حاضر نیز کشور در حال انتقال دولت است، چه اهدافی از اظهارات طرف فرانسوی مبنی بر درخواست از ایران برای بازگشت فوری به میز مذاکره و اینکه طرف آمریکایی اعلام کرده تعلیق طولانی، حصول توافق را با مشکل مواجه میکند، دنبال میشود، گفت: واضح است که همه طرفها به دنبال توافق هستند و هیچ کس حتی بازیگران منطقه خاورمیانه نیز نمیگویند توافق نمیخواهیم بلکه نوع توافق برای آنها مهم است و تعریف خودشان را از توافق دارند اما اینکه چه اتفاقی افتاد که فاصله دور ششم و هفتم اینقدر طولانی شد، هر یک از طرف دیگر را متهم میکند.
وی افزود: ایرانیها معتقد هستند که ایالات متحده وقتکشی کرده و آنها میدانستند که ما انتخابات داریم و انتقال دولت صورت خواهد گرفت و در طرف دیگر آمریکا، ایران را متهم به زیادهخواهی و طولانی شدن روند مذاکرات میکند. در این میان اروپاییها هم حرف خودشان را میزنند و تهدید میکنند که البته اساسا در این دوره از مذاکرات خیلی نمیتوان نقشی برای آنها قائل شد و مساله تنها میان ایران و آمریکا است.
وی ادامه داد: بنابراین میتوان گفت مجموعهای از عوامل از جمله فاصله زیاد میان خواستههای دو طرف باعث شده تا پس از دور ششم، مذاکرات به حال تعلیق درآید و حالا همه چیز به تصمیم دولت سیزدهم وابسته است که البته معتقد هستم مذاکرات ادامه خواهد یافت اما قطعا با گذشت زمان شانس حصول توافق کاهش مییابد.
این تحلیلگر سیاست خارجی در پاسخ به این سوال که در صورت عدم تداوم مذاکرات و عدم حصول توافق، چه عواقبی متوجه کشور خواهد بود، گفت: هر پدیدهای دارای نقاط قوت و نقاط ضعف است؛ در پس هر تصمیمی، کشور چیزی را از دست داده و چیزی را به دست میآورد؛ سیاستورزی هم توازن و تعادل برقرار کردن میان همین موضوعات است. اگر ایران نتواند به توافق برسد، قطعا تحریمها ادامه خواهد یافت و من به این دلیل که اقتصاددان نیستم نمیتوانم پاسخ دهم که آیا اقتصاد ایران تاب تحمل این تحریمها را دارد یا خیر و این سوالی است که مسئولان باید پاسخ آن را مدنظر داشته باشند.
وی افزود: از طرف دیگر هم باید بدانیم که اگر مذاکرات به نتیجه نرسد نیز پایان همه چیز نخواهد بود. برخی معتقد هستند که یکبار برای همیشه باید اقتصاد ایران از وابستگی به نفت رها شود و بتواند روی پای خودش بایستد.
ابوالفتح همچنین در پاسخ به این سوال که عنوان میشود برجام از این جهت که تنها به مسائل هستهای پرداخته و نتوانسته بیاعتمادی موجود میان ایران و آمریکا را از بین ببرد، توافق ناقصی است و اگر ایران خواهان رفع تحریمها است باید در خصوص همه موارد با ایالات متحده وارد مذاکره شود، آیا چنین فرضی میتواند نزدیک به واقعیت باشد، گفت: قطعا کلیه مسائل میان دو کشور هیچ گاه حل نخواهد شد چرا که نزدیکترین متحدها هم اختلافاتی با هم دارند، بنابراین سادهسازی این موضوع اندکی دشوار است.
وی ادامه داد: نکته بعدی نیز یک واقعیت تلخ است که اساسا از جانب آمریکا موثرترین، مخربترین و ویرانگرترین سلاحی که در زرادخانه این کشور وجود دارد تحریم است و تا آینده قابل پیشبینی، این سلاح را زمین نخواهند گذاشت. در نتیجه هرگونه توافقی صورت بگیرد و ایران حتی مانند لیبی تمام پیچ و مهرههای تاسیسات هستهای خود را نیز باز کرده و تحویل آمریکا دهد باز هم زیر انواع تحریمهای غیر هستهای خواهد بود. بنابراین هرگونه توافقی قادر نخواهد بود تا همه تحریمها را لغو کند و تصور دنیای بدون تحریمهای آمریکا قطعا تصور غلطی است. در این شرایط تنها راه حل کشورها این است که خود را در برابر تحریمهای آمریکا تا جایی که میتوانند ایمن کنند.