زاکانی در برنامه «دستخط»:
برخوردم با فسادِ اطرافیان حتما سنگینتر از دیگران خواهد بود
نامزد سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: من در بخش مبارزه با مفاسد اقتصادی یک ایده دارم و ندیده ام که تاکنون کسی چنین ایدهای داشته باشد، من معتقدم این مبارزه باید از گردن کلفتها و قویترین آدمها شروع شود.
به گزارش ایلنا، علی رضا زاکانی میهمان برنامه «دستخط» شبکه پنج سیما بود، متن کامل گفتگو به این شرح است؛
با توجه به شرایط حساس کشور چه شد که در عرصه انتخابات وارد شدید؟
پاسخ در سوال خودتان وجود دارد؛ چرا که شرایط سخت و حساس بود و بنده یاد گرفتم از ابتدای انقلاب اسلامی هر کجا که شرایط سخت و حساس باشد به میدان بیایم. در دوره دفاع مقدس، در ۱۵ سالگی به منطقه رفتم و بیش از ۶۲ ماه در منطقه در تخریب و اطلاعات عملیات با مسئولیتهای مختلف کار کردم و بعد از آن امام (ره) فرمود که جهاد علمی کنید، به همین واسطه بعد از ۷ سال ترک تحصیل، آمدم درس خواندم و دانشگاه علوم پزشکی تهران، پزشکی قبول شدم.
از بدو ورود به دانشگاه، فکر کنم تنها ۲ تا ۳ هفته کسی با ما کاری نداشت، بعد از آن تعدادی از رزمندگان جنگ به سراغمان آمدند و رئیس گروه ۲۲۰ نفره پزشکی شدم و بعد از آن هم به تشکل دانشجویی رفتم و در نهایت هیات علمی دانشگاه شدم. هم با جریانات دانشجویی و هم با کار علمی و تلاش علمی دو وجهی بود که در دانشگاه به عنوان یک کار سخت شروع کردم. در کنار آن، در سال ۶۸ ازدواج کردم و ۳ فرزند داشتم و این ادوار، ادوار سختی بود.
سال ۸۲ ناخواسته وارد عرصه سیاست شدم، دوستان سراغم آمدند و گفتند بیا و در مجلس هفتم، همزمان عضو هیات رئیسه مجلس هفتم و هیات رئیسه کمیسیون آموزش بودم و بعد هم این روند ادامه پیدا کرد و نائب رئیس کمیسیون اصل ۹۰، رئیس کمیسیون برجام و ... کارهای مختلفی در مجلس دنبال شد. همزمان وارد عرصه سیاست به معنی کارکردهای انقلابی آن شدم. همیشه به دوستان میگفتم ما از عرصه اعتقادی به عرصه سیاسی آمده ایم، نه اینکه کسی باشیم که به دنبال سیاست بدویم و خوشبختانه آنجا توانستم سلسله فعالیتهای کشوری را داشته باشم و هم کل کشور را چندین بار بگردم و هم سازماندهی کشوری انجام دهم.
چه در بسیج دانشجویی که با ۲۲۰۰ دفتر مسئولیت کشوری آن را داشتم و چه در جریان سیاسی که برای کل استانها و شهرستانها تلاش میکردم، نکته این بود که ماحصل آن سختیهای فراوان داشت. به خاطر دارم میخواستیم در استانها فعالیت کنیم، یکبار چهارشنبه بعدازظهر از تهران حرکت کردم، غروب همان روز در زنجان خدمت آقای اسماعیلی سیستمی را راه اندازی کردیم، دوباره به اراک رفتیم و در کنار آقای امراللهی سیستم آنجا را راهاندازی کردیم، فردا ظهرش در خرم آباد، همان شب در اهواز، دوباره روز بعد در یاسوج، ظهر آن روز درشیراز و شب هم در بوشهر بودم. یعنی ظرف ۲ روز و نیم، ۷ استان کشور را با ماشین رفتم. همین طور هم شده بود که در ماموریتها به یزد، کرمان، زاهدان، بیرجند، بجنورد، گرگان، ساری، سمنان و تهران را هم در یک ماموریت میرفتم.
کار سخت، کاری است که مانند رزمندگان انجام شود. انسان مانند ماهی است که آن را در آب میاندازند و از آن لذت میبرد. الان هم یک دهه است که دوستان جریان انقلاب به من اصرار میکردند، که با قابلیتها و شرایطی که البته همهشان لطف خداست، وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری شوید و من هم سال ۹۲ و ۹۶ ثبت نام کردم، اما سال ۹۶ به دلیل مبارزه با مفاسد اقتصادی آن اتفاق افتاد. چرا که بنده در مبارزه با مفاسد اقتصادی یک الگو و ایده دارم و ندیده ام که کس دیگری این الگو را داشته باشد و بنده معتقدم باید از قویترین و گردنکلفتترین آدمها شروع کنیم و لذا برای اولین بار در سال ۸۳ به سراغ وزیر اطلاعات رفتم و برای تحقیق و تفحص هم به سراغ قوه قضائیه رفتم.
برای برخورد به سراغ معاون رئیس جمهور رفتیم، به سراغ وزیر نفت، برادر رئیس جمهور، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی و دادستان تهران هم رفتیم. برخی مواقع نمایندگان مجلس دست مرا میگرفتند و میگفتند برویم تا بنده جواب فلان شخص را بدهم، میگفتم خودتان جواب دهید، آنها میگفتند ما هیچگاه در این وادیها وارد نمیشویم. به یاد دارم ۲۰ سال پیش یک روزی دوستان امنیتی زمانی که بنده به صورت جدی دنبال کردم، قبل از آن صحبت از آن بود که پروندهای که بنده دنبال آن هستم، برای رفیقهای خودمان هست، به وزیر محترم در دفتر دکتر حداد در مجلس قدیم گفتم که از رفیقهای خودمان شروع کردیم تا شما حساب کار خودتان را بکنید. بعد ۶ ماهی به کمیسیون آمدیم و بنده آنجا قانع نشدم و ۶ ماهی تا صحن علنی مجلس زمان باقی مانده بود. دو بار وزیر دیدار داشت که یک بار آن آقای نادران هم بود، آنجا وزیر گفت که حق با شماست، اما بنده زورم نمیرسد ...
اتفاقا سوال بعدیام این بود که چه قابلیتهایی در خودتان دیده اید؟
حالا عرض میکنم؛ شب قبل از روزی که قرار بود مسئله در صحن مطرح شود، به بنده گفتند که بروم و معامله کنم، بنده هم گفتم صبح بیایید و قیمت دینم را بیاورید و آنها را بیرون کردم. صبح یک فردی به نام حاج حسن که همسایه ما بود فرستادم و به او از وزارتخانه گفته بودند که از زاکانی هیچ مدرکی نداریم، اما از دوستانش مدرک داریم بنده گفتم دوستان من در بهشت زهرا خوابیده اند و افرادی هم که شما میگویید رفیق بنده هستند، شخصا پول بهتان میدهم تا آنها را لو دهید، اما بنده برای اینکه مرا تهدید میکنید، پدرتان را در میآورم. زمانی که مسئله در صحن مطرح شد، وزیر برای اولین بار بعد از سال ۶۳ به صحن مجلس آمد و محکوم شد.
اینکه چه قابلیتهایی دارم، عرض من این است که ما در موضوع مفاسد اقتصادی و مسائل مختلف جدی هستیم و با چپ و راست، بالا و پایین تعارف نداریم و اتفاقا معتقدم هر کسی گفت که بنده انقلابیتر هستم اگر خطا کرد باید ۲ تا چوب بخورد برعکس دیگران که میگویند اگر فلانی دوست ما بود، رهایش کنید. هیچ رفیقی نداشتم که اگر خطا کرده باشد خودم یقه اش را نگرفته باشم. از این رو بین دوستانم مشهور است که به هر حال کسی نمیتواند در کنار ما خطا کند.
۳ ویژگی اساسی وجود دارد؛ اول ویژگیای که به هر حال بنده هر کجا که سختی و هزینه دادن بوده، تلاش کرده ام که در صحنه حضور داشته باشم و امروز نیز روز هزینه دادن است؛ جنگ، دانشگاه، سیاست و مبارزه با مفاسد اقتصادی ...؛ ویژگی دوم برنامه داشتن و کادر داشتن است، به این معنا که بنده در طول فعالیتم بعد از ورود به دانشگاه، یعنی از حدود ۳۲ سال قبل با نسلی در جریان دانشجویی و بعد از در جریان سیاسی و جریان مسئولیتی کشور آشنا شدم که ذخیره بسیار مهمی است، چرا که به اعتقادم ما کادر بالایی داریم، اما قدر نیروی انسانی را نمیدانیم و نکته دوم هم ناظر بر برنامه است.
چه زمانی که در مجمع عالی بسیج بودم و ۸۸ هزار نفر را در کشور در ۲۱ پژوهشکده ساماندهی کردم و ۱۹ پروژه را انجام دادیم و چه در مرکز پژوهشهای مجلس که امروز با هزاران متخصص در سراسر کشور کار میکنیم، اینها یک سرمایه انسانی بالا در کنار یک فکر پیشرو و اساسی است، امروز جامعه ما به نیروی انسانی خلاق، آگاه و دانشمند نیاز دارد. بعد از آن ارتباط با نیروهای انقلاب و شناخت معضلات کشور است؛ بنده حداقل ۴ بار کل کشور را گشته و بسیار از شهرستانها را دیده ام و تمام کشور عناصر موفق و موثر دارد.
این مولفهها باعث شد تا بنده با یک مدل جدید وارد عرصه شوم. بنده ۴ رویکرد تحولی را اختیار کردم که اولین آن در حوزه اقتصاد و مدیریت، دوم در حوزه فرهنگ و اجتماع، سوم حوزه سیاست و امنیت و چهارم هم درباره سیاست خارجی است، بالغ بر ۲۵ هدف عملیاتی دارد که وعدههای ما ناظر بر این اهداف عملیاتی است و برخی از آنها، ۶۰ سال است که در کشور ما اجرا نشده است.
شما اختیاراتی که در قانون اساسی آمده را برای رفع مشکلات کافی میدانید یا مانند برخی که امروز آنها را کافی میداند، اما زمانی که وارد عرصه اجرایی شد، عنوان میکند که اختیارات کافی نیست؟
این اختیارات کاملا کافی است و آنهایی که میگویند کافی نیست، از بی فکری، بی ارادگی و بیعرضگیشان است. بنده ساختار کشور را به خوبی میشناسم و ۴ دوره نماینده مردم در مجلس بوده ام و مجلس را در راس امور میدانسته، میدانم و خواهم دانست و انشالله در دولت خودم امکانی را فراهم میکنم که این نقش و نسبتها دوباره برقرار شود.
همچنین نسبت به دستگاه قضایی شناخت دقیقی دارم و با روحیهای که امروز در این دستگاه وجود دارد، میتوانیم به خوبی با یکدیگر هماهنگ شده و کشور را با شتاب فراوانی به پیش ببریم. ما امروز از یک رهبر حکیم و فرزانه، ملت در صحنه، جمع جوانان پرشور و عالم، زنان و اقوام و مذاهب مختلف هستیم و امکان بالایی در کشور وجود دارد و بنده به این مسئله واقف هستم و میدانم که این حرفها بهانهجویی است.
به نظر میرسد دو نوع نگاه برای حل مشکلات اقتصادی وجود دارد که یکی اتکا به درون و بعد از آن استفاده از ارتباطات بین المللی است و دیگری هم اولویت نخستش را روابط بین الملل و سیاست خارجی قرار داده و در اصل نگاه به بیرون از کشور، کدام نگاه مورد پسند شماست؟
حتما نگاه اول درست است. ما فوریتمان را اقتصاد و مدیریت گذشته ایم، کانون آن را جهش تولید قرار دادهایم و به واسطه تجربه ۲ دهه خودم، مخالفتمان را هم با دیوان سالاری، یعنی فساد اداری و اقتصادی قرار داده ایم. در حوزه فرهنگ و اجتماع نیز کانونمان را تعلیم و تربیت قرار داده و در حوزه سیاست و امنیت هم اساس کار را بر مشارکت و تحقق مردم سالاری دینی گذاشته ایم و این ۳ جزء داخلی است به ترتیب فوریت، اولویت و ضرورت هستند، اما جزء ۴ که همان سیاست خارجی است، فرصت ما تلقی میشود. فرصت ما دیپلماسی فعال و هوشمند است و از همه ظرفیت جهانی و منطقهای استفاده میکنیم، اما تا زمانی که در داخل کشور به یک قابلیت نرسیم، در خارج از کشور، کسی برای ما تره خورد نخواهد کرد.
سهم تحریمها را در مشکلات فعلی کشور چقدر میدانید؟
حداکثر ۱۵ تا ۲۰ درصد.
سهم سوءمدیریت را چقدر میدانید؟
۸۰ درصد. اگر بیشتر از این نباشد، کمتر نخواهد بود.
برخیها از سوءمدیریتها به عنوان خودتحریمی نام میبرند، اگر این مسئله را قبول دارید به صورت مصداقی درباره آن صحبت کنید.
همین مسئله مرغ که میبینید چه وضعی دارد؛ ما سالانه باید ۲۱ میلیون تن نهاده برای دام، مرغ و آبزیان تامین کنیم که حدود ۱۶ تا ۱۷ میلیون تن آن واردات است و ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار تن ذرت، ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تن جو و ۳ میلیون و ۴۰۰ تا ۶۰۰ هزار تن هم سویا و کنجاله سویا است. از قبل مشخص است که باید چه اتفاقی در این زمینه رخ دهد و فصلهای کشت و برداشت و خرید در عرصه جهانی در حوزه آمریکای جنوبی، اوراسیا و ... مشخص و قیمتها هم معلوم است، اما بیکفایتی سبب میشود که در نهایت اجازه خرید نمیدهند و عملا وارد فصل گرانی میشویم و بعد از اینکه خرید انجام میشود، پول آن را نمیتوانند تامین کنند و در نهایت هم پول آن را به دست افراد به اصطلاح از ما بهتران میدهند و بعد هم بخش دولتی وارد میشود و قیمت تمام شده گران تری را از بخش خصوصی وارد میکند و در آخر هم مرغ ۱۴ هزار تومانی به ۳۵ هزار تومان میرسد و این ظلم و نامردی است.
نکته دوم هم این است که وقتی سال ۹۸ ما بحث واردات را با اختصاص ارز ۴۲۰۰ تومانی دنبال کردیم، متوجه شدیم که ۱۵ میلیارد دلار در اقلام مختلف اعم از کالای اساسی، دارو و ... واردات داشتهایم، اما در سال ۹۹ گفتند که ۶ میلیارد دلار آن را کم میکنیم و تنها ۹ میلیارد دلار در نظر میگیریم، اولا در همین مجلس دیدیم که بین وزارت صمت و وزارت جهاد کشاورزی دعوای شدیدی هست، از طرف دیگر بین بانک مرکزی و وزارت اقتصاد دعوا وجود دارد و در نهایت هم هر ۴ بخش با یکدیگر دعوا داشتند. مسئله بعدی هم این بود که وزارت نفت امکان انتقال ارز داشت، اما این کار را نمیکردم و شنیدم که وزیر اقتصاد و عزیزی که در سازمان برنامه متولی کار است، معترض بودند که وزارت نفت به وظایف خودش عمل نمیکند.
یک جلسهای در حدود ۲ ماه پیش بود که وزیر نفت، صمت، کشاورزی، اقتصاد و رئیس بانک مرکزی حضور داشتند، رئیس بانک مرکزی عنوان کرد که ما مشکل انتقال ارز داریم که بنده گفتم ما چنین مشکلی نداریم و شما دقیق صحبت کنید. رئیس بانک مرکزی اعلام کرد که چطور این حرف را میزنید که بنده در جواب گفتم ارز حداکثر با ۲ ماه اختلاف وارد میشود، اما در حسابهای وزارت نفت است، حتی اسامی حسابها و بانکها را هم گفتم. آقای همتی گفت بنده از این مسئله خبر ندارم، در جواب گفتم مشکل کشور این است که شما خبر ندارید، از وزیر نفت سوال کنید. وزیر نفت گفت که این پولها ۱۴.۵ درصد خودمان است، گفتم نه، اینطور نیست و حساب خودمان نداریم و این پولها در حسابهای وزارت نفت است. البته بعدا دیدیم که این پولها را جابه جا کردند.
اینجا باید این نکته را هم درباره نهادههای دامی بگویم که همان قیمتی که سال ۹۸ بود، برای سال ۹۹ در نظر گرفتند، اما سال ۹۹ به دلیل کرونا قیمت آن بالا رفت و ۱۱ درصد ورود نهادهها به کشور کاهش یافت، در حالی که بانک مرکزی اعلام کرد همان پول سال ۹۸ را برای ۹۹ هم در نظر گرفته است و مشکل کجاست؟ در حالی که اصلا دقت نکردند در عرصه جهانی به دلیل کرونا قیمت نهادهها بالا رفته است!
مثال دیگر؛ ما ۱۲۵ میلیون تن تولید پروتئینی، کشاورزی و باغداری در داخل کشور داریم که از این تعداد ۱۰۹ میلیون تن کشاورزی و باغداری و ۱۶ میلیون تن آن پروتئینی است، ۳۶۰ میلیون دلار برای سم، کود و بذر اصلاح شده لازم بود و دولت در آن ۶ میلیارد دلاری که کم کرده بود، این ۳۶۰ میلیون دلار را حذف و اعلام کرد آن را از طریق ارز آزاد وارد کنید و عملا شرایطی را به گونهای رقم زد که قیمت کود ۱۰۰ برابر شد، خود جهاد کشاورزی اصرار داشت و اعلام میکرد که در حال نابودی هستیم، ولی به آنها میگوییم چرا این کار میکنید، میگویند نه، مصوب است! ببینید، متاسفانه این غیرت دینی وجود ندارد.
اولین گام شما برای بیکاران چیست؟
بنده گامهای متفاوتی برمی دارم. اولین کار این است که دولت را از رقابت با تولید عقب میکشم و بانک را از پیمانکاری و دلالی و بازارسیاه چرخوانی، به کمک کار تولید منتقل میکنم و دولت امروز به جای اینکه دست تولیدکننده را بگیرد، پای او را میگیرد و وقتی تولیدکننده با کله زمین میخورد، به او میخندد و تازه میگوید در حال کمک کردن هستم.
حکایت ما مانند ماشینی است که از ۴ طرف، افرادی در حال هل دادنش هستند و علی رغم اینکه خسته میشوند، میگویند چرا ماشین حرکت نمیکند؟ در حالی که نمیبینند خودشان تلاش همدیگر را خنثی میکنند و این مسئله در بخشی از کشور وجود دارد. از طرف دیگر در همین دولت حالی برای انجام دادن وجود ندارد.
اولین کاری که بنده انجام میدهم، مقرراتزدایی از تولید است، سهولت صدور مجوز هم دیگر اقدام ما است، در حالی که الان ۸۰ درصد مجوزها به واسطه رانت صادر میشود. همچنین امکانی را فراهم میکنم که تولیدکننده سیاست باثباتی را ببیند، همین که تولید شروع شد اثراتش در بیکاری، در تورم، در زندگی شاداب خانوادهها و ... ایجاد میشود. اشکالی که در کشور ما وجود دارد این است که در گذشته دولت نفت میفروخت، خودش را سرپا نگه میداشت و تصور هم میشد که رئیس دولت تنها رئیس کارمندان خودش است و کاری با مردم نداشت.
طی سالهای اخیر دولت موجود کاری که کرده این است که با افزایش تورم خودش را اداره و مانند بچه پولدارها هم خرج کرده است. اولین تلاشم این است که از اصلاح خود دولت شروع کنم و دولت را در حمایت از تولید و مردم قرار دهم؛ آن زمان شما میبینید که چه جهشی در تولید و صادرات انجام میشود.
می دانید سن ازدواج چقدر است؟
آقایان ۳۰ سال و خانمها ۲۴ سال و ۲۹ سالگی هم بچه دار میشوند. جالب است بدانید که آقایان به صورت میانگین در ۳۳ سالگی به سر کار میروند!
فکر میکنید سن ازدواج چقدر باید باشد؟
بنده ۳ دختر دارم که بچه اولم در دبیرستان ازدواج کرد و بچه دوم و سوم بعد از کنکور ازدواج کردند و بدون اینکه اصلا بنده بخواهم فشاری را بیاورم و الان هم ۴ نوه دارم و تحصیلات عالیه دارند و در جامعه نیز به فعالیت میپردازند. ازدواج نه تنها مانع تحصیلشان نشد، بلکه بچه دار شدن هم مانع این کار نشد.
جهیزیه و مهریه دختران چطور بوده است؟
مهریهشان ۱۴ سکه طلا بوده است و تمام خواهرانم هم همین میزان مهریه دارند.
برای جهیزیه چقدر هزینه کردید؟
قیمت جهیزیه متفاوت بود، اما همه آنها از کالای ایرانی بود. یعنی الان که رسم شده باید کالای ایرانی باشد، اما ما از دهه ۷۰ این کار را انجام میدادیم. من سال ۶۶ به مکه رفتم و زمانی که برگشتم هیچ سوغاتی نیاوردم و تنها ۴ لیتر آب زمزم آوردم و زمانی که به فرودگاه تهران رسیدم، از آنجا کالای ایرانی خریدم.
الان میدانید قیمت کالای ایرانی چقدر است؟
بله. خیلی بالاست.
با همه این اوصاف، اولین گام تان برای ازدواج جوانان چیست؟
اولین گامم در این زمینه، در خصوص اشتغال است که البته این با حلوا حلوا دهن شیرین نمیشود؛ در این زمینه و در حوزه مسکن و تنظیم آن و ایجاد تسهیلات برای ازدواج و تسهیلاتی که به یک نوعی امکان فعال کردن تولید داخل را داشته باشد، اقدام میکنم. به عبارت دیگر کاری میکنیم که افراد کالای تولید داخل را بخرند.
یکی از ویژگیهای تحریم این بود که در داخل کشور یک فرم قابل قبولی در حوزه لوازم خانگی رسیدیم؛ لذا نوع مواجهه بنده با نوع مواجهه برخی از آقایان که مدام توصیه میکنند و پول ... میکنند، متفاوت است و بنده، چون ۱۳ سال بودجه بسته ام و میدانم هزینه و درآمد یعنی چه و از وضعیت کشور آگاهم، تمام تلاشم این است که از ظرفیتهای داخل مجموعه بودجه و امکانات استفاده و برای زوجهای جوان تسهیلات ایجاد کنم. ما الان ۳ و نیم میلیون زن سرپرست خانوار داریم و ۲۱ میلیون زن خانهدار داریم و همچنین بسیاری از جوانان ما امروز بیکار هستند و سعیام این است که از طریق یک نوع نگاه جدید به عرصه و قبول مسئولیتهای لازم کار را پیش ببرم. متاسفانه دولتهای ما مسئولیتپذیر نبوده اند.
از فضای مجازی خبر دارید؟
بسیار زیاد.
با خیال راحت فرزندان و نوه هایتان از فضای مجازی استفاده میکنند و دغدغه این حوزه را دارید یا خیر؟
معمولا یک چیزی گفته میشود که کاسه داغتر از اش نشوید، عین این قضیه برای فضای مجازی هم وجود دارد! انگلیس قانون مستحکمی ناظر به صیانت کودک و نوجوان از فضای مجازی دارد، ولی داخل کشور عدهای با جوانان ما نامردی میکنند و نمیگذارند این اتفاق رخ بدهد.
بنده با فضای مجازی موافقم و آن را یک موهبت بزرگ الهی میدانم که به دست انسان مهیا شده است، اما در خصوص نقاطی که به سلامت اخلاقی نوجوانان و امنیت خانوادهها هجوم میبرد، حتما دقت میکنم. مگر میشود که اوباما زن و بچههایش را از پرسه در فضای مجازی جلوگیری میکند، اما ما این مسیر را باز بگذاریم. بنده حکمرانی بر فضای مجازی و دولت الکترونیک را در سال اول دولتم به مردم وعده میدهم، نکته دیگر اپلیکیشنهای موجود در فضای مجازی است که داخلیها را تقویت کرده و خارجیها را هم ملزم میکنم که به داخل کشور آمده و با قواعد کشور کار کنند. ما که کمتر از ترکیه نیستیم؛ این کشور برای آنها تعیین تکلیف میکنند، اما مسئولین ما پایشان در مقابل آنها میلرزد.
تا زمانی که ما در کشور قابلیت ایجاد نکنیم ممکن است آنها مسیر خودشان را بروند و به همین دلیل توسعه فضای مجازی از وظایف ماست و این هم ربطی به الان ندارد. سال ۸۰ در مشهد جلوی ۱۲۵۰ دانشجو سخنرانی کردم و گفتم اینترنت یک موهبت است و باید از آن استفاده کرد. بله اگر عرضه استفاده از آن را نداریم مسئله دیگری است. متاسفانه دولت فعلی و کسانی که نگاه ابزاری به جامعه دارند، دائما مردم را میترسانند؛ من معتقدم با همه وجود باید این حوزه را توسعه داده و ضابطهمند کرد.
متولد ۱۳۴۴ در تهران هستید؛ شغل پدرتان چه بود؟
شغل پدرم آزاد بود و در کنار آن داور بینالمللی کشتی بودند و از دوستان جوان پهلوان تختی.
پدر و مادرتان در قید حیات هستند؟
پدرم از دنیا رفته، اما مادرم هستند.
چند خواهر و برادر هستید؟
دو خواهر و ۴ برادر هستیم.
از بین خواهر و برادرها تنها شما در مسئولیتهای سیاسی و اجتماعی حضور دارید؟
بله. البته آنها از من بهترند.
چه سالی ازدواج کردید؟
سال ۶۸
چطور با همسرتان آشنا شدید؟
به صورت محلی و مادرم در هیات ایشان را دیده بودید.
مهریه همسرتان چقدر است؟
۵۰ مثقال نقره.
خطبه عقدتان را چه کسی خواند؟
مرحوم عموی همسرم.
تحصیلات همسرتان چقدر است؟
ایشان تحصیلات حوزوی داشته و فعال فرهنگی هستند.
زمانی که شما به مدرسه میرفتید زمانی که به شما برای انشاء میگفتند، میخواهند چه کار شوید، تصور میکردید روزی نامزد انتخابات ریاست جمهوری شوید؟
نه. ولی همیشه تصور میکردم یا خلبان و یا پزشک میشوم.
چند فرزند دارید؟
۳ دختر و ۴ نوه
تحصیلات فرزندان تان چیست؟
همه شان فوق لیسانس هستند و یکی در حال تحصیل در این مقطع تحصیلی است. یکی از فرزندانم معلم، دیگری در حوزه نرم افزار و دیگری هم در حال تحصیل در علوم شناختی است و علاقه زیادی هم به هوش مصنوعی دارد.
در فضای مجازی مطرح شد که شما دو همسر دارید و حتی اعلام کردید که بر اساس فتوای رهبر انقلاب این مسئله اشکالی هم ندارد، در این زمینه صحبت کنید.
بله، متاسفانه وقتی دستشان به جایی بند نیست، دروغ جعل میکنند و مایه خجالت است. نمیدانم چرا عدهای اینقدر ترسیده اند که انگار خبرهایی هست! بله خبرایی هست! و معتقدم با تجربه ۲ دهه در مبارزه با مفاسد و یا بک نگاه سیستم و هوشمندانه و با به میدان آوردن مردم، ریشه فساد چه در حوزه اقتصادی و چه اداری را خواهیم خشکاند.
در کارهای منزل به همسرتان کمک میکنید؟
وقت نمیکنم که بخواهم آن را انجام دهم. زحمت ما بر دوش همسرم است.
آشپزی بلد هستید؟
بله. انواع و اقسام تخم مرغ را میتوانم بپزم.
تفریح تان چیست؟
هفتهای یکبار فرزندانم در منزل ما جمع میشوند و تفریح ام زمانی که فرزندان و نوه هایم میآیند و با آنها کشتی میگیرم. همین امروز نوه هایم آمده بودند و آنها اجازه نمیدادند که من بیایم. علاوه بر آن با برخی از دوستانم هفتگی به کوه میروم.
اهل ورزش هستید؟
ورزشکار بوده ام و ورزشکاران را نیز دوست دارم. ورزشکار بوده ام به این معنا که، چون پدرم داور بین المللی کشتی بود، در خون و وجودمان کشتی وجود دارد، اما سال ۶۲ که دستم را خدا پذیرفت و شکرش میکنم، هر چند که با یک دست کشتی میگرفتم، اما آن را کنار گذاشتم و الان نیز کوه را دنبال میکنم، اما نه به معنی کوه پیمایی حرفه ای، بلکه همین کوههایی مانند سوهانک میروم.
آخرین فیلم سینمایی و سریالی که دیده اید، چه بود؟
هر چند که شاید خوب هم نباشد، اما واقعا فرصت ندارم. از صدا و سیما اخبار را دنبال میکنم، اما مسئولیت خطیری بر گردنم است و در حدود ۱۰ ماهی که مسئول مرکز پژوهشها هستم، برخی هفتهها ۳ شب در محل کار میخوابیدم و از روز اول با خانمم در همان سال ۶۸ شرط کردم و گفتم که وقف انقلاب اسلامی و مردم هستم، زندگیات را طوری تنظیم کن که این مسئله را بپذیری و همسرم هم لطف کرده و آن را پذیرفته است.
تا به حال به اطراف شهرهای بزرگ سر زده اید؟
بله؛ به صورت هفتگی. آن زمان که نماینده تهران بودم به صورت هفتگی به اسلامشهر و دیگر نقاط مختلف و شرق، غرب و جنوب تهران سر میزدیم و الان که نماینده قم هستم، هر پنجشنبه بین مردم میروم و حتی به منازلشان هم میروم.
اوضاع را چطور میبینید؟
خیلی خراب است.
باید چه کاری انجام داد؟
باید قیام کرد!
بهتر از هر کسی میدانید که یکی از پایههای ازدواج، تامین مسکن است، میدانید طی سالهای اخیر چقدر در این حوزه افزایش قیمت داشته و علت آن چیست؟
بله، علتش این است که طی ۵ - ۶ سال گذشته دولت ارادهای برای ساخت مسکن نداشته و با انباشتی از تقاضا روبرو هستیم. ما سالانه ۷۰۰ هزار ازدواج داریم و حدود ۱۷۰ هزار طلاق هم ثبت میشود و هیچ قید و بندی را دولت برای کمک به حوزه مسکن قبول نکرده و نتوانسته نیاز این بخش را تامین کند.
خود مسکن هم به یک کالای سوداگری تبدیل شده و بانکها و دیگر مجموعهها در این حوزه سرمایه گذاری کردهاند و این باعث شده تا ۲۸.۹ درصد از هزینه یک خانوار برای اجاره در استانها و در تهران ۵۸ درصد از هزینه یک خانوار برای اجاره یک خانه ۷۵ متری صرف شود. وقتی متراژ خانه به ۱۰۰ متر میرسد در استانها به ۳۰ درصد در شهرستانها و در تهران ۶۱ درصد هزینه خانوار را شامل میشود؛ یعنی مردم در حال له شدن هستند. الان اگر کسی میخواهد در تهران صاحبخانه شود اگر یک سوم درآمدش را کنار بگذارد بعد از ۷۵ سال صاحب خانه میشود و دولت باید حرکت جدی داشته باشد و بنده ۹ پیشران تحول اقتصادی را در بخش جهش تولید دنبال میکنم که یکی از آنها حوزه مسکن است.
در حوزه مسکن اولین طرح جدیدی که دارید، چیست؟
ما ۱۳۰ هزار هکتار بافت فرسوده و سکونتگاههای غیررسمی داریم و یک میلیون واحد در سال الزام مجلس به دولت برای ساخت مسکن است که ۳۵۰ هزار خانه توسط خود مردم ساخته میشود. اگر یک بازه ۳ ساله را برای ساخت مسکن در نظر بگیریم و حتی آن را ۳۰ ماهه در نظر بگیریم، حداقل بیش از ۸ تا ۹ ماه صرف گرفتن مجوز میشود. ما ۱۰ مرحله را باید برای گرفتن مجوز داشته باشیم که در کشورهای خارج این کار با یک نصف روز انجام میشود. متاسفانه هزار و یک مفسده تنها برای گرفتن مجوز ایجاد میشود.
اولین کاری که انجام میدهم به کمک شورای عالی استانها این است که امکانی را فراهم میکنم که در روند صدور مجزوها تسریع ایجاد شود.
نکته دوم ایجاد تسهیلات دقیقی است که با استفاده از ابزارهای نوین مالی ایجاد میشود تا بتوان در حوزه مسکن ثبات ایجاد کرد. نکته بعدی ناظر بر ۲.۶ میلیون خانه خالی است که در تهران و شهرستانها وجود دارد و درباره آنها ما حتما یک تصمیم جدی و قاطع میگیریم و اینطور نمیشود که سوداگران کاری کنند که خانهها خالی بماند، اما جوانها خانه نداشته باشند.
بحث دیگر هم صنعتیسازی است که به شیوه نوین دنبال و باعث بازسازی نوسازی بافتهای فرسوده و سکونتگاههای غیررسمی میشود و این کار ظرفیت بزرگی را فراهم میکند و همچنین از منابع طبیعی در صورت نیاز استفاده میکنیم تا هزینه زمین به حداقل برسد و بعد از طریق تولید مسکن بازار اشتغال بالا و ایجاد تسهیلات برای مسکن خواهد بود. همچنین برای زوجهای جوان و زنان سرپرست خانوار و کسانی که در دهکهای پایین هستند، بسته تامین اجتماعی فراهم کرده که هم ناظر بر اعطای پول نقد، خدمات بن کالا، خدمات آموزش و سلامت است و یکی از ویژگیهای آن هم ناظر بر مسکن است، به خصوص مسکنی که دولت به عنوان مسکن ملی میسازد. بنده خودم را مکلف میدانم که قانون اساسی را اجرا کنم.
اگر رئیس جمهور شوید، قانون واقعی هدفمندسازی یارانهها را اجرا میکنید؟ چرا که امروز برخی پولدارها همچنان یارانه دریافت میکنند، شما آنها را مستحق این کار میدانید؟
به هیج وجه! ۳ دهک بالای جامعه، ۴ دهک میانی و ۳ دهک ضعیف جامعه، ۳ نوع رفتار مختلف ناظر به آنها صورت میگیرد و آن ۵ خدمتی که در حوزه سلامت، کمک مالی، آموزش، بن کالا و ... برای افراد طبقهبندی شده و منابع و مصارف آن را هم مشخص کرده ایم. کسی که ضعیفترین بخش جامعه، ما مکلف به کمک به او هستیم و به این قشر علاوه بر خدمات آموزشی و سلامتی، باید پول نیز به میزان مکلفی به آنها پرداخته شود چراکه باید به عدالت نزدیک شد تا این قشر هم با عزت زندگی کند.
رئیس جمهوری جایگاهی است که هر تصمیمی بگیرد، مورد نقد عدهای قرار میگیرد، برخوردتان با نقدها چطور خواهد بود و پیشنهادتان به منتقدان چیست؟
بنده ۱۴ سال متعلق به جریان جنبش دانشجویی هستم و اساس کارم هم نقد کردن و نقد شنیدن بوده است، لذا در مناظرات همیشه پیشقدم بودهام و باید سعه صدر هم داشته باشیم. در مجلس هم جنس ما همینطور است و محکم حرف مان را میزنیم و حرف هم میشنویم.
برای این ماجرا در حوزه سیاست و امنیت یک نهادسازی نوین میکنم، در بخش مدیریت تمرکززدایی میکنم که به شهرستانهای کل کشور اختیار تام مالی، تصمیم گیری، برنامه ریزی و ... بدهم که در قالب سیاستگذاریهایی که به صورت کلی در کشور و میانی در استانها انجام میشود، کارها را دنبال کنند. هر استان فرمانده محور کار است و این ۴۵۰ شهرستان با یکدیگر رقابت کرده و یا هم افزایی میکنند، برای یک گام بالاتر و طبق یک کار جدی آمایشی که در همان سال اول انجام میشود، این مهم را دنبال میکنیم.
در دل این کار، در هر شهرستان یک نهادسازی نوین صورت میگیرد که اصل هشتم و ۲۷ قانون اساسی را برای ما عملیاتی ند. امر به معروف و نهی از منکر مسئولین یک اصل است و اینکه مردم حق اعتراض دارند بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی هم مسئله دیگری است و همه دغدغه ام این است که قانون اساسی را اجرا کنم. برای این کار نهادسازی نوین انجام میدهیم که در آن در ستادهای نمازجمعه از شنبه تا چهارشنبه امکانی فراهم شود که اگر مثلا کارگران هپکو اعتراض دارند، طرح اعتراضی را بدهند و در جلسهای که جمعی که از عناصر موثر و کارشناسان فعال در هر شهرستان حضور دارند، مسئول هپکو و نماینده کارگران میآید و جواب میدهد و کارگران نظارت میکند. اولین کار ما این است که تمام فرمانداران، استانداران و خودم را در معرض مردم قرار میدهم و این نهادسازی نوین امکانی را فراهم میکند که ما مردمسالاری دینی را حاکم کنیم و این هم شدنی است و نقد از خود دولت اولویت اول و دولت را در معرض دیگران قرار داد، اولویت بعدی است. ایجاد شفافیت و امکان اعتراض مسئله دیگری است که دنبال میکنیم.
عنوان کرده بودید که کارگزاران و اصلاح طلبان «خودیهای متاخر» هستند، این مسئله را توضیح دهید! در حوزه نقد هم بین خودیها و خودیهای متاخر تفاوتی قائل هستید؟
نسبت به محور حق که، ولی جامعه است، برخی متقدم و برخی متاخر هستند و این در زیارت جامعه، صلوات شعبانه و نهج البلاغه است و ادبیات دینی ما است. متاخر کسانی هستند که عملا از، ولی و امام جامعه عقب افتاده و متقدم کسانی هستند که از، ولی و امام ۴ قدم جلوتر میروند و به امام اعتراض میکنند که چرا فلان کار را انجام نمیدهند.
متاخرین به تعبیر خودشان با عقلانیت بدون دقت نسبت به ارمانها حرکت میکنند و عقلانیت شان، عقلانیت مادی و حداقلی است و متقدمین هم اشکال خاص خودشان را دارند. موضوع اصلاح طلبان و کارگزاران از این جنس است، البته فتنهگران شان کسانی هستند که دیگر سقوط میکنند.
*در بحث نقد خط قرمزی برای اینها دارید؟
برای حزباللهی هم خط قرمزی ندارم؛ بنده نه چپ و نه راست و نه بالا و نه پایین میشناسم. آنچه فهم میکنم این است که رهبری حکیم و مردم خوبی داریم و از تدابیر رهبری نهایت استفاده و تبعیت را میبرم و با مسئولین حداکثر مشارکت و با مردم حداکثر محبت و اغماض را خواهم داشت؛ یعنی نامه ۵۳ نهجالبلاغه. ما مشکل مان این است که اسلامی عمل نمیکنیم.
اگر رئیس جمهور شدید و نزدیک تان دچار فساد اقتصادی شدند، چه برخوردی میکنید؟
برخورد با آنها حتما سنگینتر از برخورد با کسان دیگر است.
گفته بودید که چرا باید ۷۰ درصد سپردههای بانکی متعلق به یک درصد جامعه باشد، آمار درست است؟
بله.
اگر رئیس جمهور شوید برای متوازن سازی آن چه میکنید؟
بانک باید علاج شده و بازاز سرمایه احیا شود. بورس سطح تلاش اصلی ما است و بانک باید در خدمت تامین سرمایه قرار بگیرد، نه اینکه بانک برای خودش کارگزاری راه بیندازد و بانک خصوصی دست به دامن بانک دولتی شود و بانکهای دولتی هم دستشان در جیب بانک مرکزی باشد و این سیستم معیوبی است. بنده بانک را سر جای خودش قرار مید هم و با یک منطق درست بازار سرمایه را تقویت کرده و افرادی که در بورس آسیب دیدند، امکانی را فراهم میکنیم برای کل کشور که بورس تنها یک منبع درآمد برای دولت نشود که ۳۰۰ هزار میلیارد تومان در سال ۹۹ از آن برداشت کند، بلکه به محلی تبدیل شود که مردم با اطمینان و سیاستگذاری درستی که دولت انجام میدهد بتوانند سرمایه گذاری دقیق کنند.
مهمترین ویژگی مثبتی که در خودتان میبینید برای جایگاه ریاست جمهور کمک کند چیست؟
نوکری مردم و صداقت. یعنی بنده همه حرفهایی که الان زدم، همان حرفهایی است که ۱۰ سال پیش، زمان دانشجویی و دوران جنگ میزدم. بنده نوکر مردم هستم و با مردم بودن برایم افتخار است و تمام تلاشم این است که قدر و منزلت، ولی و امام جامعه را فهم کنم و این رهبر حکیم و بینظیر در جهان امروز را دریابم و بتوانم به خوبی خدمت گذار مردم تحت سایه ایشان باشم و همه آنچه در وجودم است را وقف مردم کنم.
معتقدم کشور نیاز به یک جهش و حرکت همه جانبه دارد و ۲۵ محور تحولی را احصا کردهایم که بر مبنای الگوی جدید مدیریتی خواهد بود که در گذشته در دفاع مقدس آن را تجربه کردهایم و آن هم مشارکت کل مردم بر محور نخبگان و علم و عقلانیت بالا و شور و نشاط است، تا بتوانیم کل کشور را متحول کنیم. بزرگترین وظیفه خودم را نوکری مردم میدانم و کشور را به عنوان یک الگوی فرا روی جهان قرار دهیم.