مکی در گفتوگو با ایلنا:
منطق سیاسی و حقوقی ایران مبتنی بر خیر و شر نیست که بازرسان را اخراج کند/ با فقدان برجام، حمایت چین و روسیه از منافع ایران به مخاطره میافتد
تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی ایران با اشاره به سخنان اخیر برخی نمایندگان مجلس مبنی بر اخراج بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی خاطر نشان کرد که منطق حقوقی ایران بر اساس خیر و شر نیست که چنین کاری را انجام و تاکید کرد که تنها با رفع تحریمها میتوان با چین و روسیه رابطه داشت.
مرتضی مکی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره اظهارات برخی از نمایندگان مجلس مبنی بر اخراج بازرسان آژانس انرژی هستهای از ایران اظهار داشت: مطرح شدن دوباره موضوع خروج بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی و طرح مجلس مبنی بر «اقدام راهبردی علیه تحریمها» در واکنش و کش و قوس با رئیس جمهور است. رئیس جمهور آییننامه طرح مجلس را به شکل و سیاقی که خودش خواسته بود، ارائه داد و آقای قالیباف این آئیننامه را رد کردند و اینکه این قانون مجلس قرار است چگونه به اجرا در بیاید، در هالهای از ابهام قرار دارد.
وی ادامه داد: ایران غنیسازی ۲۰ درصد را هم آغاز کرده است که شاید خلاف تعهدات ایران در برجام باشد اما خلاف تعهداتش در انپیتی [NPT] نیست. اگر چه دولتهای اروپایی نیز به این اقدام ایران واکنش تندی داشتند اما به این موضوع نیز آگاهند که اقدام ایران در نتیجه بدعهدی خودشان بوده است. در نتیجه آنها تنها به واکنش ضد تبلیغاتی در مورد افزایش غنیسازی ۲۰ درصدی ایران بسنده کردند.
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل با بیان اینکه قانون اقدام راهبردی نمایندگان مجلس بیشتر بر اساس انگیزههای سیاسی و شخصی است تا اینکه برای لغو تحریمها باشد، ادامه داد: این قانون فقط با عنوان لغو تحریمها مطرح شده، اما بیشتر طرحی در جهت به تاخیر انداختن لغو تحریمها است.
وی تصریح کرد: ایران سه سال صبر استراتژیک را تجربه کرده است تا بتواند از مزایای اقتصادی برجام بهرهمند شود و اکنون نیز نیاز دارد که چند ماه دیگر نیز با همین صبر استراتژیک ادامه دهد تا از فضای تغییرات در کاخ سفید استفاده کند. این قانون مجلس بیشتر صبر سیاست استراتژیک ایران را مختل میکند که قطعاً برای ایران تبعات منفی زیادی به دنبال خواهد داشت.
این تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل با بیان اینکه این قانون همسویی و همخوانی با ادامه صبر استراتژیک ایران و استفاده از فضای تغییرات در آمریکا ندارد، گفت: باید بپذیریم که بین بایدن و ترامپ تفاوت وجود دارد چرا که تیم جدید ریاست جمهوری آمریکا میگویند به برجام باز میگردند، بنابراین باید صبر کنیم و ببینیم که آنها بعد از ۲۰ ژانویه میخواهند چه سیاستی را در پیش بگیرند و سپس ایران با توجه به سیاست و راهبرد آنها، استراتژی خودش را تعین کند، نه اینکه در یک فضای خلا تصمیمی گرفته شود که بر مبنای عقلانیت سیاسی، منافع و معیشت مردم نیست.
این کارشناس مسائل آمریکا و اروپا در پاسخ به این سوال که آیا ایران باید برای اخراج بازرسان از NPT خارج شود، گفت: برای خروج بازرسان نیازی به خروج از «انپیتی» نیست. بازرسان آژانس در چارچوب پروتکل الحاقی در ایران حضور دارند و ایران میتواند در واکنش به بدعهدی طرفهای دیگر در برجام و اینکه آنها موازین امپیتی را اجرا نمیکنند، به اقداماتی دست بزند. اما منطق سیاسی حاکم بر نظام ایران منطق حقوقی مبتنی بر خیر و شر نیست که بخواهد بر اساس آن رفتار کند. باید با توجه به فرصت سازیها و تهدیداتی که در عرصه منطقه و جهان علیه جمهوری اسلامی وجود دارد، تصمیم مناسب را برای حفظ منافع و امنیت کشور گرفته شود.
وی درباره واکنش کشورهایی مثل آمریکا، چین و روسیه نسبت به اخراج بازرسان، گفت: واکنش آمریکا که واکنش وزارت خارجه پمپئو و ترامپ است که تلاش میکنند فضای سیاسی و تبلیغاتی علیه ایران ادامه پیدا کند. اما واکنش روسیه و چین قابل تامل است، چرا که خودشان را مقید به حفظ برجام می دانند تا مشخص شود که میتوانند در چارچوب برجام کنشگری مثبتی را داشته باشند یا خیر. اگر برجام از بین برود، نقش کنشگری مثبت چین و روسیه در حمایت از منافع و امنیت ملی ایران نیز به مخاطره میافتد.
مکی خاطرنشان کرد: این کشورها برای منافع ملی خودشان تلاش میکنند و بر اساس قاعده مهم "منافع و امنیت ملی" کشور خودشان رفتار میکنند چرا که با تمام جهان مراوده دارند و طبیعتاً در این مراودات به منافع بلندمدت خود توجه میکنند. این سیاست که ایران بخواهد چین و روسیه را در معذوریت دفاع از برجام قرار دهد، قطعا سیاستی نیست که حتی در کوتاه مدت در راستای رفع تحریمهای برجام تحقق پیدا کند.
وی با بیان اینکه تا زمانیکه تحریمهای اعمال شده علیه جمهوری اسلامی لغو نشود با چین و روسیه نمیتوانیم کار کنیم، تاکید کرد: مثال ساده آن نیز مشخص است، روابط ما با کره جنوبی، ژاپن و هند که یکی از خریداران نفت ایران بود، اکنون چگونه است؟! ایران نه با غرب و نه با شرق نتوانسته رابطه مناسبی داشته باشد. این نتیجه سیاستهای اشتباهی است که حتی سیاست تعریف شده برای ارتباط بلندمدت با شرق را نیز برای خودمان تبیین نکرده ایم.