خبرگزاری کار ایران

یادگار امام(ره):

مسوولیت و کار عمده روحانیت در مرحله اول مقابله با تبلیغات دروغین است

مسوولیت و کار عمده روحانیت در مرحله اول مقابله با تبلیغات دروغین است
کد خبر : ۲۳۶۱۶۱

هر جا دیدید هجمه ها سنگین شده و تیغ تبلیغ نمی بُرد باید به داروهای موجود در جامعه توجه کنید. در دوره هایی اثر عدم وجود این گونه داروها در جامعه را دیدیم و در دوره هایی دیگر هم نَفَس های حقی چون آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی پیدا شدند که افرادی چون امام از مکتب او بیرون آمدند.

یادگار امام(ره) گفت: امام در کتاب «شرح جنود عقل و جهل» که به زبانی ساده نگاشته شده است می گویند، بسیاری معتقدند کتاب اخلاق باید مانند نسخه باشد؛ در حالی که این غلط است و باید مانند دارو باشد.

به گزارش ایلنا به نقل از جماران، حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در ادامه سفر خود به استان خوزستان در بیت آیت الله موسوی جزایری نماینده ولی فقیه در استان خوزستان با بیان این‌که موضوع تبلیغات در جهانی که همه گونه ابزار دروغ در اختیار دشمنان ماست یک واجب است، اظهارداشت: تبلیغات ولو به دروغ، اثر دارد. معاویه با همین تبلیغات در دوره‌ای امیرالمؤمنین(ع) و فرزندانش را آزار داد. لذا اهل شام باور کرده بودند که علی(ع) نماز نمی خواند و وقتی از حضرت زینب(س) پرسیدند کجا برای شما سخت تر بود؟ فرمود شام؛ زیرا اهل کوفه گرچه امام حسین(ع) را به شهادت رساندند، اما ایشان را می شناختند، در حالی که اهل شام به خاطر تبلیغات سنگین معاویه امام و یارانش را خارجی می پنداشتند.

وی افزود: مسوولیت و کار عمده روحانیت در مرحله اول مقابله با تبلیغات دروغین بر اساس مبانی صحیح فکری است. اصل پیدایش نهاد روحانیت نیز همین موضوع تبلیغ است و هر مذهبی اگر از نهاد روحانیت برخوردار بود، باقی می ماند و در غیر این صورت از بین می رود. اما وقتی این نهاد ضعف یافته و کارکرد تبلیغی شان ضعیف شده است، آن مذاهب هم رو به ضعف رفته‌اند.

سید حسن خمینی با اشاره به راه اندازی شبکه ماهواره ای «الاهواز» توسط آیت الله موسوی جزایری گفت: همت ایشان در تأسیس این نهاد که حتما با عنایت نظام و دستگاه‌های مختلف بوده است.

وی در ادامه سخنان خود به موضوع «کیفیت» در تبلیغات پرداخت و با تأکید بر این که «تبلیغ» شرط توسعه و ترویج دین و رمز جلوگیری از هجمه هاست، اظهار داشت: امام در کتاب «شرح جنود عقل و جهل» که به زبانی ساده نگاشته شده است می گویند، بسیاری معتقدند کتاب اخلاق باید مانند نسخه باشد؛ در حالی که این غلط است و باید مانند دارو باشد؛ چرا که اگر کتاب را باید خواند و سپس از آن اثر گرفت، دارو به محض خورده شدن شفا می دهد. درس اخلاق باید به گونه ای باشد که وقتی در حوزه نور معلم می نشینید خوب شوید؛ مرحوم مطهری تعبیری دارد که می گوید وقتی به درس امام می رفتیم، تا یک هفته اثر عمیق حرف و سخن او را در خود حس می کردیم؛ گرچه ذات مخاطب هم باید اثرپذیر باشد.

یادگار امام ادامه داد: برای اثرگذاری بر جامعه باید از خودمان شروع کنیم، زیرا خیلی وقت ها سخن اثری ندارد؛ زیرا اگر من به حرف خود ایمان نداشته باشم تأثیری در مخاطب ندارد؛ لذا باید تبلیغ را آمیخته به ایمان کنیم. هر جا یک روحانی با ایمان و پاکدل و لو با دانش کم وجود داشته است، جامعه تحت نفوذ او نیز جامعه خوبی بوده است. البته ممکن است سخن در جاهایی بنا به عللی اثر نکند، اما خداوند بر اساس نیت پاک، آن موانع را هم بر می دارد. همه ما نیز اگر لایق عنوان سرباز امام زمان(عج) باشیم باید از خودمان شروع کنیم؛ همانطور که یک فرمانده خوب باید اول از همه مسلح و آماده باشد.

وی در ادامه، با اشاره به نقش تاریخی مرجعیت در حفظ وحدت و تمامیت ارضی ایران یادآور شد: مردم آذربایجان در سال ۱۳۲۵ به مناسبت درگذشت آیت الله میرزا ابوالحسن اصفهانی که با غائله پیشه وری همزمان بود، به مدت چهل روز از صبح تا شام در مساجد عزاداری کردند؛ به گونه ای که شخص پیشه وری هم در یکی از مجالس مجبور شد به عزاداران چای تعارف کند؛ لذا یک پیرغلام امام زمان(عج)(آیت الله میرزا ابوالحسن اصفهانی) یک جامعه را بدین گونه نجات داد وباعثشد که آذربایجان به دامان تشیع بازگردد.

سید حسن خمینی با بیان این‌که وقتی سخنی که از زبان گوینده در می آید مورد باورش بود، آن سخن بر شنونده هم اثر می کند، گفن: ما آخوند و سید و ملا و افراد شجاع زیاد داشته اسم؛ اما «حاج آقا روح الله»(عنوانی که امام را قبل از نهضت با آن می شناختند) یکی بوده است! اصل اول در این موضوع این است که او به آنچه می گفت باور داشت و هرکس به او نزدیک تر می شد بیشتر متوجه این مسأله می شد. امام ظاهر و باطنش یکی بود و شاگردان او هیچ گاه دروغ و غیبت در او می نمی دیدند. یکی از بزرگان که بعد از انقلاب نیز با امام زاویه پیدا کرد، می‌گفت گرچه من با آقای خمینی اختلاف سلیقه دارم اما در وجود او منّیت و هوا نیست.

وی ادامه داد: ما واقعا در منزل امام احساس نمی کردیم که آنچه او می گوید با واقعیت خودش متفاوت است. چه درسی از این بالاتر؟ این درس احتیاجی به گفتار ندارد؛ وقتی شما خوب شوید بقیه هم خوب می شوند.

یادگار امام تصریح کرد: اگر گفته می شود کتاب اخلاق باید چون دارو باشد، آخوند هم باید دارو باشد؛ آخوندی که چون نسخه باشد یک ضبط صوت است که گاهی اوقات ممکن است صدایش خش خش هم کند و مخاطب او بپرسد که چرا خودت به سخنانت عمل نمی کنی!

وی با بیان این‌که «تبلیغ» شرط توسعه و ترویج دین و رمز جلوگیری از هجمه هاست، گفت: هر جا دیدید هجمه ها سنگین شده و تیغ تبلیغ نمی بُرد باید به داروهای موجود در جامعه توجه کنید. در دوره هایی اثر عدم وجود این گونه داروها در جامعه را دیدیم و در دوره هایی دیگر هم نَفَس های حقی چون آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی پیدا شدند که افرادی چون امام از مکتب او بیرون آمدند.

سید حسن خمینی با اشاره به این‌که در دوران انقلاب افراد زیادی بودند که یک شبه تحول یافتند و این امر ناشی از یک نیت پاک واراده و بزرگ الهی بود، تأکید کرد: رمز تبلیغ این است که مبلّغ داروی خوبی باشد. یکی از نعم الهی برای خوزستان مرحوم آیت الله جمی بود و نعمت دیگر هم وجود آیت الله موسوی جزایری است. ایشان نکته ای که در صحبت های من بود را به خوبی عمل می کنند که باید خدا را به خاطر آن شکر کرد.

وی در پایان سخنان خود گفت: من چگونه می توانم مردم را به خوبی دعوت کنم اما خودم کانون کینه و نفرت باشم؟ چگونه می توانم به مردم بگویم یکدیگر را ببخشید، اما خودم از کوچکترین مسأله شخصی ام نگذرم؟ چگونه می توانم بگویم دروغ نگویید اما خودم وقتی پای منافع شخصی ام پیش بیاید دروغ بگویم؟ چگونه می می توانم مردم را به راه راست هدایت کنم اما خودم کج حرکت کنم؟ این کار اثر ندارد؛ اگر کسی هم به غلط از من اثر پذیرفت دائمی نیست.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز