خبرگزاری کار ایران

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدهادی خامنه‌ای: / تکرار /

«تفسیرهای من‌درآوردی» تأسی به اسوه‌ها را تهدید می‌کند

«تفسیرهای من‌درآوردی» تأسی به اسوه‌ها را تهدید می‌کند
کد خبر : ۱۵۶۵۷۴

کار شبهه افکانان پوشاندن لباس حق به باطل است که تشخیص این دو از یکدیگر یک وظیفه اندیشگی بر عهده انسان‌هاست و آسان نیست. / غلو فقط ناشی از بی‌شعوری و نادانی نیست، بلکه عده‌ای از روی کاسبی و استفاده ابزاری از امامان می‌خواهند به جایگاهی برسند که نیازهای خودشان را برطرف کنند.

دبیرکل مجمع نیروهای خط امام گفت: یکی از خطرهایی که تأسی به اسوه‌ها را تهدید می‌کند، تفاسیر من درآوردی است که از جمله آنها تفسیری است که اخیرا در مطبوعات آمده و برخی گفته اند که امام جمهوریت را قبول نداشت، اما برای خوشایند مردم آن را مطرح کرد که این سخن از نمونه‌های انحراف است.

به گزارش ایلنا، حجت الاسلام و المسلمین سید هادی خامنه‌ای در مراسم شب شهادت حضرت زهرا(س) در دارالزهرا(س) طی سخنانی با موضوع «امامت و شناخت حق»، با اشاره به شرایط دشوار پیشوایی در جامعه بر اساس نظر قرآن کریم، اظهار داشت: مردم می توانند مسیر حق را با راهنمایی امام، از باطل و بیراهه تشخیص دهند و در کل تاریخ، رابطه انبیاء و پیشوایان با مردم در همین دو کلمه خلاصه شده است.

وی با طرح این سوال که چه کسانی می توانند در جامعه الگو باشند؟ افزود: قرآن در مورد پیامبر(ص) می فرماید «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه»؛ مذهب ما برای کسانی که الگوی یک جامعه می شوند دوره سختی و دشواری را پیش بینی کرده است و آنها حتما باید این دوره را گذرانده باشند، اما از آنجا که در سایر مذاهب و ادیان این دوره پیش بینی نشده است و الگوهایی چون پیامبر(ص) و علی(ع) را نداشته اند، مجبور شده اند شرایط رهبری را پایین بیاورند.

سید هادی خامنه ای با بیان اینکه اسوه بودن برای تشخیص حق از باطل است، گفت: طبیعتا کسانی باید الگو باشند که روح و ذات آنها آمیخته با افکار خدایی باشد و نقصی در درک و فهم دین یا مسامحه درگفتار و عمل نداشته باشند؛ زیرا کسانی که پایین تر از این حد باشند با تعریف شیعه، پیشوا نخواهند بود. در حالی که پییشوایی در جوامع دیگر نسبی بوده و شرایط مطلق مذهب ما را ندارد.

دبیرکل مجمع نیروهای خط امام تصریح کرد: ما در عین قبول داشتن تقدس برای امامان، کلامی از آنها داریم که تشخیص حق از باطل را برای ما انسانها مشکل می کند؛ یکی از اصحاب حضرت علی(ع) از ایشان می‌پرسند حق و باطل چیست؟ ایشان فرمودند، بین حق و باطل به اندازه چهار انگشت بیشتر فاصله نیست. آن فرد سوال کرد منظور شما چیست؟ حضرت انگشتان‌شان را جمع کردند و بین دو گوش و چشم گذاشتند و فرمودند فاصله بین حق و باطل این اندازه است؛ باطل این است که بگویی شنیده ام و حق آن است که بگویی دیده ام.

وی ادامه داد: شنیده‌ها نمی‌تواند مبیّن حق باشد و اینکه می گویند «رأی» انسان مهم است به معنای اهمیت دیده های اوست؛ رأی یعنی آن چیزی که انسان واقعا با قلب خود آن را رؤیت کرده باشد که البته رؤیت فقط با چشم سر نیست؛ همان‌طور که امام(ع) فرمودند من خدایی را که ندیده باشم، نمی‌پرستم. در واقع رؤیت آن چیزی است که انسان با تمام درک، عقل و شعور و ابزارهایی که خداوند در اختیار انسان گذاشته، آن را ببیند و با شنیده‌ها از اینجا و آنجا رأی به دست نمی‌آید.

سید هادی خامنه‌ای با اشاره به احادیثدیگری از حضرت علی(ع) در خصوص شناخت حق گفت: ایشان می‌فرمایند «حق به وسیله شخصیت‌ها شناخته نمی‌شود؛ حق را بشناس تا حق آن را بشناسی و باطل را بشناس تا اهل آن را بشناسی».

وی در ادامه سخنان خود با تأکید بر اینکه خطا نکردن امام در اداره جامعه اسلامی امری بسیار مهم است، یادآور شد: زندگی کردن مانند علی(ع) بسیار دشوار است؛ همان‌طور که ایشان فرمودند آن‌طور که ما زندگی می‌کنیم نه ممکن است و نه لازم است که شما زندگی کنید، بلکه فقط ما را با تقوا، ورع، اجتهاد و… یاری کنید.

سید هادی خامنه‌ای با بیان اینکه در همین راستا دیده‌ایم که انسان‌ها کوشش‌هایی کرده‌اند و به جایگاه امامان نزدیک هم شده‌اند، اما رسیدن به آن جایگاه‌ها محال است، گفت: باید این پنبه از گوش انسان‌ها کشیده شود که به چنین جایگاهی نزدیک شوند و چه آنهایی که در معرض چنین نسبت‌هایی هستند و چه کسانی که این نسبت‌ها را می‌دهند باید به این موضوع توجه کنند.

وی با اشاره به موضوع غلو در جامعه اظهار داشت: غلو فقط ناشی از بی‌شعوری و نادانی نیست، بلکه عده‌ای از روی کاسبی و استفاده ابزاری از امامان می‌خواهند به جایگاهی برسند که نیازهای خودشان را برطرف کنند، و الا وجود امامان از این نسبت‌ها پاک است و حتی امام علی(ع) با غالیان شیعه جنگید.

دبیرکل مجمع نیروهای خط امام با اشاره به دستور علی(ع) برای شناخت حق و باطل گفت: حق و باطل در هر دوره، جلوه‌هایی دارند که دائم تغییر می‌کنند. کار شبهه افکانان پوشاندن لباس حق به باطل است که تشخیص این دو از یکدیگر یک وظیفه اندیشگی بر عهده انسان‌هاست و آسان نیست.

وی در ادامه سخنان خود اظهار داشت: بعضی اوقات معصومین(ع) در زمان خود اعمالی را انجام داده اند که لوازم آن اقدام، برای همه مردم فراهم نیست که در این موارد نباید شخصیت‌های الگو را دنبال کنیم؛ نمونه این موارد برخورد امیرالمؤمنین(ع) با خوارج است که ایشان فرمودند بعد از من کسی با آنها جنگ نکند و استدلال ایشان برای این امر هم این است که خوارج با خیال خودشان دنبال حق بودند و فکر می‌کردند کار خوبی می‌کنند و من به این خطا پاسخ دادم، اما بعد از من نباید با آن‌ها بجنگید. بدین معنا که ممکن است برخی خوارج واقعا به خیال خودشان در مسیر حق گام برمی‌داشتند اما به خطا رفتند و در جبهه حق هم کسانی بودند که دنبال باطل بودند و از طریق حق آن را دنبال کرده و به آن رسیدند.

سید هادی خامنه‌ای ادامه داد: این مورد نشان می‌دهد که ما به الگوهایی چون علی(ع) نیاز داریم که با غالیان و خوارج جنگیدند اما در کشتن و مبارزه کردن به کشتن یک نفر بیشتر هم رضایت نمی‌دهند. این برخورد را باید با سخنان برخی منبری‌ها در مورد موضوع یهودیان بنی قریظه مقایسه کرد که بر اساس یک روایت تاریخی مخدوش می گویند پیامبر(ص) به خاطر یک اختلاف سر چند صد تن از یهودیان را در مدت چند ساعت از تن جدا کرده‌اند؛ در حالی که مورخ بزرگ مرحوم دکتر شهیدی معتقد است که چنین چیزی اساسا اتفاق نیفتاده است. اما عده‌ای همین را الگو می‌کنند و در بلندگو ها مطرح می‌کنند که علاوه بر تأثیر بر افکار مردم و تبعات ضد حقوق بشری آن، به دلیل دروغ بودن خیانت به اسلام است و حتی اگر این روایت صحیح هم باشد قرار نیست ما به آن عمل کنیم، زیرا مربوط به شرایط خاص آن زمان است.

وی همچنین در مورد موانع شناخت حق؛ جو زدگی، قدرت زدگی، شخصیت زدگی و… را از جمله این موارد برشمرد و گفت: انحراف از حق هم اشکال مختلف دارد که سوء استفاده تاریخی و استنباط غلط از الگوها از جمله آنهاست. الگوهای ما ۱۴ معصوم(ع) هستند، اما در سطوح دیگر، شخصیتهایی در تاریخ داریم که در برخی امور نسبت به سایر مردم می‌توانند اسوه و الگو باشند که حضرت امام خمینی یکی از آن‌هاست.

خامنه‌ای ادامه داد: یکی از خطرهایی که تأسی به اسوه‌ها را تهدید می‌کند، تفاسیر من درآوردی است که از جمله آنها تفسیری است که اخیرا در مطبوعات آمده است که برخی گفته اند امام جمهوریت را قبول نداشت، اما برای خوشایند مردم آن را مطرح کرد که این سخن از نمونه‌های انحراف است. به همین دلیل امام در وصیت نامه شان می‌گویند الان که زنده‌ام نسبت‌هایی به من داده می‌شود که قابل قبول نیست و این وصیت امام نشان می‌دهد که چنین کارهایی همیشه در طول تاریخ رایج بوده است و در عین حال جامعه باید هوشیار باشد که فلان حرف را چون فلان فرد گفته است ناآگاهانه نپذیرد‌، بلکه مسائل را رؤیت کند و به استماع اکتفا نکند.

وی در پایان سخنان خود با اشاره به جایگاه والای حضرت فاطمه زهرا(س) گفت: همان‌طور که آن حضرت، علی ابن ابی طالب(ع) را به عنوان الگو و امام می‌دانستند، امام علی(ع) هم بر اساس آنچه در نهج البلاغه آمده است وقتی میان بنی‌هاشم و بنی‌امیه مقایسه می‌کنند، می‌فرمایند که «‌منا خیر النساء العالمین و منکم حماله الحطب».

ارسال نظر
پیشنهاد امروز