سرمقاله ظریف در واشنگتن پست:
غرب توهم را کنار بگذارد / از دستاوردهای دانشمندانمان چشم نمیپوشیم
امروز و در حالی که به سال ٢٠١٥ نزدیک میشویم، نتیجه زیادهخواهیهای گذشته و گرفتاری در توهم تأثیر تحریمها کاملا مشخص است. در ده سال گذشته، تعداد سانتریفیوژهای ایران از ٢٠٠ عدد به ٢٠٠٠٠ عدد رسیده است، ظرفیت غنیسازی ایران از ٣. ٥ درصد به ٢٠ درصد ارتقا یافته است و رآکتور تحقیقاتی آب سنگین اراک کمتر از یکسال دیگر افتتاح خواهد شد.
وزیر خارجه ایران با بیان اینکه در حد معقولی اطمینان دارم که تا یک ماه آینده به راهحل جامع میرسیم، خطاب به ۱ + ۵ گفت: اجازه ندهید برخی توهمات، حرکت چشمگیری که برای پایان دادن به یک بحران غیرضروری و گشودن افقهای جدید آغاز شده را از مسیر خود خارج کند.
به گزارش ایلنا، روزنامه واشنگتن پست دیروز(جمعه) سرمقاله محمدجواد ظریف تحت عنوان «برای استفاده از فرصتها، توهمات را کنار بگذارید» منتشر کرد.
این مقاله به شرح زیر است.
مذاکرات هستهای ایران و قدرتهای جهانی به مرحله حساسی رسیده است. در حد معقولی اطمینان دارم که تا یک ماه آینده قادر خواهیم بود به راهحل جامعی در این رابطه برسیم؛ راه حلی که تضمین نماید برنامه هستهای ایران همواره صلح آمیز باقی خواهد ماند. تمام آنچه برای این منظور نیاز است، توجه هوشیارانه و جدی به واقعیتهای موجود و همینطور تبعات انتخاب جایگزینهای چنین راه حلی است. در گذشته، گرفتاری در دام برخی توهمات باعثاز بین رفتن فرصتهای به وجود آمده شدهاند و نباید اجازه داد که باردیگر چشم انداز واقعی امکان حصول به یک توافق تاریخی نابود شود.
تقریبا ده سال قبل، - - و درست قبل از انتخاب رییس جمهور سابق، جناب آقای محمود احمدی نژاد - - و در زمانی که جناب آقای دکتر روحانی و من هدایت تیم مذاکرات هستهای ایران را بر عهده داشتیم، در پاریس طرحی را به همتایان غربی خود ارائه دادم که شامل مجموعه ای از اقداماتی بود که توسط برخی دانشمندان مستقل و غیر ایرانی پیشنهاد شده بود و تضمین میکرد که برنامه هستهای ایران تا أبد صلح آمیز خواهد ماند.
با این حال و با اشاره و فشار دولت بوش، طرف های مقابل از ما خواستند تا از غنی سازی حداقل تا سال ٢٠١٥ خودداری کنیم که این موضوع باعثشد عملا امکان حصول به توافق از بین برود.
غرب با اشتباه گرفتن تعامل سازنده ما به عنوان نشانه ضعف و با انتخاب گزینه اعمال فشار و تحریم به منظور امتیازگیری عملا باعثتغییر موضع ایران شد؛ این تغییر موضع هم در نتیجه صندوقهای انتخابات ریاست جمهوری سال ٢٠٠٥ و هم در توسعه فعالیت های هستهای صلح آمیز ایران نمایان شد.
امروز و در حالی که به سال ٢٠١٥ نزدیک میشویم، نتیجه زیادهخواهیهای گذشته و گرفتاری در توهم تأثیر تحریمها کاملا مشخص است. در ده سال گذشته، تعداد سانتریفیوژهای ایران از ٢٠٠ عدد به ٢٠٠٠٠ عدد رسیده است، ظرفیت غنیسازی ایران از ٣. ٥ درصد به ٢٠ درصد ارتقا یافته است و رآکتور تحقیقاتی آب سنگین اراک کمتر از یکسال دیگر افتتاح خواهد شد.
هیچ کس نمیتواند عقربههای ساعت را به عقب برگرداند. قربانیهایی داده شده است. میزان تواناییهای ما به شکل وسیعی افزایش یافته اند. دانش و تخصص های جدیدی کسب شده است. هیچ کدام از این ها را نمی توان با آرزو و یا حتی از طریق مذاکره نادیده گرفت.
امروز، دکتر روحانی و من مجددا مسئولیت مذاکره را به عهده گرفتهایم و اعتقاد ما به تعامل سازنده تغییری نکرده است. ما حاضر هستیم تضمینهایی را درباره طبیعت صرفا صلح آمیز برنامه هستهای ایران ارائه کنیم. اقدامات پیشنهادی ما موثر و جدی هستند و تفاوتهای واقعی ایجاد میکنند.
با این حال ما از دستاوردهای تکنولوژیک دانشمندانمان چشم پوشی نکرده یا آن را به موضوعی بی معنی و نمایشی تبدیل نخواهیم کرد. انتظار انجام چنین کاری از ما نه دوراندیشانه است و نه به نفع اهداف عدم اشاعه خواهد بود.
ما جدیت خود را نشان دادهایم. به فاصله صد روز از آغاز مسئولیت اینجانب به عنوان مذاکره کننده هستهای ایران، اولین توافق هستهای در دهه گذشته با گروه ١ + ٥ نهایی شد. آژانس بین المللی انرژی اتمی تصدیق کرده است که ما کلیه تعهداتمان را در این توافق بطور کامل اجرا کردهایم. به علاوه همکاریهای ما با آژانس به بالاترین سطح همکاریها در سالهای اخیر رسیده است. ما آمادهایم که این مسیر را ادامه دهیم.
بسیار کوته بینانه خواهد بود اگر مجددا برخی توهمات بتوانند حرکت ما به سمت یک دستاورد تاریخی را از مسیر خود خارج کند. در هیچ زمانی بهتر از زمان حاضر نمیتوان یکبار و برای همیشه بحران غیر ضروری هستهای را خاتمه بخشید؛ چرا که شرایطی فراهم است که تمام طرفها بتوانند دستاوردهایی داشته باشند، قبل از اینکه پنجره همکاری و واقع گرایی بسته شود. مسلم است که همواره می توان بهانههایی یافت که توافق پیش رو را نابود سازد، توافقی که توانایی ایجاد تغییرات مهمی را در منطقه دارد. شاخصترین این بهانه ها، توسل به افسانه «نقطه فرار» هستهای است. برای سالها، یک گروه کوچک ولی قدرتمند از کنشگران سیاسی در آمریکا، تبلیغات بی منطقی به راه انداختهاند مبنی بر اینکه ایران طی چند ماه قادر خواهد بود مواد شکاف پذیر لازم برای ساخت یک بمب اتمی را فراهم سازد.
اگرچه بهترین راه برای جلوگیری از چنین احتمال دور از ذهنی، حصول یک توافق واقع گرایانه با ایران است، با این حال بررسی و مداقه درباره این ترس موهوم، مفید و سازنده خواهد بود. حتی اگر ایران بخواهد به سمت ساخت بمب هستهای حرکت کند، ابتدا باید تمامی بازرسان آژانس را از خاک خود اخراج کند. سپس میبایست کل ترتیبات برنامه هستهای ایران مجددا تغییر کند تا قادر باشد مواد شکاف پذیر با درجه خلوص مناسب برای ساخت تسلیحات تولید کند. در مراحل بعدی می بایست این مواد را به فلز تبدیل کند، سپس آنها را به شکل مخصوص مناسب برای بمب قالب گیری کند و همینطور مراحل بی شمار پیچیده دیگری که ویژه ساخت سلاح است را طی کند. هیچ کدام از این قابلیتها در ایران وجود ندارد و ایجاد آنها مستلزم شروع از نقطه صفر است. این موضوع چندین سال - و نه چندین ماه - بطول خواهد انجامید.
به علاوه، حتی زمانی که ایران زمان کافی در اختیار داشت، هرگز به ساخت بمب حتی به عنوان یک گزینه ممکن فکر نکرد. در فاصله بین سال های ٢٠٠٥ تا ٢٠١٣، یعنی زمانی که روابط ایران با غرب و آژانس در پایین ترین حد خود بود، ایران دارای زمان کافی، موانع محدودتر بین المللی، بازرسی های به نسبت آسان تر و سانتریفیوژهای کافی برای ساخت بمب بود. همینطور ایران همه هزینهها را از طریق تحریمهای سنگین و ناعادلانه پرداخت نموده بود که بسیار فراتر از تحریمهایی بودند که بر کشورهایی اعمال شدند که واقعا بمب اتمی ساخته بودند.
با وجود تمام این واقعیتها، ما کوچکترین قدمی برای ساخت تسلیحات هستهای بر نداشتیم. دو گزارش متوالی ارزیابی اطلاعاتی ملی آمریکا متشکل از ١۶ نهاد أمنیتی آمریکایی در سال های ٢٠٠٧ و ٢٠١٢ این موضوع را تایید میکنند.
متاسفانه عدهای در غرب، این واقعیت های مهم را با توسل به دو افسانه موهوم و خطرناک نادیده میگیرند: اینکه ایران برای دفاع از خود به بمب نیاز دارد و اینکه تنها چند ماه با ساخت بمب فاصله دارد. تاسف بارتر این خواهد بود که چنین توهماتی، تفاهمی را که مطمئن ترین و أمن ترین راه برای جلوگیری از اشاعه هستهای است، به مخاطره اندازد.
امروز ما در مذاکرات مان با ١ + ٥ دارای فرصتی منحصر به فرد هستیم تا اقدامات اعتمادساز بلندمدتی را آغاز کنیم که در کنار بازرسی های گسترده و ترتیبات نظارتی مربوطه، بزرگترین تضمین را ارائه دهد که برنامه های هستهای ایران تا ابد و کاملا صلحآمیز باقی خواهد ماند.
برای فایق آمدن بر موانع موجود بر سر راه این دستاورد تاریخی، باید به افق های پیش رو نگریست، ولی در عین حال از درس های گذشته غافل نشد. درک این نکته که چگونه برخی توهمات، فرصت های فراوان را از بین بردهاند دارای اهمیت زیادی است و اقدام جهت جلوگیری از تکرار این توهمات ضروری است.
درحالی که به زمان تبدیل تفاهم موقت هستهای به یک راه حل جامع نزدیک میشویم، من از همتایان خود میخواهم که در برابر اراده ما برای رفع نگرانیها را با درک عزم راسخ مردم ایران برای گرفتن احترام به حقوق و عزت شان پاسخ دهند. قبل از هر چیز، از آنها میخواهم که اجازه ندهند که برخی توهمات، حرکت چشمگیری را که برای پایان دادن به یک بحران غیرضروری و گشودن افقهای جدید آغاز شده است، از مسیر خود خارج کند.