مطهرنیا در ارزیابی دیدار هیئت های مذاکره کننده ایران و آمریکا در ژنو؛
زمان رایزنیهای جدی برای رسیدن به تعهدات متقابل فراهم شده است
ایران امروز پس از تشکیل دولت یازدهم به سرعت ادبیات تهاجمی و غیردیپلماتیکی را که در دولت نهم و دهم وجود داشت به یک ادبیات مدبرانه تبدیل کرده است و بر این اساس جملات و گزاره هایی که به کار می رود، جملات و گزاره های سیاست ورزانه و دیپلماتیک محورانه ای است که تلاش دارد هزینه ها را کاهش و منافع را افزایش دهد.
یک کاشناس مسائل بینالملل تاکید کرد: اکنون در مذاکرات هستهای، زمان توافق و تبادل آرا گذشته است و آمدن برنز و سالیوان در جمع مذاکرهکنندگان با پیشینهای که از آنها موجود است، نشان میدهد زمان رایزنیهای جدیتر جهت رسیدن به تعهدات متقابل فراهم شده است.
سید مهدی مطهرنیا در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، با اشاره به دیدار هیات مذاکرهکننده آمریکا با تیم مذاکرهکننده ایرانی گفت: در خصوص پرونده هستهای ایران باید پذیرفت که بافت متن اصلی این پرونده نه مسئله هستهای ایران بلکه چالشهای فراروی ایران با نظام بینالملل و تفوق بنیادین ایالات متحده آمریکا در بافت موقعیت کنونی است.
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی ادامه داد: چنانچه این گزاره جدی را درنظر آوریم، متوجه میشویم که دو کنشگر مرکزی در پرونده هستهای، آمریکا و ایران هستند و ۵ عضو دیگر ۱ + ۵ یا ۳ + ۳، کنشگران پیرامونی محسوب میشوند.
وی با بیان اینکه مدیریت پرونده هستهای در آن سوی میز مذاکرهای که ایران نشسته است قرار دارد، اظهار کرد: مدیریت اصلی پرونده هستهای و اعمال فشار فزاینده بر ایران به دست واشنگتن است و اشتون در اتحادیه اروپا نقش هماهنگکننده مذاکره را ایفا میکند اگر چه مسئول اصلی تیم مذاکرهکنندگان ۱ + ۵ با وی است.
مطهرنیا افزود: از طرف دیگر نباید فراموش کنیم که پرونده هستهای ایران در مسیر تحرکات دیپلماتیک به سمت و سوی ایجاد یک فضای گفتمانی حاصل از دکترین تعامل سازنده در جهت بازآفرینی نقش سازندهای در حل و فصل بحرانهای بینالمللی در حرکت است.
این استاد دانشگاه با اشاره به دکترین سیاست خارجی دولت تدبیر و امید خاطرنشان کرد: ایران امروز پس از تشکیل دولت یازدهم به سرعت ادبیات تهاجمی و غیردیپلماتیکی را که در دولت نهم و دهم وجود داشت به یک ادبیات مدبرانه تبدیل کرده و بر این اساس، جملات و گزارههایی که به کار میرود، جملات و گزارههای سیاستورزانه و دیپلماتیکی است که تلاش دارد هزینهها را کاهش و منافع را افزایش دهد.
وی ادامه داد: در چارچوب همین دکترین تعامل سازنده است که در تلاقی با دکترین قدرت هوشمندتر آمریکایی از یک سو و دکترین صدور خوشبینی به جهان در عرصه سیاست خارجی آمریکا از سوی دیگر، زمینه های ارتباط منطقیتر ایران و آمریکا در حل و فصل پرونده هستهای فراهم شده است و بنابراین مذاکرات دوجانبه ایران و ایالات متحده امریکا به دلایل فوق میتواند تاثیر به سزایی در حل و فصل پرنده هستهای داشته باشد.
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به دیدار هیاتهای ایران و آمریکا تصریح کرد: این مذاکرات دوجانبه نه تنها در مسیر رسیدن به توافق در مسئله هستهای ایران بلکه در ایجاد فضای گفتمان تعاملی با محوریت احترام متقابل و رهیافت برد - برد، زمینههای حل و فصل مسائل دیگر را نیز فراهم میکند و اتمسفر گفتمانی مناسبی را در این جهت بازپرورش میدهد.
مطهرنیا همچنین با اشاره به حضور ویلیام برنز و جک سالیوان در میان اعضای تیم مذاکرهکننده ایالات متحده آمریکا، عنوان کرد: برنز و سالیوان دو مهره اصلی دیپلماتهای وزارت امورخارجه ایالات متحده آمریکا هستند و حرکت آنها نشان میدهد که سطح مذاکرات در پرونده هستهای در حال گام نهادن به موقعیتی تصمیمساز و تصمیمگیر است.
این استاد دانشگاه افزود: اکنون در مذاکرات هستهای، زمان توافق و تبادل آرا گذشته است و آمدن برنز و سالیوان در جمع مذاکرهکنندگان با پیشینهای که از آنها موجود است، نشان میدهد زمان رایزنیهای جدیتر جهت رسیدن به تعهدات متقابل فراهم آمده است.