خبرگزاری کار ایران

معمای قتل‌های بی‌قاتل

معمای قتل‌های بی‌قاتل
کد خبر : ۹۵۹۹۸۱

در گزارش زیر چند قتل جنجالی که راز آنها هنوز کشف نشده را بازخوانی می‌کنیم.

 به گزارش ایلنا، وقتی نگاهی به پرونده جنایت‌های رخ داده در کشورمان می‌اندازیم، می‌بینیم دیر یا زود اکثر آن‌ها با دستگیری قاتل کشف می‌شود. اما برخی پرونده‌های جنایی نیز به شمار می‌روند که هیچ گاه ردی از قاتل یا قاتلان به دست نمی‌آید و این پرونده‌ها حل نشده باقی می‌مانند و راز جنایت سر به مهر می‌ماند.

حال تعدادی از این پرونده‌ها در زمان وقوع، با توجه به نوع قتل، هویت مقتول یا محل جنایت در رسانه‌ها جنجالی می‌شوند که با شناسایی‌نشدن قاتل بعد از مدتی به فراموشی سپرده می‌شود.

امروز سراغ این دسته از پرونده‌ها رفتیم که در زمان خود جنجالی شده، اما بعد از مدتی کمتر خبری از آن‌ها منتشر شده است.

قتل هولناک خانم دکتر

هاله دانشبدی، دندانپزشکی است که در تهران به قتل رسید و با گذشت ۱۹ سال از مرگ او هنوز ردی از قاتل وی به دست نیامده‌است. پرونده او در زمان خود یکی از جنجالی‌ترین پرونده‌های پایتخت به شمار می‌رفت.

ماجرای مرگ او ۱۶ خرداد ۸۰ زمانی رقم خورد که جسد او از سوی پلیس پایتخت در طبقه دوم برج شهریار در محله سعادت‌آباد کشف شد.

محل کشف جسد، مطب دندانپزشکی هاله بود. دکتر جوان در زمان قتل باردار بود که مرگ او را تلخ‌تر کرد. او در حالی که روپوش سفیدی به تن داشت کنار لوازم گرانقیمت پزشکی، کف مطب افتاده‌بود. روسری قهوه‌ای و گلدار هاله دور گلویش پیچیده‌شده و نشان می‌داد با آن خفه شده‌است. در اطراف قربانی چند تار موی بلند و کوتاه کف مطب ریخته‌بود و آثار جراحت روی صورت و بینی و خون‌آلود بودن انگشتان دو دست وی مشخص می‌کرد این زن از سوی عامل جنایت غافلگیر شده به گونه‌ای که تقلای زیادی برای خلاصی از دست او کرده، اما جانش را از دست داده‌است. گام اول تحقیقات نشان می‌داد که شوهر او نیز پزشک بوده و با هم در همین مطب کار می‌کردند، اما برخی روز‌ها شوهرش به درمانگاه خیریه می‌رفت و او در آنجا تنها بود.

همه لوازم گرانقیمت دندانپزشکی دست نخورده‌بود و با به دست آمدن خودکاری در کنار جسد و جوهری بودن دستان و آستین روپوش هاله مشخص شد او در حال نوشتن بوده و وقتی پشت به عامل جنایت داشت، مورد حمله قرارگرفته و سعی داشته با خودکار از خود دفاع کند که نتوانسته و کشته شده‌است.

ماموران در ادامه از شوهر و بیماران هاله تحقیق کردند که پلیس برای حل معمای قتل او به بن‌بست رسید. این در حالی بود که خانواده مقتول می‌گفتند در این سال‌ها شوهر هاله پیگیر پرونده نیست و به او در این قتل ظنین هستند. اما تحقیقات نشان داد شوهرش در قتل نقشی نداشته‌است. هیچ گاه ردی از قاتل بودن داماد خانواده به دست نیامد و پرونده مرگ دندانپزشک باردار بعداز ۱۹ سال همچنان سر به مهر مانده‌است.

قتل وکیل با ضربه‌های چاقو

بعداز ظهر ۵ اردیبهشت ۸۵ بودکه وکیل ۷۳ ساله دادگستری به نام تقی رمضان‌نیا در دفتر کارش در خیابان خوش به قتل رسید. همسرش نخستین فردی بود که جسد او را یافته و به پلیس خبر داده‌بود. باتحقیق از همسر مقتول معلوم شد که او صبح خانه را ترک کرده و به دفتر وکالتش رفته و ظهر برای ناهار نیامده و تلفنش را پاسخ نمی‌داده که همین باعث شده همسرش برای سرکشی به دفتر وکالت شوهرش برود.

او زمانی که وارد دفتر شده، متوجه باز بودن در شده‌بود. بعد هم جسد شوهرش را دیده که با ضربه‌های چاقو به قتل رسیده‌بود. پرونده این جنایت در پلیس پایتخت گشوده شده و در تحقیقات بعدی مشخص شد که مقتول وکالت خانمی از بستگان را برعهده داشته و توانسته‌بوده مراحل طلاق را به نفع موکلش به نتیجه برساند که شوهر این زن بعد از این ماجرا مرد وکیل را تهدید به مرگ کرده‌بود.

این مرد به عنوان مظنون بازداشت شد، اما تحقیقات قضایی نشان داد او در این ماجرا نقشی نداشته و آزاد شد. این پرونده یکی از پرونده‌های جنجالی بود که رسانه‌ها بسیار به آن پرداختند. از آن سال که جنایت رخ داد تاکنون ۱۵ سال از ماجرا می‌گذرد، اما هنوز پلیس موفق به شناسایی رد قاتل این وکیل دادگستری نشده‌است.

قتل وکیل پرونده‌های جنجالی

یکی دیگر از پرونده‌های جنجالی که هنوز کشف نشده مربوط به قتل وکیل پرونده‌های اقتصادی است. حمید حاجیان شامگاه ۴ اردیبهشت سال گذشته همراه زنی در پارکینگ دفترکارشان در کامرانیه بود که از سوی فرد یا افراد ناشناسی هدف شلیک گلوله قرارگرفتند. مرد وکیل فوت شد و آن زن جان سالم به در برد، اما معلوم نبود چه کسی دست به قتل این مرد وکیل زده‌است.

تحقیقات پلیس نشان می‌داد که این وکیل درچند مورد از پرونده‌های مفاسد اقتصادی وکالت افرادی ازجمله حسین هدایتی را برعهده داشت. همین باعث شد چند مظنون در این پرونده بازداشت شوند که بعداز مدتی آزاد شدند. حتی حسین هدایتی نیز از زندان برای تحقیقات به دادسرای جنایی تهران منتقل شد، اما معلوم شد او در این جنایت نقشی نداشته‌است. این وکیل جنجالی مدتی هم وکالت امامی، یقینی و دانیال‌زاده از متهمان پرونده‌های مفاسد اقتصادی را برعهده داشت.

همچنین او در سال‌های اخیر توانسته‌بود علاوه بر کار وکالت به کار‌های اقتصادی دیگری نیز بپردازد. تحقیقات پلیس نشان می‌داد که مردی با پوشش زنانه دست به این جنایت زده و از محل گریخته‌است. اما هنوز پلیس موفق به بازداشت این قاتل مرموز نشده و مشخص نیست که این وکیل با چه انگیزه‌ای به قتل رسیده‌است.

راز سر به مهر قتل پزشک

دکتر عبدالرضا سودبخش از دانشیاران دانشگاه علوم پزشکی تهران و از پزشکان بخش بیماری‌های عفونی بیمارستان امام خمینی (ره) بود که قتل او جنجالی شد. او شامگاه ۳۰ شهریور ۸۹، همراه منشی‌اش از مطب خود در بلوار کشاورز خارج شد. دقایقی نگذشته‌بود که دو مرد موتورسوار که کلاه‌کاسکت به سرداشتند به آن‌ها نزدیک شده و با شلیک یک گلوله وی را هدف قرار دادند. او به بیمارستان منتقل، اما فوت شد.

زمانی که این پزشک به قتل رسید برخی سایت‌ها مدعی شدند این پزشک از پزشکان کهریزک است و ماجرای مرگ او با وقایع سال ۸۸ مرتبط است. فرمانده وقت پلیس کشور در مصاحبه این احتمال را رد کرد و گفت: این پزشک هیچ ربطی به موضوعات سیاسی ندارد. حتی پلیس در این باره درباره او از وزارت بهداشت استعلام کرده‌بود وی هیچ سابقه‌ای در فعالیت‌های سیاسی نداشته‌است. بعداز آن چند نفری که احتمال می‌رفت از مظنونان این پرونده باشند بازداشت شدند، اما بعد از مدتی که بی‌گناهی آن‌ها مشخص شد، این افراد آزاد شدند. با گذشت حدود ۱۰ سال از قتل این پزشک ۶۱ ساله، راز قتل او همچنان سر به مهر باقی ماند.

قتل مرموز دختر دانشجو

سوناشهبازی دختر ۲۳ ساله، دانشجویی بود که شامگاه سیزدهم دی ۸۵ با ضربه چاقوی فردی ناشناس زخمی شد. پیکر زخمی او زیر پل مدیریت پیدا شد و وقتی او به بیمارستان انتقال یافت، به دلیل شدت خونریزی فوت کرد. تحقیقات پلیس جنایی پایتخت نشان می‌داد زمانی که زخمی شده با پسر دانشجویی که همکلاسی‌اش بوده، تماس گرفته و از او کمک خواسته‌است.

بررسی‌ها نشان می‌داد از او اموالی سرقت نشده‌بود. ماموران وقتی ازهمکلاسی مقتول تحقیق کردند معلوم شد دختر جوان درباره فردی که وی را زخمی کرده حرفی نزده‌است. تحقیقات حاکی بود که دختر دانشجو بعد از جدایی از نامزدش در میدان کاج، سوارخودرویی مسافربرشده و بعداز پیاده شدن از خودرو، سمت خوابگاه دانشجویی می‌رفته که به قتل رسیده‌است.

پلیس با دو فرضیه در برابر این جنایت روبه‌رو شده‌بود؛ یکی این که دختر دانشجو قربانی سرقت ناکام مرگبارشده و دیگر این‌که سرنشینان خودرویی که‌او سوارشده و هیچ وقت شناسایی نشدند، وی را کشته‌باشند. افرادی به عنوان مظنون در این پرونده بازداشت شدند؛ اما هرکدام بعد از مدتی آزاد شدند. با گذشت ۱۴ سال از قتل این دختر دانشجو هیچ گاه قاتل او پیدا نشد و پرونده وی جزو پرونده‌هایی با معمای حل نشده ماند.

معمای قتل دختر ۸ ساله

صبح ۹ اسفند سال ۹۰ دو خواهر برای رفتن به مدرسه، خانه خود را در یکی از روستا‌های میگون در لواسانات ترک کردند. پس از رسیدن به سر کوچه خواهر بزرگ‌تر وارد مغازه‌ای شد تا برای حدیثه هشت ساله خوراکی بخرد، اما وقتی بیرون آمد اثری از خواهرش نبود. در ادامه، جست‌وجوی اهالی در منطقه آغاز شد، اما هیچ ردی از حدیثه به دست نیامد.

والدین این دختر با مراجعه به پلیس به طرح شکایت پرداختند. سرانجام عصر همان روز یکی از اهالی جسد سوخته‌ای را در استخر یک باغ در آن منطقه پیدا کرد. خانواده حدیثه پس از مشاهده جسد سوخته دخترشان، او را شناسایی کردند. در ادامه با اظهارات یکی از اهالی معلوم شد که آخرین بار سوار خوروی مردی شده‌است. این مرد بازداشت شد، اما منکر قتل این دختر خردسال شد. این در حالی بود که شواهد دال برگناهکاری این مرد جوان بود. او در دادگاه نیز منکر قتل شد و سرانجام از اتهام قتل تبرئه شد.

با اعتراض اولیای دم، پرونده برای بررسی نهایی به شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور رفت که قضات دیوان عالی پس از بررسی پرونده، آن را نقض کرده و برای رسیدگی بیشتر به دادگاه بازگرداندند. قاتل این بار با برگزاری قسامه بی‌گناهی خود را اثبات کرد.

با تبرئه تنها مظنون پرونده، تحقیقات دوباره پلیس برای کشف راز این قتل آغاز شد.

ابعاد پیچیده پرونده‌های جنایی

ساسان غلامی / بازپرس دادسرای جنایی تهران

همزمان وقوع یک جنایت، پرونده قتلی در محاکم قضایی تشکیل و رسیدگی به آن آغاز می‌شود. وقتی قتلی رخ می‌دهد بازپرس جنایی همراه تیمی از پزشکی قانونی، اداره جرایم جنایی پلیس آگاهی و تیم تشخیص هویت و بررسی صحنه جرم راهی محل جنایت می‌شوند. با دستور قضایی ابتدا از ورود افراد غریبه به صحنه قتل جلوگیری می‌شود.

افرادی که شاهدان ماجرا بوده یا در همان محلی که جنایت رخ داده ساکن بوده‌اند فقط با دستور قضایی و بعداز پایان یافتن تحقیقات اولیه در محل جنایت می‌توانند تردد داشته باشند. وظیفه مدیریت صحنه برعهده بازپرس جنایی است. رئیس کلانتری حاضر در محل مسوول برقراری نظم در محل حادثه بوده، تیم تشخیص هویت به نمونه‌برداری و اثربرداری از محل جنایت می‌پردازند تا هر اثر و ردی که در صحنه جا مانده را جمع‌آوری کنند. آن‌ها ادوات و آلات قتل را در محل قتل جمع آوری می‌کنند.

بعداز آن بازپرس دستورات لازم قضایی را برای کشف جرم می‌دهد و ماموران که ضابطان قضایی هستند کار خود را برای یافتن حقیقت، کشف جرم و بازداشت قاتل یا قاتلان و رازگشایی از جنایت‌ها آغاز می‌کنند. آن‌ها از افراد حاضر در محل جنایت، شهود و حتی اعضای خانواده قربانیان تحقیق می‌کنند.

افراد مظنون را احضار و بازداشت و از آن‌ها تحقیق می‌کنند یا برخی مظنونان تحت تعقیب قرار می‌گیرند تا با دستگیری و تحقیق از آن‌ها راز جنایت فاش شود. بازپرس دستورات لازم را می‌دهد و ماموران که ضابطان دادگستری هستند تلاش برای دستگیری متهم یا متهمان را آغاز می‌کنند. آنچه مسلم است این که سرعت انجام دستورات قضایی و کیفیت تحقیق در کشف جرم در چند روز نخست وقوع یک جنایت بسیار مهم است. به اصطلاح به آن زمان طلایی می‌گویند، چرا که در روز‌های نخست وقوع قتل ادله جرم وجود دارد، فیلم‌های دوربین‌های مداربسته تا یک زمان ثبت اطلاعات دارند و در دسترس هستند، شاهدان در همان مرحله اول در دسترس هستند و امکان دارد در جریان تحقیقات، خانه یا محیط کار خود را تغییر داده و دسترسی دوباره به آن کمی به سختی انجام گیرد.

حتی ممکن است در صحنه جابه‌جایی صورت گیرد و بخشی از ادله جرم از بین برود. اگر همه اقدامات در چند روز نخست وقوع قتل به درستی انجام گیرد در کوتاه‌ترین زمان پلیس می‌تواند به قاتل دست پیدا کند. به طور مثال دو سال قبل زنی فوت شد و پزشکی قانونی اعلام کرده بود که آن زن بر اثر خفگی فوت شده است.

خانواده‌اش هم از کسی شکایت نداشتند، اما وقتی پرونده مرگ او به دست من رسید و آن را بررسی کردم متوجه ضد و نقیض‌گویی‌های خانواده زن شدم و همین سرنخ پرونده را به من داد که به احتمال زیاد او به قتل رسیده است. از پزشکی قانونی خواستم به طور دقیق‌تر درباره خفگی که علت مرگ آن زن بوده نظر دهد که بعد از مدتی به من اطلاع دادندکه خفگی او می‌تواند براثر فشار بر عناصر حیاتی گردن باشد؛ بنابراین بیشتر تحقیق کردیم تا این‌که متوجه شدیم زن فوت‌شده با شوهرش اختلاف و درگیری داشته و حتی می‌خواسته جدا شود که موفق نشده. وقتی دستور بازداشت داماد خانواده را دادم روز بعد خانواده مقتول نزدم آمدند و گفتند که او بیگناه است و سرانجام برادر مقتول اعتراف کرد که با خواهرش درگیر شده و او را خفه کرده است. همین باعث شد که از یک پرونده راکد یک پرونده قتل کشف شود.

حال اگر قاتل یا قاتلان شناسایی شوند و بیم فرار آن‌ها برود، نامشان در لیست افراد ممنوع‌الخروج قرار گرفته و مشخصات آن‌ها در اختیار پلیس سراسر کشور قرار می‌گیرد. با این وجود شاید قاتل بتواند به صورت غیرقانونی از کشور خارج شود که نام او را به پلیس اینترپل اعلام می‌کنیم تا اعلان قرمز کند.‌

نمی‌توان گفت که صددرصد پرونده‌های قتل به نتیجه می‌رسد و کشف می‌شود. گاهی نیز پرونده‌هایی در ارتکاب با قتل‌های رخ داده وجود دارد که قاتل شناسایی نمی‌شود، اما، چون خانواده مقتول شکایت در محاکم قضایی مطرح کرده‌اند پرونده همچنان مفتوح می‌ماند تا ردی از قاتل پیدا شود.

گاهی نیز خانواده‌های مقتول بعد از چند سال با حضور در محاکم قضایی خواستار دریافت دیه از بیت‌المال می‌شوند که در این باره خواسته آن‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد و پرونده با توجه به درخواست آن‌ها به دادگاه کیفری ارسال و در آنجا حکم پرداخت دیه ازبیت‌المال به خانواده مقتول داده می‌شود.

حتی اگر قاتل پیدا شود بعداز سال‌ها این حق برای خانواده مقتول وجود دارد مصالحه، گذشت، درخواست قصاص یا دیه نسبت به متهم داشته باشند.

گاهی خانواده می‌گویند حالا که قاتل پیدا شده قصد قصاص او را داریم. اگر دیه از بیت‌المال گرفته باشند دیه را بازمی‌گردانند و متهم قصاص می‌شود. پرونده‌ای داشتیم که مردی ۳۲ سال قبل دست به قتل زده بود. او آن زمان نوجوان بود و به خاطر سرقت طلا‌های زن همسایه وی را کشته و راز قتل را با خانواده‌اش پنهان کرده بود. این مرد سال‌ها بعد ازدواج کرده و صاحب فرزندانی شده بود.

در پایان تاکید می‌کنم، هیچ پرونده قتلی تا زمانی که قاتل دستگیر نشود بسته نمی‌شود و اگر بعد از سال‌ها سرنخی از قاتل به دست بیاید دوباره به جریان می‌افتد و تحقیقات را از سر می‌گیریم.

منبع: روزنامه جام جم

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز