کوچهای در شیراز که با زباله سبز شد
مدیر مجموعه بینالمللی کوچه و حیاط سبز شیراز گفت: خیلی زحمت کشیدم تا محلهام را آباد و کوچهام را به سبزترین کوچه شهر تبدیل کنم. اوایل حتی خجالت میکشیدم فامیل را به خانهام دعوت کنم، اما الان با افتخار میزبان استاندار، شهردار، مسئولان و حتی گردشگران خارجی هستم.
به گزارش ایلنا، «روز اولی که به این محله آمدم همه چیز به نظرم زشت میآمد. کوچه تنگ و تاریک، دیوارهای سیاه و دلگیر، جویهای پر از موش و زباله، کارگاههای پر سر و صدا، شبهای ناامن و... همه و همه دست به دست هم داده بودند تا اینجا به نظر من زشتترین محله شهر باشد، اما چون چارهای نداشتم تصمیم گرفتم خودم کاری کنم تا از شر همه زشتیها راحت شوم. خیلی زحمت کشیدم تا محلهام را آباد و کوچهام را به سبزترین کوچه شهر تبدیل کنم. اوایل حتی خجالت میکشیدم فامیل را به خانهام دعوت کنم، اما الان با افتخار میزبان استاندار، شهردار، مسئولان و حتی گردشگران خارجی هستم.» اینها بخشی از حرفهای «سمیرا نجاتی» مدیر مجموعه بینالمللی کوچه و حیاط سبز شیراز است که به کمک همسرش با استفاده از وسایل بازیافتی توانسته این کوچه را در سطح کشور و حتی جهان به شهرت برساند.
نجاتی که عقیده دارد هر شهروند باید شهردار کوچه و محله خود باشد از روزهایی میگوید که تازه به این کوچه آمده بود: ۱۱ سال پیش با همسرم تصمیم گرفتیم خانهای کوچک بخریم، اما چون بودجه کمی داشتیم مجبور شدیم به محلههای پایین شهر بیاییم. بعد از کلی جست و جو توانستیم در منطقه نهضت سوادآموزی (ده پیاله) در کوچه ۱۵، خانهای کوچک بخریم. خانه را خریدیم، اما اصلاً نمیشد اسم خانه را روی آن گذاشت. کم کم شروع کردیم به بازسازی؛ ۳ سال طول کشید تا توانستیم خانه را رو به راه کنیم، اما باز هم کوچه خیلی توی ذوق میزد. اطراف مان پر بود از کارگاههای نجاری و سولههای خالی که به خاطر ناامنی محله کسی جرأت نمیکرد نمایشگاه یا کارگاهی در آن برپا کند. هر کسی که به خانه ما میآمد میگفت محله خیلی بد است خانه را عوض کنید.
این بانوی خوش ذوق ادامه میدهد: دیدم ۳ سال است کسی کاری برای تمیزی کوچه نمیکند و اگر ۱۰۰ سال هم بگذرد وضع همین است پس خودم دست به کار شدم. علاقه زیادی به گل و گیاه داشتم برای همین به همسرم پیشنهاد دادم تا برای بهتر شدن وضعیت چند گلدان بزرگ بخریم و سر کوچه بگذاریم. پول کافی نداشتیم و بعد از یک ماه توانستیم با پسانداز این گلدانها را بخریم، اما عمر این خوشی خیلی کوتاه بود؛ صبح نشده گلدانها را دزدیده بودند. خیلی ناراحت شدم، اما کوتاه نیامدم. فردای آن روز، نامه نگاری به شهرداری، اداره برق و بقیه سازمانها را شروع کردم. خلاصه این پیگیریها جواب داد و کوچه آسفالت و تیرهای برق تعمیر شد و این کوچه تازه شبیه یک کوچه عادی شد.
حالا نوبت ما بود کاری بکنیم. این بار تصمیم گرفتم از وسایل دورریختنی و بازیافتی گلدان درست کنم که ارزش دزدیدن نداشته باشد. حدود ۱۰ گلدان با استفاده از لاستیکهای دور ریختنی و قوطیهای نوشابه درست کردم و با کمک همسرم در کوچه نصب کردیم. دیوارها را رنگ زدیم واز هر چیز دور ریختنی برای زیباترکردن کوچه استفاده کردیم. هیچ کس به کمک ما نیامد، اما ناامید نشدیم. تصمیم گرفته بودیم این کوچه مرده را زنده کنیم. یک بار ۲ بشکه از کنار خیابان پیدا کردیم و روی آن را به شکل عروس و داماد نقاشی کردیم و سر کوچه گذاشتیم. چند وقت بعد عکس آن را در اینستاگرام دیدم. هیچ وقت عکاس را پیدا نکردیم، اما این کار او خیلی ما را امیدوار کرد.
۲ سال از شروع کارمان میگذشت که یک بار به طور اتفاقی خبرنگاری که گذرش به محله ما افتاده بود و کوچه متفاوت ما را دیده بود به سراغمان آمد ومصاحبهای با ما انجام داد. از آن روز به بعد توجهها به سمت کوچه ما جذب شد وهمه مشتاق دیدن کوچه ما شدند، حتی پای مسئولان نیز به این کوچه باز شد و با همکاری نهادهای مرتبط توانستیم کوچه را به نام «کوچه سبز شیراز» ثبت کنیم و کارمان را توسعه دهیم.
نجاتی میگوید: زمانی که معروف شدیم دست از کار نکشیدیم. پا را از کوچه فراتر گذاشتیم و به خیابان رفتیم و خیابان را نیز تزئین کردیم و نمای زیبایی به آن دادیم. اوایل حدود ۲۰ تا ۳۰ گلدان در کوچه داشتیم، اما حالا بعد از گذشت ۴ سال بیش از ۳ هزار گلدان داریم که ۴۰ مورد آن که از مواد بازیافتی به طور خاص برای این کوچه طراحی شده و در گوگل نیز به نام کوچه سبز ثبت شده است. برای پیدا کردن وسایل بازیافتی از خانه خودم و اقوام درجه یک شروع کردم، اما کم کم با مراجعه به آپاراتیها و تعویض روغنیها از آنها هم لاستیک میگرفتم و گلدان درست میکردم. حالا دیگر همه مرا میشناسند واغلب وسایل بازیافتی را برایم میآورند. هر سال عید من در پیج اینستاگرام از تمام همشهریان میخواهم وسایل بازیافتی و دور ریز خانهشان را به ما بدهند تا بتوانیم برای زیبایی کوچه از آن استفاده کنیم.
حتی با ادارات استان نیز مکاتبه داشته واز آنها خواستهایم وسایل دور ریز را که فکر میکنند ما میتوانیم از آن استفاده کنیم به ما بدهند، مثلاً چند وقت پیش اداره برق ۲۰۰ لامپ سوخته را به ما داد و بهعنوان گلدان از آن استفاده کردیم.
کارآفرینی با آراستن کوچه
او که در حال حاضر مدیر آموزشی مدارس شیراز است و برای کودکان کلاسهای کارآفرینی، آموزش استفاده بهینه از مواد بازیافتی، زیباسازی سیما و منظر شهری برپا میکند، میگوید: ایدهای کوچک ما را بهعنوان کارآفرین و شهروند نمونه شیراز معرفی کرد و در حال حاضر بهترین فضای شهری شیراز به کوچه ما اختصاص دارد پس باید باور کنیم برای داشتن شهری زیبا باید از خودمان شروع کنیم.
درست است من بهعنوان کارآفرین نمونه انتخاب شدهام، اما شکل کارآفرینی در کوچه ما متفاوت است. ما هیچ کاری برای خودمان ایجاد نکردهایم، اما با زیباسازی محله مان باعث شدهایم سولههایی که همیشه خالی و محل تجمع خلافکارها بودند به کارگاههای کارآفرینی تبدیل و بیش از ۲۳۰ نفر در این کارگاهها مشغول کار شوند. از سوی دیگر رفت و آمد گردشگران هم باعث شده در حال حاضر بهترین نمایشگاههای مبل در این محله برگزارشود.
او ادامه میدهد: کسی در این راه به ما کمک نکرد. فقط با رایزنیهایی که با شهرداری داشتهام تمام دیوارهای کوچه و خیابان را کاهگلی کرده و توانستهایم از آب غیر شرب برای آبیاری گیاهان استفاده کنیم. روزانه بیش از ۳ تا ۴ ساعت را مشغول رسیدگی به گیاهان هستم، اما با برنامهریزی که دارم توانستهام به کارهای دو فرزندم و کلاسهای آموزشی نیز رسیدگی کنم. در حال حاضرمیهمانان زیادی از سراسر کشور و حتی کشورهای دیگر برای بازدید کوچه ما میآیند اگر مسئولان گردشگری استان کمی با من همکاری کنند میتوانیم کار بزرگی انجام دهیم.
نکتهای که خیلی مرا ناراحت میکند این است که هنوز هم عدهای سنگ جلوی پای ما میاندازند. گلدانها را میشکنند، دیوارها را خراب میکنند و...، اما بارها گفتهام ما با این چیزها شانه خالی نمیکنیم. عقیده دارم که تنها قسمتهای شمال شهر نباید آباد باشد و ما به اصطلاح پایین شهریها باید خودمان کاری کنیم که محیط زندگیمان نمونه باشد.
منبع: روزنامه ایران