شکستن همگرایی اعراب علیه ایران
پس از توافق برجام، پیشبینی میشد که برخی کشورهای منطقه بهدنبال کشاندن ایران به میدانهای جدید برای تنشآفرینی باشند.
در آن مقطع باید یک بررسی و بازنگری جدیتر درباره تحولات منطقه و پیامدهای توافق اعلامشده ایران با 1+5 میشد.
شرایط بعد از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که متن توافق را بهعنوان یک آغاز تلقی کرده است، با شرایط قبل از آن متفاوت بود.
در همان مقطع به نظر میآمد تحرکات تازهای در منطقه آغاز شده تا اوضاع نامتعادل ایجادشده به سود ایران، به سمت تعادل به سود سعودیها و اسرائیل تغییر کند. ایران پس از برجام بهعنوان یک قدرت منطقهای مهم مطرح شد و مطرحشدن قدرت برای رقبای منطقهای تحملناپذیر، اما قابل فهم است. از همینجاست که بهجای رسیدن به نوعی همکاری و هماهنگی منطقهای، کشورهای رقیب به کسب امتیازاتی فکر میکردند. ترکیه و عربستان بهجای بازگشت نوعی آرامش به منطقه، بهدنبال ورود عوامل جدید به معادلات هستند تا تنشهای جدیدتر و بیشتری ایجاد شود؛ این روند با رویکارآمدن ترامپ و حمله به برجام تشدید شده است.
امروز هم هرچه به موعد تصمیمگیری رئیسجمهوری ایالات متحده نزدیک میشویم، رفتار سعودیها ناشیانهتر میشود. اگر روند فعلی برخلاف خواسته عربستان پیش برود، تغییر در رویکرد آلسعود دور از ذهن نیست.
ریاض از شروع بحران سوریه و همچنین تحولات عراق تاکنون نتوانسته به اهداف خود دست یابد. آنان هنوز هم نمیدانند باید سیاستهای منطقهای خود را نه براساس آمال و آرزوهای بیپایه که براساس قواعد و الزامات میدان، تعیین کنند.
آنچه به ایران مرتبط است، استقلال رأی قائلشدن برای همه کشورهاست. تهران به شکل جدی به مبارزه و مقابله با گروهکهای تروریستی معتقد است. میکوشد از دخالت در امور داخلی کشورها بپرهیزد و این مسئله را در قبال عراق، سوریه و یمن رعایت کرده است. در انتخابات پارلمانی لبنان دخالت ندارد و در درگیریهای داخلی مراکش، ورود نکرده است.
اتفاقا این عربستان است که بهدلیل همین سیاست ایران، ناگزیر از داستانسرایی است. عربستان چندی قبل به قول کوشنر، داماد ترامپ، دل خوش کرد که اگر زمینه تشنج در لبنان ایجاد کند، رژیم صهیونیستی به کمک سعودیها خواهد آمد. در نهایت هم کوشنر قول داده بود اگر اسرائیل وارد درگیری نظامی شد، حمایت آمریکا را هم جلب خواهد کرد. چنین وعدههایی برای عربستان بن سلمان، وسوسهکننده است، اما وقتی که وارد این بازی شد، مشاهده کرد اسرائیلیها واقعبینتر از سعودیها هستند و آمریکاییها هم از هر دو واقعبینتر هستند.
آمریکایی دیگر حاضر نیستند سربازانشان را به منطقه بفرستند تا کشته شوند، اسرائیل هم حاضر نیست دست به یک ریسک بزرگ بزند که نتیجه آن خسارت به اراضی اشغالی باشد؛ بنابراین طرح نگهداری سعد حریری بینتیجه ماند و امروز هم در انتخابات پارلمانی، شرایط به سمت نوعی ثبات بیشتر در لبنان پیش میرود؛ اما عربستان بهدنبال افزایش جبهههای درگیری ایران است.
چه امروز و چه نوبت قبل که مراکش روابط خود با ایران را قطع کرد، عربستان پشت این مسئله بوده است. ریاض سعی میکند با هدایت آمریکا فضای منفی علیه ایران ایجاد کند. شاهزاده جوان سعودی و سایر مقامات عربستان بهدنبال اختلافافکنی و ایرانهراسی در منطقه هستند. آنها در مسیر سیاستهای آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران حرکت میکنند، تاآنجاکه در هفتههای اخیر بنسلمان در سفری به پاریس با سعد حریری و ملک محمد ششم ملاقات کرد. این ملاقات از منظر برخی از صاحبنظران آشنا به مسائل منطقه، تلاش بنسلمان برای بسیج کشورها برای تأثیرگذاری بر روابط با ایران ارزیابی میشود.
ایران باید هشیارانه، اجازه تحقق سناریوی سعودیها را ندهد، چراکه ممکن است پس از مراکش برخی دیگر از کشورهای عربی نیز به اشاره سعودیها، مسیری مشابه را طی کنند.
سیاست ایرانهراسی عربستان، با دلارهای نفتی تقویت میشود. در برابر چنین تاکتیکی، ارتباط مستقیم با کشورهای منطقه میتواند در دستور کار دستگاه دیپلماسی باشد.
درباره همین کشور مراکش، نباید منفعلانه برخورد کرد. ایران میتواند حقایق منطقه را برای مردم، احزاب و سازمانهای مردمنهاد مغرب بیان کند، چون نگاه آنها به ایران، سازنده است.
حتی مقامات پادشاهی که از سادات و اشراف مراکش محسوب میشوند، فرهنگ ایران و تاریخ غنی آن را ستایش میکنند. نباید در زمین سعودیها بازی کرد.
ایران با توجه به شرایط موجود در منطقه و کارشکنیهای عربستان و آمریکا باید از بروز هیجانات منفی جلوگیری کند و روابط با کشورها را به پیش ببرد.
اگر جلوگیری از ایجاد همگرایی علیه ایران، دستور کار همه ارکان نظام، احزاب و رسانهها باشد، آنگاه ظرفیت طراحی استراتژی متناسب با آن در وزارت خارجه کاملا وجود دارد. به دیپلماتهای خود اعتماد کنیم.
منبع: روزنامه شرق/صباح زنگنه- نماینده پیشین ایران در سازمان همکاری اسلامی