نظم جدید ائتلافسازی علیه ایران
محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان بعد از بازگشت از واشنگتن درگفتوگو با نشریه آتلانتیک طی اظهاراتی اعلام کرد که هم مردم اسراییل و هم مردم فلسطین این حق را دارند که زندگی مسالمتآمیزی را در سرزمینهای خود داشته باشند.
صلاحالدین هرسنی، مدرس علوم سیاسی و روابط بینالملل در روزنامه جهان صنعت نوشت: در شرایطی که نشریه آتلانتیک تریبونی برای انعکاس اظهارات جدید محمد بن سلمان شده است، آنسوتر شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر برای دیدار با دونالد ترامپ، رییسجمهور آمریکا عازم واشنگتن شده است.
اگرچه سیاستهای جدید اسراییلی ریاض و سفر امیر قطر جلوهها و نشانگانی از روابط دیپلماتیک محافل عرب با واشنگتن و بزرگترین همپیمان استراتژیک آن یعنی تلآویو را به نمایش میگذارند اما همزمانی و مقارنت این تحرکهای دیپلماتیک نشان میدهند که هدف مهمتری دنبال میشود. به واقع همزمانی این تحرکات دیپلماتیک بیانگر آن است که نظم جدیدی از ائتلاف گرایی علیه ایران از سوی محافل عرب، واشنگتن و تل آویو علیه ایران در حال شکلگیری است.
در آنچه به اظهارات جدید محمد بن سلمان مربوط است، نشان میدهد که نوعی تحول در سیاست اعلامی ریاض در قبال تلآویو به وجود آمده است. به عبارت دیگر سخنان ولیعهد عربستان نگرش تازه و رویکرد جدید در سیاست خاورمیانهای در قبال تلآویو در دوران ولیعهدی او را به نمایش میگذارد. معنی و مفهوم این سیاست جدید آن است که زین پس ریاض به سمت به رسمیت شناختن تلآویو خیز برمیدارد و به عادی ساختن روابط با آن پیش میرود. در یک ارزیابی واقعبینانه دلیل اصلی این تحول دیپلماتیک، منافع مشترکی است که از سوی ایران تهدید میشود. به واقع جایگاهیابی ایران و تعیینکنندگی نقش او در هندسه ژئوپلیتیکی غرب آسیا، ریاض را به سمت تلآویو سوق داده است و این تحرک و تحول دیپلماتیک در شرایطی رقم میخورد که هنوز پرونده (ابتکار صلح عربی) روی میز مفتوح است و تلآویو به هیچ وجه مایل نیست به مرزهای 1967 بازگردد. هدف این ائتلاف و همسویی که با سیگنالهای مثبت مقامات ایرانستیز کاخ سفید تقویت میشود، بیاثرسازی تحرکات راهبردی ایران و در نهایت ائتلاف هدفمند برای مهار و کاهش نقشیابی منطقه ایران است.
درباره سفر امیر قطر به واشنگتن، هدف چیزی جز بازتعریف نظم همگرایی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از سوی واشنگتن نیست. واقعیت است که بحران قطر و تمایل مقامات دوحه به بازی در زمین تهران، عامل اصلی واگرایی در کشورهای این حوزه بوده است. به واقع واگرایی ناشی از بحران قطر، منجر به پیشروی تهران در معادلات منطقه شده بود. در شرایط حاضر، محافل دنیای عرب به این نتیجه رسیدهاند که نظم واگرایی فرصتی را برای تهران برای بازخوانی نقش برتر آن در منطقه ایجاد میکند که به نفع هیچ یک از آنها نیست. به ویژه آنکه آنها مرتب و مکرر از ادبیاتی چون نفوذ و رفتارهای بدخیم ایران استفاده میکنند و برنامه موشکی بالستیکی ایران را عاملی برای تزاید این رفتارها میدانند. حال سفر امیر قطر را باید تلاش سازمانیافته محافل عرب برای نظم همگرایی و همچنین برنامههای تدریجی این محافل علیه سیاستهای منطقهای ایران دانست.