سخت جانها تمام شدند؟
با رفتن مونتهلا کسی وارد شد که خوابش را نمیدیدیم بر آن نیمکت تکیه زند: جنارو گاتوزو، جنگجوی سالهای سرخوشی میلان که سیزده فصل با همان پیراهن خدمت رقبایش رسیده بود.
حمیدرضا صدر در ورزش سه، به میلان دگرگون شده پرداخته، به جنارو گاتوزو روی آن نیمکت داغ....
میلان طرح نو
جنارو گاتوزو به عنوان مربی میلان تیمش را همان جوری توصیف کرد که انتظارش را داشتیم توصیف کند "... ما براد پیت نیستیم. سیمای ما یادآور چهره خودم است: زشت و چشمهایی کبود شده از ضربههای مشت".
سقوط مونته لا
نشستن روی نیمکت میلان آسان نیست. باشگاهی که طی دوازده سال اخیر هم لیگ قهرمانان را فتح کرده، هم به اتهام تبانی با جریمه هشت امتیازی روبرو شده و هم نخست وزیر سابق ایتالیا آن را به چینیها فروخته. باشگاهی که فقط رئال مادرید بیش از آن قهرمان اروپا شده. باشگاهی که از 2011 تاکنون طعم قهرمان سری آ را نچشیده و طی چهار فصل اخیر هشتم شده، دهم، هفتم و ششم.
آنها این فصل را هم به رهبری ویچنزو مونته لا آغاز کردند. مونته لا که باشگاه منو صد و هفتاد و پنج میلیونی با یازده بازیکن جلویش گذاشته بود. ولی هیچ یک از خریدها آنی نبودند که قرار بود باشند، نه بونوچی چهل و دو میلیونی، نه آندره سیلوا سی و هشت میلیونی، نه آندره آ کونتی بیست و چهار میلیونی، نه هاکان چاهانوغلو بیست میلیونی، نه لوکاس بیلیا هفده میلیونی، نه خیلیهای دیگر... مونته لا به ترکیب اصلیاش دست پیدا نکرد و طی بیست و سه بازی به بیست و سه ترکیب مختلف روی آورد و وقتی اخراج شد طی چهارده دیدار لیگ فقط شش بار برنده شده بود.
ورود مرد خشمگین
با رفتن مونته لا کسی وارد شد که خوابش را نمیدیدیم بر آن نیمکت تکیه زند: جنارو گاتوزو، جنگجوی سالهای سرخوشی میلان که سیزده فصل با همان پیراهن خدمت رقبایش رسیده بود. مرد میانی عصبانی مزاجی که با ایتالیا قهرمان جهان شده و با میلان دو بار لیگ قهرمانان را فتح کرده بود. گاتوزو چهل ساله که با تیم جوانان میلان کجدار و مریز جلو میرفت روی نیمکتی نشست که پیشترها دو ستاره میلانی دیگر، کلارنس سیدرف و فلیپو اینزاگی، را به آتش کشیده بود.
ولی اشتباه میکردیم. عجولانه قضاوت کرده بودیم. گاتوزوی نق زن، میلان سرگیجه گرفته را پس از چند بازی به تداوم رساند. "شوک تراپی" مدیران میلان جواب داده بود. شعار گاتوزو که میگفت "ما بسان یک لشگر متحد راهی میدان خواهیم شد و با روحیه جنگاوران مبارزه خواهیم کرد" بازیکنان را بیدار کرده بود. آنها هنوز با سی و هفت گل زده در لیگ طی هفت تیم اول جدول کمتر از همه دروازهها را باز کردهاند، ولی همانها که در دوران مونته لا به طور متوسط در هر دیدار 103 کیلومتر میدویدند برای گاتوزو 114 کیلومتر در هر بازی جان کندند. گاتوزو از سیستم 1-2-4-3 به 3-3-4 روی آورد و نیشخندهای برلوسکونی که میگفت تحمل بازی مصلحت گرایانه میلان را ندارد به هیچ گرفت. بونوچی و رومانلی - احتمالا بهترین میلانی ماههای اخیر - همساز شدند. لوکاس بیلیا جلوی آنها ایستاد و نقش "گاتوزویی" را برعهده گرفت، نقش مرد میانی تکل زن و اهل درگیری را. آن که به فرانک کسی و بوناونتورا اجازه نفوذ داد. چالهانوغلو از گوش به جلو تاخت و پاتریک کورتونه را تغذیه کرد. مردان گاتوزو حین دفاع به سیستم 1-4-1-4 روی آوردند و به پرسینگ کورتونه و بوناونتورا دل بستند. بیلیا عقب تر نشست و بونوچی و رومانلی پشت سرش سد مستحکمی برپا ساختند.
وقتی میلان برابر رم 0-2 پیروز شد همه به ستایش از گاتوزو پرداختند. همان زمانی که مردان او طی هفت دیدار سری آ به شش پیروزی دست یافته بودند. رمیها برای رسوخ به دفاع میلان جان کندند ولی دروازه شان در نیمه دوم دو بار فرو ریخت. گل دوم را داویده کالابریا مدافع راست بیست و یک ساله زد که برای خیلیها یادآور مالدینی جوان شده. برای دل سپردن گاتوزو به جوانان میتوان به کورتونه بیست ساله هم نگریست. بازیکنی که او را با اینزاگی مقایسه کردهاند و جای کالینیچ و آندره سیلوا روانه میدان شده و شش گل طی یازده بازی زده.
شکست از آرسنال
میلان پیش از دیدار با آرسنال طی سیزده دیدار شکست نخورده بود. در شش بازی متوالی دروازهاشان را بسته نگاه داشته بود، دقیقا 524 دقیقه، برخلاف آرسنال که در چهار دیدار آخرش شکست خورده و برای تطهیر راهی ایتالیا شده بود. میلان که راهی فینال جام حذفی هم شده در سن سیرو بازی را پرشورتر آغاز کرد، ولی بازیکنی نزول کرد که قرار بود "گاتوزویی" بازی کند: بیلیا که چند بار توپ را از دست داد و زمینه ساز پاس اوزیل و گل مخیتاریان شد که اولین گلش را برای آرسنال به ثمر رساند. دروازه دوناروما پس از 599 دقیقه فرو ریخت و آرون رمزی در انتهای همان نیمه با توپی که با ترکیب ناباورانهای از دل همه مدافعان میلان عبور کرده بود گل دوم را زد.
شکست 2-0 میلان در خانه برابر آرسنال میتواند مقدمه فتح لیگ اروپا توسط آرسنال قلمداد شود که در خوش بینانهترین برداشت، نوعی "پایان خوش" از نوع ونگری خواهد بود، ولی اینکه میلان با این شکست از مسیر صعود خارج شود "غیر گاتوزویی" به نظر میرسد. او چهره میلان را تغییر داده و چشمان کبود شده روسونری نه نشانه شکست که بازتابنده "سخت جان بودن" شده.