خبرگزاری کار ایران

عارف و آن سوی سکه گفت وگوی چپ و راست

عارف و آن سوی سکه گفت وگوی چپ و راست
کد خبر : ۵۷۵۷۲۸

طی هفته‌های اخیر درباره گفت‌وگوی بین دو جریان سیاسی کشور اظهارنظرهای زیادی از سوی چهره‌های مختلف سیاسی مطرح شده است اگرچه باب گفت‌وگوی ملی اول بار از سوی فراکسیون امید و در نطق آقای مازنی مطرح شد ولی اکنون چهره‌های شاخص جریان اصولگرا از گفت‌وگو با اصلاح‌طلبان استقبال می‌کنند و در این بین حتی پیشنهادهای مصداقی خود را برای گفت‌وگو با اصلاح‌طلبان مطرح کرده‌اند که یکی از چهره‌هایی که همگی اعم از اصولگرایان و اصلاح‌طلبان بر نام آن اتفاق نظر دارند، محمدرضا عارف است.

علیرضا خامسیان در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:سوالی که از این رهگذر مطرح می‌شود این است که چرا عارف؟ برای پاسخ به این سوال باید از یک سو ویژگی‌های شخصیتی آقای عارف را مورد ارزیابی قرار داد و از سوی دیگر جایگاه سیاسی و حاکمیتی رییس فراکسیون امید.

یکی از ویژگی‌های بارز شخصیتی محمدرضا عارف قدرت تعامل او با افراد و جریان‌های مختلف است او به لحاظ خاستگاه سیاسی که به آن تعلق دارد بدون عبور از هویت ذاتی خود پذیرای جریان‌های فکری مختلف است. عارف به واسطه چهره دانشگاهی و علمی خود هم با بچه‌های انجمن اسلامی دانشجویان ارتباط دارد و هم هر زمان بسیج دانشجویی بخواهد با وی دیدار کند با آنها به گفت‌وگو می‌نشیند. هم به دعوت حزب موتلفه در کنگره آنها شرکت می‌کند و هم اگر اعضای نهضت آزادی بخواهند با او ملاقات کند با روی باز از آنها استقبال می‌کند.

نمونه عینی خلق و خوی و روش و منش او در ضیافت افطاری است که در ماه رمضان برگزار می‌کند. در این مهمانی هم ناطق نوری شرکت می‌کند و هم سید محمد خاتمی. هم چهره‌های جریان راست به این مراسم می‌آیند و هم اعضای نهضت آزادی. به دیگر سخن عارف تاکنون از خود یک چهره ذووجهینی نشان داده است که با مشی اصلاح‌طلبی و با نگاه ملی توانسته محور ثقلی برای دو جریان سیاسی باشد.

محمدرضا عارف اکنون تنها اصلاح‌طلبی است که سال‌هاست با دو حکم از سوی رهبری در دو نهاد حکومتی یعنی مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور دارد و از این زاویه مورد اعتماد حاکمیت است به همین دلیل در فراکسیون امید کارگروهی برای حل برخی چالش‌های سیاسی از جمله حصر با محوریت وی تشکیل شده و تاکنون با برخی مقامات از جمله رییس قوه قضاییه دیدارهای مفید و مثبتی انجام شده است.

جریان اصولگرا که بعد از فوت آیت‌الله مهدوی‌کنی و مرحوم عسگراولادی عملا چهره‌های کاریزما و بانفوذ خود را از دست داده است و چهره‌هایی هم همچون آقای باهنر نتوانسته خلأ آن دو چهره را برای اصولگریان پر کند این روزها به نظر می‌رسد به دنبال شخصیت‌های ملی می‌گردند که بتوانند حلقه وصل و مرکز ثقلی برای دو جریان سیاسی کشور باشند.

جریان اصلاح‌طلب هم بعد از درگذشت آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی خطر به حاشیه رفتن مجدد آنان مطرح بود که با محوریت سیدمحمد خاتمی و میدان‌داری محمدرضا عارف توانست از این خطری که این جریان سیاسی را تهدید می‌کرد، عبور کند.

یادمان نرفته است که اصلاح‌طلبان که بعد از حوادث 88 عملا از عرضه قدرت کنار گذاشته شده بودند و چهره‌های شاخص این جریان هم تصور نمی‌کردند بتوانند مجددا وارد صحنه شوند اما آقای عارف با وجود جو سنگینی که در ماه‌های منتهی به انتخابات خرداد 92 نسبت به اصلاح‌طلبان و حتی شخص او حاکم بود اما با بسیج جوانان توانست در انتخابات  آن سال نقش‌آفرینی کند و پیکره بی‌جان جریان اصلاح‌طلب جان دوباره‌ای گرفت و در انتخابات های بعد از آن هم با میدان‌داری او پیروزی‌های دیگر نصیب این جریان سیاسی شد.

حال جریان‌های مختلف سیاسی اعم از اصولگریان و اصلاح‌طلبان زعامت و محوریت محمدرضا عارف را برای گفت‌وگو پذیرفته‌اند و او می‌تواند کشتیبان خوبی برای هر دو جریان فکری باشد هر چند هیچگاه هویت اصلی خود را که اصلاح‌طلبی است از دست نمی‌دهد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز