خبرگزاری کار ایران

۱۰ نکته از زندگی خصوصی نیکول کیدمن

۱۰ نکته از زندگی خصوصی نیکول کیدمن
کد خبر : ۵۷۵۱۴۳

نیکول کیدمن یکی از بر‌ترین ستاره‌های معروف هالیوودی است که اهل استرالیا بوده و در کشورش بسیار مورد احترام است. زیبا، بی‌نقص و بامزه و البته بسیار با استعداد! هنگام صحبت کردن در مورد نیکول کیدمن هیچگاه واژه یا عبارت منفی به زبان نخواهد آمد. این بازیگر زیبا سالهاست که به هنرنمایی در مقابل دوربین مشغول بوده و هر سال نیز به سطح جدیدی از موفقیت دست پیدا می‌کند، نقش‌های جدی و مساله برانگیزی انتخاب کرده که به ما یادآوری می‌کنند هنوز باید وی را دوست داشته باشیم.

علاوه بر حرفهٔ بازیگری، نیکول کیدمن بیش از یک دهه است که با کیث اربن ازدواج کرده و به نظر می‌رسد که هر سال عشق این زوج دوست داشتنی به یکدیگر بیشتر می‌شود. او نقش یک مادر فوق العاده را برای چهار فرزندش بازی می‌کند و زمانی که وی را روی فرش قرمز می‌بینیم او همانگونه خوشحال و مسحور کننده است.

در طول سال‌های فعالیت هنری‌اش او با مشکلاتی مواجه شده و به موفقیت‌های زیادی نیز دست پیدا کرده است. او بمشکلات و موانع پیش روی خود مثل یک بانوی باکلاس برخورد کرده و نمی‌توان نقطه تاریکی در رفتار و زندگی این بازیگر نامدار استرالیایی پیدا کرد. در ادامه شما رابا خلاصه‌ای از زندگی جالب این بازیگر معروف آشنا خواهیم کرد.

۱- رابطه نیکول کیدمن با والدینش

نیکول کیدمن درسال ۱۹۶۷ در هونولولو هاوایی به دنیا آمده ودر سیدنی استرالیا بزرگ شد. از آنجایی که پدرش یک زیست شیمیدان شناخته شده بود او نیز درسال‌های نوجوانی و جوانی تمرکز خودرا روی تحصیلات آکادمیک قرار داد. پدرش چیزهای زیادی به نیکول و خواهر کوچکترش آموخته و قوانینی سودمند

را برای آن‌ها تعیین کرد. برای مثال از‌‌ همان ابتدای زمان نوجوانی او باید هرروز صبح حرکت شنا انجام می‌داد و هنوز نیز اینکار را ادامه می‌دهد. نیکول کیدمن در گفت‌و‌گو‌ای چنین گفته است:» وقتی که ۶ سال داشتم، در مدرسه بودم و همهٔ باید می‌گفتیم که پدرانمان چه چیزی به ما یاد داده اند… من گفتم او به من یاد داده که هرروز ورزش کنم و هیچگاه به جمهوری خواستار رأی ندهم.

معلممان از خنده نزدیک بود از روی صندلی خود بیفتد». اما رابطه نیکول با مادرش ازآن رابطه‌های بسیار صمیمی و مهربانانه نبود. به گزارش روزنامه گاردین، مادر نیکول یکبار به او گفت:» من ازآن مادران نیستم که تو را بغل کنم. من اینکاره نیستم پس از من این انتظار را نداشته باش». اما حتی بدون این قانون سخت نیز زمانی که وضعیت برای مادرش سخت شد، نیکول به خوبی از مادر خود مراقبت کرد.

۲- کمک به مادر در زمان ابتلای او به سرطان

وقتی که نیکول ۱۷ سال داشت مشخص شد که مادرش به سرطان سینه مبتلاست. این موضوع تاثیر زیادی بر روی او داشته و نیکول را بر این داشت که هر طور می‌تواند به مادرش کمک کند. وی بعد‌ها در گفت‌و‌گو با ونیتی فر دراین باره چنین گفت:» زمانی که من ۱۷ ساله بودم مادرم به سرطان سینه مبتلا شد و این موضوع به شدت مرا تحت تاثیر قرار داد. شما با چشم خود می‌بینید که کسی شیمی درمانی انجام می‌دهد و این رویه یکسال کسل کننده ادامه می‌یابد. این ناراحت کننده‌ترین اتفاقی است که در تمام زندگی من رخ داده است اما باعث شد که آگاه‌تر شوم. من باید در سن نوجوانی با مرگ مواجه می‌شدم،، باید می‌فهمیدم که انسان‌ها فانی هستند- به جهان می‌آیید و می‌میرید.

من مطمئنم که یک روز باران روی سرم خواهد بارید و یک روز نیز آسمان برایم آفتابی است و زندگی همین است». مادر کیدمن پیروز شد سرطان را شکست دهد اما اتفاقی که برای مادرش افتاد تاثیر خودرا بر روی او گذاشته بود. او بعد‌ها عضو برنامه پژوهش و درمان سرطان زنان در دانشگاه یو سی ال‌ای شد. وی دراین باره گفت:» من بر این باورم به‌‌ همان اندازه‌ای که می‌گیرید باید پس بدهید. بسیار مهم است که بیش از حد روی خود تمرکز نداشته باشید».

۳- علاقه به بازیگری از زمان کودکی

نیکول کیدمن می‌گوید که از‌‌ همان زمان کودکی می‌دانسته که زندگی‌اش صرف هنر خواهد شد. وی دراین باره چنین گفته است:» زمانی که تنها سه سال داشتم رقص باله را آغاز کردم و با ذوق و اشتیاق خودم اینکار را کردم. تئا‌تر خیابانی و پانتومیم اجرا می‌کردم و وقتی که حدود نه سال داشتم

آخر هفته رابه آموزشگاه تئا‌تر می‌رفتم. وقتی که ۱۷ ساله بودم مدرسه را‌‌ رها کردم و می‌دانستم که چکار باید بکنم». اما گرچه کیدمن مسیر خودرا می‌دانست برای رسیدن به هدف تلاش زیادی کرد. وی در گفتگو‌ای دراین مورد چنین گفته است:» ازآن چیزی که بودم لذت نمی‌بردم.

واقعاً بلند قد بودم و دختری نبودم که نظر پسران را به خودم جلب کنم. لقبم «لنگ دراز» بود و با همین اسم مرا صدا می‌زدند. برای نمایش‌های مدرسه‌ای تست می‌دادم و همواره رد می‌شدم زیرا بیش از حد بلند قد بودم». سخت است تصور کنیم که نیکول کیدمن با این همهٔ زیبایی و استعداد برای حضور دریک نمایش پاسخ منفی بشنود. اما خیلی زود این نه‌ها به بله مبدل شد. وی به شدت به تلاش‌های خود ادامه داد و موفقیت را در تئا‌تر فیلیپ استریت در سیدنی بدست آورد.

۴- بازیگری و ازدواج

کیدمن در‌‌ همان اوایل دهه سوم زندگی خود به موفقیت در دنیای سینما دست یافت و مدتی بعد برای بازی در فیلم «روزهای تندر» «Days of Thunder» با تام کروز همبازی شد. وی علاوه بر حضور دراین فیلم توانست دل بازیگر معروف و نقش اول فیلم یعنی تام کروز را بدست آورد. این دو زمانی که کیدمن تنها ۲۳ سال داشت

باهم ازدواج کردند. او روز به روز بیشتر دیده می‌شد و ازدواج او با تام کروز نیز سهم زیادی در موفقیت او داشت. ازآن مهم‌تر این‌که او و کروز به یک زوج شناخته شده و باوقار مبدل شده بودند. وی بعد‌ها در گفت‌و‌گو‌ای با ونیتی فر دراین باره چنین گفت:» چیزی در مورد اینگونه زندگی کردن وجوددارد که اگر واقعا روی هم دیگر تمرکز کنید ودر آن حباب قرار داشته باشید این موضوع باعث می‌شود که سوئ تفاهم به وجود نیاید زیرا تنها شما دو نفر هستید.

و تنها یک نفر دیگر وجوددارد که می‌تواند وارد این رابطه شود. بنابر این این موضوع شما را خیلی به هم نزدیک خواهد کرد و این شرایط عمیقاً عاشقانه است». کیدمن و کروز می‌خواستند هر کاری که برای موفقیت این ازدواج لازم است انجام دهند. آن‌ها برنامه ریزی دیوانه واری داشتند اما می‌دانستند که چه باید بکنند. کیدمن دراین باره می‌گوید:» بنظر من دراین صنعت ممکن است شل شوید، ممکن است تنبل شوید و این موضوع برای رابطه شما بسیار ویرانگر است.

حتی اگر به این معنا باشد که سوار هواپیما شوید و برای دیدن هم دیگر حتی تا ۲۴ ساعت در حال پرواز باشید اینکار را خواهید کرد. این چیزی است که شما را نزدیک هم نگه می‌دارد. زندگی بسیار کوتاه است برای این‌که ماه‌ها از هم دور بمانید. وقتی که در حال صحبت کردن با تلفن هستید مدام می‌گویدد:‌ای کاش،‌ای کاش،‌ای کاش».

۵- مادر شدن در سنین جوانی

ازدواج در سن ۲۳ سالگی تنها رخداد مهم زندگی کیدمن در جوانی نبود. تنها دو سال بعد ودر سن ۲۵ سالگی، او و همسرش، تام کروز نخستین دخترشان ایزابلا رابه فرزند خواندگی پذیرفتند. گرچه وی در آن زمان بسیار جوان بود می‌دانست که باید اینکار را بکند و بعد‌ها دراین باره چنین گفت:» این موضوع کاملاً سرنوشت است. به فرزند خواندگی پذیرفتن ایزابلا یک رخداد یک‌باره بود. ما تصمیم گرفتیم وی را به فرزند خواندگی بپذیریم زیرا این شرایط به یک‌باره پیش آمد.

من بر این باور بودم که به هر علتی این کودکان باید درخانواده ما باشند». کیدمن می‌گوید که از قبل دوست داشت خود نیز بچه دار شود اما اگر این رخداد نیز رخ نمی‌داد این موضوع به او آسیب‌ای وارد نمی‌کرد. در آن زمان وی و کروز به این نتیجه رسیدند که باید برای رابطه بینشان بیشتر تلاش کنند.

کیدمن دراین باره چنین می‌گوید:» شما باید سخت تلاش کنید تا بتوانی مهلت خلوتی بدست بیاوری بدون این‌که نیاز باشد به بچه‌ها برسی. مثل این است که بگویی: عزیزم من واقعا واقعا به یک وقت خلوت با تو نیاز دارم. من به یک قرار شام دو نفره خلوت نیاز دارم».

۶- روزهای طلاق

درسال ۲۰۰۱ کیدمن به شهرتی بسیار بیشتر از قبل دست یافت. او در فیلمهای موفقی مثل «دیگران» «The Others» و «مولن روژ» «Moulin Rouge!» بازی کرد اما این موفقیت در سینما باعث شده وبد که زندگی خصوصی او در منزل دچار تنش شود. در آن زمان او ۳۴ ساله بودو راهی بجز جدایی از تام کروز باقی نمانده بود. زمان سختی بودو کیدمن از این مهلت استفاده کرده و بیش از پیش خودرا با بازی در فیلم مشغول کرد.

وی در گفتگو‌یی درسال ۲۰۱۵ دراین باره چنین گفت:» اگر بخواهم کاملاً صادق باشم، در ان زمان من داشتم از زندگی‌ام فرار می‌کردم… نمی‌توانستم با حقیقت زندگی خودم کنار بیایم و بعنوان یک بازیگر شما این امکان فوق العاده را دارید که بروید ودر زندگی شخص دیگری خودرا گم کنید

و برای مدتی شخص دیگری باشید و وقتی که به گذشته نگاه می‌کنم این موضوع را واقعا در مورد خودم می‌بینم». اما بنظر می‌رسد که حتی باوجود این مهلت فرار نیز کیدمن از ازدواج خود منصرف نیست. وی در گفت‌و‌گو با یک مجله استرالیایی دراین مورد چنین گفته است:» من خیلی سریع ودر جوانی ازدواج کردم. اما از این موضوع منصرف نیستم زیرا باعث شد که فرزندانم بلا و کانر را داشته باشم و برای مدتی طولانی یک ازدواج فوق العاده داشتم».

۷- احساس تنهایی در موفقیت

موفقیت در دنیای هنر برای کیدمن اسان نبود. او بطور کامل خودرا در اختیار حرفه‌اش قرار داده و نتایج آنرا نیز حس کرد. وی در مورد جدایی خود از تام کروز و رویداد‌ها پس ازآن چنین گفته است:» جدای از ان در کار به شدت مورد تمجید قرار گرفتم که بسیار برایم جذاب بود زیرا به نحوی بخود می‌گفتم: آه پس دیگر زندگی خودرا در بغل می‌گیرم و خودرا مختصر کرده ودر طی چند سال کارهای زیادی انجام می‌دهم… کار جای بسیار خوبی بود که در آن حضور داشتم».

کار هنری کیدمن چنان پیروز بود که درسال ۲۰۰۳ جایزه اسکار بر‌ترین بازیگر زن نقش اول را برای بازی در فیلم «دیگران» بدست آورد. اما در‌‌ همان زمان بود که کیدمن متوجه چیزی شد. وی می‌گوید:» آن کار به جایزه اسکار ختم شده و این موضوع شد به موضوعی بزرگ پی ببرم. من در هتل برولی هیلز نشسته بودم و مجسمه طلایی اسکار را در دست داشتم. وضعیت کمی غیرطبیعی بودو من بیشتر از هر زمان دیگری تنها بودم».

۸- دیدار با عشق آینده

برای چند سال دیگر کیدمن بکار ادامه داد و هم زمان بیشتر و بیشتر احساس تنهایی می‌کرد. اما درسال ۲۰۰۵ ودر سن ۳۸ سالگی وی با کسی آشنا شد که نقش بسیار مهمی در زندگی او داشت. وی بعد‌ها دراین باره به مجله ونیتی فر چنین گفت:» فکر می‌کنم که آدم‌های بسیار تنهایی بودیم.

می‌توانم بگویم که دو شخص بسیار تنها باهم دیدار کرده و ان زمان بود که توانستند همهٔ چیز رابه هم بگویند. ما ترکیبی از ترسو و دلیر بودیم». این شخص کسی نبود جز کیث اربن و رابطه وی را کیدمن خیلی سریع به ازدواج ختم شد.

ان‌ها درسال ۲۰۰۶ باهم ازدواج کردند و بعد‌ها کیدمن در گفت‌و‌گو‌ای درمورد ازدواج خود با اربن چنین گفت:» من دوست داشتم که ازدواج کنم و سپس هم دیگر را بشناسیم. می‌دانم که این موضوع کمی غیرعادی بنظر می‌رسد اما برای من این یک فرآیند بسیار طبیعی بود».

۹- دوری از شهرت

درسال‌های اخیر، حرفه کیدمن پیروز‌تر از گذشته بوده است اما این ستاره از دور بودن از هالیوود و خارج از حرفه‌اش لذت می‌برد. او همراه با اربن در نشویل زندگی می‌کند و خانوادهٔ بسیار خوشبختی دارند. درسال ۲۰۱۳ که نیکول کیدمن ۴۶ ساله بود در گفتگو‌ای با ونیتی فر چنین گفت:» تمام جنبه کاری بیش از حد در دسترس انظار عمومی است. این موضوع برای من مناسب نیست… اگر بخواهید یک خانواده داشته باشید باید باید خیلی چیز‌ها را نادیده بگیرید.

بی‌شک می‌توانید حرفه خودرا داشته باشید اما نمی‌توانید در هالیوود زندگی کنید جاییکه همهٔ چیز، همهٔ چیز کاملاً حول آن می‌چرخد. این انتخاب من نبود. من ترجیح می‌دادم که دور حرفه شخص دیگری باشم و حتی مکان ناب خودم را پیدا کنم». بهمین علت نشویل به بر‌ترین مکان برای او مبدل شد. وی در ادامه دراین باره گفته است:» من تا حدودی از شهرت کناره گیری کرده‌ام. من چیزی که دنبالش بودم را در شهرت نیافتم.

پس با خود گفتم بسیار خوب این به درد من نمی‌خورد. و از خوش شانسی‌ام کسی را پیدا کردم که گفت: خب آیا دوست داری به تنسی نقل مکان کنی؟ و من گفتم: اوه من دوست دارم از اینجا بروم».

۱۰- سبک ناب در تصمیم گیری

بعنوان کسیکه نقش‌های به یاد ماندنی زیادی را در حرفه خود ایفا کرده است بی‌شک کیدمن استراتژی خاصی در هنگام پذیرفتن نقش‌هایش دارد، این طور فکر می‌کنید؟ تا حدود زیادی اینطور نیست. وی دراین باره گفته است:» من خودم را یک کارت بازی بدون نقشی ناب می‌نامم

زیرا هیچ چیز در مورد آن نمی‌دانم. من خیلی ناگهانی و بی‌اختیار تصمیم می‌گیرم که‌گاه به منفعت و‌گاه به خسارت ختم می‌شود. اما من همیشه همین طور بوده‌ام. شوهرم هیچگاه نمی‌داند که من چه چیزی را انتخاب می‌کنم. و بعد از من می‌خواهد که علت را برای او تشریح کنم و من نمی‌توانم!». کیدمن از معدود بازیگران زنی است که تایید کرده بی‌نقص نیست و برخی اوقات انتخاب‌هایش درست از آب درنیامده‌اند اما همیشه پای انتخاب‌های خود باقیمانده است.

وی دراین باره می‌گوید:» اشتباهاتی که مرتکب شده‌ام همیشه حاوی افرادی بوده که با میل هنری شدید همساز نبوده‌اند، وقتی که تلاش کرده‌ام کمی خودم را همانندسازی کنم یا تلاش کرده‌ام که دلیر نباشم. وقتی که به مکان‌هایی هدایت شده‌ام که با حقیقت درونی من سازگار نبوده این‌‌ همان زمانی است که پیروز نبوده‌ام. تمام نظر من این است که می‌روم و اینکار را تجربه می‌کنم. فکر می‌کنم

این برای کسانی که آرزو می‌کنند من کمی با استراتژی مشخص تری عمل کنم دلسرد کننده باشد. اما من از زمانی که ۱۴ سال داشتم همین بوده‌ام. من نمی‌توانم خودرا تطبیق دهم… این ماهیت درونی من است».

۱۱- آینده نیکول کیدمن

کیدمن برای بازی در فیلم «شیر» «Lion» نامزد دریافت جایزه اسکار شد و بازی فوق االعاده‌اش در سریال «دروغ‌های بزرگ کوچک» «Big Little Lies» نیز نشان داد که چیزی از هنر و خلاقیت کیدمن کم نشده است. او همان‌ گونه با انتخاب‌های هنرمندانه‌اش ما را غافلگیر کرده و هر بار موفقیتی جدید را بدست می‌آورد. او خود نیز نمی‌داند که در اینده چه اتفاقی برایش رخ خواهد داد و انتخاب‌هایش وی را به کجا خواهند کشاند و این  یکی از جالب‌ترین نکات در زندگی و شخصیت نیکول کیدمن است. باید منتظر ماند و دید که مساله بعدی که او در دنیای بازیگری برای خود انتخاب می‌کند چیست.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز