چگونه وارد بازی ترامپ شویم
اگر معنای جنگ را در بعد مرسوم و کلاسیک آن در نظر بگیریم نه به صورت مستقیم و نه به صورت نیابتی، آمریکای ترامپ چنین خیالی را درباره ایران در سر ندارد. وانگهی کشور ما در جایگاهی است که دیگر مانند جنگ هشت ساله هیچ قدرتی نمیتواند به راحتی اجازه فکر کردن به این موضوع را به خودش بدهد.
ترامپ و دارودستهاش که نمایندگان طیف محافظهکار افراطی و انزواخواه جامعه آمریکا هستند، بیشتر نگاهشان درونگراست و بهدنبال انجام اصلاحات در خود آمریکا هستند و به کل قصد تعرض برای توسعه بیشتر قدرتشان را ندارند. در خارج از مرزها هم آمریکا فرصتطلبانه بیش از اینکه خطر یک مقابله تمامعیار را بهجان بخرد صرفا تهدید میکند. البته از حربههای دیگری چون بازی با تحریمهای بیثباتکننده که فقط برای ایجاد جو ناامنی و تزلزل اقتصادی است هم استفاده میکند که استراتژیستهایی چون استیو بنن این شیوه را جنگ مدرن نام نهادهاند.
تصمیم به عقبنشینی ترامپ از همه مواضع سرسختانهای که در تبلیغات و تهدیداتش نسبت به ایران پیش از سخنرانیاش در مورد عدم تایید پایبندی ایران به تعهدات برجامیاش اتخاذ کرد، خود گواه این ادعاست. نه از پاره کردن برجام حرفی زد و نه از قرار دادن سپاه در لیست گروههای تروریستی که برای ایران یک اعلان جنگ تلقی میشد.
در مورد تحریمهای تصویب شده اخیر در کنگره هم باید گفت عملا برد آنچنان بالایی ندارند چون در آن به قطعنامه 2231 سازمان ملل در این رابطه اشاره شده و اثر چندانی برای ادامه فعالیت موشکسازی متعارف ایران نخواهد داشت!
از همه دلایل روشنتر سخنان جنگطلبانه مایک پنس، معاون کاخ سفید بود که از روی سخنرانی بوش (پسر) قبل از حمله نظامی به افغانستان کپیبرداری شده بود.
پنس که ایران را مستقیما مسوول بمبگذاری در مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت در 23 اکتبر 1983 معرفی کرد، همزمان ادعا کرد که به دنبال آن نبرد بینالمللی علیه تروریسم آغاز شد.
حرف اینجاست که آمریکا با عنوان چنین اتهامی به جای فرستادن ناوگانهای نظامی در منطقه خلیجفارس دو روز بعد به فرستادن تیلرسون به ریاض و بغداد برای اعمال فشار و ایجاد شکاف در روابط ایران با این کشورها قناعت میکند! روز بعد از این ملاقاتها بود که تیلرسون در دیدار با همتای هندی خود در دهلی عنوان کرد آمریکا از شیوههای نوین و سلاحهای مدرن در درون ایران برای براندازی رژیم استفاده میکند.
در مجموع این رفتارهای بیثباتکننده آمریکا غرضی جز ایجاد اختلال در وضعیت پیشرفت اقتصادی ایران از طریق حاکم کردن جو سرگردانی فکری و روحی و عدم اطمینان به آینده مملکت ندارد! همانطور که همین عملیات روانی و فضاسازی مسموم میتواند جلودار مشارکت فعالتر خارجیها در ایجاد تحرک اقتصادی در ایران باشد و...
در واقع چنین رفتاری یکی از ابعاد سیاستگذاریهای استیو بنن برای خاورمیانه است که با وجود کنار گذاشتنش از کاخ سفید هنوز ترامپ تحت همان تاثیرات حرکت میکند. در این نحوه برخورد و راهبرد، قصد این است که ایران در حال ضعف و تردید نگه داشته شود. چون اساس این نگرش از نوع خصمانه تنها و تنها بر پایه یک فریب بزرگ استوار است؛ اینکه ایران را در منطقه بهعنوان یک تهدید بزرگ معرفی کنند و تا جایی که ممکن باشد به همه کشورهای ثروتمند خلیجفارس ابزار و ادوات جنگی بفروشند! از سامانههای ضدموشکی گرفته تا هزار و یک جور ادوات تدافعی و تهاجمی و.... وضعیتی که کشورهای شرق و غرب هم بتوانند از این آب گلآلود تا آنجا که عملی باشد ماهیهای مناسب حالشان را بگیرند! به عنوان نمونه عربستان و قطر بودجههای هنگفتی را صرف خریدهای نظامیشان میکنند.
فریب واقعی این است که حرف از براندازی حکومت ایران بزنند ولی در باطن به دنبال تغییر بنیادین در نظام حکومتی عربستان و کشورهای دیگر خلیج باشند.
کافی است از ابتدای روی کار آمدن ترامپ از یکسو به قراردادهای مهم نظامی و همه تغییر و تحولات اصلاحطلبانه در عربستان نگاه کنید؛ آخرینشان به بازگشت این کشور به سمت اسلام میانهرو بازمیگردد!
ولیعهد عربستان روز پنجشنبه پیش مگر از آمادگی برای نابودی تمام کسانی که تفکرات افراطی دارند نگفت؟ او اعلام کرد که ما به اسلام میانهرو که از تمامی فرهنگها استقبال میکند باز خواهیم گشت!
از طرفی این حرف تیلرسون در هند مبنی بر استفاده از سلاحهای درونی براندازی غریب است که همزمان با طرح محمد بن سلمان مطرح میشود، وقتی او از نیت نابود کردن افراطگراها در میان جمعی از سرمایهگذاران سخن میگوید. حکایت این است که رانندهای راهنمای چپ را بزند و به راست بپیچد!
هیچگاه نباید از خاطر دور داشت که کاخ سفید را تاجرمآبانی مثل خود ترامپ میگردانند و تیلرسون هم خودش با بوی نفت و تجارت آن بزرگ شده است! پس داستان براندازی نه آن جایی است که نشان داده میشود و پیرامونش هوچیگری به پا میکنند!
امروز ریاض با ورشکستگی فاصله چندانی ندارد و بعد از حسابرسیهای داخلی و چشاندن طعم برخی آزادیهای اجتماعی به مردم بعید نیست آمریکا هر وقت اراده کند یک حکومت از نوع نظامی در آن دیار روی کار آورد!
در مجموع آمریکا بدهوبستانهایی در رابطه با عربستان و اسراییل دارد که با تکیه بر سیاست فشار و ایجاد تزلزل نسبت به ایران آنها را به انجام میرساند ولی زمین بازیاش به خود ایران و زیر پا گذاشتن پیمان برجام بازنمیگردد چون عملا و قانونا نمیتواند هم بازگردد!
خاصیت نگرش خاورمیانهای کاخ سفید این است که ابزار تحلیل دیگری را در اختیارمان میگذارد تا با هوشیاری بیشتر وارد بازی ترامپ شویم و مبنا را روی حلوفصل چالشهای مهم اقتصاد کشورمان قرار دهیم.
منبع: روزنامه جهان صنعت- مجید عابدینیراد- تحلیلگر مسایل سیاسی در فرانسه