فاجعه؛ فاصله درآمدی عجیب یک سلبریتی و یک دانشمند
در دنیای امروز پول، رسانه، سلبریتی به موانع برای اندیشهورزی بشر بدل شده است. سطح درآمد شخصیتهایی که نقششان در آینده پررنگ میشود نسبت به شخصیتهای زودگذر نشان از یک فاجعه میدهد.
سلبر در واژه به معنای افتخار تعریف شده و از زبان فرانسه وارد زبان انگلیسی شده است.
امروز سلبریتی را ستاره یا شخصیت برجسته اجتماعی و یا عضو صنوف ممتاز جامعه ترجمه و تفسیر میکنند. آنچه به عنوان سلبریتی یاد میشود، طبقهای اجتماعی پدید آورده است که در سازوکار سرمایهداری برای فروش کالاهای غیرضروری و القای فرهنگ مصرفگرایی ساخته و پرداخته شده است.
روشهای بسیار پیچیده و پر هزینه تبلیغات و اثرگذاری بالای این روشها بر میزان فروش محصولات این سازوگار را بر آن میدارد تا با استفاده از این طبقه ساخته شده اعتماد عمومی مردم را کسب کند و استفاده ابزاری از شهرتهای کاذب و الگوآفرینیهای دروغین خلق کند.
سادهاندیشانه است اگر فکر کنیم که این طبقه مشهور با توجه به توانمندیهای شخصی و آفرینشهای ناب و اندیشههای نویت بدین سطح از شهرت دست یافتهاند. با بررسی تاریخ درمییابیم که در اعصار گوناگون و جوامع مختلف، اندیشمندان و هنرمندان و … همعصر با این طبقه اجتماعی به اصطلاح ممتاز، از شهرت کمتری برخوردار بوده و یا به صورت عمومی شناخته شده نبودهاند؛ اما با گذر زمان حقیقت اندیشهها و هنرهای ناب پررنگ و لعاب تصنعی این قشر سلبریتی کمرنگ و کمرنگتر شده است. همچنین سازوکار ایجاد کننده نیز به دنبال تعویض این افراد با افراد جدیدتر و ابزارهای بهروزتر بوده است.
برای ایجاد چنین طبقهای دو شرط لازم است: نخست پول و دیگری توجه رسانهای.
با تأمین هزینههای مالی و تخصیص بودجههای هنگفت و یافتن پتانسیلهای لازم و ایجاد یک زندگی تجملگرایانه مراتب توجهپذیری و مقبولیت یک فرد به ظاهر موفق را مهیا میکند. شناسناندن و به نمایش گذاشتن آنان برای عموم، وظیفهای است که رسانهها بر عهده دارند. مجلات، تلویزیون، سینما و امروز با استفاده از نرمافزارهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی مجازی محل نمایش و تبلیغ نگرش لوکسگرایی و تجملگرایی است. تبلیغ این نگرش بزرگترین هدفی است که سازوکار سرمایهداری سعی در القای آن در تمامی جوامع دارد.
به گزارش مجله فوربس یک سلبریتی در کشور آمریکا در سال ۲۰۱۷ نزدیک به ۱۳۰ میلیون دلار درآمد کسب کرده است و درآمد یک دانشمند تحقیقاتی سالانه برابر با ۷۷ هزار دلار است.
با مقایسه این اعداد و دریافت اختلاف بسیار بالای آنها میتوان بدین نتیجه رسید که این هزینههای تبلیغاتی چرا و چگونه و در کجا انجام میگیرد. با ایجاد نگرش تجملگرایانه و استفاده از کالاهای لوکس و ساختن الگوهای تصنعی برای جامعه، سازوکار سرمایهداری میتواند به اهداف کوتاه و بلندمدت خود دست یابد. طبقه ساخته شده توسط این سازوکارها با استفاده از این توجه همهجانبه در زندگی عمومی مردم رخنه و با الگوسازیهای ساختگی راه را برای رسیدن به اهداف خود آماده میکند.
گودال حفر شدای که نسل جوان و شاید کلیت جامعه را مورد هدف قرار داده است، به واقع یک خطر بزرگ برای تمامی جوامع بشری است. به دور از مضامین اقتصادی، این پرتگاه جایی است که جوانان جامعه او را به سمت افسردگی راه مینماید. با ایجاد تفکر مقایسهای بین شخص بیننده و این طبقه اجتماعی و دور از دسترس بودن انچه که در واقع نیاز ساختگی خود شخص است و عملاً ضروریتی در آن وجود ندارد، جامعه جوان دست از تلاش برداشته و به سمت نومیدی و یا مسائل بسیار خطرناکتر برای تحقق بخشیدن به اینگونه آرزوهای خام گام برمدارد. لذا جامعهای که درخواست مقابله با چنین پدیده خطرناکی داراست، باید نیاز به اندیشیدن و آشنایی با اندیشههای ناب را در دستور کار خود قرار داده و با مدیریت فکری و آگاهی خود سعی در مقابله با این سازوکار کند و هیزم این آتش افروخته شده را افزایش نداده تا به سوی کمال و تعالی انسانی گام بردارد.
منبع: باز خبر-معاون فرهنگی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران