سخنی با شهردار و شورای شهر
کشورهای توسعه یافته متناسب با شرایط به وجود آمده راهحلهای مناسب را با عنایت به رفتار و فرهنگ جوامع خودشان یافته و به کار گرفتهاند تا ضمن برخورداری از رفاه و آسایش و راحتی بهرهگیری از ابزار تمدن امروزی به خصوص انواع ماشینها، از جمله اتومبیل، کمترین عوارض را برای سلامت و روحیه و جسم مردمانشان داشته باشند.
سید جلال ساداتیان- نماینده اسبق مجلس در جهان اقتصاد نوشت: مناسبات مربوط به توسعه و بزرگ شدن شهرها راهی بیبازگشت از تمدن امروزی است که حمل و نقل درون و برون شهری از ملزومات اجتناب ناپذیر آن به حساب میآید.
کشورهای توسعه یافته متناسب با شرایط به وجود آمده راهحلهای مناسب را با عنایت به رفتار و فرهنگ جوامع خودشان یافته و به کار گرفتهاند تا ضمن برخورداری از رفاه و آسایش و راحتی بهرهگیری از ابزار تمدن امروزی به خصوص انواع ماشینها، از جمله اتومبیل، کمترین عوارض را برای سلامت و روحیه و جسم مردمانشان داشته باشند.
مترو، قطار شهری و انواع وسایل تردد با رعایت مقررات و ضوابط در شهرها و محدوده زندگی مردمان از آن جملهاند، به گونهای که کمترین آسیب را متوجه وقت و سلامت روحی و روانی و دیگر هزینههای زندگی مردم کند.
تهران با سابقه ۲۰۰ ساله پایتختی ایران مراحل مختلفی از رشد شهری را تجربه کرده است و سرانجامی را یافته است که امروز از آن به مکانی که بالاترین اتلاف وقت مردم را در ترافیک شهری رقم زده و هنوز هم این وضعیت ادامه دارد، تبدیل شده است.
عوارض ناشی از انواع بیماریها به خاطر آلودگی هوا، هم مزید بر علت، گرفتاریهای عدیدهای را برای مردم این شهر و شهرهای بزرگی همچون مشهد و اهواز و تبریز و شیراز و اصفهان و لابد چند شهر دیگر در شرف بزرگ شدن درآینده نزدیک، از محل تردد انواع اتومبیلهای بیکیفیت و احتمالا با کیفیت، رقم زده و خواهد زد.
چرا چنین شده است؟ آیا امکان اینکه وارد چنین شرایطی نمیشدیم وجود نداشت؟ حال که دچار این وضعیت شدهایم, آیا چارهای برای حل آن و یا حداقل کاهش عوارض و اصلاح برخی از امور وجود ندارد؟
در تهران و در سالهای اخیر تراکم فروشی بیرویه در سایر شهرهای بزرگ و متوسط، که عامل بیقوارگی شهری و رشد قارچگونه ساختمانهای بیهویت در همه محلهها و کوچه و خیابان شهرها شده از سویی و عدم توان یا عدم جرات لازم برای تاکید بر اجرای ضوابط تعیین شده مثل رعایت ساخت پارگینگ و عدم تبدیل آن به کاربری مسکونی و تجاری و…و تبدیل خیابانهای شهر به پارگینگهای بزرگ با داشتن تابلوهای توقف وتوقف مطلقا ممنوع و حمل با جرثقیل، که صرفا مامنی برای کسب درآمد نیروی محترم راهنمایی و رانندگی برای نوشتن جریمه و اعمال قانون، بدون اثر گذاری آموزشی و توسعه فرهنگ ترافیکی است، شهر را از کارکرد واقعیاش دور ساخته و روز بروز گره ترافیکی را بیشتر و بیشتر میکند.
اگر اعمال قانون، همان که تابلوهایش را نصب کردهاند با قاطعیت اجرا شود و آن هم توام با آرامش و ادب و توضیح و فرهنگسازی و نصب بنرها و تابلوهای آگاهی دهنده و استفاده وسیع از همه تریبونها وتوضیحات لازم توسط مقامات صاحب جایگاه و تریبون برای مطلع ساختن مردم و فرهنگسازی، آنگاه با کمترین هزینه حداقل نیمی از ظرفیت خیابانها برای تردد افزایش یافته، درآمد شهرداریها از محل ساخت پارگینگهای مدرن و قابل نصب در نزدیکترین اماکن به محل مراجعه مردم افزون شده و سهولت بیشتری برای رفاه عامه فراهم میشود ( در صورت لزوم و خواست مسولان جزییات بیشتر ارایه خواهد شد) شهرهایی با حدود یک میلیون جمعیت نیز از اکنون به فکر قطار شهری متناسب با شرایط اقلیمی و آب و هوا و موقعیت جغرافیایی خود برآیند که با هجوم شرکتهای تامین کننده مالی یا فایننسرها، امکان شروع پروژههای شهری بیشتری با استفاده از سرمایهگذاریهای خارجی و داخلی فراهم شده است.
آیا عنایت لازم بر اجرای صحیح و فوری اصلاح امور شهری، بخصوص حمل و نقل، صد البته با رعایت برخی ساختارهای عمرانی، وجود خواهد داشت تا ضمن اشتغالزایی طرحهای مورد اشاره، بتوان به زندگی مردم در همین مدت کوتاه ۴ ساله ریاست جمهوری و شوراهای شهری پنجم، آثار مفید آن را مشاهده کرد؟ امید که چنین شود و روند آن آغاز شود.