اصولگرایان و طراحی تله تتلو
امیر تتلو پیش از این در فضای سیاسی ایران چه کارکردی داشته و در ماههای اخیر چه کارکرد تازهای پیدا کرده است؟
سعید تقیپور در روزنامه جهان اقتصاد نوشت: امیر تتلو پیش از این در فضای سیاسی ایران چه کارکردی داشته و در ماههای اخیر چه کارکرد تازهای پیدا کرده است؟ برای بررسی این پدیده چند نکته را باید پیشاپیش مورد دقت و بررسی قرار دهیم:
جایگاه تتلو در سیاست
تتلو در جامعه ایران چه جایگاهی داشته است؟ او به عنوان یک خواننده رپ خوان و بنا بر ماهیت سبک موسیقی خود و محتوای آن تنها در میان نوجوانان دوازده تا شانزده ساله طرفدارانی داشته است که کسانی که با نگاه مثبت تعداد این طرفداران را ارزیابی میکنند، تعداد طرفداران موسیقی و ترانههای امیر تتلو را تا حد دو میلیون نفر ارزیابی میکنند. در آستانه انتخابات ریاست جمهوری فعالان و برنامهریزان ستاد انتخاباتی سید ابراهیم رییسی با این ارزیابی که حمایت تتلو از رییسی و نزدیک شدن او به این نامزد انتخابات میتواند موجب افزایش آرای رییسی شود ملاقاتی میان این دو نفر را ترتیب دادند و با این توجیه که تتلو (که وجهه مناسبی در میان مردم نداشت و تصاویر غیر اخلاقی زیادی از او در فضای شبکههای اجتماعی در معرض دید مردم قرار گرفته بود)، در آستانه شرایط توبه قرار دارد و از گذشته خود پشیمان است سعی کردند توجه هواداران تتلو را به اردوگاه رییسی جلب کنند و در کنار آن با مطرح کردن بحث توبه از بروز آثار منفی این داستان جلوگیری کنند. آنچه در واقع امر اتفاق افتاد تحقق نیافتن فرض اول و تحقق یافتن فرض دوم بود هواداران تتلو به دلیل شرایط سنی و نیز به دلیل اینکه ضرورتی برای تغییر مسیر فکری خود و همراهی با تتلو در توبه او نمی دیدند، چیزی به سبد آرای رییسی اضافه نکردند.
در کنار این ماجرا و در پایان انتخابات هزینههای سیاسی انجام شده بر روی امیر تتلو روی دست اردوگاه شکست خورده اصولگرایان ماند و باید برای جبران این هزینه کاری میکردند.
تتلو بعد از انتخابات
تتلو بعد از انتخابات به چه دردی میخورد؟ آنان که حیثیت سیاسی و اعتبار اجتماعی خود را روی امیر تتلو سرمایهگذاری کردهبودند برای احیای سرمایه از دست رفته خود باید کارکردو فایدهای برای او طراحی کنند. اردوگاهی که پس از هشت سال تنش آفرینی و بحران زایی برای ایران تقریبا فرصتهای سیاسی خود را در سال ۱۳۹۲ از دست دادهبود و در چهار سال نخست دولت روحانی با بهرهگیری از همه جنگآوران خود برای به زمین زدن دولت و بازآفرینی فرصتهایی برای زیست از طریق بحران برای خود دستاوردی نداشت و از معدود جنگآوران باقیمانده خود در مجلس و یا سایر نهادها دستاوردی در انتخابات حاصل نکرده بود باید راهی برای بقای خود مییافت.
حالا که سلاحهای جنگآوران کهنهکار کارایی خود را از دست داده است، و سلاح تازهای که در قالب رپخوانی برای جلب توجه نسل تازه یافته شده است، شاید اگر در کارزار انتخاباتی به کار نیامده است برای دوران پسا انتخابات به کاری بیاید!
کارزار جنگآوران در پشتِ صحنه
پیکارجویان عرصه انتخابات که کارزار خود را به روحانی واصلاح طلبان باخته بودند، باید راهی برای کند کردن شمشیر دولت تازه بیابند. اما اینک که همه راه حلها و چاره اندیشیها در انتخابات و مناظرات و فعالیتها به کار گرفته شده است، چه چارهای میتواند راهی به دهی به این اردو نشان دهد تا در هنگامه تعیین کابینه تازه و چیدمان دوباره دولت بر کارآیی و اثربخشی آن مؤثر باشد و سِلاح نامزد برنده انتخابات و رییس جمهور دوباره مردم را در بریدن طمع کاسبان دشمنی و تحریم و تنش آفرینان دیروز کندتر و کندتر کند؟
هیچ چارهای در فضای علنی و سیاسی کشور برای اردوگاه شکستخوردگان انتخابات باقی نمانده است و آنان ناگزیر از رفتن به لاک دفاعی و طراحی اقدامهای مخفیانه و توطئهگونه خود هستند. بسیار خوب این فعالیتها را که نباید به صورت علنی انجام داد و از سوی دیگر هم نمیشود با سکوت و آرامش فضای سیاسی کشور را به برنده انتخابات سپرد این حجم عظیم از رسانههایی که همگی برای تخریب و تهاجم سازماندهی شدهاند باید مأموریتی را انجام دهند و تا از یک سو با بیانگیزگی و انفعال مواجه نشوند و از سوی دیگر فضای ذهنی جامعه را از فعالیتهای مخرب شکست خوردگان انتخابات دور نگهدارند.
بازآفرینی نقش برای امیر تتلو
شبکه رسانهای این اردوگاه به ویژه در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دوکار و وظیفه را به طور همزمان بر عهده گرفت. اول این که برای بازآفرینی هزینه از دست رفته زور تتلو در پیش از انتخابات راهی بیابد و دوم اینکه برای ایجاد سر و صدا و جنجال برای منحرف کردن افکار عمومی از دقایق و ظرائف پرونده سازیها و فشارهای غیر رسمی برای اثرگذاری همزمان بر ترکیب و کارآیی دولت دوازدهم سوژه جذابی بار بیابد و برروی آن کار کند.
چه سوژهای از تتلو جذابتر؟ مخاطبان زیاد دارد، موضوع بحث و گفت و گو در ماههای اخیر بوده است، توان و قابلیت پنجه کشیدن به صورت و اعتبار دیگران را دارد، اگر با سوژههای دیگر که مورد توجه مردم هستند، ترکیب شود میتواند حتی تا ایجاد تنش برای افکار عمومی پیش برود و بسیاری قابلیتهای دیگر که از آنها میگذرم.
حالا واکنش گستاخانه به قتل آتنا در دشت مغان، ردو بدل کردن پیام با بهترین چهرههای ورزشی و افتخار آفرینان تیم ملی فوتبال و رفتارهای دیگر او را دوباره مرور کنید.
فردا یا پس فردا اگر در باره شیوه مدیریت رییس کل بانک مرکزی و یا نحوه خودکفایی گندم و بیانیه ۲۰۳۰ یونسکو و چیزهایی از این دست اظهار نظر کند و یا نسبت به مسئولان کشور هم مانند سوژههایی که از پیش گفتهشد موضعگیری کند باید تعجب کنیم؟
آنچه در اردوگاه اصول گرایان باقیمانده است ظاهرا همین است و بس. هتاکیهای سخنوران و صاجبان تریبون دیگر کارآیی پیشین را ندارد و حتی نتیجه معکوس میدهد. تلاشهای صدا و سیما در بهترین شرایط بیاثر است. اقبال مردم به دولت روحانی بیشتر شده است و اگر او بتواند در این دوره نسبت به مسائل اقتصادی کشور هم کارهای قابل توجهی را که با مردم عهد کرده است به سامان برساند، برای اصولگراین چیزی باقی نمیماند جز آه حسرت بر فرصتهایی که از دست دادهاند که به جای پرداختن به نقد خویشتن و اصلاح مواضع خود و ایجاد سازو کاری برای آشتی با مردم به شیوه ایجاد تله از تتلو برای به دام انداختن افکار عمومی مردم پرداختهاند.
حضرت حافظ در این باره تعبیر زیبایی دارد:
ز ساقی کمان ابرو شنیدم
که ای تیر ملامت را نشانه
نبندی زان میان طرفی کمروار
اگر خود را ببینی در میانه
برو این دام بر مرغی دگر نه
که عنقا را بلند است آشیانه
یکی باید در این میانه به طراحان این ماجرا بفهماند که مردم ایران هوشیارند و رفتارهای آنان در انتخابات و پیش و پس از آن نشان دادهاست که به سادگی در این تلهها گرفتار نخواهند شد.