خبرگزاری کار ایران

سکوت تامل برانگیز احزاب اصلاح‌طلب

سکوت تامل برانگیز احزاب اصلاح‌طلب
کد خبر : ۵۱۳۹۷۹

پرسش دیگر اینکه آیا احزاب اصلاح‌طلب منتقد شورای‌عالی تاکنون درساحت حزب خود و یا به صورت جمعی، مذاکراتی با دولتمردان ذی‌نفوذ درچینش کابینه و یا شخص جناب روحانی داشته‌اند؟

محمد علی مشفق- فعال سیاسی اصلاح‌طلب در جهان اقتصاد نوشت: احزاب اصلاح‌طلب عضو و یا منتقد شورای عالی سیاست‌گذاری نقش مهمی در پرشورکردن انتخابات  اردیبهشت ۹۶ و آفرینش آن حضورحماسی داشته‌اند.

اما سکوت و بی‌تفاوتی آنها درخصوص اصرار بر عملیاتی شدن مطالبات مردم از جانب متنخب ملت و دیگر بخش‌های حاکمیت، امری است که  حقیقتا جای تامل و نگران دارد.

سکوت آنها ناخود آگاه این سئوال را به ذهن متبادر می‌کند که چرا احزاب اصلاح‌طلب که خود را پرچمدار اصلاح  و رفع مشکلات و معضلات  و چالش‌های پیش روی ایران قلمداد می‌کنند.

غالبا درقبال نارسایی‌ها و ناهنجاری‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی  و فرهنگی مزمن جامعه کمتر موضع گیری می‌کنند و  در مورد این همه معضلات پیش روی کشور و از جمله خروج  نخبگان علمی و انتقال ژن‌های برتر هوشی  و خروج سرمایه و صاحبان سرمایه و دیگر کژ کارکردهای کشور اعم از فساد و اختلاس و سوءمدیریت و…خاموشی را به جای فریاد برگزیدند  و هر اینه  پیرامون معضلات مختلف کشور بویژه توزیع ناعدلانه قدرت و ثروت، و چرخش غیر عقلایی  نخبگان، کمتر لب به سخن می‌گشایند و زبان درکام نهاده و توجه خود را به مسایل پیش پا افتاده معطوف می‌کنند.

گویی که فراموش کرده‌اند که کشور با چه معضلاتی دست وپنجه نرم می‌کند. بنابراین  فرو بستن دهان  و قلم دراین شرایط حساس و پر از چالش، و نقد نکردن ناهنجاری‌ها و کژکارکردها  و وانهادن امربه معروف و نهی ازمنکر  به  صاحبان اصلی قدرت و ثروت بمفهوم قرانی ان، موضوعی نیست  که احزاب بدان بی‌توجه باشند و اقدامی نکنند اما بدون هیچ مشارکتی انتظار اصلاح  این همه معضلات را هم از صاحبان قدرت داشته باشند.

و چنین تصور کنند که  مسئولیتی درقبال رفع گرفتاری‌های گوناگون این ملت ندارند و به صرف اینکه حزبی داشته باشند بواقع رافع تکلیف انها است.

در صورتی‌که بعضا  از چهره‌های  متشخص حزبی و برخوردار از سابقه  طولانی درعرصه اصلاح‌طلبی هستند شاهد بوده و هستیم که  همواره با نقدهای تند خود نه طرح آن  در درون جریان اصلاح‌طلبی، بلکه  در بیرون  آن، تیغ بر صورت این جریان  در ساحتی غیر اصلاح‌طلبانه و گاها غیر منصفانه می‌کشند که ممکن است بعضا آن   نقدها  هم به حق ودرست هم باشد.

وچنین تصورمی‌کنند که مشکل اصلی عدم کنشگری احزاب اصلاح‌طلب و رشد و بالندگی آنان، در واقع موجودیت وتداوم موجودی بنام شورایرعالی  سیاست‌گذاری است که موجب عدم  تحرک  احزاب و عدم تقویت آنها  درعرصه‌های مختلف  سیاسی و… شده است.

نهادی که پس از انتخابات مجلس دهم لزوما باید بزعم این عزیزان  منحل می‌شد تا راه برای فعالیت احزاب هموار و فراهم می‌شد.

شورایی که با همه نقدهای وارده به آن  و کاستی‌های مترتب، برای اولین بار در تاریخ پس ازانقلاب، با بستن لیستی تحت عنوان لیست امید، البته  با حضور و مشارکت همه جانبه  همین عزیزان درتمامی تصمیم گیریها، توانست تمامی  صندلی‌های  سبز مجلس را به یکباره بصورتی معجزه وار تصاحب کند و ژنرال‌های رقیب  را یکی پس از دیگری از شطرنج قدرت حذف کند.

معهذا این پرسش اساسی مطرح بوده وهست که  چرا  بعضی از عزیزان اصلاح طلب،  پس از کسب این پیروزی  معجزه آسا درتهران و بعضی از استان‌ها، طی نامه‌ای مکتوب، درخواست انحلال  شورای عالی سیاست‌گذاری را در دستور کار خود قرار دادند. آن هم درمقطعی که این شورا به برندی موفق در عرصه انتخابات مجلس «با همه نقدهای وارده به آن  که نویسنده هم نقدهای زیادی به آن دارد ) تبدیل شده بود؟ سئوال دیگر اینکه آیا عزیزان  بزرگوار، همه مسیر‌های اصلاح را پیمودند و آیا  خرد جمعی اکثریت احزاب اصلاح طلب ودیگر کنشگران اصلاح طلب درسطح ملی  بر درخواست شما مبنی بر انحلال  شورای عالی  مهر تایید زدند  که  شورا با همه کاستی‌هایش منحل شود؟ 

به نظر پاسخ منفی است. اینکه دوستان عزیز  روشن شدن  موتور خاموش بعضی از  احزاب  اصلاح طلب  را منوط به خاموش شدن  کامل موتور شورای عالی سیاست‌گذاری، این  برند موفق  انتخاباتی دانسته و می‌دانند  امرمعقول و اقناع کننده‌ا‌ی نیست.

پرسش دیگری اینکه که مگر  شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان ( به فرض برخورداری از اشکالات متعدد که تردیدی  هم در ان نیست  ) دست احزاب را بسته  و یا مهر سکوت بر لبان کنشگران  این قبیل احزاب  زده است و یا آنان را ممنوع القلم  وممنوع السخن  و ممنوع التحرک کرده  که هیچ صدایی از آنان درفضای جامعه درراستای مطالبات اساسی مردم  شنیده نشده ونمی‌شود؟

پرسش دیگر اینکه  آیا احزاب اصلاح‌طلب منتقد شورای‌عالی تاکنون درساحت حزب خود و یا به صورت جمعی، مذاکراتی  با دولتمردان  ذی‌نفوذ درچینش کابینه و یا شخص جناب روحانی داشته‌اند؟

و اصولا این بزرگواران درقبال عملیاتی شدن هرچه بیشتر مطالبات  و خواسته‌های مردمی  که آفرینش‌گر حماسه حضوردر ۲۹ اردی بهشت ۹۶  بوده‌اند، پیشنهاداتی  با آقای دکتر روحانی درمیان گذاشته‌اند  تا  در این شرایط حساس و بحرانی  و تعمیق وآشکار شدن بیشتر چالش‌های داخلی، گرهی ازگره‌های کشور را بگشاید؟

پرسش دیگر اینکه آیا در شرایط فعلی و در آستانه تشکیل کابینه و شکل‌گیری شوراها، که اصلاح‌طلبان درتعداد قابل توجهی از شوراهای کلان شهرهای کشوربه پیروزی چشمگیری دست یافته‌اند، اولویتی مهمتر و با اهمیت‌تر  از  رفع تهدیدات خارجی و داخلی،حل معضل بیکاری واشتغال جوانان و رونق بخشیدن به اقتصاد چندین دهه تحریم شده پیش روی ملت وکشور،موضوع مهمتری وجود دارد؟.پاسخ خیر.

حال چرا هم و غم بعضی از عزیزان اصلاح‌طلب بجای مدنظر قرار دادن این اولویت‌های ملی و منطقه‌ای‌، انحلال  شورای عالی سیاست‌گذاری در اولویت مطالباتشان قرارگرفته است؟

پرسش دیگر اینکه آیا  موضوع انحلال شورای عالی بواقع در زمره مطالبات مردم ایران در سطوح ملی و منطقه‌ای درانتخابات  اخیر بوده است؟ که بعضی ازاحزاب  اصلاح‌طلب، این همه  اصرار و پا فشاری بر ان می‌کنند؟ یا اینکه احزاب اصلاح طلب باید تمامی هم وغم خود و اولویت فعالیت‌های  حزبی خود را  مصروف عملیاتی شدن مطالباتی کنند که مردم درانتخابات اخیر آن را مطرح کرده‌اند و هرآینه باید عملی شدن آن را از منتخب ملت و دیگر بخش‌های حاکمیت بخواهند و بر آن اصرار و پافشاری کنند؟.

باشد که احزاب اصلاح طلب بدون گره زدن ضعف‌ها و ناکارآمدی‌های خود  به شورای  عالی سیاست‌گذاری  که درجای خود باید اشکالات اساسی آن با گفتگوی میان جریانی وتمکین از رای اکثریت حل وفصل شود، با دستیابی بیک فهم مشترک وملی درساحتی منسجم، بتوانند گام‌های اصلاحی  خود را مستحکم‌تر از گذشته بردارند و مسیر اصلاح و اصلاح‌طلبی را بیش از پیش درسپهر سیاسی ایران اسلامی هموار و هموارتر کنند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز