تقویت وزارت رفاه، ضامن موفقیت برنامههای توسعه است
محو یا کاهش فقر مطلق یکی از پیشنیازهای بدیهی و ضروری موفقیت همه برنامههای توسعه در کشور است.
سید مرتضی افقه - اقتصاددان در یادداشتی نوشت: اگر اخبار غیررسمی مبنی بر وجود حدود 30 میلیون فقیر مطلق در کشور درست باشد، تردیدی نیست که این تعداد فقیر خود یک مانع جدی برای قرار گرفتن در جاده توسعه خواهد بود.
گستردگی فقر مطلق در جامعه از چند طریق میتواند مانع پیشرفت و موفقیت هر برنامه توسعهای شود: اول، فقر باعث میشود افراد از دوره جنینی تا زمان بلوغ و پس از آن، مواد غذایی لازم برای رشد جسمی و ذهنی را دریافت نکنند.
بنابراین افرادی که در چنین شرایطی رشد میکنند، به لحاظ جسمی و بهخصوص ذهنی قادر نخواهند بود در فرایند توسعه مشارکتی جدی داشته باشند و به این ترتیب، هم خود در چرخه فقر گرفتار میمانند و هم جامعه از مشارکت آنها محروم میماند؛ ضمن اینکه بخشی از تولید ملی نیز صرف رفع مشکلات ناشی از تداوم فقر مطلق خواهد شد.
دوم، وجود و گستردگی فقر مطلق و نابرابری، منجر به گسترش نارضایتی افراد فقیر و درنتیجه کاهش سرمایه اجتماعی خواهد شد، یعنی افراد فقیر به دلیل احساس تبعیض در جامعه، نهتنها خود مشارکت جدی در برنامههای توسعهای نخواهند داشت بلکه به انحاء مختلف در تقابل با اقدامات و برنامههای توسعهای دولت قرار خواهند گرفت. همچنین، گستردگی فقر و نابرابری، افراد بیشتری را آسیبپذیر میکند و زمینه گسترش فساد اداری و بزههای اجتماعی و درنتیجه تنشهای اجتماعی در جامعه فراهم خواهد شد که خود بهناچار بخشی از تولید ملی را هدر خواهد داد. سوم و درنهایت، و البته مهمتر از همه، اگر توسعه را فرایندی تربیتی بدانیم که طی آن انسان توسعهنیافته به انسان توسعهیافته تبدیل میشود.
یکی از پیشنیازهای ضروری و غیرقابلاغماض هر برنامه توسعهای، رفع یا کاهش فقر و نابرابری است. کاهش فقر و نابرابری از دو طریق میسر خواهد بود: برای افرادی که به لحاظ جسمی یا ذهنی یا دلایل دیگر، قادر به کار و تامین درآمد خود نیستند، برنامههای تامیناجتماعی و پرداختهای انتقالی و بلاعوض دولت، و یا روشهای دیگر مرسوم در کشورها ازجمله تسهیل و زمینهسازی برای مشارکت داوطلبانه انجمنهای خیریه و یا سمنها (NGO) مناسب و ضروری است.
اما برای افرادی که خود قادر به کار و تامین درآمد خود هستند تدوین و اجرای برنامهها و طرحهایی که فرصتهای شغلی مناسب را گسترش میدهد ضروری است. داشتن شغل شرط لازم (و البته ناکافی) برای رفع یا کاهش فقر و توزیع برابرتر درآمد است.
درواقع، نگرش و عزم دولت باید بهگونهای باشد که بهجای ترویج پرداختهای صدقهای (مثل یارانه) به افراد قادر به کار، زمینه اشتغال آنها را فراهم کند تا از این طریق هم هزینههای دولت کاسته شود و هم عزتنفس افراد حفظ شود. بیان این نکته نیز ضروری است که فراهم کردن فرصت شغلی برای تعداد بیشتری از افراد جامعه به شناخت کامل ویژگیهای جمعیتی، تحصیلی و تخصصی، و فرهنگی-اجتماعی مناطق مختلف کشور نیاز دارد. برخلاف تصور عوامانه باید گفت که سرمایهگذاری شرط لازم برای ایجاد شغل است اما شرط کافی کیفیت سرمایهگذاری است.
یعنی هر سرمایهگذاری در شرایط فعلی، که تکنولوژیهای سرمایهبر و خودکار (اتومات) جایگزین نیروهای انسانی شدهاند، الزاما فرصت شغلی بیشتر ایجاد نمیکند بلکه سرمایهگذاریهای فقرزدا و اشتغالزا منجر به کاهش بیکاری و درنتیجه فقر و نابرابری خواهند شد.
بنابراین وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمانهای زیرمجموعه از ارکان اساسی و حیاتی در کشور هستند که در شرایط حساس کنونی، نقش محوری و حیاتی در موفقیت برنامههای توسعهای کشور دارند. تقویت جدی این وزارتخانه از لحاظ بودجه و امکانات لجستیک یکی از اقدامات اساسی دولت دوازدهم خواهد بود.با توجه به شرح وظایف این وزارتخانه، موفقیت این وزارتخانه زمینهساز موفقیت سایر وزارتخانهها و درنهایت موفقیت برنامههای توسعه در کشور خواهد بود.