خبرگزاری کار ایران

ساختار ایده آل یا ایده‌آل‌گرایی ساختار؟

ساختار ایده آل یا ایده‌آل‌گرایی ساختار؟
کد خبر : ۵۱۱۳۱۵

وقتی سخن از ایده‌آل بودن یک ساختار در حوزه‌های مختلف (سازمانی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی) می‌شود، معمولا” تصور و تلقی غالب افراد ساختاری است؛ “کامل، بدون هر گونه عیب و نقص و عاری از هرنوع اشکال”.

جهان اقتصاد نوشت: اما به راستی چنین ساختار یا بنیادی در هر حوزه‌ای و با هر گونه فعالیتی دست یافتنی است؟ آیا  واقعا” در جهان مادی امکان حصول چنین بنیاد منسجمی که فاقد هر گونه کاستی و نقص باشد اصولا” میسر است؟ که اگر این امکان وجود ندارد، تکلیف متخصصین مربوطه به‌منظور  طراحی یا بهینه‌سازی ساختار‌های مختلف چه خواهد بود؟

فرض کنید ساختارهای  مورد بحث را به “حوزه های سازمانی کسب وکار” محدود کنیم، در این صورت چه سازمان کسب و کاری را می‌توان یافت (حتی با  ویژگی‌ها و مشخصه‌هایی از قبیل؛ ممتاز بودن برند، سود مالی فراوان، رضایت بالای مشتریان و….)  که بتواند مدعی فقدان هرگونه عیب و نقص در بطن خود بوده  و از این حیث خود را  دارای ساختاری ایده‌آل  معرفی نماید!؟. فرض فوق را می‌توان به‌سادگی به سایر حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی و … نیز تعمیم داده و در نهایت همین نتیجه را حاصل نمود.

به‌عبارتی با فرض الزامی دانستن غایت کمال در کلیه اجزاء یک ساختار اعم از اهداف ، استرتژی‌ها، انواع نهادها، ضوابط و …. به‌منظور اطلاق ویژگی “ایده آل” به آن، نه تنها دستیابی به چنین ساختاری را غیر ممکن  نموده‌ایم بلکه به نوعی مسئولیت خود را نیز از این منظر و در راستای تعریف و  ایجاد ساختاری متعالی در حوزه‌های مختلف به درستی ایفا نکرده‌ایم.

حال فرض کنیم این مسیر ایده‌آل‌یابی “ساختار” را بر اساس رعایت  تجویزهای متخصصین در حوزه‌های مربوطه به انجام رسانیم  و در این راه طبق توصیه‌های مرتبط نسبت به طراحی یک ساختار با ویژگی‌ها و مشخصات مورد نظر در اجزاء آن (که شامل تعیین نهادها و ارکان لازم، اهداف مناسب، استراتژی‌های کارآمد، ضوابط و قوانین اثربخش و …. می‌باشد ) اهتمام ورزیم. در این صورت و با توجه به مشخصه‌های حداقلی فوق  آیا غیر از این است که عمده ساختار‌های موجود در حوزه‌های مختلف (سازمانی، اقتصادی، اجتماعی و ….) به‌واسطه رعایت نسبی الزامات مزبور، خود را مدعی کمال و ایده‌آل بودن دانسته و هیچ گونه نقدی را نیز بر نتابند؟

با توجه به مطالب فوق به نظر می‌رسد برای پیشبرد بحث حاضر لازم است  فرض ذیل را مد نظر قرار داد که:

“به دلیل ضعف عوامل انسانی از یک طرف و نیز متغیر بودن کلیه  پارامترهای مادی تأثیرگذار در طراحی و حفظ  یک ساختار از طرف دیگر (که در این‌صورت عدم تکامل عالی کلیه  اجزاء آن ساختار را نیز بدنبال خواهد داشت)، امکان طراحی و استقرار هر نوع ساختار یا بنیادی و در هر حوزه‌ای در حد “ایده آل و کمال مطلق ” میسر  نبوده و نخواهد بود.”

لذا با توجه به توضیحات فوق و به جای نومیدی از حصول چنین ساختاری چه بسا بتوان چنین  نتیجه گرفت که ساختاری قابلیت اطلاق ایده‌آل‌گرایی (و نه ایده آل) را به خود  دارا می‌باشد که اولا” فرض فوق را به‌عنوان یک اصل عینی و باطنی پذیرفته و هیچ‌گاه خود را در حد  ایده‌آل مطلق تصور ننماید و ثانیا” همواره قابلیت و انعطاف لازم را در برابر تغییرات و اصلاحات دارا باشد.

به بیان دیگر فارغ از اصول پذیرفته شده در طراحی و استقرار هر نوع ساختاری (درحوزه‌های مختلف سازمانی، اقتصادی، اجتماعی و …) که می‌بایست به‌درستی نیز مورد نظر واقع گردد، عدم ادعای کمال مطلق در کلیه ارکان آن ساختار به‌عنوان مهم‌ترین ویژگی الزامی، موجب متمایز شدن آن از سایر ساختارهای معمولی شده  و اطلاق ایده‌آل‌گرایی را برای ساختار مورد نظر فراهم خواهد نمود.

بدیهی است چنین بنیاد و ساختاری:

– در برابر بروز هرگونه نقص ، اشکال و نقدی ، بجای مقاومت و یا برخورد واکنشی، آمادگی لازم را برای انجام اصلاحات اساسی در کلیه ارکان و اجزاء خود (از عالی‌ترین اهداف و استراتژی‌ها گرفته تا حتی جزئی‌ترین ضوابط و قوانین خود) دارا بوده و در این مسیر هرگز دچار واهمه یا  نومیدی نخواهد شد.

– آگاهانه با ایجاد سیستم‌های خود اصلاحی در بطن خود، زمینه لازم را به‌صورت مستمر جهت عارضه‌یابی ریشه‌ای (و نه نمایشی) فراهم نموده و در این راه دچار مصلحت‌اندیشی نمی‌گردد.

-بدلیل وقوف کامل به عدم کمال خود ، هیچ‌گونه خط قرمزی را برای این کمال‌گرایی در مسیر پیشِ‌رو لحاظ نخواهد کرد .

– که مسلما” چنین ساختاری با ویژگی‌های فوق نه تنها بقای خود را در حوزه‌های مختلف استمرار می‌بخشد بلکه رضایت‌بخشی ذی‌نفعان خود را نیز در حوزه‌های مختلف و ذی‌ربط، در حد مناسب  بدنبال خواهد داشت.

سعید خاتمی 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز