بارزانی:
درانتخاباتاستقلالکردستانشرکتنمیکنم
رئیس اقلیم کردستان عراق با تاکید بر اینکه در انتخابات آینده ریاست اقلیم شرکت نمیکند، گفت: اگر مردم مناطق مورد مناقشه به استقلال اقلیم کردستان رای ندهند، با این نظر آنها مشکلی ندارم.
مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق در مصاحبهای با فارن پالسی گفته است در همه زندگی هدفی جز به استقلال رساندن کردستان نداشته است.
وی همچنین تاکید کرده در انتخابات آینده ریاست اقلیم شرکت نمیکند.
به گفته رئیس اقلیم کردستان، اگر مردم مناطق مورد مناقشه به استقلال اقلیم کردستان رای ندهند به این معنی است که میخواهند با دولت مرکزی عراق باشند و وی با این نظر آنها مشکلی ندارد.
مشروح گفتگوی مسعود بارزانی را در زیر میخوانید:
تاریخ برگزاری همه پرسی [استقلال کردستان] مشخص شده است و من گزارشهایی در این مورد خواندهام که شما پس از مشخص شدن تاریخ برگزاری همه پرسی با نخست وزیر عبادی گفتوگو کردهاید. واکنش او به اعلام برگزاری همه پرسی چه بود؟
درست است اما ما در مورد این مسأله قبلاً هم با هم گفتوگو کردهایم. من با جناب نخست وزیر عبادی راجع به این موضوع خاص تماس گرفتم و برای او توضیح دادم که این همه پرسی حق طبیعی و قانونی مردم ماست و اینکه ما بعداً میخواهیم به شکلی مسالمت آمیز از طریق گفتوگو در مورد نتایج همه پرسی مذاکره کنیم. او این موضوع را درک میکرد. ما به او گفتیم که میخواهیم این مسأله را با بغداد از طریق مسالمت آمیز و نه خشونت حل کنیم. او احترام قائل بود و درک میکرد. نگاه او مثبت بود.
اشاره کردید که هرگونه اقدامی در مسیر استقلال در چهارچوب مذاکره با بغداد صورت میگیرد. آیا شما در این مذاکرات به چیزی کمتر از استقلال کامل راضی خواهید شد؟
همه پرسی برای استقلال است. در این مورد از مردم سؤال میشود و این مردم هستند که در این مورد تصمیم میگیرند.
این همه پرسی بدون چهارچوب مشخصی که واکنشی چه از درون نظام سیاسی کردستان و چه خارج از آن را به دنبال داشته باشد انجام میگیرد. میتوانید بگویید این همه پرسی چه تأثیری خواهد داشت؟
مسأله همه پرسی در مورد سرنوشت کل یک مردم است. به همین خاطر این مسأله بزرگتر از هر چهارچوب سیاسی دیگر یا هر حزب سیاسی یا مشکلات سیاسی در درون نظام حزبی است. من اطمینان دارم که اکثر مردم کردستان موافق همه پرسی هستند. طرفداران احزاب سیاسی، اکثر آنها هم طرفدار همه پرسی هستند. ما جلسه بسیار مثبتی با تمام احزاب سیاسی داشتیم و تمام آنها از همه پرسی طرفداری میکردند.
شما از آرزوی مردم کرد برای استقلال میگویید اما این خطر وجود ندارد که شما با برگزاری این همه پرسی بدون وجود روندی رسمی برای عملی کردن استقلال [بی دلیل] این توقعات را بالا ببرید؟
وقتی که ما همه پرسی برگزار میکنیم برای این است که این اختیار از طرف مردم به ما تفویض شود، که به بازیگران داخلی و خارجی نشان دهیم مردم کردستان خواهان چه چیزی هستند. پس از اینکه مردم تصمیم گرفتند و رأی دادند، همان طور که گفتم، نخستین جایی که ما مذاکرات و گفتگوی جدی و مسالمت آمیز برای تحقق خواسته مردم را با آن آغاز میکنیم، بغداد است.
همه پرسی برای استقلال است و من میخواهم که دیگران این را درک کنند، پس از اینکه ما همه پرسی را انجام دهیم و گفتگو را آغاز کنیم، به معنای این نیست که ما خواسته مردم را فراموش میکنیم. بنابراین همه پرسی برای استقلال است و نتیجهاش باید عملی کردن آن باشد.
سال 2005 همه پرسی دیگری برگزار شد که در آن اکثریت قریب به اتفاق رأی دهندگان، چیزی حدود 988 درصد، به استقلال رأی دادند. این همه پرسی به استقلال کردستان منجر نشد. از شما میخواهم توضیح دهید که همه پرسی این بار چه تفاوتی دارد.
همه پرسی سال 2005 را گروههای مدنی راه انداختند و برگزار کردند. این همه پرسی رسمی است و دولت و احزاب سیاسی آن را برگزار میکنند. این یکی الزام آور است در حالی که دیگری نبود.
از کارشناسان قوانین بین الملل در مورد اینکه چگونه میتوانید این همه پرسی را طوری پیریزی کنید که این بار تأثیر گستردهتری داشته باشد، کمک گرفتهاید؟
چند سالی است که ما با برخی از کارشناسان بین المللی، کارشناسان قوانین بین الملل و کارشناسان سیاسی کار کردهایم که برای پیریزی این همه پرسی به ما کمک کنند. بیتردید آنها از ما حمایت کردهاند و بسیار هم به ما کمک کردهاند.
اگر چند سالی میشود که با آنها صحبت میکنید چرا همه پرسی حالا برگزار میشود؟
من مدتها پیش به این نتیجه رسیدم که لازم است همه پرسی برگزار شود و بگذاریم مردم تصمیم بگیرند و از دیرباز بر این باور بودم که بغداد دوستی واقعی و معنادار با ما را نمیپذیرد. ما نمیخواهیم زیردست آنها باشیم. همه پرسی برای جلوگیری از مشکلات بزرگتر است، برای جلوگیری از جنگهای خونین است و وخیمتر شدن امنیت کل منطقه.
به این دلیل است که ما میخواهیم این همه پرسی را برگزار کنیم، که از مردممان بپرسیم چه میخواهند. این به ما کمک میکند که جلوی هرگونه بیثباتی احتمالی یا جنگ خونین در آینده را بگیریم که اگر این شرایط ادامه یابد پیش خواهد آمد. شما آگاه هستید که وضعیت امنیتی منطقه چگونه است. وقتی که در این همه پرسی مردم تصمیم بگیرند، ما از تمام طرفهای دیگر انتظار داریم که به خواست و تصمیم دموکراتیک و مسالمت آمیز مردم کردستان احترام بگذارند.
در پاسخ به این سؤال شما که چرا حالا؟ باید بگویم که ما قبلاً هم در چند مقطع میخواستیم همه پرسی را برگزار کنیم اما به دلیل شرایط کلی، شرایط منطقه و به دلیل تحولات دیگر آن را به تأخیر انداختهایم اما اگر آن را بیشتر به تأخیر بیاندازیم به نفع مردم ما نیست و تأثیری منفی بر سرنوشت مردم ما به جا میگذارد. پس به این دلیل است که هم اکنون بهترین زمان برای برگزاری این همه پرسی است.
منتقدان ممکن است بگویند که حکومت اقلیم کردستان در حال حاضر به لحاظ اقتصادی بسیار فقیر است. حکومت اقلیم کردستان میتواند حقوق برخی گروهها را بپردازد اما همهاش همین است. اعتماد به سرمایهگذاری پایین است، در داخل از برگزاری همه پرسی پیش از بازگشایی پارلمان انتقاد میشود و دوره ریاست شما دو سال پیش به پایان رسید. چرا اولویت همه پرسی از تمام اینها بیشتر است؟
اینکه منتظر شرایط ایده آلی بمانیم که برای هر مشکلی راه حلی داشته باشیم بیفایده است. ما میخواهیم این همه پرسی را برای رسیدن به استقلال داشته باشیم و این به ما کمک میکند که بسیاری از مشکلات را خود به خود حل کنیم.
اگر شما به بررسیهای موردی کشورهای دیگر [ی که به دنبال استقلال بودهاند] نگاه کنید میبینید که تمام آنها با مشکلات داخلی روبه رو بودهاند. آنها منتظر حل تمام این مشکلات و اختلافات داخلی نماندند. ما نمیخواهیم منتظر حل تک تک مشکلات قبل از آنکه تصمیم بگیریم، بمانیم. این بزرگتر از آن مشکلات و آن مسائل است. ما این را انجام میدهیم و بعد آن مسائل را حل میکنیم.
اگر اجازه دهید به این موضوع برگردیم که این همه پرسی به عنوان یک ابزار برای کردها چه دستاوردی دارد. تعدادی از قدرتها حداقل در ملأ عام از همین حالا و پیش از اینکه این همه پرسی برگزار شود، به نامشروع کردن آن مبادرت ورزیدهاند. آمریکاییها گفتهاند که با آن مخالف هستند و ترکیه حداقل در ملأ عام کاملاً صریح بوده و آن را "غیرمسئولانه" و یک "اشتباه بزرگ" خوانده است. در این صورت این همه پرسی چه قدرت جدیدی به شما میدهد؟
ما برای حفظ وحدت عراق بسیار تلاش کردهایم. من میتوانم رابطهمان با بغداد را به دو مرحله اصلی تقسیم بندی کنم. مرحله اول با تأسیس عراق پس از جنگ جهانی اول آغاز شد و تا سال 2003 ادامه داشت. مرحله دوم رابطه بغداد و اربیل از این زمان شروع شد و تا امروز ادامه داشته است.
در مرحله اول از 1920 تا 2003 کردها چه سهمی در اداره عراق داشتند؟ کارزار انفال، بمبباران شیمیایی، تخریب روستاهای مان، گورهای دسته جمعی، نسل کشی. قسمت کردها از این دوره رابطهشان با بغداد این بود.
سهم کردها پس از 2003 چه بود؟ آنها بودجه کردستان را قطع کردند و از قانون اساسی عراق پیروی نکردهاند. بنابراین سؤال ما از بازیگران جهانی مانند آمریکا و ... این است: ما چه کار دیگری باید انجام دهیم؟
ما برای داشتن قانونی اساسی در عراق که بتواند ضامن حقوق و وظایف همهمان باشد، به سختی تلاش کردیم. ما به این قانون اساسی رأی دادیم اما در مقدمه قانون اساسی قید شد که وحدت عراق در گرو اجرای قانون اساسی است. بنابراین سؤال من از آنها این است: آیا قانون اساسی عراق اجرا شد؟ معلوم است که نه.
بنابراین به همین دلیل است که با توجه به نقطه نظر و واکنشهای بازیگران جهانی هیچ کدام نگفتند که آنها مخالف همه پرسی هستند. آنها میگویند که شاید اکنون زمان مناسبی نیست یا اینکه ممکن است مشکلاتی به بار بیاورد و من در مورد این دو نکته با آنها موافق نیستم. همه پرسی به مشکلات اضافه نمیکند. اگر این همه پرسی صورت نگیرد، منجر به بیثباتی بیشتر در رابطه میشود و منجر به بیثباتی بیشتر در منطقه میشود. ما به خاطر جلوگیری از بیثباتی میخواهیم که این همه پرسی باشد.
اگر این بازیگران جهانی با این همه پرسی مخالف باشند، این به معنای آن است که آنها مخالف ارزش ها و اصول خود هستند، ارزشها و اصولی مانند حق مسالمت آمیز و دموکراتیک مردم برای بیان تصمیمشان راجع به سرنوشت خود. اگر آنها در برابر همه پرسی بایستند، این به معنای آن است که در برابر دموکراسی ایستادهاند.
حتی اگر اینطور باشد آنها دیدگاههای خود را دارند و اقتصاد شما طوری است که وابسته به همسایگان خود هستید. آیا برای جلب نظر همسایگان خود مانند ترکیه برنامهای دارید؟ به تازگی دیدیم که در قطر چه اتفاقی افتاد وقتی که همسایگان این کشور آن را منزوی کردند: 10 روز بعد ایران دارد با هواپیما برای قطر غذا میبرد. آیا برنامهای دارید برای اینکه چگونه نظر همپیمانان خود را جلب کنید یا اینکه اگر در انزوا قرار گرفتید چه کنید؟
متأسفانه امروز در این روابط منافع نسبت به ارزشها، اخلاقیات و انسانیت دست بالاتر را دارند.
مثلاً مسأله قطر که به آن اشاره کردید. آنها قطر را به حمایت از تروریسم متهم میکردند و حالا میبینید که چگونه از حمایت برخوردار میشوند. این مسأله فرق دارد. یکی از دلایل مطرح شده برای منزوی کردن قطر این است که آنها از تروریسم حمایت میکنند اما در مورد ما باید گفت که ما اسطوره تروریسم را در هم شکستیم. ما برای درهم شکستن اسطوره تروریسم و شکست تروریسم خون دادیم.
این فرصت خوبی است که این را به شما و جهان اعلام کنم؛ ما مردن از گرسنگی را به زندگی تحت ظلم و اشغال دیگران ترجیح میدهیم. اگر این تصمیم با همه پرسی گرفته شود و واکنش منزوی کردن ما باشد، بگذار مردم ما بمیرند. اینکه جهان مردم ما را با گرسنگی بکشد فقط به خاطر اینکه این مردم خواستند سرنوشت خود را از طرق دموکراتیک بیان کنند، "افتخاری" برای آن خواهد بود.
فکر میکنید مردم دوباره انزوا را بپذیرند؟ جامعه اینجا نسبت به دهه 1990 بسیار تغییر کرده است: شما کردها را به دنیا وصل کردهاید، فرودگاههای بین المللی ساختهاید، سطح زندگی آنها را بالا بردهاید، برایشان مراکز خرید ساختهاید. فکر میکنید آنها حاضر باشند متحمل همان رنج و مشقتهایی شوند که در دهه 1990 متحمل شدید؟
ما به همه چیز فکر کردهایم. مسأله اراده مردم، رأی مردم و صدای مردم است. مردم به خوبی درک میکنند که قرار است چه تصمیمی بگیرند. شاید مردم تصمیم بگیرند که به استقلال کردستان رأی ندهند. در این صورت این مسئولیت تاریخی ما نخواهد بود اما وقتی که رأی مردم آری باشد، به معنای آن است که مردم آماده آن هستند که سنگ تمام بگذارند و هر خطری را به جان بپذیرند.
به فرودگاه اشاره کردید. همین حالا هم "ریاست پروازهای غیرنظامی عراق" وقتی که یک هواپیما از اروپا یا هر کشور دیگری میآید، میتواند مانع فرود آن شود به این دلیل که آنها به فدرالیسم یا تقسیم حریم هوایی معتقد نیستند. این چگونه دولتی است، چگونه قدرتی است که میتواند چنین اختیاری داشته باشد؟
اگر درست متوجه شده باشم این همه پرسی برگزار میشود و شما با آن مثل یک تفویض اختیار برخورد خواهید کرد که به بغداد ببرید تا مذاکرات جدایی را آغاز کنید. فکر میکنید چقدر واقع بینانه است که پارلمان عراق پای معاملهای را امضا کند که مؤید تغییری بنیادین در رابطه عراق با اقلیم کردستان باشد؟
ما مذاکره با آنها را آغاز میکنیم اما اینکه آنها به توافق برسند یا خیر مشکل خودشان است اما ما همکاریمان در مورد جنگ با تروریسم را ادامه میدهیم. در این مورد همکاریمان با بغداد را به طور تمام و کمال ادامه میدهیم. ما هماهنگی بین نیروهای پیشمرگه و ارتش عراق را بیشتر میکنیم. برای حمایت از نخست وزیر عبادی به منظور موفقیت او در نخست وزیریاش هر کاری را که لازم باشد انجام میدهیم.
اگر نتوانید او را به موافقت با خود در مورد استقلال متقاعد کنید، چه رویکردی را در پیش میگیرید؟
برای صحبت در این باره زود است. ما هنوز همه پرسی را به پایان نرساندهایم، هنوز مذاکرات را آغاز نکردهایم. این من نیستم که باید در این باره تصمیم بگیرم. مردم ما هستند، احزاب سیاسی و رهبران دیگری هستند که باید با آنها رایزنی کنیم. من تنها کسی نیستم که باید در این مورد تصمیم بگیرد.
اما نگران این نیستید که بغداد دوباره کار را برای شما سخت کند همان طور که سال 2014 وقتی که مسأله صدور مستقل نفت مطرح شد این کار را کرد؟
کاری هست که آنها نکرده باشند؟ آنها هر کاری کردهاند. آنها بودجه را قطع کردهاند، یعنی نان را از سفرهی مردم ما برداشتهاند. بغداد هیچ چیزی به ما نمیدهد. شاید تنها کاری که بتوانند بکنند بستن حریم هوایی باشد. اگر به کارهایی مانند آن دست بزنند جواب دارد. ما دست بسته نمیمانیم. ما واقعاً میخواهیم که راههای مسالمت آمیز، مذاکره و تفاهم را دنبال کنیم. ما میخواهیم که از خونریزی و خشونت اجتناب کنیم. پس خواهیم دید، اگر آنها دست به اقدامات دیگری بزنند بیتردید ما واکنش نشان خواهیم داد.
چه جور واکنشی؟
فکر میکنم در این مورد همین قدر کافی باشد.
این همه پرسی، فکر میکنید برای دیگر اقلیتها در عراق سابقهای برای تعیین سرنوشت ایجاد نمیکند؟
اقلیتهای دیگر در عراق هر راهی که برای دنبال کردن سرنوشت خود در پیش بگیرند ما در کنار آنها هستیم. اگر آنها بخواهند در اقلیم کردستان باشند، اگر بخواهند با بغداد رابطه داشته باشند یا بخواهند هر راه دیگری در پیش بگیرند مشکلی نیست.
شما الآن در مناطق تحت کنترلاتان توان اجرای ماده 140 قانون اساسی [رأیگیری از مردم مناطق مورد مناقشه در مورد پیوستن به اقلیم کردستان یا عراق فدرال] را دارید. آیا از مردم مناطق مورد مناقشه علاوه بر اینکه کردستان باید مستقل شود یا خیر این سؤال میشود که آیا میخواهند جزء کردستان شوند یا خیر؟
قطعاً. در این مناطق این سؤال پرسیده میشود.
بنابراین زمانی که همه پرسی برگزار شود، مردم مناطق مورد مناقشه میتوانند بگویند که میخواهند جزء کردستان شوند یا خیر؟
نه. سؤال این نیست. آنها این اختیار را دارند که رأی ندهند. اگر آنها به همه پرسی دیگری نیاز داشته باشند، شاید بماند برای بعد از این همه پرسی.
برای مثال برخی اعراب، ترکمانها و مسیحیها اگر نخواهند جزء کردستان باشند، خودشان باید در همه پرسی دیگری در مورد سرنوشت خود تصمیم بگیرند.
اما چرا از آنها سؤال نشود که آیا میخواهند [جزء کردستان] باشند یا خیر؟
این یک مسأله فنی است. ما یک کمیته همه پرسی و یک هیأت انتخابات داریم، بستگی به آنها دارد. همه پرسی یک سؤال دارد.
میتوانم از شما در مورد واحدها بسیج مردمی سؤال کنم؟ در حال حاضر صحبتهایی در مورد یک دهلیز شیعه در عراق و سوریه هست. ما شاهد تصرف بخشهای بزرگی از نینوا در مناطق پیرامون سنجار توسط یگانهای بسیج مردمی بودهایم. نگاه شما به این موضوع و قصد و هدف یگانهای بسیج مردمی چیست؟ تأثیر این تحولات بر کردها چیست؟
ما تمام آنها را به یک چشم نگاه نمیکنیم. دو جور یگانهای بسیج مردمی وجود دارد. یک بخش آنهایی هستند که واقعاً در جنگ با داعش فداکاریهای بزرگی کردند. آنها خون دادند و ما بسیار قدردان این فداکاریهای آن یگانهای بسیج مردمی هستیم که با داعش جنگیدند. عناصری هم هستند که از یگانهای بسیج مردمی به عنوان پوششی برای کارهای نادرست استفاده میکنند.
وظیفه ارتش عراق و پلیس عراق است که ثبات و امنیت مناطق مرزی را تأمین کنند. اگر یگانهای بسیج مردمی اصرار به ماندن در آن منطقه و حکومترانی داشته باشند، قطعاً مشکلات زیادی پیش میآید.
نگاهاتان به حضور یگانهای بسیج مردمی در اطراف سنجار چیست؟
حضور یگانهای بسیج مردمی در جنوب سنجار نقض بزرگ توافقی بود که ما با آمریکاییها و عراقیها داشتیم. ما توافق کرده بودیم که یک واحد نیروهای پیشمرگه و یک واحد ارتش عراق در همان منطقهای مستقر شوند که یگانهای بسیج مردمی در حال حاضر هستند. این منطقه خیلی وقت بود که پاکسازی شده بود اما حضور یک نیرو در آنجا لازم بود اما توجیه ارتش عراق این بود که آنها به شدت درگیر عملیات موصل هستند و به این دلیل است که یگانهای بسیج مردمی از آن توافق پیروی نکردند و در این منطقه پیدایشان شد.
حرفم را تکرار میکنم، اگر یگانهای بسیج مردمی بخواهند در این منطقه بمانند و حکومترانی کنند، مشکلات زیادی پیش میآورند.
تا آنجا که به جنگ با داعش مربوط است، هر کسی که با داعش بجنگد همپیمان ماست اما در آینده مردم تصمیم گیری در مورد سرنوشت مردم یک منطقه باید به عهده خود آنها باشد و حکومتداری در این مناطق باید به عهده شوراهای منتخب شهر و بخش و نواحی تابعه باشد. آنها برای حفاظت از خود باید پلیس محلی خود را داشته باشند. نباید جایی برای باقی ماندن یگانهای بسیج مردمی یا هر نیروی دیگری در این منطقه وجود داشته باشد.
ایزدیهای منطقهی سنجار نباید اختیار تصمیم گیری در مورد رابطهاشان با این بازیگران را داشته باشند؟
ایزدیها باید در مورد تصمیم گیری در این مورد که میخواهند چگونه با این بازیگران رفتار کنند، آزاد باشند زیرا ما خون پیشمرگههایامان را دادیم تا به آنها این اختیار تصمیمگیری در مورد سرنوشت خود را بدهیم. نه تنها ایزدیها بلکه تمام مردم این مناطق باید در مورد اینکه چه کسی را میخواهند و از چه کسی طرفداری میکنند، آزادی انتخاب داشته باشند.
برگشتیم به مسأله مناطق مورد مناقشه. شما گفتید که این بخش مجزایی از هیچ همهپرسیای [در آن مناطق] نخواهد بود. در این صورت آنها چه راهکاری را برای تعیین سرنوشت خود میتوانند به کار گیرند؟
اگر آنها نخواهند که جزء کردستان باشند این به معنای آن است که میخواهند با بغداد باشند، راهکار این است. در این مناطق اگر آنها به همه پرسی نه بگویند، این به آن معناست که آنها میخواهند با بغداد بمانند و ما با این موضوع هیچ مشکلی نداریم.
پس اگر برخی از این گروهها همه پرسی خود را راه بیاندازند و بگویند "ما نمیخواهیم جزء کردستان باشیم" شما مخالفت نمیکنید؟
قطعاً. اگر مردم این مناطق بخواهند سازماندهی کنند و اکثریت بگویند "ما نمیخواهیم جزء کردستان باشیم" ما برای تصمیم مردم این مناطق احترام کامل قائل هستیم.
شما برای برگزاری انتخابات در اواخر سال پس از همه پرسی برنامهریزی کردهاید. شما چه سمتی خواهید داشت؟ آیا از قدرت کنارهگیری میکنید؟
من در انتخابات شرکت نمیکنم.
استقلال کردستان در میراثی که شما از خود به جای میگذارید، چقدر اهمیت دارد؟
من برای استقلال کردستان به دنیا آمدهام. وقتی که من به دنیا آمدم پدرم و خانوادهامان منطقه بارزان را ترک کرده بودند تا به منطقه مهاباد ایران بروند و از نخستین جمهوری کردستان حمایت کنند. من آنجا به دنیا آمدم. وقتی که 16 ساله بودم اسلحه به دست گرفتم. تصور کنید که این برای میراثی که من از خود به جا میگذارم به چه معناست، تمام زندگی من برای استقلال کردستان بوده است.
بنابراین میراث شما به شکل گریزناپذیری به رسیدن به استقلال کردستان گره خورده است؟
من هرچه کردهام برای استقلال کردستان بوده است.
همان طور که گفتید شما در یک جمهوری کردستان به دنیا آمدید و زندگیاتان را صرف جنگ برای استقلال کردستان کردید. فکر میکنید که حالا چقدر احتمال دارد که در یک جمهوری کردستان بمیرید؟
اگر در کردستان مستقل بمیرم از مرگ خرسند خواهم بود.
فکر میکنید این اتفاق ممکن است؟
ما تمام تلاشمان را برای استقلال کردستان میکنیم. تمام این قدمها برای استقلال کردستان است.
اما این مهم است؛ ما مخالف روشهای خشونت آمیز هستیم. ما میخواهیم که این کار را از طریق مذاکرات و گفتگوی مسالمت آمیز انجام دهیم. درک مشترک و منافع مشترک. ما همکاری و هماهنگی بین نیروهای پیشمرگه و ارتش عراق علیه تروریسم را با نخست وزیر عبادی ادامه میدهیم و بیشتر میکنیم. ما در زمینه نبرد با تروریسم بیشتر همکاری میکنیم.
تقاضای من از جهان آزاد این است که با ایستادن در برابر تعیین سرنوشت و حقوق دموکراتیک مسالمت آمیز ملت ما در برابر ارزشها و اصول خود نایستند.
به کسانی که میگویند اگر این اتفاق بیفتد، بیثباتی در منطقه بیشتر میشود میگویم که برعکس، آنچه ما میخواهیم انجام دهیم برای جلوگیری از بیثباتی و خونریزی بیشتر در منطقه است.
منبع: کرد پرس