عطریانفر: سهمخواهی اصلاحطلبان از روحانی، فتنه تندروهاست
عضو حزب کارگزاران سازندگی هرچند میگوید بیش از دو سوم کابینه روحانی در دور دوم دچار تحول خواهد بود اما معتقد است تغییر در بعضی از وزارتخانهها از جمله وزارت اطلاعات به نفع مصالح عمومی نیست.
مدتها است که حسن روحانی و دولتیهایش مورد خطاب گروههای مختلف سیاسیاند؛ از اصولگرایان گرفته تا اصلاحطلبان و اعتدالیون. آنها بلافاصله بعد از انتخابات 29 اردیبهشت ماه برای رییس جمهور توصیههایی داشتهاند. توصیه برای تغییر در چینش کابینه. جوانگرایی، کارامدتربودن، استفاده از زنان در کابینه و... از مواردی است که چهرههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آنها را از مطالبات مردمی میدانند و رییس جمهور منتخب را به توجه به آنها توصیه میکنند.
محمد عطریانفر، عضو حزب کارگزاران یکی از این چهرهها است که هرچند با قطعیت میگوید بیش از دو سوم کابینه روحانی در دور دوم دچار تحول خواهد بود اما معتقد است تغییر در بعضی از وزارتخانهها از جمله وزارت اطلاعات به نفع مصالح عمومی نیست.
او همچنین در این گفتوگو از شایعات سهمخواهی اصلاحطلبان از دولت روحانی میگوید و معتقد است طرح چنین موضوعاتی فتنه انگیزی تندروها است.
از او درباره سخنان اخیر رهبری و تذکرهای ایشان به حسن روحانی هم پرسیدیم؛ پرسشی که او اینگونه پاسخ آن را داد: « روابط شخصی و کاری رهبری روحانی دیرینه و پایدار است؛ از تذکرهای رهبری سوء استفاده نکنیم.»
مشروح گفتوگوی خبرآنلاین با محمد عطریانفر در زیر میخوانید؛
آقای عطریانفر! دولت یازدهم به روزهای آخر نزدیک میشود و حدود یک ماهی هست که بحث لزوم تغییرات در کابینه دوازدهم از سوی تحلیلگران و فعالان سیاسی جدیتر دنبال میشود. نظر شما در مورد چگونگی چینش کابینه آینده چیست؟
طرح مطالبات مردمی از رییس جمهور در زمان انتخابات -که امیدوارم رییس جمهور به آنها توجه کافی داشته باشد- نکته بسیار مهمی است. البته گام پیش نیازی وجود دارد و آن اینکه رییس جمهور با تجربه چهارسال مدیریت درکشور، برای تشکیل دولت بعدی خود باید عملکرد وزارتخانهها و بطور کلی کابینه را بررسی و مورد ارزیابی قرار دهد. او از باب اینکه مصالح ملی را مورد نظر قرار میدهد، یک بار باید عملکرد بدنه دولت را با توجه به مبانی و توقعات و الگوهای مورد نظرش مورد سنجش قرار دهد و بعد دست به اقدام بهتر برای ترکیب جدید کابینه بزند. با توجه به اظهارات اقای روحانی به نظر میرسد دولتی که او تشکیل خواهد داد با چهرههای گستردهای از نیروهای جدید و تا حدودی جوان خواهد بود. باور من این است، کمتراز دو سوم کابینه روحانی در دور دوم دچار تحول خواهد بود و چهرههای جدیدی خواهند آمد که طبعا در روند خدمترسانی بهتر، موفقتر عمل خواهند کرد.
اگرچه عملکرد وزرای دولت یازدهم درجای خود ماجور است، اما منطق تغییر، منطق پذیرفته شدهای است. رهبران منتخب بعد از مدتی به تناسب زمان و لزوم خدمت شایستهتر، در مدیریت ارشد کشور بازنگری میکنند و وظیفه آنها است که عملکردها را با توقعات از پیش تعریف شده، بسنجند و از این رهگذر اهداف خودرا در حد اکثر ممکن جامه عمل بپوشانند.
این منطق پذیرفته شده چگونه میتواند در تغییرات کابینه دوازدهم عملی شود؟
تغییرات در مصادیق، معطوف به تبیین چالشهایی است که در پیش روی دولت و رییس جمهور قرار دارد.صاحبنظران بارها اعلام کردهاند، چالشهایی که بر سر راه روحانی وجود دارد حداقل در چهار محور اصلی قابل طرح و تاکید است.
مهمترین محور، محور اشتغال است. با توجه به نیاز طبقه جوان و جویای کار باید بسترهایی برای تامین فرصت شغلی آنها فراهم شود. در طول سال نزدیک به 900 هزار فرصت کار و تامین درامد که کار بسیار سختی هم هست باید برای آنها ایجاد شود. محور دیگر، بحث فسادزدایی از دستگاههایی دولتی و غیردولتی در کشور است. محور سوم مساله محرومیت زدایی و فقر زدایی است که ریشه در نحوه مدیریت نامطلوب دولت نهم و دهم دارد. در آن زمان علیرغم درآمدهای هنگفت چند صدمیلیارد دلاری که کشوراز حوزه نفت داشت، اما چون در زیرساختها بدرستی هزینه نشد، باعث توسعه فقر در کشور وتشدید محرومیت شد که حالا این فقرزدایی چالش بزرگی بر سر راه دولت آینده است. محور چهارم این است که روحانی برای تحقق ونهادینه سازی توسعه پایدار در کشور ، باید چشم امید به افقهای بعد از 1400داشته باشد.
به مفهوم روشنتر اینکه بعد از دولت او، باید کسانی بر سر کار بیایند که روند توسعه پایدار او را ادامه دهند ، ومانعی بر سر راه پیشرفت کشور نباشند .بنابراین روحانی باید در دو سطح، رو به سوی اعتمادسازی گسترده بیاورد. یکی در سطح فوقانی قدرت در کشور وهمراه سازی نهادهای مسوول که بتواند همه قوای حقیقی وحقوقی در کشور را در مسیر تامین منافع مردم بسیج کند و دیگری اینکه او باید نیم نگاهی به جامعه و گروههای مرجع اجتماعی داشته باشد. روشنفکران، دانشگاهیان، روحانیون، تکنوکراتها، احزاب، فعالان حوزه ادب و هنر و قاطبه نخبگان باید حس توافق و پیوند راسخ با سیاستهای دولت داشته باشند. چون هرچقدر رییس جمهور با تیم همراه و دولتمرداناش تلاش کند اما نهادهای مردمی وگروههای مرجع و نخبگان را همراه خود نداشته باشد طبیعتا توفیق فراگیر وچندانی نخواهد داشت.
در این صورت از نگاه شما کدام یک از وزارتخانهها باید در اولویت تغییر قرار بگیرند؟
دولت باید مبتنی برچالشهای مهم خود، مدیریت وزارتخانهها را از نو سر و سامان دهد. وقتی با این نگاه به کابینه توجه شود به این نتیجه میرسیم که جز تعداد انگشت شماری از وزارتخانهها که عملکرد و توفیقشان بسیار زبانزد است مثل وزارت خارجه، وزارت بهداشت ودرمان، وزارت نفت، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت اطلاعات و وزارت دفاع، بقیه وزارتخانه دستخوش تغییر و تحول خواهند بود. نه تنها در وزارتخانهها بلکه در حوزه ستاد شخصی و معاونان رییس جمهور به احتمال زیاد تحت تاثیر این فرایند باید شاهد تحولاتی باشیم. تا رییس جمهور بتواند در راه پیشبرد توقعات مردم باهداف خود برسد.
رئیس جمهور میتواند به مطالبات مردم با تغییر وزرا پاسخ دهد؟
مردم ذهنشان معطوف به تغییر و یا اصلاح سیاستهایی است که بواسطه آن مشکلات زندگیشان مرتفع شود و دست اندازهای موجود بر سر معیشت شان برطرف گردد. این وظیفه رییس دولت است که برای رسیدن به موضوع خواست مردم باید دست به تغییراتی در ساختارها و یا مدیران بزند . موضوع تغییر وزرا و روسای سازمانهای دولتی، دغدغه نخبگان و احزاب سیاسی و گروههای همسو یا منتقد روحانی است.لکن برای مردم مهم این است که فلان دستگاه چگونه میتواند خدمت شایسته و ارزشمندتری را ارائه بدهد.
آقای عطریانفر!بعضی رسانههای اصولگرا عنوان میکنند که درخواست تغییر در کابینه از سوی اصلاحطلبان مبتنی بر سهمیه خواهی آنها از حسن روحانی است. آیا میشود مقداری از این درخواستهای اصلاحطلبان را مبنی بر سهم خواهی این طیف سیاسی کشور از دولت دانست؟
اصلاحطلبانی که شاخصه آنها نماد دوم خرداد " سید محمد خاتمی" است، در طول فعالیتهای انتخاباتی همواره اعلام کردهاند، چون رییس جمهور خود بر همه نشیب وفرازها ومشکلات اشراف دارد، هیچ توقع جدیدی درگفتمان ویا حوزه تغییرات در کابینه ندارند. بارها گفته شده شخص اقای روحانی بسیار فراتر از انتظار اصلاح طلبان ظاهر شده است. وقتی چنین واقعیتی وجود دارد ، حتما جفا است که اصلاح طلبان فراتر از آن چیزی که روحانی عمل می کند، از او انتظار بیشتری داشته باشند. بدیهی است هر تصمیمی که رییس جمهور برای ترکیب کابینه اش در نظر بگیرد مورد احترام و اهتمام اصلاح طلبان خواهد بود.
اصلاح طلبان هیچ بار اضافیای بر دوش روحانی نخواهند بود و او در هر سطحی دست به تغییرات بزند مورد قبول اصلاحطلبان است. اظهاراتی هم که درباره سهمخواهی اصلاحطلبان مطرح میشود ناشی از فتنه انگیزیهایی است که از ناحیه رقبای تندروی اصولگرا دامن زده میشود .توطئهای است که میخواهند پیوند عمیق جریان اعتدال و اصلاح طلب را به هم بزنند. اصلاح طلبان هیچ توقعی فراتر از تشخیص روحانی ندارند و جمع بندی روحانی در تجدید ساختار دولت مورد احترام اصلاح طلبان خواهد بود.
البته در طول چهارسال گذشته اصلاح طلبان مصرا خواستار تغییر در بعضی از وزارتخانه مثل وزارت کشور بودند. اما این اتفاق نیفتاد و بعضی از هم طیفان شما این مشی رئیس دولت را تعبیر به محافظه کاری کردند، فکر میکنید مشی رئیس جمهور در چینش دومین کابینهاش به همان مشی کابینه اول باشد یا ...
دولت در عرصهای فعالیت میکند که ساحت مشترک یا به اصطلاح عرصه مشاع و همگانی است. عرصهای است که دیگر قوای حقوقی وقدرتهای حقیقی هم در آن حضور دارند. دولت روحانی نماینده اعتدال واصلاحات در کشور است. در عرصهای که دولت مامور به اقدام است، جریان اصولگرا و رقیب هم حضور دارد. حوزههایی که تلاقی و اختلاف جدی در آن به وجود میآید معمولا حوزه مدیریت منطقهای است که وزارت کشور پیشران و عامل هماهنگی دران تعریف میشود. وزیر کشور در مقام انتخاب فرمانداران و استانداران وقتی میخواهد مدیرانی در یک منطقه بر سر کار بگذارد، نمایندگان رهبری و مجلس ومدیران قوه قضاییه و نیروهای مسلح هم حضور دارند که به شکلی علاقهمنداند در انتخابهای وزرات کشور تاثیر داشته باشند. در وزارت کشور اوج هماهنگی و همفکری باید شکل بگیرد تا انتخابی صورت بگیرد. عملکرد آقای رحمانی فضلی به طور کلی قابل دفاع است اما این توقع که چرا نیروهای تند دوره اقای احمدی نژاد تغییر پیدا نکردند، انتظار درستی است .
موضوع اصلی این است اقای روحانی به عنوان یک چهره تحول گرا علی القاعده دست به تغییراتی میزند و دور از ذهن هم نیست که در وزارت کشور برای دولت دوازدهم نیزتغییراتی صورت بگیرد.
یکی دیگر از حوزههای مورد بحث وزارت اطلاعات است. با توجه به اینکه ما اخیرا یک حادثه تروریستی را هم از سر گذراندیم و همین حادثه دستاویزی برای حمله تندورها به به وزیر اطلاعات و دولت بود، نظر شما درباره عملکرد این وزارتخانه و لزوم تغییر در آن چیست؟
من معتقدم نهادهای فرابخشی مثل وزارتخانههای اطلاعات، خارجه و کشور هر چقدر ثبات مدیریت داشته باشند، بهتر است و به منویات دولت که تامین منافع دولت است بیشتر دست پیدا میکنیم. وزارت اطلاعات از جمله نهادهای فرابخشی است که باید در آن با احتیاط حرکت کرد. تکیهگاه و سرمایه اصلی وزارت اطلاعات نیروهای مخلص و مومن اطلاعاتی است و وزیر هم نوعا در راس این وزارتخانه کسی است که برای رعایت حقوق شهروندان ودفع ضرر احتمالی نسبت به شهروندان، نیروهای اطلاعاتی را تحت نظارت قرار میدهد. در چنین شرایطی، عملکرد آقای علوی قابل دفاع است. این نکته توسط نیروهای داخلی وزارت اطلاعات هم موردتایید بوده و آنها هم راضی هستند. از این رو تغییر در وزارت اطلاعات به مصلحت کشور و دولت و شرایط فعلی مردم نیست. ما باید موقعیت وزارت اطلاعات و وزیر را تقویت کنیم و دولت هم از تثبیت مدیریت در وزارت اطلاعات استقبال کند.
آقای عطریانفر! در هفتهای که گذشت رهبر انقلاب در سخنرانیهایشان آقای روحانی را مورد خطاب قرار دادند و به او توصیههایی کردند. این موضوع باز هم دستاویز گروههای تندرو شد که همواره در پی سنگاندازی میان روابط رهبری و رییس جمهور هستند. همچنین عدهای دیگر این سخنان رهبری را هشداری به حسن روحانی دانستند. شما از اظهارات اخیر رهبر انقلاب چه تعبیر و تفسیری دارید؟
تا جایی که من از فضای عمومی سیاست درک میکنم، حمایت رهبری از دولتها همیشه حمایتی پایدار بوده است. فی الواقع این سنّت هم از زمان حضرت امام شکل گرفت که رهبری حمایت کننده جدی دولت مستقر هستند. به ویژه دولتی که مورد اقبال مردم قرار گیرد وتجدید بشود و دوباره ماموریت 4 ساله خود را آغاز کند. من به هیچ وجه این برداشت را ندارم که در روابط فی مابین مقام معظم رهبری و رییس جمهور کدورتی ایجاد شده باشد. باید بپذیریم که رهبری به عنوان رکن پایدار و ناظر مسئول در کشور باید تذکراتی برای بهبود وضعیت مردم به دولت بدهند و نباید از این نظرات و تذکرهای رهبری کسی سوء استفاده کند. روابط شخصی و همفکری رییس جمهور با رهبری انقلاب، رابطهای دیرینه و پایدار است. کسی نباید به خودش اجازه دهد با سوء برداشت از سخنان رهبری نظم مستقر را بر هم بزند.