ابهام در پرونده قتل زن جوان
مهندس جوانی که متهم به قتل همکار سابقاش است، پای میز محاکمه حاضر شد و از دادگاه خواست تلفنهمراهش را ردیابی کنند تا مشخص شود روز حادثه در خانه خواب بوده است.
شش سال قبل در پی تماس مرد جوانی با پلیس ١١٠ خبر مرگ زنی در پایتخت در دستور کار پلیس قرار گرفت. مأموران پس از حضور در محل حادثه با جسد زن جوانی به نام پریسا مواجه شدند که ضرباتی به سرش وارد و با پارچهای که به دور گردنش پیچیده شده خفه شده است.
بیژن همسر این زن جوان به مأموران گفت: صبح روز حادثه از محل کار همسرم با من تماس گرفتند و اطلاع دادند به محل کارش نرفته است و هرچه با او تماس میگیرند پاسخ نمیدهد. با تلفن همراه پریسا تماس گرفتم پاسخ نداد.
بهسرعت خود را به خانه رساندم که متوجه شدم کلید خانه را فراموش کردهام. هرچه در زدم کسی در را باز نکرد به کمک یکی از همسایهها در را شکستم و وارد خانه شدم.
پریسا درحالیکه از سرش خون میآمد و پارچهای به دور گردنش پیچیده شده بود در گوشهای افتاده بود. خیلی ترسیدم با اورژانس تماس گرفتم اما همسرم دیگر نفس نمیکشید.
مأموران ابتدا به بیژن مظنون شدند و او را برای تحقیقات بیشتر به اداره آگاهی بردند. بیژن در تحقیقات به مأموران گفت: با پریسا هیچ مشکلی نداشتم و عاشقش بودم.
پریسا مدتی بود که با یکی از همکاران قدیمیاش به نام کامران بر سر پنج میلیون تومان پول اختلاف داشت. صبح روز حادثه هنگامی که سوار ماشین بودم و دخترم را به مهدکودک میبردم از آینه او را دیدم که جلوی در خانه ایستاده است.
همچنین عابربانک همسرم هم به سرقت رفته. مأموران با بررسیهای بیشتر متوجه شدند مبلغ ٢٠٠ هزار تومان از عابربانک پریسا برداشت شده است و پس از بررسی دوربینهای مداربسته متوجه شدند مرد جوانی که شباهت زیادی به کامران دارد پول را از عابربانک برداشت کرده است.
در ادامه تحقیقات مأموران کامران را در منزلش بازداشت و مورد بازجویی قرار دادند همچنین لباس و کولهپشتیای را در آنجا کشف کردند که شباهت زیادی با فردی دارد که پول را از عابربانک برداشت کرده است.
کامران به بازپرس جنایی گفت: پریسا را از سال ٨١ که با او همکار بودم، میشناسم. سال گذشته هنگامی که پدرم فوت کرد پریسا به من پنج میلیون تومان پول قرض داد که من چهار میلیون تومان آن را پس دادم. چند هفته گذشته پریسا با من تماس گرفت و گفت میخواهد خانه بخرد برای همین یک میلیون تومان باقیمانده از پولش را میخواهد.
به او گفتم درحالحاضر پول ندارم و اول ماه پول را به او خواهم داد. او ادامه داد: روز قبل از حادثه برای مأموریت کاری به سمنان سفر کرده بودم برای همین آن روز کمی دیر از خواب بیدار شدم و ساعت ١١ صبح برای انجام کارهای شرکتی که در آن کار میکنم به شرکت دیگری در شهر ری مراجعه کردم. یک میلیون تومان مبلغ زیادی نیست که بخواهم به خاطر آن انسانی را به قتل برسانم.
بهاینترتیب پرونده برای رسیدگی با صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و کامران روز گذشته پای میز محاکمه رفت. پس از انجام تشریفات رسمی اولیای دم در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند.
سپس کامران در جایگاه حاضر شد و گفت: من قاتل نیستم و نمیدانم چه کسی پریسا را به قتل رسانده است. لباس و کولهپشتیای که در دوربینهای بانک به ثبت رسیده است شباهت زیادی با لباسهای من دارد، اما ممکن است در این شهر هر فردی چنین لباس و کولهپشتیای داشته باشد.
سپس وکیل کامران در جایگاه حاضر شد و از قضات خواست تحقیقات بیشتری در این زمینه انجام دهند او همچنین از آنها خواست تلفن همراه کامران را در آن روز ردیابی کنند تا برای دادگاه مشخص شود آن روز کامران در کجا حضور داشت.
در پایان جلسه قضات برای رسیدگی به این پرونده وارد شور شدند.
منبع: شرق