همه آنهایی که همچنان کلید روحانی را باور دارند
برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، موجب شده تا جریان تخریبی علیه رئیس جمهور و دولت تدبیر و امید شدت بگیرد.
جهان اقتصاد نوشت: اینکه دولت یازدهم نیز چون همه دولتها مشکلاتی دارد و در میان مدیران دولتی هستند افرادی که خطا، اشتباه، ضعف و سوءمدیریت ایشان به نقطه ضعف دولت تبدیل شده، غیرقابل انکار است.
اما باید به این مهم نیز اذعان داشت که دولت یازدهم کشور را در شرایطی تحویل گرفت که اقتصاد کشور خط بحران را نیز رد کردهبود و تخریب چهرههای سیاسی و اجتماعی داخل و خارج دولت و بگم بگمها به بنیانهای اجتماعی آسیب جدی واردکردهبود.
در خارج از مرزهای کشور نیز وضعیت بهتر از داخل نبود و تنشهایی که دولت گذشته به بهانههای مختلف از انکار اتفاقات تاریخی تا ادعای مدیریت جهانی ایجاد کردهبود، دولت حسن روحانی را با انزوایی ناخواسته روبروکردهبود.
فاصلهای که میان دولت و مردم ایجاد شدهبود به اندازهای بود که اعضای کابینه جدید حتی اعتماد صد در صدی رأیدهندگان به حسن روحانی را همراه نداشتند و به قطع و یقین این بیاعتمادی ارتفاعی بلندتر از دیوار مشکلات اقتصادی و تنشهای بینالمللی داشت.
آنچه مسلم است دولتها میتوانند برای حل مشکلات اقتصادی در داخل و بهبود روابط بینالمللی برنامههای مدتدار تعریف و براساس آن برای حل این مشکلات اقدام کنند، اما برای احیاء اعتماد عمومی شرایط به گونهای دیگر بود و دولت جدید باید در کوتاهترین زمان ممکن برای حل این مشکل اقدام میکرد و تا پیش از آن هر اشتباه کوچکی ممکن بود، به تنشی بزرگ تبدیل شود.
اما در این مسیر کابینه تدبیر و امید تنها نبود و اقشاری از خواص جامعه از جمله علمای دانشگاه و حوزه، صاحبان هنر و اندیشه و اهالی قلم و رسانه، آنهایی که در سالهای میدانداری بدلهای خود، جایی برای نقشآفرینی نداشتند، از پیش از پیروزی حسن روحانی برای همراهی دولت و بازسازی ویرانهها آستین بالازده بودند، برای حل مهمترین بحران پیشِِروی دولت جدید، همراه شدهبودند.
در این میان همراهان رئیسجمهور جدید نیز از پیش از انتخابات حساب ویژهای برای کمک گرفتن از ظرفیت این گروهها باز کردهبودند و این همراهی چند ماهی پس از گرفتن رأی اعتماد کابینه از مجلس تداوم یافت.
این همراهی چندان دوام نیافت به تدریج و به دلایل نامعلوم، استفاده از ظرفیت این گروهها تا حدودی نادیده گرفتهشد و اگرچه چون دوره قبل مورد بیاعتنایی قرارنگرفتند، اما فرصت کافی هم برای مشارکت در اختیارشان قرارنگرفت.
اگرچه با وجود اتفاقات سال گذشته، رویارویی دوباره صاحبان تدبیر و امید و مدعیان بهار دور از انتظار بود، اما گویی تاریخ در حال تکرار است و بار دیگر مردم ایران در برابر انتخابی دیگر قرارگرفتهاند.
فارغ از همه حواشی منفی این جریان، اما این اتفاق میتواند فرصتی دوباره باشد برای همراهی دوباره صاحبان علم، اندیشه، هنر و قلم برای با حسن روحانی مگر آنکه همچنان تدبیر و امید نیازی به استفاده از ظرفیت اینان نداشتهباشد که البته بعید به نظر میرسد که اینگونه باشد.
آنچه مسلم است، این چند گروه از خواص جامعه حتی بیمهری احتمالی تدبیر و امید و را به بهار مهرورزان ترجیحداده و برای بار دیگر حسن روحانی را همراهی خواهند کرد.
چراکه ایشان برخلاف برخی که کلید روحانی در گشودن قفلها ناتوان میدانند، براین باور هستند که اگر کلید تدبیر موفق به بازگشایی دری نشده، ایراد از کلید یا حتی قفل نبوده، بلکه درآوردن میخهای بهاری که در زمستان بداخلاقیها برچهارچوب آن در زدهشده چون سنگی که به ته چاه انداخته شده، نیازمند فرصتی بیشتر است.
علی شفائی