پارس جنوبی و فرصتی که دیگر نباید از دست داد
بزرگترین میدان گازی جهان که در مرز آبی مشترک بین ایران و قطر واقع شده است در ایران بهنام «پارس جنوبی» خوانده میشود و قطریها آن را «گنبد شمالی» مینامند.
جهان اقتصاد نوشت: بزرگترین میدان گازی جهان که در مرز آبی مشترک بین ایران و قطر واقع شده است در ایران بهنام «پارس جنوبی» خوانده میشود و قطریها آن را «گنبد شمالی» مینامند. ذخایر گاز این میدان عظیم حدود ۸% کل ذخایر گاز جهان و بخش ایرانی آن نزدیک به نیمی از ذخایر گاز کشور را شامل می شود. اولینبار در سال ۱۳۷۶ و با رویکار آمدن دولت جدید در ایران، موضوع بهرهبرداری از این ذخائر عظیم گازی بهطور جدی مورد توجه واقع شد و برنامهریزیها برای تولید گاز ذخیره شده در این میدان گازی مشترک در دستور کار دولت قرار گرفت. امروز با گذشت حدود ۲۰ سال از آن زمان اقداماتی برای تولید گاز این میدان انجام شده است اما بهدلیل ناقص بودن مسیر ارتباطی استخراج، انتقال و فراوری و پالایش گاز، دستیابی به این سرمایه مشترک با قطریها آنطور که مورد انتظار کارشناسان بود محقق نشد. البته در این گذر شرکتهای بزرگ نفتی و گازی وارد این منطقه جذاب شدند و هریک اقدامات ناتمامی در این منطقه انجام دادند. از شرکتهای بزرگ اروپایی همچون توتال فرانسه، انی ایتالیا، استات اویل هیدروی نروژ و گازپروم روسیه گرفته تا شرکتهای آسیایی و آفریقایی همچون دایلیم، جی ال کرهجنوبی و سونانگول آنگولا و شرکتهای چینی.
همین رفت و آمدهای متعدد و مکرر که بخشی از آن ناشی از مشکلات داخلی و قسمتی هم بهدلیل تحریمهای بینالمللی بود منجر به آن شد که کشور حدود ۱۰ سال در شروع کار و سالها در سرعت توسعه از قطر در برداشت گاز از میدان مشترک پارس جنوبی عقب بماند بهطوری که براساس گزارشات منتشره برداشت تجمعی قطر از گاز پارس جنوبی بیش از ۲ هزار میلیارد مترمکعب و برداشت ایران حدود ۱۰۰۰میلیارد مترمکعب است.
اما اوضاع پارس جنوبی با روی کار آمدن دولت یازدهم و نگاه ویژه وزارت نفت به این میدان مشترک گازی بهکلی تغییر کرد و با تامین مالی هر چهار حوزه سکوها، حفاری، خطوط لوله و پالایشگاههای خشکی، پیشرفتهای قابلملاحظهای بهدست آمد. وزارت نفت در دولت یازدهم که رویکردش بر تکمیل فازهای ناقص و نیمهتمام بود فازهایی را که به یکی از بخشهای دریا و خط لوله و خشکی نیاز داشت راهاندازی و به همدیگر متصل کرد و با تکمیل این طرحهای گرانقیمت و نیمهکاره، فاز ۱۲ با بیش از ۸۰ میلیون متر مکعب و فازهای ۱۵ و ۱۶ و بعد از آن بخش عمدهای از فاز ۱۷ و ۱۸ و قسمتی از فاز ۱۹ را در برنامههای اولویتدار قرار داد و اهتمام ویژهای بر پیشبرد برنامههایش ورزید. تلاشهایی که دستاوردهای ملموسی را بهدنبال داشت و وزیر نفت را متقاعد کرد تا ادعای بازدهی سرمایهگذاری ۲۰ میلیارد دلاری در پارس جنوبی و برابری برداشت گاز ایران از میدان مشترک گازی با کشور قطر را مطرح کند.
با توجه به اظهارات وزیر نفت و قرببالوقوع بودن بهرهبرداری کامل از پنج فاز جدید پارس جنوبی شامل فازهای ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰ و ۲۱ ظرفیت تولید روزانه حدود ۱۵۰ میلیون مترمکعب گاز شیرین و پالایش شده افزایش یافته و در مجموع با بهرهبرداری ۲۱ فاز پارس جنوبی، ظرفیت تولید گاز ایران از این میدان به حدود ۵۵۰ میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید.
آنطور که مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس اعلام کرده است میزان برداشت روزانه همسایه و شریک ایران در عظیمترین میدان گازی جهان روزانه ۶۰۰ میلیون مترمکعب است که با توجه به اظهارات مسئولین، با بهرهبرداری از فازهای ۱۳، ۱۴، ۲۲، ۲۳ و ۲۴ و اتمام مراحل دیگری از برنامههای افزایش تولید، برداشت روزانه گاز ایران از پارس جنوبی از قطر پیشی خواهد گرفت.
بنابر اظهارات و پیشبینیهای انجام شده ایران در آیندهای نهچندان دور برای دومین بار در تولید گاز از میدان پارس جنوبی به سقف برداشت قطر خواهد رسید. موازنهای که قبلاَ فقط یکبار در سال ۱۳۸۴ محقق شد اما پس مدتی بهدلیل سیاستهای نادرست داخلی و سرمایهگذاریهای هنگفت شریک به نفع قطریها برهم خورد و موجب شد تا برداشت این کشور کوچک حاشیه خلیجفارس به دو برابر برداشت کشور ما افزایش یابد.
بههر حال اگرچه در سال ۱۳۹۶ کشور با جبران بخشی از عقبماندگی در میدان نفتی پارس جنوبی مواجه میشود لیکن میمنت این اتفاق برای کارشناسان مانع از آن نیست که به دلایل تاخیر در سرمایهگذاری و اولویتگذاری پارس جنوبی نپردازند و از فرصت ده ساله از دست رفته برای کشور بهراحتی بگذرند. فرصتهایی که از ایران سلب شد و به قطر رسید و هزینههایی را طی سالها به اقتصاد کشور وارد نمود. هزینههایی که منجربه عقبماندگی برداشت تجمعی از پارس جنوبی شد و بهقول بیژن زنگنه؛ “در زمینه «تولید تجمعی» رسیدن به قطر سالها به طول میانجامد، زیرا زمانی که فرصتها از دست میروند به سادگی نمیتوان جبرانشان کرد.”
محمد ابراهیمی، کارشناس نفت