گریز کاخ ورسای ایرانی از تخریب
کاخ ثابت پاسال، بزرگترین خانه تهران سرانجام ثبت ملی میشود.
به گزارش ایلنا، جهان اقتصاد نوشت: درانتهای شمالی خیابان جردن خانه ای واقع شده که روزی بزرگترین خانه تهران، کاخ ورسای و کاخ سنگی لقب گرفته بود و نامی داشت بلند آوازه؛ از معماری فرانسوی آن تا دیوارهای سنگی بلند و قلعه مانندش، از درختان حیاطش تا هنرهای معاصر به کار رفته در دکوراسیون داخلی آن، از درهای فرانسوی تا پرده های بلژیکی و حتی دستگیره های در آن. خلاصه اینکه خانه ای بود که در نوع و زمانه خودش نظیر نداشت اما گویا دست تقدیر گناه صاحبخانه را به پای خانه هم نوشته که این چنین غبار فراموشی بر نام آن و تیغ تیز غول های آهنی بیخ گلویش به انتظار تخریب نشسته است.
آنطور که از گفته ها و شنیده ها برمیآید، حدود سال ۴۳ کار ساخت «خانه ثابت پاسال» آغاز شد، هم معمار ایرانی داشت و هم خارجی. هنرمندان به نام هم فراخوانده شده بودند تا اثری بیافرینند ماندگار؛ ۱۲ سال طول کشید تا ذره ذره قد کشید و جوانی شد زیبا و رعنا و فقط دو سال خانواده ای در آن ساکن بودند، سیاسیون آن زمان هم برو و بیایی به آن داشتند.
البته بعد از انقلاب هم این خانه آدم های زیادی را به خود دیده و شاهد وقایع تاریخی بسیاری هم بوده است؛ ایجاد کانون تربیت اسلامی و نگهداری و آموزش بزهکاران اجتماعی به مدت ۱۰ سال، محل نگهداری قاچاقچیان مواد مخدر و مدتی هم اداره گذرنامه میهمان کاخ سنگی بوده اند.
در مرور خاطرات این خانه وقتی به این نقطه می رسیم، این سوال به ذهن می رسد که پس چرا بعد از این همه ماجرا این خانه مصادره شده به جای ثبت به عنوان یک اثر ملی و تاریخی به شرکتی تحت نام صبا میهن واگذار شد؟ مگر نه اینکه بناهای تاریخی هر شهر، نشانگر هویت و اصالت مردم آن منطقه است؟ و اصلا چه کسی این کار را انجام داد که بعد هم شرکت آن را به شخص واگذار کند و این چنین نظاره گر پیر و فرسوده شدن آن و پروراندن نقشه ساخت برج ۹ طبقه تجاری در سر باشد؟ یا اصلا چرا راه دوری برویم، سال ۸۶، سازمان پارک ها و فضای سبز شهرداری تهران در پهنه بندی شهری، این خانه را به عنوان باغ ثبت کرده بود، اما چرا و با درخواست چه کسی یا چه کسانی در طرح تفصیلی جدید که در دوران احمدی نژاد تدوین شد، کاربری آن به تجاری-مسکونی تغییر یافت؟
سوسن اصغری، استاد دانشگاه در مقاله ای راجع به بناهای تاریخی می گوید: بناهای تاریخی، تاریخ فرهنگی و هویت ملی است که باید سال ها حفظ شود تا آیندگان نیز از وجود آنان و سرگذشت هویتی و ملی آنان تجربه ها بیاموزند و در حقیقت گذشته زنده را به نسل های آینده نشان دهند. این بناها، ساختمان های معمولی شخصی نیستند که دائم تخریب شوند و دوباره ساخته شوند و یا با تصمیم گیری فردی و سلیقه غیرمتخصص فردی اداره شوند، بلکه ارزش فرهنگی، تاریخی و ملی دارند که باید بنیادی برای اینگونه بناها تصمیم گیری و برنامه ریزی کند.
وی خاطرنشان می کند: این بناها، علاوه بر کلیه ارزش های فرهنگی، هویت معماری و هنر ساخت و ساز را نیز با زبان گویا بیان می کنند و شخصیت ملت ها را نشان می دهند که به مثابه هویت فردی و اجتماعی هر کشوری است.
اظهارنظر حیرت انگیز یک مقام مسئول
پرونده این خانه اگرچه دو سال پیش به جریان افتاد و واکنش هایی را نیز برانگیخت اما به یک سال هم نکشید که باز هم سکوتی سرد حکمفرما شد. با این حال در اظهارنظرهای مسئولان در سال ۹۳، جواب های حیرت انگیزی به چشم می خورد؛ رجب علی خسروآبادی، مدیرکل سازمان میراث فرهنگی استان تهران ادعا می کند، این بنا تاریخی و ارزشمند نیست و در صورتیکه کارشناسانشان تائید کنند، برای ثبت ملیاش اقدام میکنند.
پس از این اظهارنظر و انتشار خبرهایی درباره احتمال تخریب این بنای تاریخی، مهدی معمارزاده، کارشناس فنی اداره کل میراث فرهنگی استان تهران با مجوز کمیسیون ماده پنج به این مکان تاریخی سرکشی کرده و به ایسنا گفته بود: این بنای تاریخی هم به دلیل معماری خاص و استفاده از فضاهای طبیعی و هم نقش آن در تاریخ اهمیت دارد و باید به عنوان یک بنای تاریخی ارزشمند مورد توجه قرار گیرد.
وی درباره طرحی که چند سال پیش شورای عالی معماری و شهرسازی برای شناسایی بناهای تاریخی تهران مصوب کرده بود، نیز اظهار کرده بود: مشاوران طرح تفصیلی تهران در طول سالهای گذشته برای اجرایی کردن این طرح، حتما با خانههای زیادی که در این حد ارزشمند هستند مواجه شدهاند، اما گاهی اوقات به نظر میرسد یا ارزشمند بودن این خانهها را اعلام نکردهاند یا اصلا نمیدانستهاند که چنین بناهای ارزشمندی وجود دارند، اما در حال حاضر باید به عنوان بخشی از خاطرات جمعی خیابان جردن، که همهی آنها در حال تبدیل شدن به برج هستند، این بنای تاریخی باقی بماند.
با این حال زمانی که خبرنگار جهان اقتصاد با خسروآبادی تماس گرفت و دلیل چنین اظهارنظری را از او جویا شد، وی با لحن کنایه آمیزی با طرح این سوال که این موضوع مربوط به دو سال و نیم قبل است، آیا فکر کردید مرور زمان نظر ما را عوض می کند؟ تلفن را قطع کرد و حاضر به پاسخگویی در این باره نشد.
پرده برداری از مافیای مسکن
یک مقام مسئول که خواست نامش ذکر نشود نیز در پاسخ به اینکه چرا این اثر تا به حال ثبت نشده است، از مافیای مسکن پرده برداشت.
وی با بیان اینکه این بنا محل دعوای برج سازان و سازندگان بزرگ است،به خبرنگار ما می گوید: عده ای به دنبال سود هستند ومی خواهند پشت هم را زمین بزنند، برای همین هم گاهی علیه هم خبرسازی می کنند، من نمی خواهم وارد این بازی ها شوم و ابزار دست این افراد باشم.
مذاکره بی نتیجه شهرداری با مالکین
خبرنگار جهان اقتصاد برای رسیدن به پاسخ پرسشهایش به سراغ یک عضو شورای شهر تهران رفت؛ محمد حقانی، هم درباره خانه ثابت پاسال و اقدامات صورت گرفته در مورد آن، می گوید: من در جلسه شورا از شهرداری خواهش کردم ساختمان را بخرند و به عنوان خانه شهر که در تمام دنیا هم هست، به مردم تهران هدیه کنند و در اختیار عموم مردم قرار بگیرد. بالاخره این ساختمان، ساختمانی است که ارزش های هنر معاصر در آن وجود دارد و از یک الگوی معماری خاص برخوردار است و هزینه زیادی برای ساخت آن شده است. البته اگر این ساختمان با معماری خاص و لوازم و تجهیزات گران قیمتی که داشت، حفظ می شد، ارزش بیشتری داشت.
وی ادامه می دهد: تا آنجایی که من اطلاع دارم، شهرداری با مالکین در حال مذاکره است و امیدوارم که با مالکین به توافق عادلانه ای برسد و حقوق مالک هم حفظ شود و این ساختمان برای شهر باقی بماند، البته مذاکرات فعلا متوقف شده است.
اشتباه بزرگ در طرح تفصیلی
این عضو شورای شهر تهران درباره نحوه تغییر پهنه خانه باغ ثابت پاسال توضیح می دهد: یکی از اشکالات طرح تفصیلی که موجب شکایت خود ما هم شده و در شورای دوره قبل، کمیسیون ماده ۵ و شورای عالی معماری و شهرسازی دولت دهم تصویب شده، این است که مشاور در طرح تفصیلی جدید پهنای باغ را به پهنه تجاری مسکونی تبدیل کرده است.
حقانی در پاسخ به این سوال که چطور می توان اشتباهی را که در طرح تفصیلی جدید صورت گرفته، پیگیری و اصلاح کرد؟ تصریح می کند: این ایرادات باید مورد بازنگری قرار بگیرد. البته کسانی که این طرح را تدوین کردند، معتقد نیستند که اشتباهی صورت گرفته است، آنها می گویند ما بر اساس قانون طرح را به شورای شهر سابق، کمیسیون ماده ۵ و بعد هم شورای عالی معماری و شهرسازی بردیم و تصویب هم شد.
وی اضافه می کند: در دولت آقای احمدی نژاد، جاهایی که باغ بوده، در پهنه های دیگر جای دادند و جاهایی که باغ نبود، احیانا در پهنه مناطق حفاظت شده گذاشتند. این اشکالاتی است که به طرح تفصیلی وارد است. مالک هم زمانی که به او پروانه ندادند، به دیوان عدالت اداری شکایت کرده و دیوان عدالت اداری هم شهرداری را موظف کرده است که باید به مالک پروانه بدهید ولی تا این لحظه کار معوق است و پروانه ای هم صادر نشده است.
حقانی با اشاره به اینکه متاسفانه سازمان میراث فرهنگی یکسری شاخص ها و ملاک هایی دارد که هنوز نتوانسته است این خانه را به عنوان یک اثر ملی ثبت کند، اظهار می کند: شهرداری فعلا فقط می تواند قانونا پیگیر خشک شدن درخت ها باشد.
این عضو شورای شهر تهران در پاسخ به اینکه با عدم پیگیری، این خانه در گذر زمان فرسوده و تخریب می شود، می گوید: بگذارید ببینیم اوضاع شهر و شهرداری و شورای شهر چه می شود تا بتوانیم پیگیری کنیم.
پیشنهاد مرمت به وزارت خارجه و چند دستگاه دیگر
دی ماه ۹۳ بود که پیروز حناچی معاون شهرسازی و معماری وزارت راه و شهرسازی با ارزشمند خواندن خانه «ثابت پاسال» اعلام کرده بود: در حال حاضر به دنبال انجام پیگیریهای مورد نیاز برای این بنای تاریخی، از شهرداری تهران خواستهایم اگر پروانهای برای این خانه صادر شده است، مستندات خود دربارهی آن را به ما اعلام کند. همچنین دستور توقف انجام هر عملیاتی برای این خانهی ارزشمند را به شهرداری اعلام کردهایم.
پس از ۲ سال خبرنگارما به سراغ دبیر شورای عالی معماری و شهرسازی رفت تا نتیجه پیگیری ها را از او جویا شود؛ حناچی درباره خانه ثابت پاسال می گوید: ما به موضع تخریب این بنا ورود و توصیه هایی کردیم. تلاش هایی هم صورت گرفت که این خانه حفظ شود؛ حتی به وزارت خارجه و چند دستگاه دیگر پیشنهاد دادیم که این بنا را مرمت و به عنوان ساختمان اداری استفاده کنند اما بعد دیگر پیگیری نکردیم و تقاضایی هم برای پیگیری به ما داده نشده است.
حناچی با بیان اینکه اگر موضوع تخریب این ساختمان به کمیسیون ماده ۵ بیاید، قطعا با آن مخالفت خواهیم کرد، ادامه می دهد: طبیعتا تا پروانه ای صادر نشود، امکان تخریب وجود ندارد. البته تا جایی که اطلاع دارم این بنا ثبت اضطراری شده است.
خانه ثابت پاسال ثبت می شود
با همه این بیم و امیدها و درحالی که برای یافتن پاسخی شفاف تقریبا ناامید شده بودیم، فرهاد نظری، مدیر کل ثبت آثار و حفظ و احیاء میراث معنوی و طبیعی تیر خلاص را شلیک کرد؛ او درپاسخ به اینکه برای ثبت خانه ثبات پاسال تاکنون چه اقداماتی صورت گرفته است، پاسخ کوتاه اما امیدوارکننده ای می دهد و می گوید: ما به پرونده این بنا ورود کرده ایم، نامه و اخطار هم داده ایم و فرایند ثبت درحال طی شدن است و به زودی به صورت رسمی به عنوان یک اثر ملی ثبت می شود.
این خبر، هرچند کوتاه، اما بارقه امیدی را روشن می کند که هنوز هم کاخ ثابت پاسال میتواند به عنوان نماد هویتی برای منطقه جردن و بخشی از فرایند تاریخ و هویت سازی برای تهران محسوب شود و شاید خانه ای که هم پیش و هم پس از انقلاب شاهدی زنده برای خاطرات جمعی مردم تهران و به خصوص اهالی خیابان جردن بوده است، غبار از چهره بروبد و برق گذشته در چشمانش بدرخشد.
مهناز اسماعیلی